پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۹۲۲
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۷
سخن گفتن از پیامبر اکرم(ص) و وجوه شخصیتی و منش اخلاقی ایشان کار امثال ما عقب‌افتادگان جاده معرفت و محبت نیست و بهتر است که معرفی رسول‌الله(ص) را به دو جنبه اعجازی بسپاریم که از وجود شخص شخیص ایشان به وجود آمده است؛ یعنی، حضرت علی(ع) و قرآن کریم که یکی «قرآن ناطق» و دیگری «قرآن صامت» است.

شعار سال:

ویژگی‌های رسول‌الله(ص) به روایت امیرالمؤمنین
حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه در توصیف رسول‌الله(ص) می‌فرماید: «پیامبر اکرم(ص) کسی است که خداوند او را از درخت انبیاء (شجره انبیاء)، نور چراغ (مصباح) هدایت خدا انتخاب و از سرچشمه‌های حکمت اختیار کرد و برای بشر فرستاد». پیامبر(ص) «طبیب دوار بطبه،» پزشک و طبیبی بود که خود سفر می‌کرد تا برای هر کس که حاجت به او داشت، داروی لازم به کار برد و پیام الهی را به قلب‌های نابینا شده و گوش‌های ناشنوا شده، برساند. پیامبر اکرم(ص) نه تنها کسانی را که به او رجوع می‌کردند، درمان می‌کرد بلکه بیماران فراموش شده و سرگردان را نیز جست‌وجو کرده و مورد لطف خود قرار می‌داد.
امیرالمؤمنین علی(ع) در دعای صباح می‌فرمایند: «خدایا بر آن کسی که در ظلمانی‌ترین شب‌های تاریخ، مردم را به سوی تو هدایت کرد، درود فرست» یعنی، پیامبر اکرم(ص) در شرایطی ظهور کردند که تاریک‌ترین شب تاریخ و جغرافیای بشر بود؛ آن زمان، در شبه جزیره حجاز که هیچ از تمدن روم، ایران و یونان رنگی نگرفته بود، نیلوفر وجود پیامبر(ص) ظهور کرد و جهانگیر شد.
به تعبیر حافظ:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری، به اتفاق جهان می‌توان گرفت
و باز به تعبیر خواجه‌شیراز:
نگار من که مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله‌آموز صد مدرس شد
پیامبر اکرم(ص) توانست از دل تاریک‌ترین تاریخ و جغرافیا ظهور کرده و جهان دل‌ها را فتح کند. این مسأله برای بعضی قابل هضم نبود و گفتند که پیامبر(ص)، پیام‌آور شمشیر است و این شمشیر پیامبر اکرم(ص) بوده که فتح و جهان‌گشایی کرده است؛ اما به حق چنین نبود، چنانکه سعدی سرود:
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
یعنی، اعتدالی که ما امروز از آن یاد می‌کنیم پیامبر اکرم(ص) پرچمدار آن است.
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمی‌بیند از جمال محمد
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد
در چنین فضای عاشقانه‌ای، عرفا، فلاسفه، حکما و... پیامبر اسلام(ص) را یافتند؛ چراکه انسان‌ها فطرتاً عاشق خدا هستند و فقط پیامبران هستند که نور خدا را دارند. در چنین فضایی خداوند پیامبر اکرم(ص) را مبعوث کرد تا اینچنین جهانگیر شود.
از دیگر راه‌های معرفت به پیامبر(ص) قرآن کریم است؛ خداوند در سوره انبیاء آیه 107 اینچنین پیامبر(ص) را معرفی می‌کند: «و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستاده‌ایم.»
در این آیه «رحمانیت» پیامبر باید بسیار مورد توجه و تمرکز قرار گیرد؛ چرا که امروز چهره مشوهی از اسلام و پیامبر اکرم(ص) توسط دو لب تیغ یک قیچی نشان داده می‌شود تا اسلام را از بین ببرند؛ نخست کسانی که در غرب، اسلام‌هراسی را ترویج می‌کنند و دیگر گروه‌هایی که به اسم اسلام و پرچم «لا اله الا الله» کارهای تروریستی انجام می‌دهند و نام پیامبر(ص) را لکه‌دار می‌سازند؛ از داعش، طالبان، القاعده گرفته تا همه گروه‌هایی که قارچ‌گونه روییدند تا به زعم خود چهره اسلام و پیامبر اسلام(ص) را خراب کنند. چگونه ممکن است کسی رحمه‌للعالمین باشد و پیروان او رحم در دل نداشته باشند. به‌طور قطع این گروه‌ها نمی‌توانند پیرو اسلام و پیامبر اسلام(ص) باشند.

منش اخلاقی پیامبر اکرم(ص) به روایت قرآن کریم
خداوند در سوره آل‌عمران آیه 159 می‌فرماید: «به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدی) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد» یعنی، به خاطر اینکه رحمة‌للعالمین هستی، فاتح دل‌ها شدی.»
در سوره قلم آیه 4 خداوند می‌فرماید: «و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای.»
«عظیم» در قرآن صفتی است که به کمتر چیزی نسبت داده شده است؛ یکبار در توصیف خود «قرآن» آمده است و دیگر بار برای «خلق پیامبر» به‌کار برده شده است.
در سوره توبه آیه 128 خداوند می‌فرماید: «به یقین، رسولى از خود شما به سویتان آمد که رنج‌هاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.»
در سوره شعرا آیه 3 آمده است: ای رسول ما، تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی‌آورند هلاک سازی»؛ لذا اینچنین پیامبری با مردم رئوف و رحیم است و برای مردم کتاب و حکمت آورده تا آنها را تزکیه و تعلیم دهد. سخن پیامبر اکرم(ص) آموزش، تعلیم و تزکیه است.
رهنمود پیامبر اسلام(ص) این است که قرآن، کتاب علم، خواندن و آموزش است و نخستین آیات قرآن پیرامون «قرائت» است و این عظمت پیامبر(ص) است که او پیام‌آور تزکیه و تعلیم است. رسول اکرم(ص) در تعلیم احکام فقهی به مردم، صرفاً تعبد نمی‌خواست بلکه نسبت به مسأله‌ای که به آن فرمان می‌داد، ذهن آنان را اقناع می‌کرد.
در سوره بقره آیه 219 می‌خوانیم: (ای پیغمبر) از تو از حکم شراب و قمار می‌پرسند، بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم، ولی زیان گناه آن دو بیش از منفعت آنها است. و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟ جواب ده: آنچه زائد (بر ضروری زندگانی) است. خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید.»
در همین آیه دوباره خداوند به پیامبرش(ص) می‌فرماید: «ای پیامبر از تو سؤال می‌­شود که انفاق به چه چیزی تعلق می‌گیرد؟ ای پیامبر بگو «عفو» یعنی یکی از مصادیق انفاق «عفو» است بنابراین انفاق صرفاً جنبه مادی ندارد.
خود پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «از آن چیزهایی که دوست می‌دارید، ببخشید». پیامبر، پیام‌آور بخشش، عفو و گذشت است. ایشان حمزه را بسیار دوست می‌داشت و پیامبر(ص) آنچنان از شهادتش ناراحت بود که گریه امانشان نمی‌داد. سؤال کردند که چرا اینقدر متأثر هستید؟ گفتند چون حمزه به این وضع شهید شده و کسی را ندارد که بر او بگرید؛ چون از مدینه هجرت کرده بود. از این‌رو بود که پیامبر اکرم(ص) بسیار متأثر از شهادت او بود. اما وقتی قاتل حمزه، اسلام آورد و در برابر پیامبر(ص) قرار گرفت، رسو‌ل‌الله(ص) از او انتقام نگرفت؛ به تعبیری، خاتم‌الانبیاء(ص) از کسی که بهترین دوست و خویشاوندش را شهید کرده بود، گذشت.
پیامبر رحمت(ص) روزهای آخر عمرشان در جمعی سخنرانی کردند و فرمودند اگر که من تا به امروز حقی از شما ضایع کرده یا زیاده‌روی کرده‌ام، بگوید یا بیاید و قصاص کند. فرد عربی بلند شد و گفت من در یکی از غزوات در خدمت شما بودم همین طور که شما سوار مرکب بودید و تسمه مرکب را به حرکت در آوردید نادانسته تسمه شما به سینه من خورد. پیامبر اکرم(ص) صدا زدند و سینه خود را باز کردند و گفتند بیا قصاص کن، آن فرد نزدیک پیامبر(ص) آمد و سینه ایشان را بوسید.
رسول الله(ص) کسی بود که هیچ‌گاه به‌عنوان یک حاکم خود را جدای از مردم نمی‌دانست؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، حضرت علی(ع)، تواضع پیامبر اکرم(ص) به گونه‌ای بود که وقتی راه می‌رفت همچون کسی که از یک سربالایی به پایین می‌آید، قدم‌هایش را بر می‌داشت و آنقدر متواضع بودند که خود را از بقیه متمایز نمی‌دیدند. همان‌طور که در قرآن کریم آیه 110 سوره کهف آمده است: «بگو ای پیامبر من بشری مثل شما هستم.»
اینچنین رسول خدا(ص) در عین اینکه یک پیامبر الهی است و جلال خدایی دارد، در میان مردم به گونه‌ای زندگی می‌کند که اگر کسی بر پیامبر خدا(ص) و اصحابش وارد می‌شد بر حسب ظاهر تشخیص نمی‌داد که کدام‌یک از آنها رسول اکرم(ص) است.

ظهور جمال و جلال الهی در خاتم‌الانبیاء
جلال‌الدین دوانی در کتاب اخلاق جلالی نقل می‌کند: «از آنجا که خاتم‌الانبیاء منبع انوار جمال و جلال الهی بود و آثار عظمت و شکوه نامتناهی را ظاهر می‌ساخت، هیبت خارق‌العاده‌ای به دل‌ها می‌افکند. ابوسفیان قبل از مسلمان شدنش برای انعقاد قراردادی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد. در بازگشت چنین گفت: به خدا قسم من پادشاهان و رهبران زیادی دیده‌ام ولی هیچ یک از آنان چنین ترس و هیبتی را در دل من نیفکنده بود. این سخن ابوسفیان بود که جلال پیامبر را نشان می‌داد. اما از طرف دیگر، رحمت و مودت پیامبر(ص) نیز خارق‌العاده بود. روزی زنی برای حاجتی نزد پیامبر(ص) رفت. آن زن متوجه نوری شد که از بارقه‌های انوار الهی بر جسم مطهر پیامبر(ص) منعکس شده بود. هنگامی که پیامبر(ص) شگفت‌زدگی آن زن را دیدند به وی فرمود نترس من‌ زاده زن عربی هستم که طعامش گوشت خشکیده بود. قصد پیامبر(ص) آن بود تا ترس و هیبت را از دل آن زن بزداید تا بتواند حاجتش را بیان کند. با متکبران کبر ورزیدن و با فقرا و مظلومان تواضع کردن جزء اخلاق کریمه پیامبر(ص) بود.»
چنین ویژگی‌های رفتاری و منش اخلاقی است که تعالیم پیامبر(ص) را جهانگیر می‌کند و با فطرت‌ها سخن می‌گوید و بر دل‌ها می‌نشیند، وقتی خاتم‌الانبیاء(ص) از مکه به مدینه هجرت می‌کردند، زن مسنی، در راه، پیامبر اکرم(ص) را می‌بیند بعد چنین توصیفی از آن حضرت می‌کند: «مردی دیدم تمیز و طاهر، خوش‌سیما و نیکو اندام. نه اندامی نحیف و استخوانی داشت و نه سر و گردنی کوچک. چهره‌ای زیبا و اندامی موزون داشت با چشمانی بسیار سیاه و مژگانی ضخیم. صدایی مردانه و گردنی افراشته. محاسنی پر پشت و ابروانی کمانی و پیوسته. سکوتش با وقار توأم بود و سخنش با جلال و شکوه. از دور زیباترین افراد بود و از نزدیک شیرین‌ترین و نیکوترین آنها. خوش‌گفتار بود و فصیح. سخنانش به مروارید به‌بند کشیده‌ای می‌مانست که نه طولانی بودنش کسالت‌آور بود و نه کوتاهی‌اش کسی را چشم انتظار می‌گذاشت. در جمع به شاخه‌ای می‌مانست بین دو شاخه دیگر اما درخشنده‌ترین و پر ارزش‌ترین آنها. رفقایی دارد که چون نگین وی را دربرگرفته‌اند و چون سخن می‌گوید گوش به او می‌سپارند و چون امرشان می‌کند به اطاعت امرش با شتاب و اشتیاق می‌پردازند. خدا بر او درود و سلام فرستد.»
اینها توصیفات زنی است که در صحرایی اطراف مدینه زندگی می‌کند. این تصویری که از رسول خدا(ص) می‌بینیم نشان می‌دهد این پیامبر «پیام‌آور اعتدال، عفو و بخشش» است. پیامبری که رسالت خود را تعلیم و تزکیه کل بشر می‌داند. پیامبری که طبیب دواری است که در پی درمان کردن حتی کسانی است که دور افتاده‌اند و فراموش شده‌اند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران
، تاریخ انتشار 7 آذر 1395، شماره انتشار: 6369 شماره صفحه: 11
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین