شعارسال: در ماه محرم عموم مردم و پیروان سیدالشهدا (ع) خودجوش به سوگواری و روضهخوانی و برپایی هیئات مذهبی میپردازند و جنبه مناسکی این واقعه عظیم مورد توجه قرار میگیرد، درحالیکه ظرفیتهای بسیاری در عاشورا وجود دارد که بخشهایی از آن مثل جهاد و حماسه مورد توجه قرار گرفته، ولی برخی جنبهها مثل آموزههای تربیتی و اجتماعی عاشورا مغفول مانده است.
حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی جلیلی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران، درباره آموزههای تربیتی عاشورا یادداشتی را در اختیار رسانه قرار داده است که با هم میخوانیم:
بحث تربیت ابعاد مختلفی دارد؛ یک بُعد، تربیتی دینی و بُعد دیگر، تربیت سیاسی است. همچنین تربیت اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی هم داریم؛ لذا توجه به ابعاد تربیت نکته مهمی است و نمیتوان تربیت را به یک بخش منحصر کرد. میتوان ابعاد تربیتی عاشورا را در سه حوزه بررسی کرد که عبارتند از تربیت دینی، تربیت اجتماعی و تربیت سیاسی البته این سه حوزه در برخی موارد همپوشانی دارند.
*تربیت دینی عاشورا
دین در یک تقسیمبندی سه حوزه دارد؛ اعتقادات، احکام و رفتار و اخلاق. باید تربیت دینی شامل سه قسم باشد؛ هم از نظر اعتقادی، هم از نظر احکام و هم از نظر اخلاقی. این سه وجه تربیت دینی را در عاشورا میبینیم؛ مثلاً در مسائل اعتقادی، خدامحوری سیدالشهدا (ع) حائز اهمیت است. امام حسین (ع) به صورت عملی انسانها را از نظر اعتقادی در بُعد خدامحوری تربیت میکند و یکی دیگر از چیزهای مهمی که در عاشورا میبینید، اخلاص سیدالشهداست و هدف قیامشان این بود که دین خدا را اقامه کنند.
وقتی میخواهیم یک نفر را تربیت کنیم، به او آموزش میدهیم و مباحث تئوری را مطرح میکنیم و به مخاطب انتقال میدهیم، ولی آیا این امر منجر به تربیت میشود؟ معلوم نیست، ولی آن حضرت به صورت عملی این موارد را اجرا کردند و همراهان خود را به این سمت سوق دادند. یکی دیگر از وجوه تربیت دینی آن حضرت، توجه به معنویت است. ایشان یک شب از دشمن مهلت میگیرد تا نماز بخوانند و به عبادت بپردازند. حتی ظهر عاشورا با وجود شلوغی و آن همه مسائل، توجه به خدا و اقامه نماز را در دستور کار قرار میدهند. مورد بعدی، معادمحوری آن حضرت است. صبح عاشورا در مقابل لشکر خطبهای خواندند و در آن خطبه مردم را متوجه معاد و مذمت دنیا میکنند و میگویند که دنیا تجارتخانه اولیای خداست.
*رعایت حقالناس در شب عاشورا
وجه دوم تربیتی دین عاشورا توجه به احکام و دستورات دینی است. حضرت در قضیه عاشورا نماز اول وقتش ترک نمیشود. خب این یک حکم شرعی است. یا توجه دارد به امر به معروف و نهی از منکر که یکی از احکام و دستورات دینی است. ایشان یکی از اهداف قیام خود را توجه به امر به معروف و نهی از منکر قرار میدهند. اما مورد دیگر رعایت حقالناس است. ایشان شب عاشورا فرمودند هر کس حقالناس گردنش هست در لشکر ما قرار نگیرد و برود. مورد دیگر، رعایت حجاب و پوشش است. پوشش واجب شرعی است و حضرت به آن توجه کردند. روایت شده است که در عصر عاشورا که به خیمهها حمله شد، خانواده اهل بیت (ع) چقدر اهتمام داشتند که حجابشان را حفظ کنند و بر رعایت این واجب شرعی اصرار داشتند. پس یک بُعد تربیتی دینی عاشورا این است که انسان به واجبات شرعی مقید باشد.
وجه دیگر تربیت دینی عاشورا، تربیت اخلاقی است که عاشورا از این منظر پر از آموزه و پیام است. برای مثال آزادی و حریت یک نکته اخلاقی است. شعار حضرت که «هیهات من الذله» یعنی هرگز ذلت را نمیپذیرم به این امر اشعار میکند. مورد دیگر تکریم انسان است. نوع مواجهه حضرت با اصحاب خود چقدر محترمانه و همراه با تکریم بود. حتی وقتی به شهادت میرسیدند، حضرت بالای سرشان حاضر میشدند. ایشان حتی این کرامت را نسبت به دشمنان خود داشتند. وقتی در روز دوم سپاه حر جلوی حضرت را گرفتند، ایشان دستور دادند که به تشنههایشان آب بدهید یا وقتی برخی از آنها توبه کردند ایشان توبه آنها را پذیرفتند.
مسئله بعدی توکل است. حضرت چقدر در قضیه عاشورا به خدا توکل داشتند و جملاتی مثل «لاحول و لاقوه الا بالله» زیاد از آن حضرت سراغ داریم که این نشاندهنده توکل ایشان است. مورد دیگر ایثار است که در قضیه عاشورا خیلی میبینید؛ مثلاً اصحاب ایثار کردند و پیش از اهل بیت جان خود را فدا کردند یا حضرت فرزند خود را بر همه فامیل مقدم کردند. هر کس به میدان میرفت ایشان مخالفت میکردند جز فرزند خودشان حضرت علی اکبر (ع) که این مسئله ایثار آن حضرت را میرساند. پس یکی از ابعاد تربیتی عاشورا تربیت دینی است چه در بُعد اعتقادات، چه احکام و چه اخلاق. اگر کسی میخواهد فردی را تربیت دینی کند، یکی از منابع غنی آن واقعه عاشوراست.
*ثمرات خانوادهمحوری امام حسین (ع)
بُعد دیگر تربیت اجتماعی در عاشوراست. در تربیت اجتماعی موارد مختلفی وجود دارد که من دو نمونه را مطرح میکنیم. برای مثال خانوادهمحوری در قضیه عاشورا خیلی نمود دارد. اولا حضرت خانواده را با خود همراه کردند و خانواده در این قیام حضور داشتند و نهتنها حضور داشتند موثر و فعال بودند. حتی ایشان فرزند خردسال خود را در این قیام دخیل میکنند و ایشان نیز در جریان قیام تأثیر میگذارند و مظلومیت و حقانیت حضرت را به نمایش میگذارند. شهادت ایشان در اثبات حقانیت امام حسین (ع) خیلی تأثیرگذار است؛ لذا یکی از مباحث تربیت اجتماعی این است که خانوادهمحور باشید. اگر بعد از قیام فعالیت خانواده ایشان، حضرت سجاد (ع) و حضرت زینب (س)، نبود پیام کربلا رسانده نمیشد و جهاد تبیین ایشان بود که عاشورا را از تحریف و فراموشی نجات داد، چون در آن زمان دستگاه تبلیغات بنیامیه حضرت را مهدور الدم و کسی که علیه حکومت اسلامی خروج کرده معرفی میکرد، ولی تبیین و روشنگری حضرت زینب (س) ورق را برگرداند.
یکی دیگر از مباحث تربیت اجتماعی کربلا مسئولیتپذیری است؛ یعنی انسان در برابر جامعه مسئولیت دارد و نباید در مقابل اتفاقات آن بیتفاوت باشد. حضرت میتوانست با یزید بیعت کند، ولی مسئولیتپذیریشان اجازه نمیداد که در مقابل این بدعت عظیم سکوت کند و حس مسئولیتپذیری آن حضرت موجب شد که ایشان جان و مال و آبروی خودش را در این راه فدا کنند، درحالیکه برخورد جامعه آن روز با حضرت برخورد درستی نبود. وقتی ایشان قیام خود را علنی کردند خیلیها متوجه شدند، ولی حضرت را حمایت نکردند. وقتی ایشان مراسم حج را ترک کردند همه متوجه شدند حضرت دارد قیام میکند لذا جامعه مطلع بود، ولی با ایشان همراهی نکردند و همه این ناملایمات موجب نشد که آن حضرت از مسئولیت اجتماعی خودش کوتاه بیاید و این درس را به ما دادند که در برابر بدعتهایی که در جامعه اتفاق میافتد مسئولیم.
*عاشورا، الگوی موفق سیاسی
بُعد دیگر، تربیت سیاسی است. عاشور از نظر سیاسی خیلی درسها دارد و الگوی موفقی برای سیاستمداران دینی و حتی غیردینی است. در بعد سیاسی، عدالتخواهی و ظلمستیزی حضرت از نکات مهم است. این از جملات آن حضرت است: «هر کس سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار میکند و او با زبان و کردارش با وی به مخالفت برنخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر (دوزخ) بیندازد». این حدیثی از پیامبر (ص) است که ایشان آن را در مقابل سپاه حر خواند.
این مبارزه با ظلم و ستم، سکوت نکردن مقابل حاکم ستمگر و حکومت یزید را مصداق حاکم ستمگر معرفی کردن بسیار مهم است. پس یکی از وجوه سیاسی عاشورا این است که انسانها را تربیت میکند تا عدالتخواه و ظلمستیز باشند و در مقابل ظلم سکوت نکنند و در برابر طاغوت بیتفاوت نباشند.
دومین مورد درس عزت است. قرآن به مؤمنین توصیه میکند دشمن من و خودتان را اولیا قرار ندهید. در سیاست خط قرمزمان «عزت» است و نباید خودمان را خوار و ذلیل کنیم تا تحت حمایت فلان ابرقدرت باشیم. بحث بعدی پاسداری از ارزشهای اسلامی است. این جمله معروف حضرت است که «انا لله و اناالیه راجعون و علی الاسلام السلام، اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید»، یعنی اگر کسی مثل یزید حاکم شود، باید فاتحه اسلام را بخوانید و از ارزشهای اسلامی پاسداری کنید و نباید حاکمانی در رأس قرار بگیرند که ارزشهای اسلامی را از بین ببرند.
مورد بعدی شهادت در راه خداست؛ یعنی انسان بتواند در مبارزه سیاسی نهایت حد خودش را شهادت قرار دهد. ایشان سیاست و معنویت را جمع کردند. اغلب اوقات گفته میشود که سیاست و معنویت قابل جمع نیست، اما در عاشورا ایشان سیاست و معنویت را جمع کردند و یکی از جنبههای تربیت سیاسی عاشورا همین امر است.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: 5مرداد1402، کدخبر: 4157526، iqna.ir