پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۵۰۵۳
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۷
پانزدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «علم سیاست: چالش‌ها و فرصت‌های ایران در تعامل جامعه، دولت و نظام جهانی» در روز‌های ۱۷ و ۱۸ اسفندماه و با سخنرانی اساتید برجسته حوزه علوم سیاسی برگزار شد.

شعار سال: پانزدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «علم سیاست: چالش‌ها و فرصت‌های ایران در تعامل جامعه، دولت و نظام جهانی» در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفندماه و با سخنرانی اساتید برجسته حوزه علوم سیاسی برگزار شد. کیومرث اشتریان (دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) سخنرانی افتتاحیه این همایش را برعهده داشت و سخنان خود را حول محور اصلی «عمومی‌سازی دانش سیاسی» بیان نمود. وی در این سخنرانی از کم‌فروغی کنش سیاسی در ایران امروز صحبت کرد و با بیان اینکه عمومی‌سازی می‌تواند به تقویت افکار عمومی بینجامد، انتقال دانش و تکرار آن در رسانه‌های اجتماعی و ایجاد عرصه عمومی و بسط گفتمان اجتماعی را مسیر تحقق این امر دانست. در این سخنرانی نکات متعددی مطرح شد و سرفصل‌های مهمی همچون ضرورت بازنگری در مفهوم استقلال، فقر شناختی از منازعات استراتژیک و موازنه قدرت در نظام بین‌الملل، نیاز به گفت‌و‌گوی آزاد کارشناسی و بهره‌گیری از فضای آزاد رسانه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. نوشتار حاضر بر دو نکته از این سخنرانی متمرکز است؛ اول دعوت پژوهشگران برای خروج از انزوای علمی و برقراری ارتباط با افکار عمومی یا به تعبیر بیان شده در سخنرانی؛ «خروج پژوهشگران از آشیانه کوچک مجلات تخصصی علوم سیاسی و روابط بین‌الملل و گذر به سپهر وسیع‌تر رسانه‌های اجتماعی به‌منظور انتقال مفاهیم پیچیده دانش سیاسی به زبانی ساده و قرار دادن آنها در معرض افکار عمومی». توجه به این نکته نه تنها از منظر غنابخشی به افکار عمومی در مواجهه با مسائل سیاسی اهمیت دارد بلکه در برقراری نسبت میان دانشگاه و امر حکمرانی نیز موضوعیت پیدا می‌کند؛ از آن جهت که به نظر می‌رسد کناره‌گیری پژوهشگران از عرصه سیاسی و اشتغال صرف به فعالیت‌های آکادمیک، اولاً ورود نخبگان علمی به عرصه حکمرانی را با چالش مواجه نموده و ثانیاً مسائل انتخابی آنها کمتر با مسائل حکمرانی ارتباط پیدا می‌کند. بنابراین تأکید بر خروج از انزوای علمی تأکیدی بجا و لازم به نظر می‌رسد. اما دومین نکته در ارتباط با این سخنرانی که مورد توجه نگارنده است، تأکید بر «عمومی‌سازی دانش سیاسی» در نسبت با جامعه است که البته امری مهم محسوب می‌شود؛ اما پرسشی که باید مورد توجه قرار گیرد، آن است که اساساً مرز بین عمومی‌سازی دانش سیاسی و ساده انگاری در مواجهه با سیاست از سوی جامعه کجاست. این پرسش در امتداد سخنان اشتریان مطرح می‌شود و هدف آن است تا مرز میان ساده انگاری سیاست از سوی جامعه و عمومی‌سازی دانش سیاسی مشخص گردد و به تکمیل موضوع مورد بحث کمک کند. در حال حاضر جامعه ایران به مدد رسانه‌های اجتماعی و به واسطه پمپاژ اخبار سیاسی در رسانه‌های رسمی، تا حدی به مسائل سیاسی نگاه دارد، به گونه‌ای که بیشتر افراد جامعه در هر شغل و جایگاهی و با هر میزان متفاوت از آگاهی سیاسی، از جایگاهی که در آن هستند به مسائل سیاسی فکر کرده و در هرحال اغلب، خود را صاحب تحلیل می‌دانند. تفاوت‌ها در میزان آگاهی سیاسی باعث می‌شود تا از سویی نتوان همه این تحلیل‌ها را معتبر دانست و از سوی دیگر نوعی کنش‌گری سیاسی غیردقیق و گاه نسبتاً هیجان زده را از سوی بخش‌هایی از جامعه شاهد بود که عمدتاً هم از شبکه‌های اجتماعی فراتر نمی‌رود. آنچه در تکمیل این سخنرانی لازم است صاحبنظران و اساتید بدان بپردازند، تفکیک میان ساده انگاری در مواجهه با مسائل سیاسی و عمومی‌سازی دانش سیاسی است؛ تلاش برای یافتن پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان به جامعه در مسائل سیاسی آگاهی بخشید و در عین حال مانع از ساده پنداری و مواجهه احساسی جامعه با سیاست شد؟ طرح این پرسش از آن جهت مهم است که پیچیده بودن سیاست و عمق لایه لایه آن به هرحال آن‌قدر برجسته است که شاید بتوان آن را یکی از ویژگی‌های ذاتی‌اش قلمداد کرد؛ با وجود چنین پیچیدگی‌هایی به‌نظر می‌رسد که همواره میان عموم شهروندان و مسائل عرصه حکمرانی فاصله‌ای نسبی برقرار است و مشخص نیست که فهم درست و دقیق از مسائل سیاسی و حکمرانی بدون قرارگیری در جایگاه سیاست ورز و درک اقتضائات آن تا چه اندازه قابل تحقق است. این سؤالات مقدمه‌ای هستند بر این سؤال که عمومی‌سازی دانش سیاسی از سوی پژوهشگران تا چه اندازه امکان‌پذیر است و چگونه می‌توان گسترش عرصه سیاسی و سیاست اندیشی را به گونه‌ای دنبال کرد که آسیب‌های ناشی از آن به حداقل برسد؟ آیا «عمومی‌سازی دانش سیاسی» به چنین ملاحظاتی می‌اندیشد؟ امید که این موضوع در فرصت‌های آینده از سوی صاحبنظران مورد بحث قرار گیرد. در خاتمه ذکر جملاتی از این سخنرانی خالی از لطف نیست؛ «انتقال دانش بدون تکرار و ایجاد عرصه عمومی و گفتمان اجتماعی ناممکن است. نمی‌توان انتظار داشت که سخن و گفتار پژوهشگر به یکبار ه جامه عمل بپوشد و همگان گوش به فرمان دانشمند علوم سیاسی باشند. این، نه ممکن است و نه علمی. اولاً، سخن یک دانشمند سیاسی باید در بوته نقد دیگر اندیشمندان قرار گیرد تا پخته گردد و ثانیاً، باید با تکرار و تکرار به شکل منظومه‌ای معنایی درآید و به گفتمان عمومی تبدیل شود تا زمینه‌های اجرای آن توسط قدرت سیاسی فراهم شود».
 
علی کاکادزفولی
دکترای جامعه شناسی سیاسی
 
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار: 22اسفند 1400، کدخبر: 606692، www.irannewspaper.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین