شعار سال: «محمدعلی اسفنانی»، مدیرکل تعزیرات حکومتی شهر تهران و نماینده پیشین مجلس، در رابطه با اظهارات اخیر مجلس یازدهم معتقد است: «کسی که نماینده میشود باید برای ۴ تا ۳۶۵ روز در طول ۴ سال برنامه ریزی کند.»
برای بررسی بیشتر اقدامات اخیر مجلس با او به گفتگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ایراداتی جدی به سیستم قانون گذاری کشور دارم
دیدگاه شما در مورد مجلس یازدهم و عملکرد مجلس چیست؟
باید برای مجلس ساختاری تعریف شود، چون بنا است قانون گذاری کرده و برای حرکت دولت ریل گذاری کند هر چه این ریل گذاری منطقی تر، دقیقتر و درستتر باشد دولت به راحتی و با مشکلات کمتری قطار حاکمیتی را حرکت میدهد و به مقصد میرساند. من ایراداتی جدی به سیستم قانون گذاری کشور دارم. یکی از مشکلات جدی ما این است که در بحث قانون گذاری سیاست تقنین نداریم. یعنی اگر در منابع جستجو کنید در هیچ کجا حتی یک مقاله در مورد سیاست تقنینی و قانون گذاری پیدا نمیکنید. تنها اظهارنظر صورت گرفته اخیرا از ناحیه مقام معظم رهبری بود که سیاستهای کلی قانون گذاری را مطرح کردند و قبل از آن یک جلسه در دانشگاه تربیت مدرس پیرامون سیاست تقنین صحبت شد و من دیگر در جایی ندیده ام که به آن پرداخته شود. وقتی ما سیاست تقنین نداریم یعنی افقی برای قانون گذاری خودمان مشخص نکرده ایم. یعنی حتی کسی که به عنوان کاندیدا برای ورود به مجلس ثبت نام میکند نمیداند برای چه به مجلس میرود.
_ دقیقا این یکی از نقدهایی است که وارد است و گویی نمایندگان هیچ تجربهای ندارند.
بله و جالب است که نماینده نمیداند چرا به مجلس میرود و وقتی به مجلس رفت نمیداند برای چه قانون گذاری میکند؟! این یک ایراد است ما این نقص را در کجا میبینیم؟! در مجلس حاضر یکی از مهمترین کمیسیونها که شاید حیاتیترین کمیسیون در هر مجلسی است، کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس است و شش هفت عضو بیشتر ندارد و تعدادی از این افراد تحصیلات مرتبط با حقوق ندارند. این تصور که کمیسیونی که حداقل باید ۲۶ یا ۲۷ نفری عضو داشته باشد با شش یا هفت نفر تشکیل میشود و در میان این تعداد هم، تحصیلات حقوقی کم است خروجی این کمیسیون چه میتواند باشد؟ لذا تکلیف این است که وقتی فردی وارد قانون گذاری میشود اولا باید بداند که چرا میرود و ثانیا باید بداند که چرا قانون گذاری میکند وقتی اینها را دانست دیگر برای مجلس و نماینده حاشیه سازی نمیشود؛ لذا در بحث قانون گذاری در مجلس باید بازنگری جدی صورت بگیرد. یکی از ایرادات فاحشی که در قانون گذاری ما دیده میشود این است که مجلس دهم که در دوره قبل تمام شد، چون من از مجلس نهم اطلاع دارم، حدود ۳۵۰ طرح و لایحه در کمیسیونها مصوب شده بود و در انتظار صحن بود که مطرح شود و وقتی مجلس تمام شد و مجلس بعدی شروع شد، همه این طرحها و لوایح علی رغم همه زحماتی که در کمیسیونها برای آنها کشیده شده بود، کنار گذاشته شد. وقتی مجلس دهم در روز اول شروع شد هر طرح و لایحهای که آن روز تصویب شده بود به صحن میآمد و ۳۵۰ طرح و لایحه تصویب شده از گردونه خارج شد این یعنی تضیع منابع انسانی و مالی و زمانی ما و نباید به این صورت باشد اینها ایراداتی جدی و کلی هستند. اگر بخواهیم به طور جزئی و خاص نگاه کنیم حواشی در این دوره از مجلس از متن بیشتر است.
نماینده باید برای ۴ تا ۳۶۵ روز یعنی برای ۴ سال برنامه ریزی کند
_ امروز اسم رییس مجلس در بین کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ دیده میشود اگر کسی بخواهد برای نمایندگی کاندیدا شود باید از ۶ ماه قبل استعفا کند. نظر شما در این باره چیست؟
من به جزئیات ورود نمیکنم. زمانی که من نماینده بودم و تقریبا دو سالی از نمایندگی من گذشته بود در مصاحبهای از من پرسیده شد که برای چند سال آینده خود چه برنامه ریزی کرده ای؟ پاسخی به ذهن من رسید که از اعتقاد من ناشی میشد، من عقیده داشتم کسی که نماینده میشود باید برای ۴ تا ۳۶۵ روز یعنی برای ۴ سال برنامه ریزی کند و حتی نگاهی یک ثانیهای به چهار سال بعد یعنی «مصلحت گرایی». به نظر من همه تمرکز نماینده باید بر عملکرد خود در این چهار سال باشد و اگر فقط به این چهار سال نگاه کرد کار او در حد مقدورات به نحو احسن انجام میشود. اینکه کسی بنای ریاست جمهوری داشته باشد باید در شمایل نمایندگی حضور پیدا کند و بعد از آن مسیر، به سمت ریاست جمهوری حرکت کند. در حقیقت نقصی در اصل مطلب است شاید نبود تحزب در کشور اینجا به نحو روشنی بروز پیدا میکند. وقتی در کشوری احزاب نقش واقعی خود را به ظهور میرسانند اساسا فارغ از این قضایا هستند. خروجی یک حزب که به عنوان کاندیدا مطرح است اساسا همه مراحل لازم را گذرانده است و نخبهای بوده که در آن حزب ورود کرده و پذیرفته شده و نخبگی دوم او زمانی بوده که در آن حزب جایگاهی پیدا کرده است و در حد دبیرکل حزب یا مَناصب بالاتر قرار گرفته است و بار سوم آنجایی که همه اعضای حزب طی فرایند دموکراتیکی او را به عنوان نماینده خود میپذیرند و بعد از رد شدن از این همه فیلترها، تازه چنین نخبهای در معرض آرا مردم قرار میگیرد بنابراین این دغدغه را ندارند که ذهن او به کجا متمایل است.
_ طرحهایی که مجلس اخیرا ارائه کرده است به خصوص در بحثهای اقتصادی هیچ خروجی ندارد و مردم اعتمادی ندارند و امروز نمیتوان گفت مجلس با وجود آن همه شعار در حوزه معیشت و اقتصاد کاری در این یک سال انجام داده است. باتوجه به نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ این وضعیت یعنی آن شعارها و این عملکرد چه تاثیری بر اعتماد مردم خواهد داشت؟
وقتی مردم به کسی اعتماد میکنند و به او رای میدهند از او انتظاراتی دارند چرا به نمایندگان، وکیل گفته میشود. مردم امور حاکمیتی خود را تفویض میکنند تا این وکیل، امور وکالتی آنها را انجام بدهد از این رو وقتی در مسیری غلط رفت و چیزی جز آنچه در آن مورد به او رای داده شده بود را پیگیری کرد به نوعی مردم از رای خود برگشته اند اگرچه مردم نمیتوانند از لحاظ قانونی آن فرد را دیگر نماینده خود ندانند و نمیتوانند بگویند تو دیگر نماینده ما نیستی، ولی از لحاظ شرعی و حقوقی، دیگر مشروعیتی در بقای نماینده در آن جایگاه وجود ندارد، چون مردم بنا به امید و مصلحتی رای داده بودند و قطعا نتیجه ناامیدی خواهد بود و این ناامیدی به جامعه و جایگاههای دیگر از جمله ریاست جمهوری سرایت خواهد کرد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری برنا، تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۱۳۰۴۹۰، borna.news