شعار سال:بعد از کنار رفتن و فروکش  غبارها و حاشیه های سیزدهمین حراج هنر تهران، شاید فضا برای پاره ای بحث های اکتشافی و شناختی بدور از جنجال ، فراهم شده باشد. فریبرز کلانتری، روزنامه نگاری است که روحیه افشاگری دارد. در فرآیند افشاگری ها هم ممکن است اشتباهات غیرعامدانه ای وجود داشته باشد.

بر این قاعده ضروری است که از یک طرف به چنین افشاگری هایی با رویکرد احترام نگریست و از طرف دیگر، جنبه احتیاط را از دست نداد و تلاشی مستمر در راستای اصلاح مکرر منجر به تقویت بحث و دوری از انحراف ها و کج روی های ناخواسته را بخرج داد. پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، هیچ گونه ادعایی درباره تائید یا تکذیب مطالب بیان شده توسط آقای فریبرز کلانتری ندارد.

کلانتری تمرکز بحث را از بهشتی شروع می کند. هم سید بود و هم نام خانوادگی‌اش بهشتی بود. البته یک پسوند شیرازی هم داشت که در اوایل انقلاب آن را بیان نمی کرد. برای همین وقتی به رادیو و تلویزیون رفته بود و سمت گرفته بود به علت موهای بورش و مشابهت فامیلی با شهید بهشتی شایعه بود که پسر ایشون از زن آلمانی شهید بهشتی است. مرد عصا عقابی نه این شایعه را تکذیب می کرد و نه تائید شاید یکی از عوامل رشد و ترقی اش هم همین شایعه بوده است. از اول ،وارد صدا و سیما شد و دوست داشت که یک مدیر فرهنگی باشد اما بعد از چهل سال و دارا بودن سمت های مختلف در صدا و سیما و سازمان میراث فرهنگی و فرهنگستان هنر و بنیاد سینمایی فارابی تبدیل شده است به یکی از چهره های خاص پشت پرده فرهنگی تا مدیر فرهنگی . و اما این روزها ، به بهانه اتفاقات خاص حراج تهران و حمایت های احتمالی دست های  پشت پرده  از هنرمندی که متهم به مسائلی خاص با برخی از زنان شده،  بازهم اسمش بر سر زبانها افتاده است.

نکته جالب اینکه، گویا این معرکه گردانی جدید را به نسل بعد خود سپرده و خودش بیشتر پرده نشینی می کند. کلانتری مدعی شده که مسیح بهشتی فرزند محمد بهشتی که عضو شرکت حراج تهران است و دو نفر دیگر که نقش موثری در این حراج دارند مرتضی کاظمی و علیرضا سمیع آذر هستند. با نگاهی به شبکه های شرکتی این سه نفر و ارتباطات شان با افراد مختلف شاید بتوان کمی بر پستوهای تاریک این افراد نورافشانی کرد.

سید مسیح بهشتی علاوه بر عضویت در شرکت حراج تهران در شرکتی دیگر با نام سه سین مسیر تجارت آسیا با محمد مرادخانی پسر علی مراد خانی معاون سابق هنری وزارت ارشاد و و یکی از مردان پشت پرده حوزه موسیقی کشور شراکت دارد .

مرتضی کاظمی البته شبکه ای پیچیده ای دارد وی که در ۱۳ شرکت عضو هيئت مدیره بوده است در شرکت هایی مثل نرم افزاری پویا مهر با افرادی مثل حسن بنیان ریاست سابق حوزه هنری، سمیع الله مکارم حسینی و سید محمد حسین حجازی همکاری داشته است .

در شرکت خدمات مدیریت آمایش جهان هم با سید محمد شیرازی هم شرکت است و به واسطه شرکت آتی توسعه آریا نوآور هم به عباس ایروانی یکی دیگر از متهمین کلان اقتصادی می رسد در هنر بان آپادانا با محمد علی زم و در خانه کتاب و ادبیات ایران با احمد مسجد جامعی  و مسعود کرباسیان، در شرکت کمک به توسعه فرهنگ و هنر با علی جنتی و در هنر فردا با سمیع آذر و محمد بهشتی و در موسیقی هنر فردا با علی مرادخانی علی عسگری و سید محمد بهشتی و در بنیاد فرش رسان عرب زاده با پیروز حناچی (شهردار تهران) و سعید اوحدی ریاست بنیاد شهید همکاری دارد. علی رضا سمیع آذر نیز به واسطه شرکت توسعه گردشگری سبا نگارستان با شرکت هنری عظام هنر متعلق به عباس ایروانی و همچنان با محمد بهشتی و عرفان محمد کاظمی پسر مرتضی کاظمی هم شرکت هستند.

یکی از مهم ترین حلقه ارتباطی وی،  ارتباط با علی اسلامی بیدگلی و به واسطه با شرکت سرمایه گذاری پارس آرین است که به واسطه آن گویا با مهدی جهانگیری، مسعود مدلل، حمید رضا هاشمی نیا سها مدار اصلی سامسونگ متصل است.

نکته قابل توجه در بررسی فریبرز کلانتری، ذکر نسبتا جامع  برخی از ارتباطات بوده و نقطه مغفول کار، کم توجهی به چند بحث حضور ماموریتی افراد در تشکل های سازمانی، حضور داوطلبانه در تشکل های غیر دولتی و مردم نهاد( NG0)، ارتباطات با خریداران آثار( مجموعه دارها بعنوان علایق شخصی یا تجارت، بانک ها بعنوان تامین وثایق برای اخذ وام های احتمالی ، شرکت های تجاری برای خرید و فروش و فعالیت در اقتصاد هنر و ...) و مواردی همانند است. صرف وجود شرکت یا برقراری رابطه را نمی توان بعنوان جریان پشت پرده یا جریان حامی نامید .

اختصاصی پایگاه تحلیلی- خبری شعار سال