شعار سال: ایده شکل روح، هزاران سال است که بشریت را مجذوب خود کرده است. فرهنگها در سراسر جهان به روشهای مختلفی وجود روح یا روح را توضیح داده اند. روح غالباً بخش مهمی از دین است و با اعتقاد به زندگی پس از مرگ، تناسخ و جهان معنوی بسیار گره خورده است.
این بدان معناست که مفهوم روح بخشی جدایی ناپذیر از بسیاری از ادیان است و در بسیاری از موارد توصیف و توضیحات شکل یا عملکرد آن پیچیده و مفصل است.
از نظر م rs منان و غیرممنان، روح نمادی از وجود خود باقی میماند و ایده مشترک شدن یا از دست دادن روح در بسیاری از داستانها، مانند فاوست، به عنوان طرح مورد استفاده قرار گرفته است. در برخی از فرهنگها، مانند قبایل شکارچی جمجمه در اندونزی، این عقیده وجود دارد که روح در قسمت خاصی از بدن ساکن است و گرفتن آنها از دشمن بالاترین غنایم جنگی است. در عین حال، این از ورود دشمن به زندگی پس از مرگ جلوگیری میکند و قبیله یا خانواده میتوانند از قدرت روح او به نفع خود استفاده کنند.
مصریان باستان ایده دقیق خود را از آنچه روح انسان ساخته شده است، داشتند. طبق ایمان آنها، روح به XNUMX قسمت تقسیم شد: چت، با، رن، شات، ایب، آه، ساهو و سچم. هشت نفر از آنها نامیرا بودند و وارد زندگی پس از مرگ میشدند. نهمین بدن فیزیکی بود که در واقعیت مادی باقی ماند. هر قسمت عملکرد منحصر به فرد خود را داشت و با بررسی دقیق آنها میتوان درک عمیق تری از ایمان مصریان باستان به دست آورد.
چت یا چا – بدن
مصریان باستان معتقد بودند که شکل ظاهری انسان بخشی از روح وی است و آن را چت یا چا مینامیدند. این ابزاری است که با اجزای باقی مانده روح در اینجا روی زمین زندگی میکند. این نیز یکی از دلایل مهم شدن مومیایی برای مصریها است – حفظ بدن مادی اساساً حفظ قسمت مهمی از روح بود. پس از مرگ، فداکاریها همچنان بر جسم و روح جسمی انجام میشد تا بقیه روح بتوانند آنها را به روشی فوق طبیعی تغذیه کنند. بدن کسی را که در آن ساکن است با ذات خود مرتبط میکند، مفهومی که در برداشتهای دیگر از روح نیز وجود دارد.
کارشناسی – شخصیت
در واقع، احتمالاً نزدیکترین ایده به ایده فعلی ما درباره روح است. این شامل تمام عناصری است که شخصیت را منحصر به فرد کرده است. Ba، به شکل پرندهای با سر انسان، به روح اجازه میداد تا بین جهان فانی و معنوی حرکت کند. مصریها معتقد بودند که با در طول زندگی بشر هر از چندگاهی بین دو جهان سفر میکند، اما پس از مرگ نظم و ترتیب این سفر بطور قابل توجهی افزایش مییابد. این دنیای معنوی و خدایان را بازدید میکرد، اما همچنین بخشی از روح بود که از مکانهایی که انسان در طول زندگی خود دوست داشت بازدید کرد، بنابراین ارتباط بین قسمتهای روح ساکن بین ستارهها، بدن فیزیکی چت و سایر قسمتهای روح که بر روی زمین باقی مانده است، حفظ میشود.. این مفهوم که Ba وقت خود را در مکانهایی گذرانده که فردی در طول زندگی خود دوست داشته است نیز شبیه برخی از تصورات معاصر از ارواح است که در مکانهایی زندگی میکنند که شخص با آنها رابطه خاصی داشته است. همچنین اعتقاد بر این بود که با هنگامی که از مکانهای دیگر در دنیای جسمی یا معنوی بازدید نمیکرد، به بدن جسمی که در آن مانده بود متصل است.
رن – نام واقعی
هنگام تولد، به مصریان باستان نامی داده شده بود که از همه غیر از خدایان پنهان مانده بود. این نام بخشی بسیار مهم و قدرتمند از روح قلمداد میشد که توانایی نابودی انسان و روح او را برای همیشه داشت. در طول زندگی خود، انسان فقط با یک لقب شناخته میشد، به طوری که هیچ کس نمیتوانست رن واقعی او را یاد بگیرد و بنابراین قدرت وی یا دانش لازم برای نابودی او را بدست آورد. تا زمانی که رن وجود داشت، روح قدرت ادامه زندگی را داشت. اگر مومیایی کردن به درستی انجام میشد و مومیایی موفقیت آمیز بود، رن، یعنی انسان و روح او، میتوانست برای همیشه وجود داشته باشد.
مجموعهای از متون مربوط به سال ۳۵۰ میلادی به نام کتاب نفس این کتبی شامل نام مصریان باستان بود و کاتبان با نوشتن آنها سعی در اطمینان از زنده ماندن روح آنها برای همیشه داشتند. قدرت این نام با نوشتن آن در کارتو – “محافل” محافظ جادویی که نام در آن نوشته شده بود، مورد تأکید قرار گرفت – در نام حاکمان استفاده شده است. حفظ نام، مانند رن، برای حفظ روح مهم بود. تخریب رن راهی بود تا روح برای همیشه نابود شود. این نیز یکی از دلایلی است که باعث شده نام برخی شخصیتهای منفور مانند آخناتن به طور آیینی تخریب شده و پس از مرگ از بناها و متنها برداشته شود.
جوهر زندگی
Ka جوهر حیات انسان است، که تفاوت بین مرگ و زندگی را ایجاد میکند. به گفته مصریان، کا در طول تولد خود الهه باروری هاکت یا الهه زایمان Meschenet را به دنیا آورد. کا همان چیزی بود که نوزاد تازه متولد شده را زنده کرده و در طول زندگی از طریق غذا و نوشیدنی حفظ میشد. او حتی بعد از مرگش به تغذیه احتیاج داشت، بنابراین نوشیدنی و غذایی به چت ارائه شد که میتوانست از طریق آن مواد مغذی را به روشی فوق طبیعی بخورد. با این حال، او به اجزای فیزیکی غذا احتیاج نداشت. از یک کاسه قربانی ساخته شده از خاک رس و به صورت خانهای شکل گرفته میشد که “خانه روح” نامیده میشد و برای قربانی دادن به کا استفاده میشد. برخی از نمونههای برجای مانده حتی حاوی مدلهای غذایی هستند و توسط متخصصان برای تعیین شکل ظاهری خانههای معمولی مصر باستان استفاده میشد.
برخی از مردم بر این باورند که خانههای روح به طور مستقیم محل زندگی فیزیکی کا بوده است، اگرچه هیچ مدرکی برای این امر وجود ندارد و به نظر میرسد احتمالاً این یک روش پیشرفته برای ارائه پیشکشهای غذایی و آشامیدنی به آن مرحوم بوده است.
خانه روح
خاموش – سایه
مصریان باستان معتقد بودند که سایه بخشی از روح انسان است. او همیشه حضور داشت و به گفته آنها، حاوی بخشی از آنچه شخص را منحصر به فرد میکرد، بود. مانند سایر فرهنگها، برای مصریها، سایه به نوعی با مرگ همراه بود. شوت نوکر آنوبیس، خدای مرگ و مومیایی مصر بود. به تصویر کشیدن سوت به شکل یک شکل کاملاً سیاه و سفید انسانی بود.
برخی از افراد در تجهیزات تشییع جنازه خود یک “جعبه سایه” داشتند که در آن میتوانست زندگی کند. کتاب مردگان مصر چگونگی خروج روح از آرامگاه را به شکل سایه در طول روز بیان میکند. این سوت فقط یک سایه انسانی در نظر گرفته میشود و مظهر قابل توجه یا مخربی از آن مرحوم در دنیای فیزیکی نیست.
Ib – قلب
مصریان باستان، مانند بسیاری از مردم امروز، آنها قلب را به عنوان صندلی احساسات انسانی درک کردند. همچنین مرکز تفکر، اراده و قصد بود. این بدان معناست که برای آنها، Ib (قلب) قسمت بسیار مهمی از روح بود و این کلمه در بسیاری از گفتههای مصر باستان حفظ شده وجود دارد. در حالی که تصور ما قلب را بیشتر به عنوان استعاره میفهمد، اما در گفتههای مصر باستان این به معنای قلب واقعی جسمی است. Ib به عنوان بخشی از روح، بخشی از موجود بود که دسترسی به زندگی پس از مرگ را فراهم میکرد. قلب با مقیاس در برابر قلم – قلم حقیقت – توزین میشد و اگر قلب از قلم سنگینتر بود، انسان اجازه ورود به زندگی پس از مرگ را نداشت و دیو آمیت، که به عنوان موجودی مرکب از تمساح، شیر و نرگس توصیف میشود، قلب او را میخورد.
برای حفظ و محافظت از Ib، قلب به روش خاصی مومیایی شده و سپس همراه با بقیه بدن و اسکاراب قلب ذخیره میشود. این طلسم جادویی از محافظت در برابر قلب که نکات زیادی را درباره فرد متوفی فاش میکند، ایجاد میکند که میتواند غلبه بر موفقیت آمیز نگهبانانی را که به زندگی پس از مرگ وارد میشوند، به خطر بیندازد.
عزیز ایب، قلب انسان.
آه – خود ابدی
آه ترکیبی جادویی از عناصر Ba و Ka بود که نمایانگر یک موجود جاودانه منور است. این اتحاد جادویی Ba و Ka تنها با رعایت آداب مناسب تشییع جنازه امکان پذیر بود. آه، برخلاف سایر قسمتهای روح، با چت باقی نماند، بلکه با خدایان در میان ستارگان زندگی کرد، اگرچه گاهی اوقات در صورت لزوم به بدن برمی گشت. این نشان دهنده عقل، اراده و قصد انسان بود. آه همچنین بخشی از روح بود که از طریق رویاهای خود با بازماندگان محبوب ارتباط برقرار میکرد.
ساهو – قاضی و بدن روحانی
Sahu در واقع جنبه دیگری از Ah بود. به محض اینکه روح شایسته ورود به زندگی پس از مرگ یافت، ساهو از قسمتهای دیگر جدا شد. همانند تصورات امروزی اشباح، ساوه کسانی را که انسان را آزار میدهند و کسانی را که دوستشان داشت محافظت میکند. همانطور که آه میتوانست در خواب ظاهر شود، ساهو نیز میتواند برای انسان ظاهر شود. او غالباً روحی برای جبران قصاص قلمداد میشود و میتوان او را در بدبختیهای مختلف مقصر دانست. حتی نامهای از پادشاهی میانه وجود دارد که بیوه زن در مقبره همسر متوفی خود باقی مانده است، و در آن او با جدیت از او خواسته است تا از آزار و شکنجه او جلوگیری کند.
ترس از Sahu، بخشی روح مانند از روح انسان، در ادبیات مصر باستان نیز وجود دارد.
ترس از Sahu، بخشی روح مانند از روح انسان، در ادبیات مصر باستان نیز وجود دارد.
Sechem – انرژی زندگی
Sechem قسمت دیگری از Ach بود. اطلاعات زیادی در مورد آن شناخته نشده است، اما نوعی انرژی زندگی روح محسوب میشود. پس از موفقیت موفقیت احترام قلب خود و اعتراف روح خود را به عنوان شایسته، Sechem در قلمرو مردگان اقامت. در کتاب مردگان، Sechem به عنوان نیرو و مکانی برای زندگی خدایان Horus و Osiris در قلمرو مردگان توصیف شده است. Sechem همچنین میتواند برای تأثیرگذاری بر محیط و نتایج فعالیتهای انسانی مورد استفاده قرار گیرد. شیخم مانند آه در چت، بدن فیزیکی، بلکه در میان ستارگان همراه با خدایان و الههها زندگی نمیکرد.
نامهای از کتاب مردگان
پیچیدگی روح
نحوه تقسیم روح توسط مصریان باستان نشان میدهد که اهمیت آنها برای آنها چقدر مهم بوده است. حتماً چیزی بوده است که آنها با کمترین جزئیات درباره آن فکر میکردند و نشان دهنده اصلی اعتقاد آنها به زندگی پس از مرگ و راه دستیابی به آن بود. ایمان آنها همچنین نحوه برخورد آنها با بدن را پس از مرگ تعیین کرد. این مومیایی، نمونهای از فرهنگ مصر باستان، نتیجه نیاز آنها به حفظ محل زندگی چت و سایر قسمتهای روح بود.
نه قسمت از روح نیز بسیاری از جنبههای فرهنگ مصر را تحت تأثیر قرار داد. روح در مرکز خود بود و از اشکال نامناسبی که قرار بود به وسیله آن رن تخریب شود تا خلق آثار ادبی مانند کتاب مردگان، به اشکال مختلفی بروز کرد. بدون این سیستم پیچیده، تعدادی از آثار معمولی معروف جهان به وجود نمیآمد که به لطف آنها بسیاری از مردم اسیر این فرهنگ باستان شدند
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت اینفو، تاریخ انتشار:۶بهمن ۱۳۹۹، کدخبر: ---، infu.ir