شعار سال: مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری در کنگره حزب خود که اخیرا برگزار شد، به عنوان کاندیدای حزبی برگزیده شد و حضور خود در صحنه انتخابات را نیز به دلیل همین دعوت حزبی اعلام میکند.
کواکبیان با بیان اینکه باید به سمت نظام حزبی برویم معتقد است که یکی از مهمترین مسائل سیاست داخلی این است که انتخاباتمان حزبی شود تا معلوم شود یقه چه کسی را باید بگیریم. اینطوری هرکسی میآید هرجایی زنبیل میگذارد و بعد عکس یادگاری با دیگران میگیرد.
کواکبیان درباره مذاکرات وین نیز با تاکید بر اینکه ما نباید انتخاباتمان را به این مذاکرات گره بزنیم تاکید دارد که اگر مذاکرات وین به نتیجه برسد ولو اینکه یک اصلاح طلب رای نیاورد، باز ما خوشحال میشویم و میگوییم به نفع منافع ملی شده است.
وی در بخشی دیگری از سخنان خود درباره علت کاهش مشارکت مردم در اسفند ۹۸ گفت: قبول دارم که عملکرد دولت و مجلس در کاهش مشارکت تاثیر داشته است و شک نکنید. اما نکته سوم اینکه بگویید مجلس دهم مجلس اصلاح طلبان بوده و دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است از آن دروغهای شاخدار تاریخ است.
متن کامل گفتوگوی مصطفی کواکبیان را در زیر بخوانید:
خیانت میدانم کسی که صلاحیت ندارد خود را در انتخابات عرضه کند
شما در کنگره حزبتان به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری معرفی شدهاید و علیرغم عدم اعلام قطعی احتمالا کاندیدا شوید. مقداری به خروجی عملکردتان اشارهای داشته باشیم. این خروجی در حدی بوده که مردم به شما به عنوان نفر اول قوه مجریه اعتماد کنند؟
کواکبیان: ما دو بار خیز برداشتیم که این اصل ۱۱۵ قانون اساسی را تعریف کنیم تا هرکس براساس متراژ آن تعریف، شامل نمیشود بیخود کند که خود را مطرح کند و اگر هم شامل میشود بتواند بیاید، ولی در مجلس هشتم و دهم زورمان نرسید. یکی از دلایلی که معتقدم حتما نیاز به بازنگری قانون اساسی داریم همین است که رجال مذهبی و سیاسی و مدیر و مدبر و امانتدار به چه معناست. البته اخیرا شنیدم شورای نگهبان آیین نامهای تنظیم کرده و و من هرچه بیشتر خواندم دیدم شامل من میشود. یکموقع این است که شما هیچوقت وزیر نبودید. اتفاقا شورای نگهبان خیلیها را تایید کرده که یک روز هم در هیچ وزارتخانهای نبودهاند و برعکس افرادی بودند که ۲۰ سال وزیر بودند و تایید نشدند.
در مورد کارهای اجرایی هم فرض کنید یک نفر فرمانده ۱۰ پادگان بوده، ولی بخدا قسم اداره پادگان راحتتر از حزب سیاسی سراسری هست، چون در پادگان همه بلهقربان میگویند، ولی در اینجا هرکس سلیقهای دارد. علاوه بر آن اداره یک تشکل سیاسی سراسری یک نوع و اداره رسانه بدتر از آن است و برای مثال مدیرعامل خبرگزاری فارس خیلی بالاتر از چند روزنامه است. بعد بگوییم شما کار مطبوعاتی کرده اید و کار اجرای نکردهاید؟ مگر غیر این است که کار اجرایی به معنای مدیریت کردن است؟ اتفاقا در وزارتخانه مدیریت کردن خیلی راحت است. آن قدر عناصر هستند که یکی کارتابل تنظیم میکند و دیگری بودجه را میآورد. خیانت میدانم کسی که صلاحیت ندارد و خودش را در این مسائل عرضه کند.
البته دفعه پیش خیلی بیشتر از این دفعه راغب بودم، ولی ایندفعه حزب گفت فلان حزب این کاندیدا و فلان حزب دیگر آن کاندیدا را دارد و حزب ما که همیشه مطرح بوده چرا نباشد؟ ماهم گفتیم که جلو برویم و ببینیم مشارکت مردم و تایید صلاحیتها و هماهنگی درونجناحی چگونه شکل میگیرد. ورود کردیم و من معتقدم اگر کسی بداند دیگری بهتر است و خود را عرضه کند بر اساس آموزههای دینی به خدا و رسول خدا و بقیه مسلمانان خیانت کرده است و باید بین خود و خدای خودش حجت شرعی داشته باشد. البته این برای اعضای شورای نگهبان هم هست و باید در بررسی صلاحیتها حجت شرعی داشته باشند. چون ما شفاف تعریف نکرده ایم و همه چیز دست شورای نگهبان است، این سوال برای شما پیش میآید که چرا اصلا آمدهای؟
جایی گفتم که با دوستان نظامی مناظره کنیم، چون معتقدم صددرصد برخلاف وصیتنامه امام خمینی هست. مگر اینکه لباس نظامیشان را دربیاوردند و مثل کنشگران سیاسی حزب هم تاسیس کنند و به میدان بیایند. بند لام وصیتنامه امام (ره) صراحت دارد و در قوانین ارتش هم مجازات هست که کسی در ردههای نظامی باشد و بعد وارد جریانات سیاسی و احزاب شود. من شباهتی با آقای محسن رضایی دارم که ایشان هر دفعه میآید رای نمیآورد و من هردفعه میآیم تایید نمیشوم.
کسی که احساس تکلیف نکرده بیاید مرض مالیخولیایی گرفته است
با این حجم مشکلاتی که مردم در عرصههای مختلف دارند، کسی که احساس تکلیف نکرده بخواهد بیاید حتما مرض مالیخولیایی گرفته است. من یک سری کارهای علمی چه در دانشگاه دولتی و چه در دانشگاه غیر دولتی خودم دارم و چه در دانشگاه آزاد که عضو هیات علمی پاره وقت آن هستم و اگر ما به همینها برسیم خدا را شاکریم. اما احساس میشود اگر بشود گرهی از مردم باز و باری از رو دوشش برداشته شود و دولتها سربار مردم نباشند، وظیفه شرعی و تکلیف داریم که خودمان را عرضه کنیم. خیلی هم ناراحت نیستیم که رد صلاحیتمان بکنند و ما باید نزد خدا حجت شرعی داشته باشیم و آنها هم قطعا حجت شرعی دارند.
گفتید که برنامه برای حضورتان در صحنه انتخابات دارید. همانطور که اشاره کردید مردم مشکلات فراوانی دارند و از دولت آینده انتظار دارند. اولویتها و برنامه تان در صورت تصدی پست ریاست جمهوری چیست؟
کواکبیان: قطعا مهمترین مشکلات مردم اقتصادی هست و در این شکی نیست، اما مشکلات اقتصادی را نباید تک ساحتی و تک بعدی نگاه کرد. یعنی برسیم به اینکه شاخصهای اقتصادی مان تنظیم شود همه چیز حل است. اینطور نیست و مسائل فرهنگی حتما با مباحث فرهنگی و روابط بینالملی و خارجی مرتبط است و هرسه اینها با سیاست داخلی ما ارتباط دارد و مشکلات ما به هم تنیده است.
یکی از مشکلات ما کاهش ارزش پول ملی هست و در ایام دولت میرحسین موسوی و جنگ تحمیلی نرخ دلار ۴۰۰ تومان بود. بعد از ۸ سال و پایان دولت هاشمی رفسنجانی نرخ دلار ۸۰۰ تومان یعنی دوبرابر شد و پایان دولت آقای خاتمی ۱۳۰۰ تومان یعنی یک و نیم برابر شد و پایان دولت اقای احمدی نژاد ۳ برابر یعنی ۴ هزار تومان شد و در پایان دولت روحانی در خوشبینانهترین حالت ۲۰ هزار تومان یعنی ۵ برابر شده است. این میدانید چه ضربهای به اقتصاد ما وارد میکند و روی رشد نقدینگی و تولیدات داخلی و واردات بیرویه کالاهای خارجی و میزان توسعه صادرات و بسیاری از شاخصهای اقتصادی تاثیر دارد.
خود این موضوع فقط با شاخص اقتصادی تعیین نمیشود و بخشی از آن به مسائل روانشناختی اقتصادی جامعه ارتباط دارد. الان اعلام کنند مذاکرات وین به نتیجهای رسیده است، دلار به ۴ هزار تومن کاهش نمییابد، ولی قطعا روی قیمت دلار تاثیر خواهد داشت، چون مسائل بین الملی و دیپلماسی را نمیتوان از مسائل اقتصادی جدا کنید و بگویید نمیخواهیم به تعاملات جهانی توجه نمیکنیم. حتی کسانی که میخواهند تحریمها را خنثی کنند و دور بزنند موثر است و حتی کسانی که میخواهند نادیده بگیرند موثر است.
نباید اقتصاد را به زلف سیاست خارجه گره بزنیم
این البته به عدم قوام اقتصاد داخلی ماهم مربوط است و نباید اینطور باشد که تا مذاکراتی شروع میشود بازار معطل است و انتقادی که به دولت آقای روحانی وارد است این است که اقتصاد کشور را شرطی کرده و تابعی از تغییرات محیط بین الملل کرد.
کواکبیان: اینکه بالاخره نباید اقتصاد را به زلف سیاست خارجه گره بزنیم را قبول دارم، ولی وضعیت فعلی ما این است و ما باید یک راه حل نه صرفا اقتصادی بلکه راه حل عمده تری را ارائه دهیم.
ما برای برون رفت از مشکلات اقتصادی ۱۵ محور و برنامه آماده کرده ایم. کمااینکه در بحثهای سیاست داخلی ۱۰ محور مشخص کرده ایم و در بحث سیاست خارجی و فرهنگی اجتماعی هم هرکدام ۱۰ برنامه طراحی کرده ایم و ۵ برنامه اساسی داریم که جمعا ۵۰ برنامه هست. یکی از آن برنامههای اساسی بازنگری قانون اساسی و تحقق جمهوریت سوم است.
ما سال ۵۸ برای قانون اساسی رفراندوم داشتیم و قانون اساسی اول شکل گرفت و در سال ۶۸ مجددا برای قانون اساسی رفراندوم داشتیم و از سال ۵۸ تا ۶۸ جمهوریت اول میشود و از سال ۶۸ تا الان جمهوریت دوم است و به نظر من از الان به بعد باید به جمهوریت سوم فکر کنیم. نمیخواهیم براندازی و انقلاب شود بلکه در اصل ۱۷۷ قانون اساسی پیش بینی کرده که چنین بازنگریای شود. رهبر انقلاب در سال ۸۹ در جمع مردم کرمانشاه گفتند که میتوانیم نظام پارلمانی هم بوجود بیاوریم. یعنی باید تغییر قانون اساسی صورت گیرد. ما الان نمیدانیم نظام کاملا ریاستی یا کاملا پارلمانی یا نیمه پارلمانی است.
دولت ظرفیت تغییر قانون اساسی را دارد؟
کواکبیان: نه از نظر قانون اساسی رهبری باید دستور دهد و یک آیین نامه و ترکیبی باشد کل بگیرد که در اصل ۱۷۷ ذکر شده است. باید به این به عنوان یک مطالبه فکر کنیم.
پس این برنامه نیست مطالبه هست.
کواکبیان: اگر وارد شوم باید به سمت برگزاری رفراندوم برای بازنگری قانون اساسی بروم و باید محتوای آن فراهم شود. ما البته ۳۰ مورد در بحث جمهوریت سوم آمده کرده ایم که ۱۵ مورد اساسی و ۱۵ مورد پیشنهادی داریم و در دفتر سیاسی حزب هم مفصل روی این مسئله صحبت کرده ایم. در کشوری مثل هند قانون اساسی بالای ۹۰ بار عوض شده است و ۳۲ سال گذشته و ما باید روزآمد باشیم.
امام خمینی در اولین سخنرانی شان در بهشت زهرا داشتند و گفتند پدران ما تصمیمهایی برای ما گرفتند، ولی نسل جدید هم حق دارد تصمیم بگیرد و نمیتوانیم بگوییم مو لای درز چیزی که ۳۲ سال رفراندوم کردیم نمیرود.
سال ۶۸ حتی شرط مرجعیت را از رهبری برداشتیم. قبل از آن قانون اساسی گفته بود که باید از بین مراجع تقلید رهبری انتخاب شود. بحث آیت الله منتظری پیش آمد بعد ذهنها به سمت آیتالله گلپایگانی رفت، ولی بعضی گفتند این بنده خدا با این سن توانمندی اداره کشور را ندارد و پیشنهاد شد که شرط مرجعیت برداشته شود و این کار انجام شد و بهتر هم شد و مشکلی هم پیش نیامد. یا مثلا نخست وزیری را حذف کردیم تا به ریاست جمهوری وزن بدهیم، ولی واقعیت این هست که همین الان بسیاری از اصولی که مربوط به ریاست جمهوری هست غیرشفاف است. مثلا درمورد همین بحث نظامیان چه اشکالی دارد که دو خط بنویسیم نظامیان مادامی که نظامی هستند حق دخالت در سیاست را ندارند.
یا برای مثال انحصار صدا وسیما. چرا خبرگزاریها و مطبوعات مختلفی داریم که همه مجوز میگیرند و عین همین کار را برای رادیو و تلویزیون خصوصی ایجاد نمیکنیم. به قطر رفته بودم و از شبکه الجزیره بازدید میکردیم در حالی که میدانستیم حدود بیش از ۳۰ هزار نفر کارمند صداوسیما داریم. آنها گفتند کل شبکه الجزیره در جهان به سه هزار نفر هم نمیرسد. جالب اینکه کسی تلویزیون اینترنتی هم بخواهد باید از صداوسیما مجوز بگیرد. افغانستان کلی رادیو و تلویزیون و شبکه خصوصی دارندو اینها گیرهایی هست که داریم و باید تعریف کنیم. فرق بنده با بعضی از دیگران این هست که میخواهند بگویند همه مشکلات بر سر رهبری خراب شود در حالی که من معتقدم باید یک بازنگری در ساختار حقوق اساسی ما صورت بگیرد و از حاصل ۱۷۷ هم باید حفظ شود که میگوید بخش ولایت فقیه و جمهوریت نظام نباید دست بخورد و با حفظ همان بنده معتقد به بازنگری هستم. این یکی از برنامههای اساسی ما هست که ذکر همه ۵۰ مورد از حوصله بحث خارج است.
باید به سمت استقلال بانک مرکزی برویم
در بحثهای اقتصادی که بارها گفته ام استقلال بانک مرکزی هست. کدام رئیس بانک مرکزی در این ۴۰ سال مستقل از رئیس جمهور و دولت بوده است. در حالی که معتقدم باید به سمت استقلال بانک مرکزی برویم. ما در مجلس بودیم که یک دفعه دیدیم موسسات مالی و اعتباری مثل کاسپین و پدیده و ثامن الحجج مشکل پیدا کرده اند و سهامداران اعتراض دارند. میدانید چند ده هزار میلیارد تومان از جیب بانک مرکزی برداشتند تا سر و صدای اینهار ا بخوابانند پول به این سهامدارها دادند. یک مشت دلال واقعا عوضی آمدهاند و پول مردم را گرفته اند و سرکیسه کرده اند و ما از جیب بیتالمال پول پرداخت کنیم، چون بانک مرکزی از دولت حرفشنوی دارد و دولت هم میگوید ما چارهای نداریم.
عرض من این است که باید توجه کنیم و این صندوق توسعه ملی درست شده تا سرمایهگزاری در کشور توسط بخش خصوصی شکل بگیرد و بخش خصوصی وام بگیرد تا بتواند کار کند. جالب است که این صندوق علیرغم فلسفه وجودی اش از این جیب به آن جیب است. چون ما گفته ایم هرسال ۲۰ درصد از درآمدهای نفتی باید به این صندوق بریزیم. ظاهرا میریزیم، ولی از آن طرف برمیداریم.
در مجلس دهم یکدفعه یک لیست میآوردند که انیمیشن فلان صداوسیما ۱۵۰ میلیون دلار، لوله کشی آب و فاضلاب روستاهای فلان اینقدر میلیون دلار و بعد میگفتند با اجازه رهبری هست در حالی که خود رهبر انقلاب فرموده بودند ۲۰ تا ۳۰ درصد از درآمدهای نفتی را آنجا بریزیم، ولی وقتی دولت پول کم میآورد از آنجا استفاده میکرد.
اگر کاندیداها خود یا اطرفیانشان پاشنه آشیل مالی یا اخلاقی دارند ثبت نام نکنند
من میگویم چیزهایی مثل این زیاد داریم که در عمل باید بحث کنیم. حالا اگر به موضع شد، بنده مباحث زیادی دارم که این بحثها را منتشر میکنیم. هم ابعاد طرح جمهوریت سوم و هم بحث اقتصادی را. یکی از مسائل مهم برای ما فسادستیزی دولت هست. بارها گفته ام آقایانی که کاندیدا میشوید، خواهشا اگر پاشنه آشیلی از نظر مالی و اخلاقی دارد نروید و خواهش من از شورای نگهبان این است که به سلایق سیاسی توجه نکنند، ولی به این موضوعات توجه کنند.
قوه قضائیه باید با فساد برخورد کند، ولی پیشگیری در دولت است
دیگر اینگونه نباشد که اطرافیان رئیس دولت و معاون اولش محکوم به فساد اقتصادی باشند.
کواکبیان: آفرین. نروند اسم بنویسند. اگر کسی به هر دلیلی اعم از فرزندان و اقوام و خویشاوندان و بستگانش مشکلاتی دارند که از رانت این آقا استفاده کرده و فلان کار را کرده اند نباید اسم بنویسند. واقعا معتقدم مردم معتقدند حاضریم مشکلات اقتصادی و تحریم را تحمل کنیم، ولی تبعیضها و بی عدالتیها قابل تحمل نیست و هرچند قوه قضائیه باید برخورد کند، ولی پیشگیری از این مسئله باید در دولت اتفاق بیفتد.
اعضای محوری کابینهام را یک روز قبل انتخابات معرفی میکنم
من مطرح کرده ام که ۵ نفر از اعضای محوری کابینه خودم را یک روز قبل انتخابات معرفی میکنم که یکی وزیر اقتصاد، خارجه، کشور، دفاع، اطلاعات که بحثهای مهمی دارند را قبلا معرفی خواهم کرد و حتما متوسط سن کابینه ام بالای ۵۰ سال نخواهد بود و اینها شعار نیست و همه آدم هایش هم در فکرمان هست و گفتیم که حتما دو وزیر زن در کابینه خواهیم داشت و از بین معاونین خانمها هم حضور خواهند داشت و اینها حرفهایی هست که ان شالله وقتی برای ثبت نام رفتیم، در یک کنفرانس گستردهتر مطبوعاتی همه را بحث میکنم.
هم در جریان اصولگرا و هم اصلاح طلب پرتعداد اعلام کاندیداتوری شده، ولی یکسری از افراد اعلام کاندیداتوری کردند که تقریبا قریب به ۱۰۰ درصد افکار عمومی و خودشان اذعان میکنند که امکان تایید صلاحیت ندارند که یکی از آنها آقای تاجزاده است. آیا این افراد از طریق سازوکار اصلاح طلبان تصمیم به ثبت نام گرفته اند یا این تصمیمی فردی است؟
کواکبیان: آنجا هیچ مصداقی مطرح نشده و نه مصطفی کواکبیان و نه مصطفی تاجزاده مطرح است. هیچ مصداقی هنوز مطرح نشده لذا گفتند تا ۱۹ اردیبهشت افرادی که هستند احزابشان را مطرح کنند و آنجا پروسهای تنظیم کرده اند که ۱۰ حزب یا شخصیت را مطرح کنند و بعد از اینکه یک سوم رای را آوردند از آنها گفتگو داشته باشند و در مرحله نهایی کسانی که دوسوم رای را آوردند معرفی شوند، ولی هنوز هیچکس مطرح نشده است.
با لجبازی، خشونت و بحثهای نابهنجار تاجزاده موافق نیستم
نظر شما در مورد این کاندیداتوریها چه هست؟ آقای تاجزاده خودش میگوید من تایید نمیشوم و موضعگیری هایش عموما منطبق با هیچ بخشی از نظام نیست. این نوع ورود به عرصه انتخابات را ورای اینکه ایشان حق قانونی برای ثبت نام دارند چگونه تحلیل میکنید؟
کواکبیان: یک موقع آدم قصد اصلاح جامعه را دارد و میخواهد مطالباتی را مطرح کند. این یک هدف است و یک موقع خدای نکرده قصد لجبازی با نظام را داریم که من این را نمیپسندم. ولی مطرح کردن مطالبات چه اشکالی دارد؟ مثلا بگویند سقف مطالبات ما این است، ولی با این انگیزه که همه کسانی که نام خودشان را اصلاح طلب میگذارند باید دلسوزی برای مردم و دغدغه مردم را داشته باشند و دنبال این نباشند که مسائل به خشونت و بحثهای نابهنجار کشیده شود. من با اصل کاندیداتوری آقای تاجزاده مخالف نیستم، ولی اینکه بگویید مثلا ایشان میخواهد نظام را به چالش بکشد و لجبازی بکشد با این هم موافق نیستم. بنظرم ایشان میخواهد مطالباتی را مطرح کند و در این زمینه هم انگیزههایی دارد و باید به جلو برویم و ببینیم که چه میشود.
اصلاح طلبان از لاریجانی حمایت نخواهند کرد
شما طی اظهاراتی تاکید داشتید که اصلاحات زیر بار حمایت از لاریجانی نمیرود. اگر به هر دلیل شرایط برای حضور کاندیدای حداکثری اصلاحات فراهم نشد اصلاح طلبان چه مسیری را در انتخابات دنبال میکنند و آیا امکان حمایت از آقای لاریجانی وجود دارد؟
کواکبیان: قبل از اینکه نهاد اجماع ساز جدید شکل بگیرد شورای هماهنگی مصوبهای دارد که از بین نامزدهای اصلاح طلب باید گزینه معرفی شود و شرط کل جبهه این است، فلذا معتقدم که این اتفاق نخواهد افتاد و حداقل در حزب ما این کار انجام نمیشود. حالا ممکن است تک و توکی از احزاب بد میل نباشند که به هر دلیلی از کاندیدای غیر اصلاح طلب حمایت کنند، ولی ما مصوبه داریم و معتقدیم کسی که شاکله فکری اش مثلا اصولگرا هست، خود اصولگراها او را معرفی کنند و یا اگر مستقل است خود مستقلین از او حمایت کنند.
یعنی شرایط را برای اصلاح طلبان از سال ۹۲ بهتر میدانید؟
کواکبیان: نه، ما در سال ۹۲ هم همان موقع از خیرالموجودین جریان استفاده کردیم و بیشتر تاثیر رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که به دلیل کبر سن دلایلی آوردند و ایشان را رد صلاحیت کردند. نظر آیتالله هاشمی مهم بود و توصیه ایشان به سمت آقای روحانی بود و دیدگاهها هم به آن سمت رفت و ما گزینه دیگری نداشتیم. در سال ۹۶ هم هرچند ۶ نفر مطرح شدند، ولی در بین آنها نمیتوانستیم از جناح مقابل حمایت کنیم. حتی افرادی مثل جهانگیری گفتند که ما نمیایستیم و آمده ایم که کمک آقای روحانی کنیم. ماهم که کاندیدا شدیم رد صلاحیت شدیم. در سال ۹۶ کاندیدا نداشتیم و در سال ۹۲ هم توصیه آیت الله هاشمی درمورد آقای روحانی موثر بود.
معتقدم چه اشکالی دارد کسی که میانه فکر میکند و میگوید نه اصولگرا و نه اصلاح طلبم خودش جریانی درست کند و مگر حتما باید از اصولگراها یا اصلح طلبان خدمتشان برسیم؟ خودش اگر جریانی دارد به وسط بیاید و رای بیاورد.
اگر اصلاحات کاندیدای حداکثری نداشت خودمان را به آب و آتش نمیزنیم
اگر مثلا آقای لاریجانی جریانی را ایجاد کند اصلاح طلب از آن حمایت میکند؟ گفتید در سال ۹۲ و ۹۶ از سر نبود کاندیدای دیگری روحانی را انتخاب کردید. اگر این وضعیت امسال رخ بدهد چه تصمیمی میگیرید؟
کواکبیان: نهایتا این هست که خیلی خودمان را به آب و آتش نزنیم و بگوییم ملت ایران تشریف بیاورید شرکت کنید، ولی کاندیدا نداریم. مگر قرار است که حتما کاندیدا معرفی کنیم؟ وقتی ببینم از جریان اصلاحطلب کسی تایید نشده مگر بیکارم ...
مسئله تایید نیست مسئله اقبال است. سال ۹۲ شما آقای عارف را داشتید، ولی اقبال نداشت.
کواکبیان: سال ۹۲ آقای روحانی در مناظرهها بهتر ظاهر شد و اصلا تاثیر حرف آقای هاشمی بود. بحث اقبال مردمی بعد از ورود یک کاندیداهست. فرد تایید میشود و بعد میبینید که رای دموکراتیک نیاورد. یعنی بگوییم کسانی که التزامشان از لحاظ قانون درست است را تایید میکنیم. بگذار بیایند و بفهمند چقدر بیپایگاه هستند.
یکی به من گفت که تو یک میلیون و سیصد هزار رای در مجلس دهم آوردی، ولی در مجلس یازدهم سی و هفتم شدی. گفتم من خیلی شاهکار کردم که ۳۷ ام شدم، چون ۲۰ درصد مردم در تهران شرکت کردند. اگر ۶۰ درصد مردم شرکت میکردند من از یک میلیون وسیصدهزار هم بیشتر رای میآوردم. دوستان اصولگرای ما اصل را بر این میگذارند که که مردم از اصلاح طلبان بریدهاند.
شک نکنید که عملکرد دولت و مجلس در کاهش مشارکت تاثیر داشته است
اینکه مردم از اصلاحطلبان بریده اند یا خیر یک بحث قابل بررسی هست، ولی آقای دکتر! مجلس دهم اصلاحطلبان حضور زیادی داشتند و میتوانستند عملکرد خوبی داشتنه باشند. بهتر است بگوییم مردم از عملکرد دولتی بریده اند که این اصلاح طلبان از ان حمایت کردهاند.
کواکبیان: سه نکته هست. نکته اول اینکه مثلا مردم مشارکت حداکثری داشته بالای ۶۰ درصد داشته باشند رای میآورند یا نمیآوردند. من معتقدم رای میآورند و اگر این را قبول کنیم باید ببینیم که چرا مردم در اسفند ۹۸ کم شرکت کردند.
قبول دارم که عملکرد دولت و مجلس در کاهش مشارکت تاثیر داشته است و شک نکنید. اما نکته سوم اینکه بگویید مجلس دهم مجلس اصلاح طلبان بوده و دولت فعلی دولت اصلاح طلبان است از آن دروغهای شاخدار تاریخ است.
مصوبات مجلس دهم با اراده لاریجانی رای میآورد یا نمیآورد
حداقل در مورد مجلس ۵۰ درصد اصلاح طلب بودند و در مورد دولت هم بسیاری از اعضای کابینه اصلاح طلبند.
کواکبیان: اصلاح طلبان و مجلس دهم در برآمدن و انتخاب دولت فعلی نقش داشتند و این را قبول داریم. اما من در مجلس دهم بودم و ما یک فراکسیون حداکثر ۱۱۰ نفری به نام «امید» داشتیم که پای کار و پای رای بودند. یک فراکسیون اصولگرایان هم داشتیم که حدود ۹۰ نفر بود و ۷۰ تا ۸۰ نفر هم این وسط داشتیم که لیدر اصلیشان هم علی لایجانی بود. هرجایی که ایشان اراده میکرد مصوبهای رای بیاورد این ۷۰-۸۰ نفر را هدایت میکرد تا رای دهند و هر جا هم اراده میکرد رای نیاورد هدایت نمیکرد.
در مجلس هشتم عملکردمان بهتر از مجلس دهم بود
ما در مجلس هشتم ۴۰ نفر بودیم، ولی عملکردمان بهتر از مجلس دهم بود، چون اگرچه آنچه میخواستیم دست ما نبود و اکثریت نداشتیم، ولی حداقل میدانستیم چه چیزی نمیخواهیم و اگر نمیخواستیم چیزی تصویب نشود میتوانستیم.
در مجلس دهم نه میتوانستیم بگوییم چه میخواهیم و نه میتوانستیم بگوییم چه نمیخواهیم. مثلا در ماجرای CFT و پالرمو و FATFچون آقای لاریجانی با این بحثها موافق بود با ما همراهی میکرد و رای هم میآورد. ولی در جاهایی مثل تحقیق و تفحص از املاک نجومی آقای لاریجانی سه بار خیز برداشتیم، ولی نگذاشت. یا مثلا در طرح عفو عمومی، نحوه اداره صداوسیما، انتخابات حزبی هیچکدام آقای لاریجانی همکاری نکرد و ما هم نتوانستیم کاری کنیم.
حالا شما بگویید مجلس اصلاحطلبان است. در همین داستان بنزین آقایان میرفتند و به نام مجلس مینشستند و دهها بار اعتراض میکردم که شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه چه صیغهای هست؟ میگفتند رهبری فرموده اند که به خاطر تحریمها باشد. تحریمها ادامه داشت و اینها هم بودند و واقعا تصمیماتی که گرفتند حوادث ۹۶ و آبان ۹۸ را منجر شد.
نرخ بنزین آنجا تصویب شد، ولی من معتقدم شورای عالی امنیت ملی مصوبه گذراند و ما نتوانستیم کاری کنیم، چون طبق اصل ۱۷۶ چیزی که مصوبه شورای عالی امنیت ملی هست یعنی به تایید مقام معظم رهبری رسیده و ما نمیتوانستیم کاری کنیم. ما طرحی داشتیم که بنزین تک نرخی و ۱۵۰۰ تومان باشد و دونرخی نباشد و گفتند مصوبه شورای عالی امنیت ملی است و یکشنبه آقای شمخانی در مجلس برای ما جلسه گذاشت.
مسائلی، چون حوادث آبان و بحثهای مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی درست به دست هم داد و بخشی از مسائل بخاطر عملکرد ملس و دولت بود و در این مورد هم نگوییم که عملکرد اصلاح طلبان بود و کلیت مجلس و دولت مقصر بود و در خود دولت خود آقای روحانی مگر گفته من اصلاح طلبم؟
نگفته و نمیگوید.
کواکبیان: بعضی از وزرا اصلاح طلب بوده و هستند، ولی درمورد کلیت دولت کسی نباید مدعی این حرف باشد. بخش دیگر هم به اعتماد عمومی و کلیت سیستم هست که باید به آنجا فکر کنیم.
تعویق انتخابات نمیتواند راه حل خوبی باشد
خانم آذر منصوری اخیرا گفته که انتخابات با تعویق بیافتد. آیا این اظهارات از سوی سخنگوی نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان برای خرید زمان بیشتر برای دولت وحامیان آن یعنی اصلاحات نیست.
کواکبیان: من معتقدم ما اصلا نباید دنبال این باشیم که بحثهای جناحی را اصل بگیریم، ولی دنبال این باشیم که چگونه مشارکت را افزایش دهیم. کرونا یکی از بحثهای مهم است و من در نشست خانه احزاب در وزارت کشور گفتم که اشکالی ندارد که آقایان که همه تصمیمات را گرفتند بگویند انتخابات در دو روز برگزار شود. میگویند در قانون اساسی گفته که یک روز برگزار شود و نمیتوانیم. میگوییم چه اشکالی دارد که مردم بتوانند از طریق نرم افزاری از خانه هایشان رای دهند. میگویند نه؛ این نمیشود و پای صندوق بیایند. باید راه حلی برای افزایش مشارکت داشته باشیم، ولی تعویق انتخابات نمیتواند راه حل خوبی باشد و چه کسی تضمین میدهد که اگر به جای خرداد در شهریور برگزار کنیم، آن زمان وضع بهتر میشود.
چیزی که دولت و وزارت کشور گفته را پیگیری میکنیم و حال کسی پیشنهادی بدهد بحث جدایی هست، ولی در زمینه تعویق انتخابات نداشتیم.
نباید انتخاباتمان را به مذاکرات وین گره بزنیم/ مذاکرات وین در افزایش مشارکت مردم تاثیر دارد
این گزارش زمانی تقویت میشود که سفیر فرانسه در گفتوگویی با روزنامه کار و کارگر گفته بود که تلاش داریم تا برجام را تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران احیا کنیم.
کواکبیان: نه؛ حال یک صحبتهایی سفیر فرانسه هم از طرف خودش کرده و چه ربطی دارد؟ ما نباید انتخاباتمان را به این مذاکرات گره بزنیم. اصل اینکه چه کسی میخواهد پیروز بشود را نباید گره بزنیم، اما در اینکه مذاکرات وین به نتیجه برسد در افزایش مشارکت مردم تاثیر دارد را بپذیرید؛ لذا اگر یک روز هم این تحریمها با شرایطی که میگوییم یک جا برداشته شود، چه اشکالی دارد؟ به نفع نظام و منافع ملی و مردم است، ولی بعضیها، چون نگاه جناحی دارند، میگویند اگر مذاکرات به نتیحه برسد موضع اصلاح طلبان تقویت میشود پس بنابر این کاندیدایشان بهتر رای میآورد پس بنابراین نباید بگذاریم مذاکرات به نتیحه برسد.
شما دست به دست هم بدهید تا این مذاکرات به نفع منافع ملی به نتیجه برسد و فرسایشی نشود. حتی رهبری دعا کردند و گفتند آرزوی توفیق دارم و با اذن رهبری این مذاکرات صورت میگیرد. اما من سه آرزو دارم و میگویم مشارکت حداکثری بالای ۶۵ درصد صورت بگیرد ولو اینکه یک اصولگرا رای بیاورد. من خوشحال میشوم و میگویم مردم آمدند و ضریب امنیت ملی بالا رفت. اگر مذاکرات وین به نتیجه برسد ولو اینکه یک اصلاح طلب رای نیاورد، باز ما خوشحال میشویم و میگوییم به نفع منافع ملی شده است. نکته سوم اینکه واقعا ضریب سلامت انتخابات و میزان مشارکت و برگزاری پرشکوه انتخابات را بدون کمترین دغدغه داشته باشیم و همه جناحها ابراز رضایت کنند. حال چه کسی رای میآورد این فرع بر موضوع است و ما در حزب مردم سالاری بیش از اینکه به فکر فرد خاصی باشیم به فکر منافع ملی و جریان کلی حل مشکلات معیشتی ـ اقتصادی مردم هستیم.
به تایید صلاحیتتان اشاره کردید. اگر تایید صلاحیت شوید نهاد اجماع ساز از شما برای انتخابات به عنوان گزینه حمایت میکند؟
کواکبیان: آنها یک ساز و کار تعریف کردند و گفتند که اگر کسی دوسوم رای را در آن نهاد نیاورد ما اصلا حمایت نمیکنیم. ما قبل از شورای نگهبان و ثبت نامها هست. اگر این اتفاق بیفتد به لابیهای بعدی منجر میشود.
آقای پزشکیان گفته حتی با «تَکرار میکنم» هم کنار نمیروم. موضع شما در این خصوص چیست؟
کواکبیان: نه؛ ما حزبی تصمیم میگیریم، چون این سری حداقل با انگیزههای شخصی نیامده ام و با برنامه مدون حزب آمده ام و اگر در هر مرحله حزب بگوید ثبت نام نکن، میگویم چشم. حزب من بگوید تو ثبت نام کردی تا آخر بایست میگویم چشم و اگر تایید صلاحیت شدی تا آخر ادامه نده یا ادامه بده میگویم چشم. واقعا من تصمیم شخصی نمیگیرم و باید به سمت نظام حزبی برویم. یکی از مهمترین مسائل سیاست داخلی این است که انتخاباتمان حزبی شود تا معلوم شود یقه چه کسی را باید بگیریم. اینطوری هرکسی میآید هرجایی زنبیل میگذارد و بعد عکس یادگاری با دیگران میگیرد.
جزئیات نشست ۴ نفره شما یعنی آقایان مهرعلیزاده و پزشکیان و رهامی در برج ساعت خیابان فاطمی چه بود؟
کواکبیان: جلسه افطاری جناب آقای رهامی مثل سالهای قبل دعوت کرده بود و از قضا من و آقای پزشکیان بود و جلسه انتخاباتی نبود، ولی امروز راه هم برویم برداشت انتخاباتی میکنند.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
کواکبیان: سپاسگزارم. ممنون.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از فارس، تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۱۴۰۰۰۲۱۳۰۰۰۴۹۰، www.farsnews.ir