شعار سال: اشاره به عنصر چیستی و به ویژه عنصر چرایی در خصوص شهادت سردار سلیمانی، عبارت اخری ِ پرداخت نظری و اندیشهای به این رخداد است؛ رخدادی که اوج مظلومیت ایران در عین حقانیت و اقتدار آن را نشان داد.
لزوم پرهیز از تقلیل عقیده به شعار
وقتی عقیده به شعار تقلیل یابد، امریکاستیزی و امریکاشناسی (بعد علمی و مطالعاتی) سطحی میشود. از آن سو بعضاً مدعیان ملی گرایی و شعار «جانم فدای ایران» را دیدیم که از شهادت شهید سلیمانی -به قول اینها کشته شدن- خوشحال شدند. در حالی که این اقدام آمریکا نقض ملیت و هویت ما بود. اینها نه تنها آمریکاشناس نیستند، که ایران و ایده ایران را به نحو حداقلی هم نمیشناسند.
تعجبی ندارد. کسانی که میگویند نه غزه و نه لبنان، کدام لحظه برای کشور خونی داده اند یا حاضر شده اند جان خود را برای دفاع از حریم مردم به خطر بیاندازند؟
در این سو، دشمن گرایی برخی مدیران و صاحب اثران نیز کاریکاتوری است. دشمن را با جزییات و ذات و کلیت نمیشناسند. مثلاً نمیدانند دقیقاً دارد چه کار میکند. از برنامه و پروژههای او بی خبرند. اگر خبر داشتند شاید کمی به خود میآمدند. این زیان شعارگرایی است اگر نه شعار خوب هم لازم است. شُعار به معنای مصطلح و به ویژه در معنای اصیل و ریشهای آن، با شِعار که حضرت امیر در وصیت نامه نورانی شان به امام حسن (ع) در خصوص صبر و رابطه انسان با آن میگویند، باز میگردد. شِعار در برابر دثار بوده و دلالت بر عمق رابطه ما با باورها و رفتارهای درست دارد؛ باور و رفتاری مانند صبر و صبوری که در آن وصیت نامه، مورد تأکید امیرالمومنین علی (ع) قرار گرفته است. شعار در لغت به پوشش انبوه، نشان و نماد و نیز جامهای که ملصق به انسان باشد، دلالت میکند. (انتم الشعار و الناس الدثار؛ شما خاصه اید و مردم عامه اند)
بسیاری از ما به کرات و شاید هر روز یاد قتل شهید سلیمانی میافتیم و عصبانی میشویم. وقتی خبری درباره قاتل و جنایتکار ردیف اول او یعنی ترامپ میشنویم، آشفته میشویم. هرچند گاهی ممکن است فکر کنیم این توجه زیاد به دشمن است و اینکه مدام با تصویر و تصور دشمن آزار ببینم، دشمن به هدف اش رسیده است. اما این پنداری اشتباه است. این پندار در سطح فردی (بینافردی و روابط انسانی) میتواند درست باشد. در این سطح است که میتوان از قصاص خون یکی از اعضای خانواده هم درگذشت، اما در سطح عقیده و اخلاق انسانی و دینی، انتقام از دشمن و دست کم تنفر نسبت به دشمنان اخلاق و انسانیت، نه تنها اخلاقی است، که شرط اخلاق است. تنفر از آمریکا و عمیقتر از آن، تنفر از استکبار، یک روی سکه اخلاق سیاسی و به ویژه سیاست اخلاقی است. روی دیگر این سکه، عشق به انسان و آرمانهای فطری و الهی اوست. اما باید پرسید آیا تنفر از دشمن و یادآوری ترور نماد روح حماسی و عقلانی مردم ایران کافی است؟ به هیچ وجه چنین نیست. در کنار وجه عاطفی ماجرا و حتی بیش از آن لازم است وجه عقلی و نظری دشمنی با آمریکا و اقدامات دولت تروریستی آن به ویژه در قتل شهید سلیمانی و یا اتفاقات متأخری مانند جنایت در حق مردم ایران در جریان برجام را مورد عنایت و تتبع دانشی و بینشی قرار داد.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از الف، تاریخ انتشار: ۱۲دی ۱۴۰۰، کد خبر: alef.ir/۴۰۰۱۰۰۷۰۱۴