شعارسال: از زمان روی کار آمدن فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در 11 آبان سال جاری، شاهد تغییرات گستردهای در سطح مدیران ارشد این وزارتخانه عریض و طویل بودهایم.
اولین جرقه تغییرات در معاونت پشتیبانی این وزارتخانه زده شد و به دنبال تغییرات در سطوح مدیریت، معاونت پرورشی و فرهنگی، مدیرکل دفتر وزارتی، مدیرکل پشتیبانی، مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان، معاونت پارلمانی، معاونت عمرانی، معاونت ابتدایی و مدیرکل حراست را نیز دربرگرفت.
پرسش متداول و در عین حال سهل و ممتنع که به ذهن مخاطب عام نیز به خوبی خطور میکند این است که آیا در فاصله کمتر از 9 ماه به پایان عمر دولت یازدهم، اعمال تغییرات در سطح مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش، کاری منطقی و عقلانی است و بر پایه استدلالات علمی و تحقیقی صورت میگیرد؟
حال با عنایت به این نکته، پرسش مهمی که در اذهان اقشار جامعه، خاصّه فرهنگیان کشور قرار دارد، این موضوع است که ایجاد تغییرات در سطوح مدیریتی این وزارتخانه عظیم از صدر تا ذیل آن، بیشتر جنبه سیاسی و انتخاباتی دارد یا سازماندهی و اعمال مدیریت مطلوبتر؟!
اما پرسش مهمتر این است که آیا دغدغه اصلی آموزش و پرورش کشور ما تنها ایجاد تغییرات سریالی و سلسلهوار در سطوح مدیریتی دستگاه تعلیم و تربیت است و دیگر هیچ کاستی و نقصان در اداره و اجرایی کردن سیاستهای این وزارتخانه وجود ندارد؟
اگر تَوّرق مختصر و اجمالی بر کتاب مشکلات روزمره سیستم آموزش و پرورش کشورمان داشته باشیم، میتوانیم به سیاهه مسائل و مشکلات متعددی مانند تأخیر در حقوق ماهانه فرهنگیان، عدم پرداخت پاداش پایان خدمت آنها، عدم پرداخت سرانه مطلوب مدارس، عدم ساماندهی مطلوب و آبرومندانه معیشت فرهنگیان و بلاتکلیفی صندوق ذخیره را برخورد کنیم.
اینها تنها مشکلات و سرفصلهای برجسته نظام آموزشی است که میتوان از آنها به عنوان کلید واژه و تکّه کلام معلمان و فرهنگیان نام برد.
حال مسئولان ارشد و به ویژه وزیر آموزش و پرورش که شاهبیت کلام خود در طول 2 ماه فعالیت در عالیترین جایگاه این وزارتخانه را توجه و اولویت دادن به معیشت معلمان و تقدم پرورش به آموزش بیان میکند، باید به این نکته اساسی توجه کند که با توجه به عمر کوتاه صدارت خود در این وزارتخانه و دولت یازدهم، آیا نمیشود به جای ایجاد تغییرات مدیریتی فراوان، به ساماندهی و سامانبخشی در برنامهها و طرحهای مصّوب قبلی همت گمارد و توان و تلاش خود را به رتق و فتق امور جاری و دغدغههای اصلی فرهنگیان مصروف کند؟
در این میان عدم حل مشکلات مبتلابه فرهنگیان و ابهام در تأمین نیازهای مدارس به سرانه و امکانات در طول 2 ماه گذشته و نبود طرح و نقشه عملی در این خصوص، گلایهمندیهایی را از سوی فرهنگیان ایجاد کرده است.
آنچه بسیار واضح و مبرهن است، توجه به این موضوع اساسی است که امروز خواسته قاطبه فرهنگیان به ایجاد تغییرات سریالی و سلسلهوار در سطوح مدیریتی نیست،بلکه توجه ویژه به دغدغهها و نیازهای جاری روزمره آنان به خصوص تأمین و تسهیل امر معیشتی و ایجاد تغییرات دربرنامههای رفاهی آنان است؛ چرا که آموزش و پرورش و تربیت نسل آینده ساز کشورمان، تنها در ساحل اقیانوس آرام و در عین حال شناور متولیان تعلیم و تربیت میّسر و میسور است؛ آرامش ذهنی و روانی که در سایهسار درخت پربار تأمین معیشت و رفاه معلمان بارور شده و میوه مطلوب آن در شکوفایی و هدایت صحیح نسل آینده کشور هویدا میشود.
ضمنا آواز دهلشون هم فقط از دور خوشه. نزدیک که می شی، می شه فاجعه