شعار سال: آیت الله سروش محلاتی با طرح این پرسش که «آیا در مسائل اجتماعی هم اگر مسئله به حرج و مشقت رسید، میشود از قاعده نفی حرج استفاده و حکم اسلامی را متوقف کرد؟» گفت: یکی از این مسائل امر به معروف و نهی از منکر و یکی دیگر همکاری کردن با دولت جائر و دیگری مبارزه کردن با دولت ظالم و دیگری حمایت کردن از مظلومان و یا پذیرفتن ولایت کفار است که همه احکام سیاسی هستند. گاهی اجرای این دستورات و عمل کردن به آنها حرجی است؛ یعنی هزینه سنگین دارد و شرایط زندگی را برای ما غیرقابل تحمل میکند.
حرج و امر به معروف و نهی از منکر
آیت الله محلاتی به شرایط مطرح شده برای امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: یکی از این شرایطی که معمولا در شرط چهارم یا پنجم مطرح میشود مفسده نداشتن آن است که اگر این مفسده وجود داشت، امر به معروف ساقط میشود. یکی از مصادیق این مفسده حرج است. اگر امر به معروف عوارض و ضرر و زیان داشته باشد، ساقط میشود؛ مثلا اگر فرد در شرکت بخواهد نهی از منکر کند، ممکن است زندگی اش مختل میشود و معلوم نیست از جای دیگر بتواند درآمد کسب کند. از دست دادن کار برای این فرد مفسده ایجاد میکند و امر به مروف ساقط میشود.
وی تصریح کرد: در بین فرق اسلامی، زیدیه و خوارج میگویند چشمتان را در امر به معروف و نهی از منکر ببندید و با هر هزینهای بایستید، اما نظر شیعه این نیست. حتی حرج دنیوی برای امر به معروف مفسده به حساب میآید. در وضو هم همین که اگر آب برای زخم ضرر داشته باشد، حرجی است. برخی از فقهاء در رسالهها میگویند اگر شخص بداند حتی علم به ضرر نداشته باشد، بلکه گمان به ضرر برای خودش یا مالش یا آبرویش و یا ایجاد ضرر برای یکی از مسلمان دیگر داشته باشد و چه این ضرر بالفعل و چه نسبت به آینده باشد، وجوب آن ساقط میشود و ظاهرا مخالفی در این مساله نیست.
این استاد دروس خارج حوزه ادامه داد: دلیل آن را هم اینگونه بیان کرده اند که نفی ضرر و نفی حرج و نفی عسر در دین هست. پس در قاعده عسر و حرج مسائل اجتماعی مستثنی نشده است. اصلا احتیاجی هم به این بحثها نیست و، چون ما در فضای اجتماعی خود نیاز به اینها پیدا کرده ایم آن را مطرح میکنیم. قرآن صراحتا میگوید ـما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَج»؛ خدا میگوید ما در دین حرج قرار ندادیم. نگفته فقط در عبادات حرج نیست. بلکه از اول دین تا آخر دین حرج ندارد.
قاعده حرج و ولایت حاکم جائر
آیت الله محلاتی گفت: شیخ در مکاسب میگوید نباید ولایت حاکم جائر را پذیرفت و موجب تقویت او شد. اما اگر فرد این کار را نکند ممکن است نسبت به خودش یا برخی از مومنان خسارتی ایجاد شود. در اینجا باز نفی حرج مورد تمسک است. شیخ میگوید اگر ولایت جائر را فرد نپذیرد ممکن است برخی از مسلمین گرفتار شوند و این فرد اگر باشد میتواند گره گشایی کند. در اینجا قبول ولایت جائر جائز میشود؛ بلکه برخی از حرامهای دیگر هم به خاطر خوفی که برای مسلمانان ایجاد میشود حلال میشود. یکی از این حرامها تبری از ائمه است. تبری از ائمه حرام است، اما جائز میشود. دلیل آن هم روایتی است که در احتجاج آمده و شیخ در مکاسب آورده است. ما باید حال مومنان را رعایت کنیم و نباید کاری کنیم که مردم به سختی بیفتند. حکم میگوید اگر لازمه این کار تبری از ائمه باشد این کار را انجام بده تا مردم دچار سختی نشوند.
نفی حرج در روابط بین الملل
آیت الله محلاتی گفت: موضوع جدیتر به روابط بین الملل مربوط میشود. دو مثال قبلی به مسائل داخلی جامعه مربوط میشود، اما این مثال متفاوت است و مربوط به روابط با کفار است. ولایت کفار را نباید پذیرفت. اما اگر ولایت کافر را نپذیریم ممکن است به حرج بیفتیم. اینجا باید چه کرد؟ حمایت از مظلوم وظیفه است و شرع هم گفته است. باید از مظلومی که در جامعه ما نیست هم حمایت کرد، اما این سیاست ممکن است برای مردم مسمان خودمان مشکل ایجاد کند.
وی با اشاره به آیه ۲۸ سوره آل عمران ادامه داد: قرآن میفرماید: «لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاهً وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ»؛ نباید تحت ولایت کفار رفت، به تعبیر امروزی سلطه آنها را نباید پذیرفت. ولی از عجائب این است که همین دستور بلافاصله یک استثنا خورده است. میگوید مگر اینکه از آنها نگران باشید. تقیه اینجا به معنای خوف است و به معنای تقیه مطرح نیست. این تقیه مربوط به خوفی است که مسلمانان درباره عدم پذیرش ولایت کفار دارند. مربوط به ضرر بالفعل نیست. در روزه فقهاء میگویند یک بار کسی بالفعل مریض است تکلیف از او برداشته میشود، اما یک کسی خوف عقلایی دارد. یعنی الان سالم است ممکن است روزه بگیرد برایش بیماری ایجاد شود، این خوف تکلیف را بر میدارد. الان زندگی مردم سر جایش هست ممکن است خوف ایجاد مشکل وجود داشته باشد، اینجا حکم عدم پذیرش سلطه کفار برداشته میشود. این استثناءها همه در قران بیان شده است.
این استاد دروس خارج قم خاطرنشان کرد: مرحوم طباطبائی در المیزان میگوید در قرآن نسبت به دو موضوع حساسیت وجود دارد، یکی قبول ولایت کفار است. در عین حال در همین موضوع شدید بلافاصله مساله خوف مطرح میشود. اگر خوف و ترس است که ضرر و آسیبی به شما وارد میشود منع برداشته میشود.
آیت الله محلاتی گفت: پذیرش ولایت کفار سقف رابطه با آنها است. خدا گفته نباید سلطه کفار را پذیرفت، این سقف در رابطه با کفار است. اینجا را باز خدا استثناء میزند. چون مشقت و فشار به جامعه وارد میشود. منهای قاعده لاحرج که یک قاعده کلی است آیه به صورت خاص دارد موضوع را مشخص میکند.
وی ادامه داد: آیه دیگری که در قرآن هست، آیه ۷۸ سوره حج است که میفرماید: «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ۚ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ ۚ مِلَّهَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ ۚ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ ۚ فَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ ۖ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ»؛ اینکه خدا میگوید در دین حرج قرار ندادیم شامل ابعاد مختلف زندگی میشود. در اینجا «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» در ذیل حکم جهاد آمده است. آیه از اینجا شروع میشود جاهدوا فی الله حق جهاده؛ حق جهاد را به جا بیاورید. بعد میگوید در دین حرج نیست. یعنی حتی در ذیل دستور به مبارزه باز خدا فرموده اینها را هم باید ملاحظه کنید؛ لذا توجه ما باید معطوف شود که شریعت حرج را در میدان مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی هم وارد کرده است؛ لذا در این عرصهها هم باید به حرج توجه داشت و عوارض تصمیمات را بررسی کرد. پس ما یک قلمرویی خارج از این قاعده لاحرج نداریم. نمیشود گفت حمایت از مظلوم خارج از این قاعده است. اینها جزء دین است و در دین حرج نیست و ضمنا خود اینها تبصره خورده است.
در ۲۵۰ سال زندگی معصومان، یک واقعه مانند عاشورا داریم
آیت الله محلاتی با طرح این پرسش که «آیا شمول قاعده لاحرج ممکن است استثناء داشته باشد؟» گفت: ذیل همین عدم المفسده یک استثناء آورده اند که قاعده نیست. آن تبصره این است که ما تحمل مفسده میکنیم به خاطر یک هدف بالاتری که هیچ وقت شرع به بر زمین ماندن آنها رضایت نداده است. مثلا قرآن را میخواهند نابود کنند یا کعبه را میخواهند خراب کنند. اینجا باید حرج را تحمل کرد که مقدسات اصلی آسیب نبیند. امام خمینی هم در تحریر همین را آورده و البته این اختصاص به ایشان ندارد و آقای خوئی هم این تبصره را پذیرفته است. اما این تبصره و استثناء است و گاهی اتفاق میافتد.
وی افزود: در ۲۵۰ سال زندگی معصومین یک مورد مانند حرکت امام حسین اتفاق افتاد که حضرت ایستاد و همه هزینهها را هم داد. چون کسی آمده که میخواهد دین را از بن بکند. در این حرکت هم امام تحمیلی بر دیگران نداشت و کسی را به زور نیاورد. اینگونه نبوده که در طول زندگی ۲۵۰ سال معصومین همه این رفتار را داشته باشند. شرایط باید خطیر باشد و افقی به آینده باشد. شما وقتی این خط را ادامه میدهید تا کی ادامه پیدا میکند؟ تا وقتی که سر ظالمان را زیر آب کنیم و یا اینکه تسلیم ما شوند؟ الگوی اسلام این است؟
کسی که سیاستی را تعریف میکند، حق ندارد هزینه آن را به مردم تحمیل کند
آیت الله محلاتی با اشاره به بیانات اخیر آیت الله العظمی صافی درباره لزوم رابطه با سایر کشورها و توجه به معیشت مردم گفت: متن سخن ایشان مورد توجه کافی قرار نگرفت. اصل فرمایش منهای حواشی این است که مردم تحت فشار سنگینی هستند و رفع این فشار و تنگناها از معیشت مردم اقتضاء میکند که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم. این حرف یک به لحاظ فقهی یک مبنا دارد و آن این است که وقتی میلیونها انسان تحت شرایط سخت هستند، مجاز نیستیم که در صحنه بین الملل یک سری تکالیف را برای خود تعریف کنیم.
وی افزود: کسی که سیاستی را تعریف میکند حق ندارد هزینه آن را به دیگران تحمیل کند و باید خودش هزینه آن را بپردازد؟ ضمن اینکه این هزینه چقدر است؟ در سه سال اخیر آمار کسانی که زیر خط فقر هستند سه برابر شده است. این سیاستها اثر خود را در زندگی مردم نشان میدهد. با یک فشار، فقر و فلاکت و بیماری ایجاد میشود. مهاجرت سرمایههای انسانی امروز موضوع کوچکی نیست. شیب فقر و شیب مهاجرت قوی است. حرفی که فقهاء ما گفتند اینها است. ممکن است کسی بگوید این بر اساس این آیه و استدلال پاسخ دیگری دارد. عیب ندارد. میآید و حرف خودش را و استدلال خودش را مطرح میکند. اما آیا یک فقیه نباید این حق را داشته باشد که نظرش را بیان کند؟
شآن عالم دین این نیست که حرج را به دیگران تحمیل کند
استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: باید محاسبه کنیم چه کسانی تحت چه فشارهای سنگینی قرار میگیرند و چه خانوادههایی متلاشی میشوند. این یک منطق مستدل و قرآنی است و مستند به قرآن و روایات و آراء فقهاء است. در یک شرایطی ممکن است لازم باشد فقهاء خودشان برای دفاع از دین ضرر را تحمل کنند. باید تحمل کنند، چون لباس دین پوشیدهاند. اگر میخواستند راحت زندگی کنند نباید این لباس را میپوشیدند. شان عالم دین این است که حرج را در جایی تحمل کند، اما نباید حرج را به دیگران تحمیل کند.
وی افزود: فقه میگوید سیاستهایی که حرج زا باشد علی الاصول اسلامی نیست مگر در شرایطی که تبصرهای وجود داشته باشد. پیامبر که تا آخر عمر در شعب ابی طالب نبود. دوم اینکه اینها اختیاری به شعب رفتند. مگر پیامبر گفت هرکه مسلمان است باید به شعب ابی طالب بیاید و گرسنگی را تحمل کند؟ این یک زمان موقت بود و تمام شد. خدا گفته در دین برای شما حرج قرار نداریم اگر امور مهمی باشد موقتا شما میتوانید حرج را قبول کنید.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازپایگاه خبری شفقنا، تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۰، کدخبر:۱۲۵۴۷۲۲، fa.shafaqna.com