شعارسال: اقتصاد مقاومتي، انزوا و خودکفايي مطلق نيست. اين نوع از اقتصاد، يک نگرش کلان است که بايد همچون نظامهاي اقتصادي بهصورت يک مکتب فکري به آن، نگريسته و مبتنيبر آن تبيين شود. انقلاب اسلامي به علت روحيه استکبارستيزي، اسلاميت و تقابل با منافع سلطه، همواره در معرض تهديدات و دشمنيها قرار داشته است. قالب اين دشمني در چند دهه گذشته، براساس مقتضيات زمان تغيير پيدا کرده است. به اين واسطه در چند سال اخير، فشارهاي اقتصادي و تحريمها در دستور کار غرب عليه جمهورياسلامي قرار گرفته است. براساس روحيه مقاومت در مقابل هجمه زورگويان، انقلاب اسلامي و کشور همواره درمقابل تهديدات دشمن ايستادگي کرده است. در شرايط کنوني هم که جنس فشارها در چارچوب مسائل اقتصادي سامان يافته، بايد با اتخاذ تدابير درست در مقابل هجمههاي اقتصادي مقاومت کرد و ازاينرو است که شاهد ابلاغ سياستهاي اقتصاد مقاومتي هستيم. اقتصاد مقاومتي، به معناي مقاومسازي اقتصاد دربرابر عنادهاي دنياي سلطه عليه کشور است. اقتصاد مقاومتي، يک نگرش کلان است که بايد همچون نظامهاي اقتصادي بهصورت يک مکتب فکري به آن نگاه شود. اين درحالي بوده که اين نگرش مبتنيبر ماهيت انقلاب اسلامي و منافع ملي است. اقتصاد مقاومتي بايد به يک نظام اقتصادي منطبق با اقتصاد اسلامي تبديل شود که اين ظرفيت در آن وجود دارد. اقتصاد مقاومتي بايد براي برنامهها و سياستهاي کلان کشور، يک اساس باشد. در اقتصاد مقاومتي با يک صحنه تقابلي روبهرو هستيم که هنر مسئولان در مديريت اين صحنه به نفع منافع ملي است؛ بنابراين بايد برنامهها و سياستها بهطور مقاومتي تدوين و اتخاذ شود.
در طراحي الگوي اقتصاد مقاومتي بايد دقت داشت که اين نظام اقتصادي جديد، نظام اقتصادي بستهاي نيست و چنين ديدي درباره اقتصاد مقاومتي، رشدآفرين نخواهد بود. اقتصاد مقاومتي، يک اقتصاد فعال و پوياست، نه اقتصادي منفعل و بسته. در اين نظام بايد بين سه حوزه سياست و نظام حکومتي، اقتصاد و فرهنگ تفکيک قائل شويم. توجه به هر يک از اين حوزهها، بدون درنظرگرفتن دو حوزه ديگر ممکن نيست. هدف از اقتصاد مقاومتي، چيزي نيست جز آنکه اين اقتصاد بازوي نظام سياسي کشور باشد. اگر نظام اقتصاد مقاومتي که هماهنگي خود را با نظام اسلامي از دست بدهد، نميتواند ما را به هدف نزديک کند. يکي از موانع بر سر راه تحقق اقتصاد مقاومتي، عدم درک درست و جامع از اقتصاد مقاومتي در بين مسئولان است. بايد از اين مفهوم تعريف و تبيين مناسبي صورت گيرد تا سوءتفاهمها برطرف و هدفگذاري براي تحقق آن در کشور اتفاق بيفتد. برخي، مفهوم آن را به اشتباه درک ميکنند و آن را در کنار اقتصاد رياضتي قرار ميدهند؛ اين يک تلقي اشتباه است. وقتي در اروپا، دولتي شاهد کمبود منابع و کاهش درآمد مردم است، يک دوره رياضتي را طي ميکند تا رکود موجود رفع شده و اوضاع به حالت سابق بازگردد. اين درحالي است که اقتصاد مقاومتي، اينگونه نيست و متفاوت از اين شرايط است. اقتصاد مقاومتي بههيچعنوان، به معناي انزوا و خودکفايي مطلق نيست. اقتصاد مقاومتي به معناي استفاده از ظرفيتهاي درونزاست. چنين اقتصادي بهدنبال آن است تا ضمن شناسايي نقاط آسيبپذير کشور از وابستگيها، بهويژه درباره مسائلي که به امنيت کشور لطمه وارد ميکند، کاسته شود؛ بنابراين براي تحقق اقتصادي مقاوم، بايد نقاط ضعف خود را شناسايي و درصدد کاهش وابستگيها برآييم. بايد دقت داشت که اين موضوع اصلا به معناي انزوا نيست. پويايي با تشخيص نقاط ضعف و رفع وابستگيها به معناي خودکفايي و خوداتکايي است. بهطورمثال، يکي از ضعفهاي اساسي اقتصاد ايران، وابستگي به درآمدهاي نفتي است. تعريف ساده اقتصاد مقاومتي، کاهش وابستگيهاي تهديدزا بوده و اين کاهش نيز در بهترين جايگاه بايد به قطع چنين وابستگيای منجر شود. وابستگي به نفت در ميان تمامي وابستگيهاي تهديدزا، برجستهترين نمونه بوده؛ ازاينرو، افزايش خامفروشي در تعارض کامل با اقتصاد مقاومتي است. عدم درک درست از مفهوم اقتصاد مقاومتي باعث شده که دستگاههاي مختلف سياستگذاري در کشور، ازجمله مجلس، دولت و... اقدام مؤثري را در اين رابطه انجام ندهند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی شهر، تاریخ انتشار: 3 اردیبهشت1396، کدخبر: 36198: www.shahr.ir