شعار سال: محله و گذر و میدانچه معنا داشت، مرزهایشان مشخص بود. محلهها قد کشیده بودند و شخصیتی داشتند. بعضیهاشان مانند آدمیان تودار و خودمتمرکز، شأنی مستقل از شهر داشتند، پارهای از محلات با صراحت، با عوامل حولوحوش خود مرتبط بودند. آنچه کبرلینچ، استاد شهرسازی میگوید. کمکم برونگرا شدند و دیگر همه نیازهای مردم در داخل محله تأمین نشد. خیابانها به داخل محله آمدند، ترافیک شد، درون و بیرون محله قابلتفکیک نبود. مدیریت شهری بالای شهر نشست و به همه محلات حکم یکسان داد، کسی ندید احداث یک مال بزرگ در یک محله، چه بر سر خردهفروشها آورد یا اتوبانی که در کنار محله خوابید، چطور خواب مردم را آشفته کرد. کسی نپرسید.
دو فلسفه وجود شوراها، نظارت و مشارکت است. علی نوذرپور که معاونت امور
شهرداریها و دهیاریها در وزارت کشور را در کارنامه خود دارد، به تازگی لایحهای
برای مدیریت شهری نوشته است که در آن نقش محلهها و مدیریت محلهمحور مورد توجه
قرار گرفته. او میگوید محلات اگر به درستی
شکل بگیرند، مردم راحتتر میشوند و هرچه راحتتر باشند بیشتر
علاقهمند میشوند، احساس تعلق خاطر پیدا میکنند و به دنبال آن تعصب و همبستگی
اجتماعی خواهند داشت و مهاجرت از محلهای به محله دیگر کمتر میشود.
حالا لایحه مدیریت شهری تقدیم دولت شده و سرنوشت آن دیگر دست نوذرپور
نیست. او از سمت خود در معاونت سازمان شهرداریها و دهیاریها برکنار شده است. این
لایحه میخواهد محلهمحوری در مدیریت شهری حاکم باشد اما اول باید محلهها را
مشخص کند. از بین ١٢٤٥شهری که در کشور داریم، تنها ٤٥شهر بالای 200هزار نفر جمعیت
دارند و منطقه و محله در آنها معنا دارد. 1200شهر دیگر باید ملزم به وجود محله
شوند. هر محله با هویت و تشخصی نسبت به سایر محلات، هر محله با طراحی خاص، مرکزیت مشخص.
بعد از آن است که بحث تشکیل شورای محله پیش میآید. نوذرپور در هر دو لایحه مدیریت
شهری و قانون شوراها، بحث شورای محله را پیش کشید اما هر دو خط خوردند: «کمیسیون
از من سوال کرد کدام محله؟ وقتی هنوز محلهای شکل نگرفته. البته یکی از دلایلشان
بود.»
کبرلینچ استاد شهرسازی میگوید محله باید طوری باشد که ناظر احساس کند
وارد آن شده است، اجزایش کاملا شناختنی است و سیمای محلات را میتوان از داخلشان
تمیز داد، از خارج هم در یافتن نقاط مختلف کمک میکنند و یکی از علایم شناسایی
هستند. بسیاری مردم سیمای شهر را با راه یا محله مشخص میکنند، بسته به اینکه
کدام موثر باشند. او غیراز عوامل بصری، سروصدای خاص یا آشفتگی یک محله را هم جزو ویژگیها
و عامل شناخت میداند. نشانهها هم باید متناسب با اندازه محله و در هسته آن
باشند، چرا که به گفته نوذرپور «یک نشانه بزرگ مثل برج میلاد اگر در محله کوچکی
باشد آن را پژمرده میکند.» اما در تهران که محلهها شکل گرفتهاند، نه طرحی داده
میشود، نه برای آن برنامهریزی میشود تا براساس آن مدیریت شود.
شورایاری کاریکاتور شورای شهر است
یک شورایاری هست و یک شورای شهر، اما نسبتشان برعکس آن چیزی است که
در قانون اساسی پیشبینی شده: «در قانون اساسی سلسلهمراتب شوراها از شورای محل
شروع میشود، اما محل در قوانین موضوعه بعدی تعریف نشده. در لایحه مدیریت شهری که
تقدیم دولت کردیم، محل را اعم از محله، ده، بخش، شهرستان و استان دانستیم. در
قانون اساسی ذکر شده که بخشدارها، شهردارها، فرماندارها و استاندارها موظف به
تبعیت از قوانین شوراها هستند. تنها در صورتی استاندار موظف به رعایت قانون شورا
میشود که شورای استان را حاکم بر استانداری بدانیم و برای آن در انتخاب استاندار
نقش قایل باشیم. شورای استان هم باید مستقیم انتخاب شود، نه اینکه شورای شهر و
روستا انتخاب شود و از دل اینها شورای شهرستان و غیره انتخاب شوند. شورای فرادست
باید قویتر از شورای پایه باشد، چون نقش نظارتی دارد. این اتفاق نیفتاده. ما
آمدیم شورای شهر و روستا را درجا انتخاب کردیم و شورا را به تبع اینها شکل دادیم،
از دل اینها شورای بخش، شهرستان و استان تشکیل شده؛ انحراف از قانون اینجاست.
تنها شورایی که باید غیرمستقیم شکل بگیرد، شورایعالی استانهاست.»
اما انتخاب شورای شهر باید با دیگر شوراها متفاوت باشد، یعنی انتخاب غیرمستقیم. شورای شهر باید زاییده شورای محلات باشد تا مثل شوراهای کنونی به جای خصلت سیاسی و ملی، محلی باشد و متصل به بدنه جامعه: «به این شکل که شورای محله انتخابات برگزار میکرد و دو هفته بعد شورای منطقههای شهری یعنی به تعداد محلههای هر منطقه نمایندههایی انتخاب میشد و شورای منطقه را تشکیل میداد و از ٢٢منطقه نمایندگانی میآمدند و شورای شهر را تشکیل میداد، باید محلههایی داشته باشیم که در اینها شورای محله به شکل قانونی شکل میگرفت.»
اما شورایاریها بهگفته او کاریکاتوری از آن چیزی هستند که باید
شورای محل باشد. تشکیل شورایاریها کار شورای شهر اول بود اما در قانون حضور
شورایاریها به رسمیت شناخته نشده است. شورایاری را به یک بند از قانون شوراها
مستند کردند، انجمن اجتماعی شوراها، نام شورایاری گرفت. شورایی که اختیار قانونی
ندارد: «بند ٧ ماده ٧١ قانون شوراها میگوید یکی از وظایف شوراها ایجاد انجمنهای
امدادی، اجتماعی و ارشادی است. شورای شهر تحتعنوان انجمن اجتماعی، شورایاری را
خلق کرد. اما شورایاری توسط شورای شهر یعنی از بالا به پایین شکل گرفته. به جای
اینکه شورایاری ناظر بر شورای شهر باشد برعکس است. یعنی در اصل باید بعد از شکلگیری
شورای محله نماینده آن به شورای شهر بیاید و نیازها، مسائل و مشکلات مطرح شوند و شورای
شهر با جمعبندی مشکلات شورای محله و شناخت صحیحی که پیدا میکرد میتوانست برنامه
و بودجه شهر را تصویب کند. الان شورای شهر کار خود را میکند و میگوید حالا
شورایاری هم نظر بدهد. مردم هم که این رویه را میفهمند، شورایاری را خیلی جدی نمیگیرند
و مشارکت شکل نمیگیرند. کسانی که در شوراها میآیند کمتر هدف نمایندگی محله را
دارند. بعضیها به دنبال منافع خاص هستند، مثلا دفاتر املاک میروند شورایاری و با
شهرداری ارتباط میگیرند و مسائل ساختوسازشان را حل میکنند. کسانی هم که با
دغدغه میروند چون جایگاه قانونی ندارند، اختیار قانونی ندارند و ابزاری برای شهردار
یا شورای شهر مثلا در انتخابات میشوند.»
شورایاریها از افراد محله انتخاب شدهاند. کسانی که به گفته خودشان
محله را میشناسند و بعضیهایشان در آن به دنیا آمده و بزرگ شدهاند. معتمد محل
هستند و میتوانند غریبهها را در محله راهنمایی کنند. یزدانیان، عضو شورای محله زرگنده
در همین محله به دنیا آمده و چهار دوره در شورایاری فعال بوده، میگوید خیلی وقتها
جلوی پایشان سنگاندازی میکنند، چه از شورای شهر و چه ستاد شورایاری: «اساسنامههایی
مینویسند که به درد محلهها نمیخورد. من کوچهبهکوچه، محلبهمحل و
مردمبهمردم را میشناسم. برایم مشخص است چه چیزی اولویت دارد اما نمیتوانیم
آنها را اجرا کنیم.» چند وقت پیش در یکی از کوچههای این محله آتشسوزی شد، اما
آتشنشانها نتوانستند خود را به خانه برسانند و زنی از محله در آتش سوخت.
در محلهای قدیمی که بافتهای کوچک فرسوده دارد، در کوچههای چهلمتری ساختمانهای چهار طبقه، باریک با پلههای بلند. کوچههایی که ترافیک مشکل دیگرشان است: «شهرداری که بازدید میدانی میکند، کوچهها و بافتهای فرسوده را نمیبیند. خانههای کوچکی که ١� نفر در یک اتاق زندگی میکنند را نمیبیند.» هیچوقت در بازدیدها نظر مردم را نمیخواهند. میآیند، دیدههایشان را یادداشت میکنند، عکس میگیرند و وقتی میروند دیگر اثری ازشان نیست: «برجسازی میکنند در محله ما اما برای محله کاری نمیکنند. دانشگاه آزاد ساختهاند که حجم ساکنان محله را افزایش داده، درحالیکه نانوایی محل هنوز همانی است که زمانی که من به دنیا آمدم بود.»
در نظریه کلرنس پری (Clarence Perry) که نوذرپور از
آن صحبت میکند، بحث محلهمحوری با عنوان همسایگی و واحدهای خودیار مطرح شده، او ٦
ویژگی برای این واحدها تعریف کرده: «شبکههای اصلی نباید از میان بافت مسکونی
عبور کند. شبکههای داخلی بهتر است کوچههای بنبست با وظایف سبک باشند که آرامش
محله را بهم نزنند. جمعیت محله برمبنای ضروریات و محدوده عملکرد یک مدرسه ابتدایی
شکل بگیرد و جمعیت محله شهری از این طریق دربیاید. پارک محلهای برای بازی بچهها
و فراغت مردم باشد. مراکز تجاری و خدماتی در مرز محله باشند تا باعث ترافیک نشوند
و رفتوآمد در مرز شکل بگیرد تا خودرو را به داخل نکشاند و سلامت واحد مسکونی را
تهدید نکند. با راههای اصلی احاطه شود که مرزهای مطمئن برای محله تعیین میکنند.
مغازه در مرکز محله باشد. سیمای شهر باید به دیده بیاید و به خاطر سپرده شود و سبب
آسایش خاطر شود.»
اما در تهران میزان فرار مردم از شهر در روزهای تعطیل نشان میدهد که آرامش خاطری در شهر نمانده است و همانطور که نوذرپور میگوید مهاجرتها اجازه نمیدهند احساس تعلق شکل بگیرد و مردم نسبت به تأسیسات و تجهیزات شهری بیتوجه میشوند: «مثلا احساسی که باعث میشود افراد از درختهای محله مراقبت کنند و نسبت به آنها حساسیت داشته باشند یا خودشان در تمیز نگهداشتن پیشقدم شوند و به واسطه احساس تعلق، مشارکت در محله شکل بگیرد. اگر با سرعت از شهر عبور میکنید و دوست ندارید مناظر را ببینید، این شهر تعلق خاطر برایتان ایجاد نمیکند. وقتی حتی دو ساختمان متناسب با هم در محلهتان نمیبینید، لذتی از دیدن آن منظره نمیبرید. وقتی شهرداری به ضوابط شهرسازی عمل نمیکند، شهر قابلزیست نیست. به مدیریت تقاضا توجه نکردیم، فقط عرضه کردیم، آمدیم اتوبان و پل و تقاطع ساختیم بدون اینکه نظر مردم را بدانیم.»
استثنایی برای تهران
قانون، شهر تهران را از دستورالعملها مستثنا کرده است. محله در قانون تعاریف
و ضوابط کشوری مصوب سال ٦٢ تبصره ٢ ذیل ماده ٤ اینچنین تعریف شده: مجموعه ساختمان مسکونی و خدماتی که از نظر بافت
اجتماعی، ساکنان خود را اهل آن میدانند و دارای محدوده معین است و حدود محلههای
شهری تابع تقسیمات شهری است. تبصره ٣ میگوید در شهرهای بزرگ از بهم پیوستن چند
محله، یک منطقه تشکیل میشود. در ماده٥٤ قانون شهرداری، سازمان اداری شهرداریها به نسبت
بودجه و درآمد و حجم کار شهرداری از طرف شهرداری با اطلاع انجمن شهر تهیه و پس از
تصویب وزارت کشور به اجرا درمیآید. وزارت کشور دستورالعملی در سال ٦٦ صادر
و ضابطه ناحیه و منطقه را تعریف کرد. محله جایی است که حداقل 10هزار تا حداکثر 20هزار
نفر جمعیت دارد. ناحیه از ٣ یا ٤ محله و منطقه از ١١ محله تشکیل میشود که به تناسب
بین 110هزار تا 120هزار نفر جمعیت میخواهد. سازمان شهرداریها فقط مجوز منطقه
را میداد. شهرداری برای درخواست منطقه نقشه و طرح میآورد و به امضای وزیر کشور
میتوانست چند منطقه داشته باشد و مطابق آنها سازمان اداری تعداد معاونها و
سازمانهای وابسته و مدیران منطقه بیاورد. اینجا اشتباها به مدیر منطقه میگوییم شهردار
منطقه.»
اما قانون اصلاح پارهای از قوانین شهرداری و نوسازی و عمران شهری میگوید
شهرداری پایتخت مجاز است موارد مذکور در ماده ٥٤
و چند ماده دیگر را پس از تصویب انجمن شهر بهموقع به اجرا بگذارد: «یعنی وزارت کشور اینجا حذف شده، به همین
دلیل دستورالعملی را تنظیم و بخش اول منطقهبندی را ابلاغ کردیم. بخش محلهبندی را
هم که داشتیم آماده میکردیم برای سایر شهرهاست.»
شهرداری با استدلال به همین ماده حتی در استخدامها هم از دیگر سازمانها
مستنثنی است و مستقل از وزارت کشور عمل میکند. استخدامهای سازمان اداری و تعداد
پستها براساس منطقهبندی مشخص میشود. استقلالی که تا اوایل انقلاب نبود. این
مسأله را میتوان در نامه نخستوزیر وقت به تاریخ 10/5/1360 دید.
نخست وزیر با تصویب هیأت وزیران در این تاریخ مجوز استخدام کشوری 60نفر از کارمند
را برای شهرداری صادر کرده: «شهرداری تهران مجاز است نسبت به استخدام شصت(60) نفر
کارمند به شرط وجود اعتبار در بودجه سال 1360 و با رعایت سایر مقررات اقدام نماید.»
مستقل بودن استخدامهای شهرداری باعث شد در دولت قبل تعداد زیادی نیروی مازاد در
شهرداری استخدام شوند که نوذرپور تعداد آنها را در خود سازمانها تا شرکتهای
وابسته بیش از 80هزار نفر میداند: «الان در شهرداری بهازای هر پست سازمانی، ٥ و
نیم نفر مشغول به کارند. بخش عمده منابعی که کسب میکنند از این طریق از دست میرود
و ترکیب نیروها هم براساس نیازهای شهروندان نیست. عموما یا بیسوادند یا زیردیپلم
و از نظر نیروی تخصصی و فنی در مضیغهاند. تشکیلات شهرداری یک دولت بزرگ و فربه و
غیرقابل کنترل است. متاسفانه شورای شهر به تازگی دارد این مسائل را مطرح میکند، درحالیکه
باید در این چهارسال گفته میشدند.»
شورایاری را مزاحم میدانند
لایحه مدیریت شهری با نگاه حضور مردم در طراحی شهری نوشته شده است.
قانون شهرداریها قانون سال ١٣٣٤ است. سالهای ٤٥ و ٥١ و همچنین بعد از آن اصلاحیه
داشته اما شاکله آن به گفته نوذرپور مربوط به مرحوم مصدق است: «ابعاد
مترقیانهای هم که دارد به واسطه ایشان است. این قانون متناسب با قانون اساسی دوره
مشروطیت است اما متناسب با قانون اساسی جمهوری اسلامی نیست. در قانون اساسی در سطح
ملی تمرکززدایی مستفاد میشود، طوری که ما بخش زیادی وظایف و مسئولیتها را به
مدیریت محلی بدهیم. امام برای استقرار حکومت مردمی در ایران فرمان تشکیل شوراها را
در اردیبهشت ٥٨ داد. در سالهای ٥٨ -٥٧ یک مقداری شوراها را برای مثال در کردستان
داریم. سال ٧٥ آخرین قانون شوراها اصلاح میشود و سال ٧٧ دولت
اصلاحات برای تشکیل شوراها اراده میکند. خیلیها آن زمان میگفتند منجر به
واگرایی میشود.» در قانون
انتخابات وزارت کشور، انتخابات شورایاری وجود ندارد و با تسامح برگزار میشوند:
«شورایاریها یکسری نتایج مثبت هم داشتند و وزارت کشور به همین دلیل چشمش را به
روی نبودن آن در قانون بسته است.»
حمیدرضا عنبرستانی ١٢سال است که در شورایاری محله حشمتیه- قصر فعالیت میکند.
حدود ٨سال است که مردم این محله درباره بازگشایی خیابان شهید گوهری با شهرداری
گفتوگو میکنند اما هنوز بعد از احداث اتوبان صیاد شیرازی این اتفاق نیفتاده است.
خواستههای شورایاری تنها در حد احداث پل هوایی و حضور ایستگاه پلیس انجام شده
است. عنبرستانی میگوید بعضیها در شهرداری یا معاونتها به شورایاریها به چشم
مزاحم و موی دماغ نگاه میکنند: «با توجه به اینکه ما نمایندههای مردم هستیم،
مشکلات را بهتر میبینیم. نسبت به خانوادهها و مشکلات جوانان شناخت داریم. در
جلسات برای بودجه نظرات و طرحهایی میدهیم که بعضی انجام میشود، بعضی نه. اما به
هدفمان هنوز نرسیدهایم. اگر نهادینه و قانونمند شود بیشتر به نظرات ما توجه میشود.»
در پژوهش پایاننامه مجید عبداللهی که در دانشگاه شهید بهشتی نوشته
شده، ویژگیهای محلات از پیش از اسلام تا امروز بررسی شده است. نوذرپور درباره
تفاوتهای مفهوم محله از این پژوهش نقل میکند که در آن از زمان اسلام تا قبل از
دوره قاجار محلهها خودیار بودند، استقلال و خودکفایی نسبی، حدود و صغور سکونتی
داشتند و درونگرا بودند. همزیستی اقشار اجتماعی حاکم بود و نظام و تفکر طبقاتی و
محله اعیاننشین و فقیرنشین نبود. در دوره قاجار با ورود مظاهر مدرن و شبهمدرن، خودیاری
محلات کاهش یافت و تمایزات اجتماعی آهستهآهسته بروز خارجی پیدا کرد. دوره پهلوی
دوره افزایش فردگرایی در محلات و کاهش خودیاری بود، زمانی که اختلاف طبقاتی و ساختار
قطبی به وجود آمد و ساکنان به محیطهای خارج از محله وابسته شدند. بعد از انقلاب برونگرایی تشدید شد، مظاهر مدرن،
شهرسازی جهانی، تشدید اختلاف طبقاتی و قطبی و فراموشی بنیانهای زندگی محله نشان
میدهد در این دوره تغییری در اصول حاکم بر دوره پهلوی انجام نشد.
در دوره اسلامی پیوندهای قومی، طایفهای، نژادی، مذهب و گروهبندی
فرقهای، نظامی و سیاسی و عوامل طبیعی، محیطی و اقتصادی منجر به شکلگیری محله
شدند. در دوره قاجار تفاوتهای قومی، جایگزین پیوندهای دوره قبلی میشود. بیشتر مسائل
نظامی، سیاسی، عوامل طبیعی و محیطی و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی تشکیلدهنده محله
هستند. دوره پهلوی تباین اقتصادی و اجتماعی در کالبد شهر خود را نشان داد، محلات
فقیرنشین و اعیاننشین و شمال و جنوب شهر مشخص شد. بعد
از انقلاب شرایط اقتصادی و طبقاتی تشدید و پیوندهای نژادی، قومی و قبیلهای حذف میشود
ولی مذهب هنوز بهویژه برای اقلیتها عامل تشکیلدهنده محله است. ساختار کالبدی
محله هم در این دوران با گسترش بزرگراهها و آزادراهها، مراکز غیرمتمرکز اقتصادی
تخریب میشود.
نوذرپور میگوید رابطه تنگاتنگ مردم و شوراها میتواند از برخی فسادها
و رانتها جلوگیری کند اما اگر شورای محله شکل نگیرد علاوه بر اینکه این مسائل
ادامه خواهند داشت، برای شورای شهر هم خطرساز است: «اگر شورای محله شکل نگیرد، شورای
شهر میتواند تبدیل به شبه شورا شود، مفاسد به قدری زیاد میشود که یک روزی آنها
که خیلی دل خوشی از نظام شورایی ندارند حتی آنهایی که دل خوش داشتند اما دیدند
برای کشور آسیب دارد به جمعآوریاش رأی میدهند. اتفاقی که برای انجمن بلدیه دوره
پهلوی اول در سال ١٣٣٩ افتاد و گفت جمعش کنید. در
نظامهایی که تمرکزگرا هستند، دولتها خیلی سخت میپذیرند وظایف را به مدیریت محلی
و منطقهای دهند.» میگویند همین شورای شهر بود که باعث شد آسیبهایی که دولت قبل
وارد کرد چندان وارد مسائل شهر نشود.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 20 آذر 95 ، کد مطلب: 1263183: www.tasnimnews.com