شعارسال: محسن تنابنده در حساب مجازی خود توئیت قدیمی مدیرکل سابق ارشاد گیلان را درباره سریال پایتخت ۶ به کنایه بازنشر کرده است:
اما نباید از نظر داشت که سریال جذاب و پر مخاطب پایتخت شش که از نوروز ۹۰ در تعطیلات نوروز، میهمان خانههای ایرانیان بود، بدآموزیهای اخلاقی خاصی هم داشته که در ادامه به ۱۳ مورد آن اشاره مجدد میشود.
۱- ریاکاری: نقی معمولی به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی این سریال که به تازگی راننده شخصی نماینده شهر شده است، جای مهری در پیشانی خود ایجاد کرده و با بستن یقه پیراهن خود و همچنین انجام امور مذهبی روزانه با اعمال شاقه سعی در القا باخدا بودن کارهای خود دارد.
۲- دروغگویی: اغلب شخصیتهای این سریال به سادگی هرچه تمامتر دروغ میگفتند و مخاطب همیشه انتظار داشت از شخصیتهای کلیدی داستان دروغ بشنود. روال داستانی مجموعه ششم بر اساس دروغ طرفین به هم نوشته شده بود که گاهاَ سعی در نشان دادن زشتی این مسئله داشتند.
۳- بی احترامی به بزرگترها به اسم آزادی و رفتار طبیعی و حریم شخصی: صحنه درگیری بهتاش و نقی پای سفره غذای یکی از فاجعه بارترین صحنههای سریال بود که قبح احترام به بزرگترها را شکست. تقابل همیشگی میان بهتاش و نقی به یک رویه عادی در این مجموعه تبدیل شده که جایگاه بزرگتر را در خانواده به کلی زیر سوال میبرد.
۴- دورویی: برخلاف مجموعههای پیشین این سریال که شخصیتها همواره با وجود اختلاف نظرهای بسیار در کنار هم و با صداقت برخورد میکردند، در مجموعه ششم بارها نقی و ارسطو پشت سر آدمها حرف میزدند، ولی در مقابلشان به تعریف، تمجید و تملق میپرداختند.
۵- غیبت: غیبت همواره همراه پایتخت بوده و هست، اما برخلاف سایر فصلها غیبت در این فصل از حاشیه وارد متن اصلی شده بود و شخصیتهای اصلی مدام در حال بدگویی پشت همدیگر بودند. سکانس خراب شدن صورت هما و گفتگوی او با نقی یکی از شاخصترین بخشهای این مسئله در پایتخت بود.
۶- توصیه به ازدواج ناآگاهانه: رحمت برای هدر نرفتن هزینههایی که برای ازدواج با فهیمه کرده بود، به سرعت و ظرف یک هفته با گفتن این دروغ که یکی از بستگانش در حال فوت است، بساط عروسی را به پا کرد. اقدامی صرفا برای انجام دادن فارغ از هر گونه شناخت!
۷- فدا کردن خانواده: ارسطو خانواده اش را به راحتی فدای طلبکارش کرد و آنها را تا لب مرز گرفتاریهای شدید قضایی برد. طمع در بدست آوردن درآمد بیشتر ارسطو را تبدیل به یک قاچاق چی مواد مخدر کرده بود که برای رسیدن به اهداف خود از خانواده خود سوءاستفاده میکرد.
۸- پیش داوری: وقتی آقای بیاتی (پدر عاطفه) برای مشورت گرفتن در مورد رحمت نزد خانواده معمولی آمد، آنها قبل از اینکه در را به روی او باز کنند با فکر اینکه بیاتی برای وصول چک خود از بهبود آمده او را مذمّت کردند.
۹- واکنشهای عجولانه: نقی در پایتخت ۶ بارها تصمیمهای عجولانهای میگرفت که زندگی و روابط او را تحت تاثیر قرار میداد؛ از جمله اینکه پس از دریافت دعوتنامه داوری مسابقات کشتی ورشو با نماینده شهر تماس گرفته و با غرور از موفقیت واهی خود پس از اخراجش گفت و او را تحقیر کرد.
۱۰- زورگویی به زنان: زنان در اکثر صحنههای این سریال زیر سلطه مردان بودند. حتی در صحنه پخش بازی پرسپولیس و نساجی، بهروز، فرزند کوچک فهیمه بارها با تحکم با سارا و نیکا صحبت کرد، بدون اینکه کسی مانع او شود. همچنین مخالفت نقی با اردو رفتن دختران خود نمود بارزی از تحکّم بر زنان در این سریال است.
۱۱- هوس بازی مردانه: اشتیاق نقی به رفتن برای داوری مسابقات کشتی زنان، علاقه بی اندازه او برای هم کلام شدن با طاهره دختر محمود نقاش و دعوت ارسطو از طاهره برای آمدن به ویلای لواسان از جمله مهمترین صحنههای هوس بازیهای مردانه در پایتخت بود.
۱۲- ارجاعات به ویرالهای غیر اخلاقی: استفاده مکرر فهیمه از دیالوگهای ویرال شده در تلاش برای گرفتن خنده بیشتر از مخاطب یکی از بی اخلاقیهای بزرگ این مجموعه بود. سکانس برخورد فهیمه با بهتاش و ساناز و استفاده از دیالوگهای احمد ذوقی اوج این اتفاق بود.
۱۳– ارجاع به فیلمهای ایران قدیم: در بسیاری از سکانسهای این مجموعه همچون صحنه قایق سواری عاطفه و رحمت در دریاچه شاهد کپی برداری از فیلمهای ایران قدیم بودیم که واکنشهای بسیاری را برانگیخت. چرا که غالبا این ارجاعات به بخشهای غیر اخلاقی فیلمهای قدیمی بود.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون