پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۷۹۷۰۰
تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۱:۲۸
سنگ‌ها، روستای خور خراسان جنوبی را مقصد «گردشگری کارگاهی» می‌کنند

شعار سالخشکسالی و شن بادها روستاهای خراسان جنوبی را محو می کنند اما در این میان صنایع دستی نام برخی از روستاها را از زیر شن بادهای فراموشی بیرون می‌کشد. «روستای گردشگری خور» هم، نام و نانش را از «سنگ‌ها» می‌گیرد؛ سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی. اگر برنامه‌ها به همین صورت پیش رود این روستا می‌تواند یکی از مقاصد «گردشگری کارگاهی» سنگ باشد.

«حسین خرمی» هنرمندی است که نان ازدل سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی به سفره خانه‌اش می‌برد. از کارش هم راضی ست: «از کارگری که بهتر است.» به سنگ کلسیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «این سنگ را کیلویی 50 هزار تومان می‌خرم. 50 نگین هم که از آن درآورم، هر نگین هم 10 تومان بفروشم، سودم را برده‌ام.» او در بیست و هشتمین نمایشگاه صنایع دستی مشتری‌های خوبی هم پیدا کرده است. مرد جوان سنگ‌های تراش نخورده او را زیر رو می‌کند و نزدیک به 10 نوع سنگ را برمی‌دارد. سنگ‌ها استفاده خاصی ندارند جز آنکه به صورت خام بخشی از تزئینات خانه می‌شوند. وقتی تعجب سایر بازدیدکنندگان نمایشگاه را از سماجت خود برای انتخاب سنگ‌ها با شکل و رنگ‌های مختلف می‌بیند، می‌خندد و می‌گوید: «من هم از خرید طلا توسط خانم‌ها تعجب می‌کنم.» خرمی هم می‌گوید: «سنگ یک نوع اعتیاد وعشق است.» «عقیق» خراسان جنوبی را نشان می‌دهد و می‌گوید 5 سال است که زندگی‌اش به سنگ گره خورده است. مشتری‌های خوبی هم دارد. کارهایش در شیراز، بندرعباس، تهران، تبریز و مشهد خریدار دارد. او مربی سنگ تراشی روستای خور هم هست. نزدیک به 30 تا 40 نفر از آنها را آموزش داده و کمیته امداد امام خمینی(ره) هم به هرکدام یک دستگاه برای بریدن سنگ داده است. اما همه دستگاه‌ها و دست‌ها در کار سنگ نیستند. بین 5تا7 نفر الان در روستا فعال هستند. او به 30 نفر دیگر هم آموزش داد: «اگر کسانی که الان دستگاه دارند ولی کار نمی‌کنند همچنان به تعهد خودشان عمل نکنند دستگاه‌ها را از آنها گرفته و به افراد جدید می‌دهیم.» بازار دورگردی سنگ هم راه انداخته است. سوار ماشین می‌شود و به شهرهای اطراف چون بندرعباس می‌رود. سنگ‌های قیمتی و زیورآلاتی که ساخته را می‌فروشد. گاهی هم سنگ می‌دهد و سنگ می‌گیرد؛معامله پایاپای. می‌گوید: «سنگ عقیق خور در خراسان جنوبی معروف است.»

به کار سنگ

او هم نان را نه از زیر سنگ که از دل سنگ در می‌آورد. 6-7 سال برق صنعتی کار می‌کرد. اهل روستای «سه قلعه» سراوان در خراسان جنوبی است. از بچگی نقاشی‌اش قوی بود. خط خوبی هم داشت. همان وقت معلم خط و نقاشی‌اش به او می‌گوید که نقاشی بکش اما ادامه نمی‌دهد. «علی چراغ علی» علوم تجربی می‌خواند و برق صنعتی: «از برق صنعتی آرامش نمی‌گرفتم.» همه چیز از یک روز کار در باغ شروع می‌شود. بیل به شیرسنگی دفن شده در دل خاک می‌خورد و او یک دل نه صد دل عاشق سنگ می‌شود: «انگاری همین دیروز تراش خورده بود. اگر چوب یا آهن بود بعد از این همه سال می‌پوسید.» همانجا جرقه‌ای در ذهنش زده می‌شود تا به کار سنگ درآید: «کارآموزی هم نداشتم. کارآموزی برای یادگرفتن صنعت سنگ‌تراشی در ایران وجود ندارد.» از همه جا سنگ می‌خرد، حتی از روسیه. البته با واسطه. مشتری خارج از کشور هم ندارد. او در پاسخ به این سؤال که آیا با سنگ‌ها می‌توان زندگی را اداره کرد می‌گوید: «خانمم بسازه، بچه‌ها هم بسازند.» یک کانال هم زده که 34 نفر عضو دارد می‌گوید: «اینها مشتری‌های ثابت من هستند.» با آنها در نمایشگاه صنایع دستی آشنا شده است. شیرسنگی‌هایش حرف ندارد. ریزه کاری‌های پرنده هایش توجه رهگذران را جلب می‌کند. قیمت‌هایش هم خیلی خوب است. برای ساخت هر شیر سنگی 5 روز وقت می‌گذارد. آنقدر ماهر شده که یک پرنده سنگی را سه روزه خلق می‌کند. می‌گوید: «اگر بیمه بودم این همه منت نمی‌کشیدم.» او هم از آن دست هنرمندان صنعتکاری است که در سالن 25 هشتمین نمایشگاه صنایع دستی غرفه رایگان گرفته است.

فرش و تابلو با پوست گاو

با پوست گاو فرش و تابلو می‌زند. مشتری‌های خوبی هم از عراق دارد. کرمانشاه زندگی می‌کند و نزدیکی به بازار عراق باعث شده تا او راحت‌تر این بازار را پیدا کند. «شاهرخ فلاحی» هنرمند، می‌گوید: در تمام غرب کشور تنها دو کارگاه تولید فرش و تابلو با پوست گاو وجود دارد اما بازار داخلی خوبی در تهران، اهواز، شیراز، سنندج، بوشهر و حتی قشم دارد. سفارشی هم کار می‌کند. خریدار طرح می‌دهد و او نقش می‌زند. نزدیک به 10 سال است که در کار پوست گاو،‌ هم خودش هم پدر و برادرش کارمی کنند. او درباره ماندگاری تابلو و فرش‌ها هم می‌گوید: «برخلاف کار دست، تابلوها و فرش‌هایی که در کارخانه‌ها مواد خام می‌زنند خیلی زود از بین می‌رود.»

با خواهر و عمه هایش حصیربافی می‌کند. بخشی از تولیداتش را سازمان میراث فرهنگی می‌خرد و از این مسأله راضی‌ است. فروش خوبی هم درچابهار و بندرعباس دارند. 10 سال است که کار حصیربافی می‌کند. مادرش هم حصیرباف است. حصیربافی را جزو مشاغل سخت می‌داند، چون فشاری زیادی روی گردن و بدن حصیربافان می‌آید. امینه جعفرزاده اما اعتقاد دارد در زمینه فروش آن حمایتی که باید از حصیر نمی‌شود: «مثلاً حصیر را در داخل ایران از تولیدکننده خیلی ارزان می‌خرند اما به چند برابر قیمت در خارج از کشور می‌فروشند. مثلاً حصیر را از ما300 تومان می‌خرند خارج از کشور30 هزارتومان می‌فروشند.» جعفرزاده بازار حصیر ایرانی را کشورهایی مثل عمان، قطر و دوبی می‌داند اما به گفته او سود فروش آن به جیب دلال‌ها می‌رود. او تا به امروز به 10 نفر آموزش داده است: «مواد اولیه، طرح و نقشه را هم به آنها می‌دهم.» نه خودش و نه بقیه همکارانش بیمه نیستند: «البته یک صندوق تشکیل داده‌ایم و هرماه به یک نفر وام می‌رسد.»

دوباره بافی از یک فرش 177 ساله

17 بار تا الان یک فرش پر نقش و نگار متعلق به 177 سال پیش را بافته است. آن طور که «اسلام نظری» می‌گوید اصل فرش دست یک فرانسوی در پاریس است؛ فرش ابریشمی کاشان. اسم خاصی برای فرش نمی‌گوید:«متعلق به حاج یوسف نامی بوده است.» یک تعهد محضری هم داده که این فرش را در اروپا فقط به این خریدار فرانسوی بفروشد اما در قاره‌های دیگر آزاد است که به هرکس که خواست بفروشد. او اصلاً در کار دوباره بافی است. می‌گردد فرش و گلیم‌های قدیم را پیدا می‌کند و دوباره بافی می‌کند. بازار خوبی هم در کشورهای اروپایی از جمله «کانادا» دارد. مثلاً فرشی بافته متعلق به سه قرن پیش در مازندران.

بسته‌‌ بندی‌هایی که بازیافت نمی‌شود

15 سال است که در حوزه صادرات صنایع دستی کار می‌کند و گره کور بسته‌‌بندی‌های پرماجرای صنایع دستی ایران را جنس آنها می‌داند. به گفته او برای اروپایی‌ها مهم نیست که بسته‌‌ بندی چقدر شکیل و زیباست آنها فقط می‌خواهند بسته‌‌بندی قابل بازیافت باشد. همین مسأله باعث می‌شود تا بسیاری از بسته ‌بندی‌های ایران در بازار‌های جهانی رد شود. محسن شکوهیان مدیر شرکتی است که در 13 کشور جهان 17 نمایندگی دارد. او در نمایشگاه‌های بسیاری از جمله در آلمان شرکت کرده است: «در سالن‌های معروف لاکچری از محصولات خاصی غرفه می‌گیریم.» به گفته شکوهیان ادبیات بسته ‌بندی خیلی مهم است: «آرام آرام یاد گرفتیم چه نوع بسته‌‌بندی باید انجام بگیرد. بسته‌‌بندی که استانداردهای بین‌المللی را دارد. بسته‌‌بندی که به طبیعت برمی‌گردد.» به گفته او بسته‌‌بندی‌هایی که قابل بازیافت نیستند نمی‌توانند از گمرگ کشورهای اروپایی رد شوند. او صنایع دستی ایران بویژه فلزکاری اصفهان و فرش ابریشمی را از جمله تولیدات پر طرفدار ایرانی در بازارهای جهانی می‌داند. به دکور برخی از غرفه‌ها در نمایشگاه اشاره می‌کند و می‌گوید: «در بازارهای مطرح دنیا هرگز یک صنایع دستی را روی زمین نمی‌گذارند. برای هر کدام از آنها یک ویترین خاص طراحی می‌کنند و صنایع دستی را مثل یک «برلیان» نمایش می‌دهند.»
او صادرات صنایع دستی در حوزه اروپا را بسیار پایین می‌خواند و درباره بسته‌‌بندی‌های بد تولیدکنندگان و صادرکنندگان هم می‌گوید: «تولیدکنندگان حمایت نمی‌شوند. وقتی یک کارگاه تولیدی راه‌اندازی می‌شود از طرف بیمه، مالیات، شهرداری و هزار ارگان دیگر می‌ریزند و پول می‌گیرند. معلوم است که تولید‌کننده روی بسته‌بندی‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌کند، چون توان مالی بیشتری ندارد.»
او مشتریانی هم در اروپا و در آسیا دارد. در کشورهای مثل سنگاپور، مالزی، اندونزی و... تابلوهایی از آیات قرآن، آیت‌ الکرسی، اسم ائمه و چهار‌قل را روی چوب گردو، کاشی معرق کار می‌کنیم.
شکوهیان از تلفیق طرح‌های ایرانی با محصولات پر طرفدار کشورهای دیگر حرف می‌زند و می‌گوید: «در اروپا سمبل ایرانی را نمی‌خرند مثل ما که فقط ممکن است یه سمبل از یک کشور را بخریم برای اینکه از یک سفر یادگاری داشته باشیم. بنابراین از چند هزار مغازه عکس گرفتیم و محصولات را رصد کردیم. مثلاً برای کسانی که سیگار می‌کشند فندک را قلمزنی کردم. یا روی بشقاب عکس ویکتورهوگو را کار کردیم. یا مثلاً در جنگ‌های صلیبی پرچم دو رنگی دارند. ما این پرچم را با هنر میناکاری روی تاج قاشق قهوه خوری کار کردیم.» او بردن هنرمندان صنایع دستی به نمایشگاه‌های خارجی را اشتباه می‌داند و می‌گوید: «هیچ کشوری هنرمندان بزرگش را در یک نمایشگاه و در دسترس قرار نمی‌دهد. بلکه محصولات و هنرکار آنها را با تصویر نشان می‌دهد که تأثیر بیشتری هم دارد. آنها در تصاویر از هنرمندان خودشان غول می‌سازند.»

خانه ایرانی

نمایشگاه صنایع دستی امسال شهرهای جهانی را هم به خیابان سئول آورد. اما یزد و اصفهان تنها شاخصه نمایشگاه نبود. بیست و هشتمین نمایشگاه با طراحی غرفه «خانه ایرانی» تفاوتی اساسی با تمام نمایشگاه‌های گذشته داشت.
غرفه‌ای که به گفته «پویا محمودیان» به دنبال جلب توجه هتلداران و زوج‌های جوان است. خانه ایرانی که با آثاری از هنرمندانی چون کلانتری، پرویز تناولی و احصایی تزئین شده است. طراحان به گفته «امیرمسعود انوشی فر» مسئول غرفه خانه ایرانی به دنبال آن هستند تا صنایع دستی تولید داخل را جایگزین کالاهای خارجی کنند. آنها شک ندارند که با معرفی این خانه بسیاری از خریداران برندهای معروف خارجی، مشتری صنایع دستی با کیفیت ایرانی خواهند شد. تغییر دکوراسیون هتل‌های ایران هم یکی از اهداف آنهاست. انوشی‌فر با انتقاد استفاده از اجناس خارجی در دکوراسیون هتل‌ها می‌گوید توریست‌ها وقتی وارد ایران می‌شوند باید با فضای ایرانی رو به رو شوند. او ایران را یکی از غنی‌ترین کشورها در زمینه صنایع دستی می‌داند و می‌گوید: «همه باید بدانیم که از صنایع دستی می‌توان در طراحی داخلی به بهترین نحو ممکن، استفاده کرد.»

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت موسسه مطبوعاتی ایران ، تاریخ انتشار 20 شهریور 96، کدمطلب:199211، www.iran-newspaper.com


اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین