پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۷۹۶۷
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۶
باور عامه مردم از بازار دارو‌های خاص که در این روز‌ها بطور بی سابقه‌ای نایاب شده و در بازار آزاد به قیمتی سرسام آور رسیده اند، مشخصا به حذف ارز ترجیحی پیوند می‌خورد؛ درحالیکه واقعیت امر این نیست و در این داستان ضرورت شفافیت و اقناع سازی متولیان این حوزه بشدت احساس می‌شود، شاهد مثال این امر اظهارات چند هموطن است در گزارش میدانی دانا که بی وقفه در پی دارو‌های خاص بودند.
شعار سال: یکی از حوزه‌هایی که پس از زمزمه‌های حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی دستخوش دگرگونی شد؛ حوزه دارو است. گرچه بسیاری از مسئولان و متولیانی که مستقیم و غیرمستقیم با حوزه دارو رابطه کاری داشتند بار‌ها و موکداً اعلام کردند که حذف ارز ترجیحی هیچ ارتباطی به حوزه دارو ندارد و دارو یکی از حوزه‌ها و کالا‌هایی است که اساسا دولت‌ها ملزم به پرداخت پائین‌ترین نرخ ارز برای تامین و تولید آن هستند، اما گویا وضعیت در داروخانه‌ها به گونه‌ای دیگر در حال رقم خوردن است و این نگره در اذهان مردم و طبقات مختلف جامعه پدید آمد که بی ثباتی نسبی در بازار دارو متاثر از حذف ارز ترجیحی است. در حالی که باید پذیرفت، حوزه و بازار دارو نیز متاثر از فعالیت زیاده خواهی و عدم نظارت کافی به وضعیت کنونی رسیده است.

اما قصه غم انگیز داستان تامین دارو هرچه که هست، ناکامی اقشار و آحادی است که مضاف بر تامین معیشت سخت خود درگیر بیماری و ناخوش احوالی یکی از اعضای خانواده هستند. حال تصور کنید که چنین خانواده‌هایی باید چگونه پرپر زدن عزیزان خود را تحمل و بیماران با چه مشقتی دشواری‌های دوره بیماری را بر خود هموار کنند؟

با این احوال خبرنگار اجتماعی یک رسانه در گزارشی میدانی از چند داروخانه که وظیفه ارائه داور‌های خاص را بر عهده دارند، با تنی چند از افراد نسخه به دست که در پی یافتن نوشدارویی برای خود یا عزیرانشان بودند به گپ و گفت پرداخت. آنچه در پی می‌آید، روایت دغدغه و نظرات افرادی است که سعی در تامین دارو دارند:

دارو‌های دیابت گیر نمی‌آید؛ حتی سُرُم شستشوی زخم نایاب شده!

روایت تلخ جویندگان دارو از وضعیت داروخانه‌ها؛ ناموجود است یا گران
خبرنگار یک رسانه در نخستین گفت و گوی خود با زوجی سالمند که پا به سن و سال سالمندی گذاشته بودند برخورد که زوج بیمار علاقه‌ای به گفت و شنود نداشت و در نهایت گفت: ما الان روزهاست که در اینجا که به اصطلاح داروخانه دارو‌های خاص است و باید اینچنین دارو‌هایی به بیماران عرضه شود، گرفتار شده ایم.

این شهروند اضافه میکند: بیماری من دیابت است و در شرایط بسیار بدی به سر می‌برم. اما متاسفانه هر روز که به اینجا می‌آییم می‌گویند داروی شما فعلا توزیع نشده است.

از او می‌خواهم که نام دارویی که به دنبال تامین آن است را بگوید، او می‌گوید: متاسفانه نمی‌دانم. اسمش را فراموش میکنم. اما اکثر دارو‌هایی که در ارتباط با دیابت است گیر نمی‌آید؛ دارو‌هایی که بیشتر برای درمان و تسکین زخم بکار می‌رود، منظورم است حتی سرم برای شستشوی زخم در این مملکت نایاب شده. چه کسی باید این‌ها را بداند؟

همسر این مرد با صدایی محجوب و آرام میان بحث می‌دود و ادامه می‌دهد: دکتر در دوره‌ای برای شوهرم آنتی بیوتیک داده بود که باید تزریق می‌شد؛ ما با هزار مصیبت این آنتی بیوتیک را پیدا کردیم. یعنی داروی یک میلیون تومانی را ۵۰ میلیون پرداخت کردیم.

دوباره مرد بیمار سررشته کلام را در دست می‌گیرد. نگاهش را از خبرنگار می‌دزدد. مرد یک پایش را دراز کرده و در بحث دارو مدام به آن پا اشاره می‌کند. به نظر میرسد از ناحیه آن پا درد زیادی به بیمار وارد می‌آید، با حالتی عصبی و معترض ادامه میدهد: ما تمام داروخانه‌های هلال احمر را زیر و رو کردیم و مجبور بودیم که دارو‌ها را در بازار آزاد یک به پنجاه تومان تهیه کنیم؛ برای همین می‌گویم خودتان را خسته نکنید. این بحث به جایی نمی‌رسد و شما هم هیچ جا نمی‌رسید!

دارویی که در عراق ارزان‌تر و فراوان‌تر است!

در ادامه به کامله مردی برمی خوریم که از داروخانه بیرون می‌آید و به سمت موتورسیکلتش می‌رود. برایش از هدفمان توضیح می‌دهم. با تردید و آرام شروع می‌کند و می‌گوید: من هشت سال است که در حال شیمی درمانی ام. در واقع به سال نهم ورود کرده ام. کانسر کارسینوئید داشتم؛ نوعی سرطان است. این سرطان بعد از مدتی کبد و طحال ام را درگیر کرد. بهرحال شرایط خوبی ندارم و مدام تحت نظر هستم.

وی ادامه می‌دهد: حدود پنج- شش سال است که از آمپول SANDOSTATIN LAR «ساندوستاتین لار» استفاده می‌کنم که به نظرم متعلق به شرکتی فرانسوی است و بعضا در ترکیه هم ویال‌های آمپول پر می‌شود. جدیدا در ایران هم ایرانی این محصول را تولید کرده اند.

به یکباره با ورود به فضایی ربط که از پریشانی خاطرش حکایت دارد می‌گوید: متاسفانه بعضی اوقات متوجه می‌شویم که آقازاده‌ها پول‌ها و دلار‌هایی را می‌گیرند برای و به اسم واردات دارو؛ اما از این دلار‌ها برای وارد کردن لوازم آرایشی و لوازم لوکس استفاده می‌کنند. یعنی لوازمی که هیچ احتیاجی به آن‌ها نیست و در برابر دارو اولویتی ندارند. من حتی شنیده ام با این بودجه که برای واردات محصولات اساسی در نظر گرفته شده است، این آقایان انواع کش و بادکنک و آدامس وارد کرده اند.

مرد ادامه می‌دهد: در این داستان با جیب ما بیماران که به خواست خودمان بیمار نشده ایم، بازی می‌شود. متاسفانه سیستم، سیستم ضعیفی است. در این جریان آدم‌های کارآمد سرکار نیستند تا در جریان اولویت‌ها باشند. دولت‌هایی که روی کار می‌آیند نباید با جان مردم بازی کنند؛ نباید اجازه دهند عده‌ای خون مردم بیچاره و بیمارانی که در کار خود گرفتارند را درشیشه کنند. مثلا من خودم باید هر ماه یک ویال آمپول ساندوستاتین بزنم. اما بار‌ها شده که مثلا دو ماه این دارو موجود نبوده. چرا باید اینطور باشد؟

مرد در ادامه یادآور شد: من ۳۳ سال بیمه پرداخت کرده ام. دوسال سابقه حضور در منطقه و جبهه را دارم که البته من دنبال این نیستم که از جانبازی خودم و جبهه رفتنم سواستفاده کنم و از این طریق دارو تهیه کنم. حتی کارت ایثارگری نگرفتم. چون در آن زمان ما برای هدف خودمان به جبهه رفتیم. کاری که در این زمینه کرده ام برای خانواده ام بوده. اگر امثال من نبودند این مسئولان که حالا حرف ما را نمی‌فهمند سرکار نبودند.

وی در ادامه حرف هایش اضافه میکند: داروی من در بازار آزاد ایران تا ۲۵ میلیون تومان رسیده بود. در حالیکه همه می‌گفتند دارو مشابه است و اصلی و اورجینال نیست. وقتی دیدم نمی‌توانم در ایران به اصل دارو اطمینان کنم و دارویم را دریافت کنم؛ بلیت کربلا خریدم و رفتیم زیارت. بعد از زیارت کربلا و نجف و اماکن متبرکه عراق در نهایت به راحتی رفتم و دارویم را دریافت و تزریق کردم. جالب اینجاست در مجموع تمام هزینه‌های سفر رفت و برگشت با هزینه دوار و دکتر برای من ۲۰ میلیون تومان تمام شد.

این شهروند در پاسخ به این سوال که از چه زمانی دارو گران شده و قیمت داروی شما پیش از گرانی چقدر بود، گفت: تا سه چهار ماه پیش به راحتی این آمپول در همه داروخانه‌ها قابل تهیه بود و با دفترچه بیمه حدود ۲۰۰ هزار تومان تهیه می‌شد. اما بعد از گرانی، آزاد همین دارو در داروخانه حدود دو میلیون تومان پیدا می‌شد؛ که بعضی از برند‌ها نامرغوب تا ۸۰۰ هزار تومان هم گاهی به دست بیمار می‌رسید. اما متاسفانه چند وقتی است که شرایط بسیار بد شده و این یعنی اجحاف در حق بیمارانی است که در هر شرایطی دولت‌ها باید به فکر تهیه داروی آن‌ها باشند.


روایت تلخ جویندگان دارو از وضعیت داروخانه‌ها؛ ناموجود است یا گران

پیشرقت بیماری در زمان عقیم تهیه دارو

در مقابل داروخانه هلال احمر میدان حر به جوانی برمیخورم که از داوخانه مستاصل و نگران خارج می‌شود. از وی میپرسم: داروی شما پیدا شد؟ می‌گوید: «نه بابا...» سرصحبت باز می‌شود و ادامه می‌دهد: چند وقت پیش مشکلی برایم پیش آمد که به پزشک مراجعه کردم. تا چشم باز کردم دیدم برای ویزیت و آزمایش‌های ساده‌ای که گرفتند حدود شش میلیون تومان هزینه کردم، در نهایت دکتر گفت که باید «واکسن گارداسیل» تزریق کنم که دوباره بیماری ام عود نکند. مشابه ایرانی این واکسن حدود ۳۰۰ هزار تومان بود طبق توصیه‌هایی که به من شده بود فهمیدم این همان واکسنی است که به درد نمی‌خورد؛ قیمت واکسن اصلی ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود که تهیه اش برایم مشکل بوده و هست. امیدم تهیه واکسن دولتی و با دفترچه بود. حالا آمده ام به این دارو خانه که مرکز تهیه دارو‌های کمیاب و خاص است؛ البته حدود دوهفته است که به این داورخانه یک روز در میان سر میزنم و می‌گویند نداریم.

این جوان در ادامه می‌افزاید: پیش پای شما داشتم با شماره ۱۹۰ (اطلاعات دارویی) تماس می‌گرفتم و باز جواب دادند: هیچ داروخانه‌ای این واکسن را ندارد. هر روز با این شماره مکالمه‌ای داریم و بعد از چک کردن جواب می‌دهند که داروی شما را نداریم.

وی در پاسخ به این سوال که چند وقت درگیر تهیه این دارو هستید و اگر به همین منوال تهیه دارو به تاخیر بیفتد چه اتفاقی رخ خواهد داد، گفت: تقریبا یک ماهی است که من هر روز به دنبال تهیه این دارو هستم، اما اگر واکسن گیر نیاید و تهیه اش زمانبر شود، اولا هزینه درمان هر روز بالاتر می‌رود، چون مراحل ابتدایی درمان را دومرتبه و با گذشت زمان باید تکرار کنم و دوباره انجام دهم. چرا که دارو اثر خود را از دست داده و باید سیکل درمان را از نو شروع کنم. دوما اینکه هر سه ماه یکبار باید پنج- شش میلیون تومان به پزشک معالج بپردازم صرفاً برای اینکه واکسن گیر نیاورده ام.

این بیمار در ادامه گفت: تقریبا هر روز تعدادی از داروخانه‌های هلال احمر را سر میزنم بلکه بتوانم داروی مورد نیازم را تهیه کنم، اما متاسفانه هر بار جواب منفی می‌گیرم و برمیگردم.

این شهروند در بخش پایانی سخنانش در رابطه با داروی مورد نظرش توضیح داد: این واکسن یک واکسن چهارظرفیتی دارد که بسیار کمیاب است و من به دنبال این واکسنم؛ اما نوع دیگر واکسن ۹ ظرفیتی است که حدود ۳۵۰ دلار است که گویا جدید‌ترین نوع واکسن است. قیمت این واکسن حدود ۱۵ میلیون تومان است که ما اصلا نمی‌توانیم سمت این واکسن برویم. گرچه این واکسن از همه بهتر است و در درمان بیماری نقش بهتری دارد و در درمان این بیماری واکسن ۹ ظرفیتی اولین گزینه است؛ اما برای ما که توان پرداخت داروی چهارظرفیتی را هم نداریم، نباید به آن فکر کنیم. با این حال اگر واکسن چهار ظرفیتی هم گیر نیامد و دستمان به جایی نرسد، مجبوریم واکسن ایرانی ۳۵۰ هزار تومانی را بزنیم و تمام خطرات آن را بجان بخریم.

جولان و پیشرفت سرطان خون در نبود دارو!

روایت تلخ جویندگان دارو از وضعیت داروخانه‌ها؛ ناموجود است یا گران

در خیابان کریمخان داروخانه ۱۳ آبان جوانی چنان در خود چنبره زده که ابتدا به ساکن تصور می‌کنم فردی بی خانمان است و یا گرفتار دام اعتیاد! اما جلو می‌روم روی لبه جدول می‌نشینم. کاغذی در دست دارد که گویا نسخه است. نگاهم را که از نسخه اش می‌گیرم، نگاهمان در هم گره می‌خورد. می‌بیند که نگاهم به دستش بوده، لاعلاج و جا خورده می‌پرسم. شما در نوبت دریافت دارو هستید؟ با لهجه غلیظ آذری می‌گوید: «نه دارویم گیر نمی‌آید»

کمی گپ می‌زنیم و وقتی روی سفره دلش را باز می‌کند می‌گوید: برادرم سرطان خون گرفته. من تهران آمده ام بلکه بتوانم داروهایش را گیر بیاورم. یکی دو سال از خودم کوچکتر است. ۲۹ سال سن دارد و نمی‌دانم چطور در این سن سرطان گرفته و بدتر از آن این است که دارو برای درمانش گیر نمی‌آید.

چند روزی است که گرفتار شهر غریب شده ام و جایی را نمی‌شناسم. از اکثر افراد هم که سوال می‌کنم یا جواب نمی‌دهند یا با گفتن یکی دو کلمه رد می‌شوند که باز درک نمی‌کنم چه آدرسی می‌دهند. خلاصه در این بلبشو گیر کرده ام و از طرفی برادرم هر روز شرایط بدتری پیدا میکند و همین موضوع مادر و خواهرهایم را از پا در آورده. نمی‌دانیم چکار کنیم. نه توان این را داریم که او را به کشوری دیگر ببریم و درمان کنیم و نه داروی او در ایران گیر می‌آید.

دکتر برادرم از اول خوشحال بود که در مراحل ابتدایی بیماری، متوجه سرطان او شده ایم. دکترش گفت بعد از طی دوره درمان و شیمی درمانی برادرم حالش خوب می‌شود. گفت به شش ماه نکشیده دوباره قبراق می‌شود، اما الان یکی دو ماه رفته و دارویش گیر نمی‌آید.

نوشدارویی که داروی پاشنه آشیل یک زندگی است

یکی دیگر از شهروندان که در پی آمپول فراینجکت یا فرینجکت بود که درد درمان کم خونی مفرط کاربرد دارد، گفت: چند سال پیش بخاطر درد پاشنه پای همسرم به پزشک مراجعه کردیم بعد از چند بار مراجعه و تجویز دارو پزشک گفت غضروف پشت پاشنه پا سخت شده و شروع به استخوان سازی کرده است. پس از ویزیت چند پزشک تصمیم گرفته شد که بصورت موضعی آمپول تزریق کنند. در فاصله دو سال دو بار آمپول به موضع درد تزریق شد، اما فایده‌ای نداشت.

وی اضافه کرد: پس از مدتی دست‌های همسرم هم دچار درد شدیدی شد. ما به متخصصین مختلفی مراجعه کردیم که گفتند باید به متخصص طب سوزنی مراجعه کنیم. تشخیص نهایی کشیدگی عصب دست‌ها بود که به مرورد زمان و در مدت کوتاهی تقریبا اکثر کار‌های یدی برایشان مشکل شد.


روایت تلخ جویندگان دارو از وضعیت داروخانه‌ها؛ ناموجود است یا گران

وی در ادامه افزود: بعد از مدتی پزشکان تشخیص دادند بیماری اصلی سرطان استخوان است. در دوره‌ای به دنبال تشخیص واهی این گروه از پزشکان رفتیم. اما این تشخیص هم درست نبود. من تقریبا در فاصله سه- چهار سال تمام زندگیم را هزینه درمان کردم و کلی هم مقروض شدم. از انجایی که چند نفر از بستگان همسرم در اصفهان پزشک بودند و از اطبا نامی محسوب می‌شوند پیشنهاد دادند به اصفهان برویم. در چند سال گذشته پروسه درمان را در اصفهان ادامه دادیم و تقریبا حالش کمی بهبود پیدا کرد. تا اینکه تشخیص نهایی عمل استخوان ساق پا بود که یکی آن‌ها را عمل کردند.

وی افزود: در یکی دو سال گذشته مشکل دیگری که به مشکلات ما اضافه شد تامین دارو بود. خیلی از دارو‌ها تایید نمی‌شد چرا که پزشکان فامیل مطمئن بودند که این دارو‌ها کیفیت لازم را ندارد برخی از دارو‌ها را به هر شکل ممکن در بازار آزاد پیدا و استفاده کردیم. اما مشکل اصلی ما این بود که بخاطر عمل‌های جراحی و کمخونی گذشته همسرم نیاز مبرمی در چند سال گذشته به آمپولی به نام فراینجکت دارد. این دارو منحصرا در اختیار هلال احمر است و در چند سال گذشته با قیمت حدود ۳۰۰ هزار تومان پیدا می‌شد و باید در سال چند نوبت این آمپول تزریق می‌شد. اما از سال ۹۷ قمیت دارو در داروخانه‌های دیگر ۷۵۰ هزار تومان بود که باز پزشکان فامیل اطمینان داشتند که دارو تقلبی است و ما نتوانستیم دارو را تهیه کنیم.

این شهروند اضافه کرد:، اما امسال در ایام نوروز که عمل اصلی انجام شد باز پلاکت‌های خون پائین آمد و نیاز به دارو بسیار قطعی شد. در پرس و جو‌هایی که داشتیم آمپول فریجکت یا فرایجکت از ۵ میلیون تا ۱۵ میلیون در بازار آزاد موجود بود که متاسفانه هیچ امیدی به اورجینال بودن آن نبود و از این جهت تهیه اش هم بی فایده بود. هر بار هم در آن مدت به داروخانه‌های هلال احمر مراجعه کردیم گفتند موجود نیست و از طریق تلفن پیگیر این دارو باشید. با این وجود متاسفانه این دارو با توجه به تاکید پزشکان و متخصصان امر که واردات آن صرفا باید از طریق هلال احمر باشد و باید در دمایی ثابت در یخچال نگهداری شود، امکان تهیه در بازار آزاد را ندارد. چرا که این بیم و استرس وجود دارد که تخطی از توصیه پزشکان معالج تبعات جبران ناپذیزی را در پی داشته باشد.

نایاب شدن کیت‌های قند خون

یکی از شهروندانی که در داروخانه در پی خرید کیت تشخیص قند خود بود گفت: چند نفر از اعضای خانواده من متاسفانه به واسطه ابتلا به دیابت مجبورند از کیت‌های تشخیص قند خون استفاده کنند. این کیت‌های پیش از این تا ماه‌های پایانی سال گذشته به ازای هر بسته ۵۰ عددی به مبلغ ۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسید. اما این بسته در بهمن ماه ۱۴۰۰ به یکباره با افزایش قیمتی ۲۲ هزار تومانی به ۷۲ هزار تومان رسید و من ناچار شدم با این مبلغ چند بسته کیت خریداری کنم.

وی اضافه کرد: بعد از تمام شدن کیت‌ها در اسفند ماه ۱۴۰۰ و یک ماه پس از آخرین خریدم دوباره به آن داروخانه رفتم و این بار قیمت کیت‌ها به ۹۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده بود و اجبارا دوباره کیت‌ها را با قیمت جدید خریداری کردم. بعد از آن تاریخ من از قیمت کیت‌های مورد بحث خبر نداشتم تا در ابتدای اردیبهشت ماه برای خرید کیت به داروخانه رفتم و در کمال تعجب متوجه شدم کیت‌ها به شرط لطف داروخانه دار و پیدا شدن محصول دست کم بابت هر بسته ۵۰ قطعه‌ای باید ۲۰۰ هزار تومان پرداخت کرد و من بابت هر بسته چنین مبلغی را پرداخت کردم. با این وجود چرا باید چنین محصول پیش پا افتاده‌ای در بازه‌ای سه- چهار ماهه با افزایش قیمتی چهار برابری و چهارصد درصدی به دست بیماری برسد که در استفاده از آن اختیاری ندارد و نمی‌تواند از استفاده از آن چشم پوشی کند؟


روایت تلخ جویندگان دارو از وضعیت داروخانه‌ها؛ ناموجود است یا گران
حرف آخر

با توجه به آنچه گفته شد شایسته است متولیان بهداشت و درمان کشور در اقدامی صریح و شفاف و صد البته عملکردی میدانی این معادله را برای مردم حل کرده و پاسخ دهند که آیا علت گرانی و نایاب شدن دارو و دارو‌های خاص مشخصا متاثر از حذف ارز ترجیحی است یا خیر؟ و اگر نیست به چه علت نیست؟ شاید بعد از این عملکرد اذهان عمومی به حقیقت ماجرا پی ببرد و مردم این حقیقت را دریابند که تهیه و تامین دارو کماکان مشول ارز ترجیحی و جزء اولویت‌های اصلی دولت سیزدهم است.
 
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از شبکه اطلاع رسانی دانا، تاریخ انتشار:۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، کد خبر: ۱۸۳۷۳۰۶، www.dana.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین