شعار سال: تغییر اقلیم در ایران به عنوان یکی از عوامل کلیدی موثر بر امنیت غذایی توسط بسیاری از محققان مورد توجه قرار گرفته است. بی گمان همبستگی دوگانهای بین تغییرات آب و هوایی و امنیت غذایی وجود دارد.
تغییرات آب و هوایی بر تمام ابعاد امنیت غذایی، مانند دسترسی فیزیکی و اقتصادی، الگوهای غذایی و استفاده از غذا، و ثبات و انعطاف پذیری سیستمهای غذایی تأثیر میگذارد. تلاش برای امنیت غذایی از نظر تغییرات آب و هوایی پیامدهای گستردهای برای جوامع در معرض خطر دارد.
علاوه بر این، تلاشها برای تضمین امنیت غذایی با افزایش تولید کشاورزی از طریق گسترش زمینهای کشاورزی منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانهای ناشی از جنگل زدایی و تغییرات کاربری زمین میشود.
از سوی دیگر، ال نینوی در حال ظهور با تأثیر بر تولید و عرضه، و تغییرات شدید آب و هوایی میتواند به افزایش قیمت مواد غذایی و کشاورزی منجر شود که به نوبه خود بحران گرسنگی را بدتر میکند.
علاوه بر تغییرات آب و هوایی، کاهش تولیدات کشاورزی به دلایل مختلف از جمله شیوع آفات و بیماری ها، معیشت و رفاه کشاورزان و تولیدکنندگان و مشاغل مرتبط به ویژه کشاورزان خرده پا، دامداران و شیلات را به خطر میاندازد. از بین رفتن زمینهای قابل کشت نیز به تولیدات کشاورزی آسیب رسانده و معیشت را تهدید کرده و منجر به مهاجرت داخلی از روستاها به مناطق شهری شده است که به نوبه خود میتواند مجموعهای از مشکلات مرتبط را ایجاد کند.
ال نینو، تهدیدی برای کشاورزی جهانی
با گذشت زمان، افزایش فشار بر مناطق شهری به دلیل این الگوهای مهاجرت میتواند زیرساختها، فضاهای عمومی و منابع طبیعی را تحت فشار قرار دهد و چالشهای اجتماعی-اقتصادی ایجاد کند. حال، پس از یک حضور طولانی مدت سه ساله، لا نینا صحنه جو جهانی را ترک کرده، و راه را برای انتقال قریب الوقوع به ال نینو، یک رویداد هواشناسی که معمولاً الگوهای آب و هوا را برعکس توزیع میکند، باز کرده است.
در شرایط عادی، دمای سطح اقیانوس در شرق اقیانوس آرام جنوبی کمتر از دمای آبهای سطحی در غرب اقیانوس آرام جنوبی است. بنابراین، یک منطقه فشار بالا و یک منطقه کم فشار به ترتیب در شرق و غرب اقیانوس آرام جنوبی غالب است. تفاوت بین مناطق کم فشار و پرفشار باعث وزش باد شرقی میشود، جهت وزش باد از شرق به غرب اقیانوس آرام است.
بنابراین باد شرقی باعث حرکت آبهای گرم سطحی در منطقه استوایی از شرق به غرب شده و پایه گذار ال نینو میشود. رویداد ال نینو در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶، بیش از ۶۰ میلیون نفر را در حدود ۲۳ کشور تحت تأثیر قرار داد، که همسایگان ما افغانستان، ترکیه و پاکستان در جمع آنها بودند.
رویدادهای ال نینو معمولاً هر دو تا هفت سال یکبار اتفاق میافتد و قسمتهای لانینا و شرایط خنثی سالهای میانی را پر میکنند. ایران در حال حاضر توسط موسسه منابع جهانی بهعنوان یکی از کشورهای دارای تنش آبی در جهان، بر اساس تأثیر ال نینو بر بخشهای کشاورزی و صنعتی کشورها، رتبهبندی شده و به طور معمول در فهرست کشورهایی قرار گرفته است که کمبود آب میتواند منجر به ابعاد تازهای از تعارضات شود.
رودخانههای خروشان و سیلابهای سهمگین
ال نینو که با گرم شدن آبهای اقیانوس آرام کاتالیز میشود، تأثیر عمدهای بر الگوهای دما و بارندگی در بسیاری از نقاط جهان دارد و باعث ایجاد رویدادهای شدید آب و هوایی از جمله طغیان رودخانه ها، خشکسالی، سیل و طوفان میشود.
در حالی که باران برای کشاورزان آرژانتین و آسیای مرکزی و خاور میانه تسکین بخش است، ال نینو میتواند باعث سیلهای شدید شود و به کشاورزی آسیب برساند و خطرات بیماری و آفات و هجوم ملخها را افزایش دهد. به نظر فائو؛ خطر بارندگی بیش از حد برای صادرکنندگانی مانند آرژانتین، ترکیه و ایالات متحده آمریکا و همچنین برای کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد
بنابراین شکی نیست که ال نینو بارندگی و دبی رودخانه را تغییر میدهد که به نوبه خود باعث سیل و خشکسالی و آسیب به محیط زیست و اقتصاد میشود.
البته، تأثیر ال نینو بر دبی رودخانهها در سراسر جهان یکسان نیست. درک خوب اثر ال نینو بر دبی رودخانه میتواند به کاهش فاجعه هیدرولوژیکی و همچنین مدیریت و برنامه ریزی حوضه رودخانه کمک کند ال نینو معمولاً میانگین دمای جهانی را افزایش میدهد و با رکورد بالای ثبت شده دمای زمین در سال ۲۰۱۶ همراه بود، طرفه اینکه با حضور ال نینو بلایای مختلف، انتشار کربن از جمله آتش سوزی جنگلها و نابودی میلیاردها درخت در اثر خشکسالی همراه بود.
اثرات تورمی ال نینو
به طور کلی –، اما نه همیشه – رویدادهای ال نینو تورمی هستند و تأثیر آن بر نمونه کشورهای ما بین ۰.۱ تا ۱ درصد است. این امر عمدتاً منعکس کننده قیمتهای بالاتر سوخت و کالاهای غیرسوختی است، اما همچنین نتیجه سیاستهای دولت مانند نگهداری ذخایر بافر غلات، انتظارات تورمی مداوم و تقاضای داخلی قوی در کشورهایی است که رشد آنها پس از وقوع ال نینو افزایش مییابد.
بیشترین افزایش تورم در آسیا در هند، اندونزی و تایلند مشاهده شده است که احتمالاً به دلیل وزن بالای مواد غذایی در سبد شاخص مصرف انرژی این کشورها – به ترتیب ۴۷.۶ درصد، ۳۲.۷ درصد و ۳۳.۵ درصد است.
از آنجایی که رشد، تورم و قیمت کالاهای اساسی و میزان عرضه محصولات نسبت به تحولات ال نینو حساس هستند، دولتها باید در هنگام تدوین سیاستهای کلان اقتصادی، احتمال و اثرات رویدادهای ال نینو را در نظر بگیرند و سیاستهایی را اجرا کنند که میتواند به بهبود اثرات نامطلوب چنین شوکهایی کمک کند. به عنوان مثال، در هند تغییر الگوهای کشت و کاشت انواع محصولات با رشد سریعتر، حفظ آب باران، آزادسازی عاقلانه ذخایر غلات غذایی، و تغییر در سیاستها و مقادیر واردات به تقویت تولید کشاورزی در سالهای کم بارش ال نینو کمک میکند.
در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، دولتها باید به نظارت دقیق بر هرگونه افزایش تورم ناشی از شوکهای ال نینو ادامه دهند و موضع سیاست پولی خود را به طور مناسب تغییر دهند – تا از اثرات دور دوم تورم در بلند مدت، جلوگیری کنند.
ال نینو و عرضه جهانی برنج
اثرات تغییر اقلیم بر اقتصاد از طریق تغییرات شدید هم در تولیدات کشاورزی و هم در قیمت نسبی کالاها مشاهده خواهد شد. تولید کالاهای کشاورزی و غذایی به شدت تحت تاثیر شوک اقلیمی است که با افزایش قابل توجه قیمت آنها همراه است. در آسیا، الگوی ال نینو با کاهش بارندگی و افزایش دما مرتبط است و خبر بد آن است که در منطقهای که تقریباً ۹۰ درصد برنج جهان را کشت میکندال نینو با تمام قدرت ظهور خواهد کرد. در حالی که هند با ۴۰ درصد از بازار جهانی بزرگترین صادرکننده برنج است، حدود ۱۵ درصد از عرضه جهانی برنج از تایلند و ۱۴ درصد از ویتنام تامین میشود.
آنها به کشورهایی مانند ایران، عربستان سعودی، بنین، نپال و ایالات متحده صادرات دارند و کارشناسان معتقدند که کمبود تولید «پیامدهای بزرگی» در سطح جهانی بر روی دسترسی، مقرون به صرفه بودن و سوء تغذیه خواهد داشت. ممنوعیت صادرات هند و ظهور ال نینو دردسر بزرگی برای ذخایر برنج جهانی به همراه دارد. برنج یک محصول حساس است.
در مرحله نهال، دمای مطلوب بین ۲۵ تا ۲۸ درجه سانتیگراد است که در طول جوانه زنی بین ۲۸ تا ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش مییابد – هر افزایش قابل توجهی، به خصوص اگر طولانی شود، به تولید ضربه میزند. مطالعه IRRI نشان داده که هر افزایش ۱ درجه سانتی گراد در دمای متوسط شبانه با کاهش ۱۰ درصدی محصول مطابقت دارد.
تنش گرمایی در مراحل بعدی نیز بر کیفیت تأثیر میگذارد، تجمع نشاسته را افزایش میدهد هند با ممنوعیت صادرات؛ حدود ۱۰ میلیون تن برنج را از بازار صادرات جهانی حذف کرده است اگر هند، بزرگترین صادرکننده جهان، به ممنوعیت خود پایبند باشد، احتمالاً میلیونها نفر با افزایش سرسام آور قیمت برنج که در حال حاضر به بالاترین حد در ۱۱ سال گذشته رسیده است، در گرسنگی غرق خواهند شد. پدیده ال نینو در حال ظهور میتواند بازار مواد غذایی را که از قبل شکننده است بیثبات کند.
انتظار میرود ذخایر جهانی برنج در ماههای آینده کاهش پیدا کند و با شکست قرارداد تجاری دریای سیاه بین روسیه و اوکراین، که بر عرضه گندم و ذرت تأثیر خواهد گذاشت بحران غلات تشدید خواهد شد و افراد بیشتری را به جستجوی غلات جایگزین سوق خواهد داد.
در سال ۲۰۱۶ هوای سخت متاثر از ال نینو ۱۵ میلیون تن غلات اصلی را که حدود یک چهارم صادرات جهانی است از بین برد و به افزایش ۱۶ درصدی قیمتها کمک کرد. در سراسر جهان، تأثیر نامطلوب ال نینو بر کشاورزی و مقرون به صرفه بودن فعالیتهای زراعی، ۸۶ میلیون کشاورز را بیکار نمود و جهان را به سمت ناامنی غذایی سوق داد.
امنیت سلامت و ال نینو
اثرات تغییر آب و هوا بر سیستمهای غذایی؛ خطرات زیادی را برای سلامت انسان ایجاد میکند. به عنوان مثال، سیستم ایمنی انعطاف پذیر به رژیمهای غذایی مناسب از نظر کمیت و کیفیت بستگی دارد لذا تامین پایدار غذای مغذی برای سلامت و سرزندگی انسان ضروری است.
در عین حال، کسانی که تحت تأثیر تأمین غذای ناامن قرار میگیرند، معمولاً به رژیمهای غذایی ناسالم روی میآورند و غذاهای ناامن مصرف میکنند چنانکه سوءتغذیه و ناامنی غذایی نشانههای کلیدی وضعیت سلامت به خطر افتاده مردم است، که خطر ابتلا به بیماریهای مزمن و ضعف سلامت روانی را بهویژه در کودکان و نوجوانان افزایش میدهد.
علاوه بر این، خطرات بهداشتی مرتبط با تغییرات آب و هوایی شدید و تاثیرات آب و هوایی “لانینا-ال نینو” در سطح جهانی در حال افزایش است و با ورودیهای خطرات سیستمیک متعارف ترکیب میگردد. به عنوان مثال، همهگیری COVID-۱۹ به عنوان یک بحران بهداشتی شروع شد، اما به سرعت از طریق سیستمهای اجتماعی-اقتصادی، فناوری، مالی به سیستم غذایی سرایت کرد.
اقدامات قرنطینه با هدف تضمین امنیت سلامت، زنجیره تامین غذای جهانی را قطع کرد و به کمبود مواد غذایی منجر شد. در حالی که محصولات تولیدی قابل حمل به بازار نبود، غذا اغلب هدر میرفت و پسماندها مسئله میآفرید. علاوه بر این، کووید-۱۹ احتمالاً بسیاری از پیشرفتهای حاصل شده در چند دهه اخیر در مورد تغذیه زنان و کودکان را از بین خواهد برد.
افزایش پیش بینی شده تعداد کودکانی که رشد کوتاهی دارند، سرمایه انسانی و بهره وری اقتصادی آینده آنها را به خطر میاندازد و امنیت غذایی آنها را بیشتر کاهش میدهد از آنجایی که تغییرات آب و هوایی به احتمال زیاد فراوانی همهگیریها را در آینده افزایش میدهد. اطمینان از دسترسی به رژیمهای غذایی مناسب باید در زمینه بهداشت عمومی فوریت خاصی پیدا کند.
علاوه بر اثرات بهداشتی ناشی از ناامنی غذایی، انتظار میرود قرار گرفتن در معرض گرما به یک مسئله جدی تحت تغییرات آب و هوایی تبدیل شود تحقیقات (IPCC) نشان داد که افزایش حداکثر دمای سالانه در طول روز بر جوامع روستایی و شهری، به ویژه در کشورهای با درآمد کم و متوسط تأثیرات سو میگذارد. اثرات بالینی قرار گرفتن در معرض گرما شامل کاهش عملکرد و ظرفیت کاری، فشار بر سیستمهای قلبی عروقی، سکته گرمایی، عوارض و مرگ و میر است.
اثرات بیشتر مرتبط با سلامت نیز ناشی از استرسهای مرتبط با تغییر آب و هوا شامل گسترش جغرافیایی همهگیریها، از جمله مالاریا، تب دنگی، چیکونگونیا، تب زرد و ویروس زیکا است. تغییر اقلیم ظرفیت سیستمهای بهداشتی را برای مدیریت تغییرات در فراوانی و شدت پیامدهای بهداشتی حساس به اقلیم کاهش میدهد.
تأثیرات تغییر اقلیم بر تابآوری سیستمهای سلامت در بین کشورها متفاوت است، مانند ساختارهای جمعیتی، ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی، اثربخشی زیرساختها و ظرفیتهای سازمانی؛ به طور خاص، کشورهای کم درآمدی که قبلاً به طور نامتناسبی تحت تأثیر تأثیرات تغییرات آب و هوایی قرار گرفتهاند و احتمالاً تأثیرات شدیدتری را بر سیستمهای غذایی داخلی خود تجربه میکنند، با تشدید چالشهای موجود برای امنیت سلامت مواجه میشوند.
استراتژیها و سیاستهای سازگاری قوی میتوانند به کاهش اثرات تغییرات آب و هوایی بر سلامت انسان کمک کنند به ویژه، طرحهای انطباق باید به طور سیستماتیک ظرفیتهای سیستمهای بهداشتی محلی و جوامع را برای تعدیل، پاسخ و انطباق با افزایش اثرات بهداشتی مرتبط با آب و هوا تقویت کنند.
آسیب به امنیت اقتصادی محیط تولیدی
تغییرات اقلیمی چالشهای امنیتی اقتصادی خاصی را برای جمعیت روستایی در کشورهای خشک ایجاد میکند که اغلب به کشاورزی دیم به عنوان منبع اصلی درآمد شان وابسته اند، چون کشاورزان فقیر کمتر قادر به سازگاری هستند. بارندگیهای نامشخص، خشکسالیهای طولانی مدت، افزایش دما و سیلابهای مکرر بر توانایی تولید غذای مغذی و کافی تأثیر میگذارد.
در خاورمیانه و مناطق خشک آفریقای شرقی، جایی که سرمایه طبیعی و کشاورزی ستون فقرات بسیاری از اقتصادها هستند، فعالیتهای کشاورزی و امنیت اقتصادی به شدت به هم مرتبط میباشند، علاوه بر این، تغییرات آب و هوایی نیز بر امنیت اقتصادی در مقیاس جهانی تأثیر میگذارد.
به عنوان مثال، شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد گازهای گلخانهای در حال حاضر شروع به گرم کردن کره زمین کرده اند (هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوا (IPCC)، در سال ۲۰۱۱، کاهش عملکرد محصول در چین به دلیل خشکسالی، این کشور را به خرید گندم در بازار بین المللی سوق داد.
این امر باعث افزایش قیمت جهانی گندم شد. به طور خاص، در مصر، بزرگترین واردکننده گندم جهان، تورم در قیمت گندم، قیمت نان را سه برابر کرد. این مسئله یک بحران اقتصادی جدی را کلید زد و باعث ناآرامیهای مدنی شد. وقتی حجم تجارت کاهش مییابد و تراز تجاری منفیتر میشود، نیاز به واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی شدیدتر میشود و این ممکن است به اولویت دادن بیشتر به امنیت غذایی در طراحی سیاست میان مدت و بلند مدت کمک کند.
اصولا، مسایل امنیتی ناشی از تغییر اقلیم موضوع پیچیدهای است و هرگونه ارزیابی کامل از اثرات آن نیاز به در نظر گرفتن تأثیر متقابل عوامل فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی دارد. مثلا سطوح پایین سفرههای زیرزمینی به دلیل پمپاژ بیش از حد آب زیرزمینی منجر به افزایش فرونشست زمین و ظهور فروچالهها شده است که زیرساختهای حیاتی را تهدید میکند. صرف نظر از این، فقر و عدم دسترسی به بازارها و زیرساختهای مدرن، جمعیت محلی را به سمت استفاده بیش از حد از منابع طبیعی برای انرژی سوق میدهد، جنگلزدایی و پاکسازی پوشش گیاهی بومی از زمینهای وسیع را تسریع میکند که به نوبه خود، تخریب شدید زمین و آسیب پذیری این جمعیتها را در برابر شرایط شدید محیطی تشدید میکند و به راحتی میتواند باعث ایجاد بحرانهای انسانی شود.
به عنوان مثال، خشکسالی شرق آفریقا در سال ۲۰۱۱ منجر به قحطی گسترده و بیش از ۲۵۰۰۰۰ کشته شد. در خشکسالی ۲۰۱۷، در نتیجه واکنش به موقع و قابل توجه جامعه و کمکهای بین المللی از تلفات جلوگیری شد تا سال ۲۰۳۰، اگر دما ۱.۵ درجه سانتی گراد افزایش یابد، پیش بینی میشود که ۱۲۲ میلیون نفر دیگر در نتیجه افزایش قیمتهای محلی، منطقهای و جهانی فقر شدید را تجربه کنند. از آنجایی که بحرانهای غذایی مکرر باعث کندی رشد اقتصادی میشود، مداخلات موثر باید به طور همزمان با هدف حفظ امنیت غذایی و اقتصادی باشد؛ بنابراین سیاست تغییر آب و هوا باید خاص و مطابق با توان اکولوژیک هر منطقه باشد. افزایش نیاز آبیاری باعث میشود کشاورزان تولید آبی را کاهش دهند. این امر همراه با کاهش عملکرد منجر به بدتر شدن تولیدات کشاورزی و افزایش قیمت محصولات کشاورزی میشود.
در نتیجه، انتظار میرود که کاستیها و نقصان در رفاه خانوار زراعی به میزان قابل توجهی افزایش یابد. البته اگرچه بخشی از کاهش تولید با واردات جبران شده و باعث افزایش تجارت محصولات کشاورزی میشود. تراز تجاری با کاهش صادرات به دلیل افزایش هزینههای تولید بدتر هم میشود.
سخن نهایی
کشورهای کمتر توسعه یافته (LDC) گرفتار ناامنی غذایی؛ گروهی متشکل از ۴۹ کشور از فقیرترین کشورهای جهان هستند. آنها کمترین سهم را مصرف پروتئین، و در انتشار گازهای گلخانهای (GHGs) داشته اند، اما در برابر اثرات تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرتر هستند. این به دلیل قرار گرفتن آنها در برخی از آسیب پذیرترین مناطق جهان و ظرفیت کم آنها برای سازگاری با این تغییرات است.
انطباق با تغییرات اقلیمی به یک اولویت مهم سیاستی در مذاکرات بین المللی در مورد تغییرات آب و هوا در سالهای اخیر تبدیل شده است. با این حال، هنوز به یک موضوع اصلی سیاست در کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای LDC تبدیل نشده است. کشورهای در حال توسعه نیز نسبت به تغییرات شدید آب و هوایی طبیعی آسیب پذیر هستند و تغییرات آب و هوایی احتمالاً باعث افزایش فراوانی و بزرگی برخی رویدادها و بلایای شدید آب و هوایی میشود.
سازگاری با تغییرات اقلیمی به توسعه ظرفیت تطبیقی فعلی و مدلهای توسعهای که تحت کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر آب و هوا (UNFCCC)، توسط کشورهای در حال توسعه دنبال میشود، بستگی دارد. سازگاری اقلیمی در کنار تاب آوری اخیراً اهمیت زیادی در ادبیات بین المللی پیدا کرده است.
در این میان؛ ایران کشوری در غرب آسیا با ۸۵ میلیون نفر جمعیت و هجدهمین کشور پرجمعیت جهان است و افزایش ظرفیت تولید مواد غذایی کشور باید از طریق اتخاذ برخی شیوههای کشاورزی مدرن (مانند کشاورزی دانش بنیان گلخانهای، سیستمهای آبیاری پیشرفته و ژرم پلاسم بهبودیافته)، به ویژه در مناطقی که تناسب زمین با امر کشاورزی لزوماً بالا نیست، حاصل شود. از سویی افزایش تولید محصولات کشاورزی هرگز نتوانسته همگام با افزایش تقاضای ناشی از رشد شدید جمعیت در چند دهه گذشته باشد که منجر به تراز تجاری منفی ایران در بخش کشاورزی شده است.
در حال حاضر مواجه ایران با تاثیرات شدید اقلیمی از منطق اکولوژیکی و سیستمیک درستی برخوردار نیست. ایران شامل مناطقی است که از نظر ساختارهای اجتماعی و جغرافیایی کاملاً متنوع هستند. این امر به شکل الگوهای مصرف و تولید متفاوت در اقتصاد نیز نمود پیدا میکند. ساختارهای منطقهای متمایز، شبکه پیچیدهای از روابط اقتصادی را ایجاد میکند.
به منظور ایجاد درک محکمی از اثرات محتمل تغییرات آب و هوایی بر اقتصاد کشاورزی ایران، باید تعامل بین ساختارهای متنوع منطقهای مختلف را در نظر گرفت. ایران در کمربند عرض جغرافیایی میانی مناطق خشک و نیمه خشک کره زمین قرار دارد. مناطق خشک و نیمه خشک کشور در طول جغرافیایی تقریباً بین ۵۰ تا ۶۴ درجه شرقی و در عرض جغرافیایی بین ۲۵ تا ۳۷ درجه شمالی قرار دارند. مناطق خشک و نیمه خشک بیش از ۶۰ درصد از کشور را در بر میگیرد.
در این منطقه انتقالی “کشاورزی – مرتعی”، بارندگیها از نظر زمان، مکان، مقدار و مدت بسیار متغیر است و آب مهمترین عامل محدود کننده فعالیتهای بیولوژیکی و کشاورزی است و تغییرات فصلی در الگوی بارندگی چرخه هیدرولوژیکی و فرآیندهای محیطی و همچنین پوشش گیاهی و کل اکوسیستم را تغییر میدهد.
زمینهای مرغوب ایران برای کشت (طبقات خوب و بسیار خوب) به نوار باریکی در کنار دریای خزر (استانهای گلستان، مازندران و گیلان) و چند استان دیگر در غرب و شمال غرب (مانند آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه) محدود میشود. میانگین بارندگی کشور در ۵۳ سال گذشته حدود ۲۵۰ میلی متر بوده است، اما میانگین ۱۳ سال گذشته به ۲۳۲ میلی متر کاهش یافته است. برای بیش از ۵۰ درصد از اراضی ایران، طول دوره رشد مرطوب بسیار کوتاه است.
مناطقی که شرایط رطوبتی امکان دوره رشد طولانی را فراهم میکند، عمدتاً در شمال، شمال غرب و غرب ایران قرار دارند. از طرفی، توزیع فضایی طبقات تناسب اراضی ایران نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق اراضی در مرکز، شرق و جنوب شرق ایران بدون توجه به در دسترس بودن آب و سایر متغیرهای اقلیمی پتانسیل کمی برای کشاورزی دارند.
ایران با بیابانزایی شدید و کمبود شدید آب شرب دست و پنجه نرم میکند، که منجر به ایجاد سرزمینهای غیرقابل سکونت شده، به مهاجرت داخلی کمک میکند و خطر مهاجرت جمعی را به وجود میآورد. حدود ۷۲ درصد از جمعیت ۸۵ میلیونی کشور تحت تاثیر شرایط «خشکسالی طولانیمدت» به سر میبرند. دمای هوا در ایران به بالاترین حد خود رسیده، رودخانهها و دریاچهها در حال خشک شدن هستند و تحمل خشکسالیهای طولانی مدت در حال تبدیل شدن به یک امر عادی است که نشان دهنده بحران آب است که بسیاری از خاک کشور را به گرد و غبار تبدیل میکند.
تالابهای خشک، مزارع متروکه، تغییر کاربری اراضی، جنگلزدایی، فرسایش خاک و بیابانزایی منجر به طوفانهای مکرر گرد و غبار و نمک شده است که سلامت عمومی را تهدید میکند و آسیب قابلتوجهی به اکوسیستم، کاهش بهرهوری کشاورزی و افزایش هدر رفت خاک و حذف مواد آلی ارزشمند و مواد مغذی خاک را به همراه دارد. بیابان زایی ایران با سرعتی سرسام آور در حال وقوع است.
سالانه بیش از یک میلیون هکتار از خاک این کشور – تقریباً برابر با استان قم – اساساً غیرقابل سکونت میشود. با خشک شدن مخازن زیرزمینی و پیگیری توسعه صنعتی با احداث صنایع آب بر و پرمصرف، حتی تالابهای ایران نیز «به کانون ریزگردها» تبدیل میشوند. هر چقدر فاز ال نینو در سال جاری قویتر باشد، میانگین دمای زمستان امسال در بسیاری از کشورها از جمله ایران، بالاتر از شرایط عادی خواهد بود.
برای دستیابی به حاکمیت غذایی، ایران باید منافع خود را در افزایش امنیت غذایی در مقابل پایداری آب متعادل کند. آسیب پذیری در برابر رویدادهای شدید آب و هوایی، مدیریت ریسک بلایا و سازگاری باید بخشی از برنامه ریزی بلندمدت توسعه پایدار کشاورزی در کشور باشد.
موسسات بانکی وام دهنده، بیمهها و موسسات آموزشی ترویجی و تحقیقاتی باید سیاستها و خدمات خود را
در کشور اصلاح کنند تا به جای سرمایه گذاری صرف در عملیات توسعه زیرساخت ها، بیشتر بر ظرفیت سازی زنجیرههای تامین و ارزش، تاب آوری لجستیک و هوشمند نمودن فعالیتهای مزرعهای و انتقال تکنولوژیهای جدید با تکیه بهرهوری سیستمهای کشاورزی تمرکز کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری اخبار سبز کشاورزی---، تاریخ انتشار: 12 مرداد 1402، کدخبر: ، akhbarsabzkeshavarzi.ir