سؤال |
پاسخ |
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ |
۱.یک
الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست |
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا به چه معناست؟ |
یعنی از دل ظرفیّت های خود کشور ما و خود مردم ما می جوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان. |
۳. آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟ |
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه می شود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. |
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟ |
اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح می شود، مردمبنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده مردم، سرمایه مردم، حضور مردم تحقّق پیدا می کند. |
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف میشود؟ |
عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است. |
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟ |
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور. |
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را می دهیم، تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟ |
نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است. چون این کشور، دارای ظرفیّت های فوقالعاده است. |
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟ |
۱.
نیروی انسانی ما |
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟ |
ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ مثل تولید علم، مثل صنعت و فناوری. |
۱۰. اگر تحقق اقتصاد مقاومتی ممکن است، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ |
۱.
مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند |
۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟
خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟
یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است ــ این آن جنبه مثبت ــ امّا
منحصر به کشور ما هم نیست؛ یعنی بسیاری از کشورها، امروز با توجّه به این تکانههای
اجتماعی و زیروروشدنهای اقتصادیای که در این بیست سی سال گذشته اتّفاق افتاده
است، متناسب با شرایط خودشان به فکر یک چنین کاری افتادهاند. پس مطلب اوّل اینکه
این حرکتی که ما داریم انجام می دهیم، دغدغه دیگر کشورها هم هست؛ مخصوص ما نیست.
۲. اقتصاد مقاومتی درونزا به چه
معناست؟
این اقتصاد درونزا است. درونزا است یعنی چه؟ یعنی از دل ظرفیّت های
خود کشور ما و خود مردم ما می جوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات
کشور خودمان؛ درونزا به این معنا است.
۳. آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی
اقتصاد است؟
درونگرا نیست؛ یعنی این اقتصاد مقاومتی، به این معنا نیست که ما
اقتصاد خودمان را محصور می کنیم و محدود می کنیم در خود کشور؛ نه، درونزا است،
امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با
قدرت مواجه می شود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست. اینها را که عرض می
کنم، برای خاطر این است که در همین زمینهها الان قلم ها و زبان ها و مغزهای مغرض،
مشغول کارند که [القا کنند] «بله، اینها می خواهند اقتصاد کشور را محدود کنند و در
داخل محصور کنند». انواع و اقسام تحلیلها را برای اینکه ملّت را و مسئولان را از
این راه ـ که راه سعادت است ـ جدا بکنند دارند می کنند. من عرض می کنم تا برای
افکار عمومیمان روشن باشد.
۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
این اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح می شود، مردمبنیاد است؛
یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده مردم،
سرمایه مردم، حضور مردم تحقّق پیدا می کند. امّا «دولتی نیست» به این معنا نیست که
دولت در قبال آن مسئولیّتی ندارد؛ چرا، دولت مسئولیّت برنامهریزی، زمینهسازی،
ظرفیّتسازی، هدایت و کمک دارد. کار اقتصادی و فعّالیّت اقتصادی دستِ مردم است،
مال مردم است؛ امّا دولت ـ بهعنوان یک مسئول عمومی ـ نظارت می کند، هدایت می کند،
کمک می کند. آن جایی که کسانی بخواهند سوءاستفاده کنند و دست به فساد اقتصادی
بزنند، جلوی آنها را می گیرد؛ آنجایی که کسانی احتیاج به کمک دارند، به آنها کمک می
کند. بنابراین آمادهسازی شرایط، وظیفه دولت است؛ تسهیل می کند.
چهارم، گفتیم این اقتصاد، اقتصاد دانشبنیان است یعنی از پیشرفت های
علمی استفاده می کند، به پیشرفت های علمی تکیه می کند، اقتصاد را بر محور علم قرار
می دهد؛ امّا معنای آن این نیست که این اقتصاد منحصر به دانشمندان است و فقط دانشمندان
می توانند نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؛ نخیر، تجربهها و مهارت ها ـ تجربههای
صاحبان صنعت، تجربهها و مهارت های کارگرانی که دارای تجربه و مهارتند ـ می تواند
اثر بگذارد و می تواند در این اقتصاد نقش ایفا کند. اینکه گفته می شود دانشمحور،
معنای آن این نیست که عناصر با تجربه صنعتگر یا کشاورز که در طول سال های متمادی
کارهای بزرگی را بر اساس تجربه انجام دادهاند، اینها نقش ایفا نکنند؛ نخیر، نقش
بسیار مهمّی هم به عهده اینها است.
۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف میشود؟
این اقتصاد، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخص های اقتصاد سرمایهداری
ـ ]مثل[
رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمی کند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی
اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخص های جهانی و در
اقتصاد سرمایهداری مشاهده می کنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی
هم بالا می رود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی می میرند! این را ما قبول
نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از
شاخص های مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخص های علمی
موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخص ها هم توجّه می شود، امّا بر
محور «عدالت» هم کار می شود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم
فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.
۶. با توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی،
مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است
شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک
مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان
برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی
پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم،
بارور خواهد بود و به مردم کمک می کند. این سؤال اوّل.
۷. آیا اقتصاد مقاومتی که شعار آن را می دهیم،
تحقّقپذیر است، ممکن است، یا نه، خیالات خام است؟
پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر ظرفیّت
ها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّت های فوقالعاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّت های
کشور را عرض می کنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیبوغریب لازم ندارد، جلوی
چشم همه است، همه می بینند.
۸. ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد
مقاومتی چه می باشد؟
یکی از ظرفیّت های مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی
در کشور ما، یکی از بزرگترین ظرفیّتهای کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی
سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل می دهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد
ده میلیون دانشآموخته دانشگاهها را داریم؛ ده میلیون از جوان های ما در طول این سال
ها از دانشگاه ها فارغالتّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم
که اینها در طول چند سال آینده فارغالتّحصیل می شوند؛ جوانان عزیز بدانند، این
چهار میلیونی که می گویم، ۲۵
برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو
برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغالتّحصیل داریم.
علاوه بر اینها، میلیون ها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همین هایی که در
دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در
دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن
مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و
این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستان
ها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را می دیدم؛ اخیراً هم بحمدالله
توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از
آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدان های جنگ،
در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای
صنعتی؛ این پل های عجیبوغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات
فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیله همین نیروهای مجرّب و ماهر بهوجود
آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛ تحصیلکرده نیستند، امّا
تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر
است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در
صنعت داریم.
یکی از ظرفیّت های مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همینجا
راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجه یک است؛ یعنی هیچ
کشوری در دنیا بهقدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همه
کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف می زنم،
کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان می دهد که از آن مقداری که سال گذشته در
آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیرههای گازی ما افزایش پیدا
کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیره منابع انرژی ــ که
همه دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و
گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوه بر این، معادن طلا و معادن
فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگ های
قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب می شوند ــ در
کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم
که اینها رفتوآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصت های بزرگ کشورها است؛ این
برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آب های محدود منتهی می شود.
در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰
میلیون جمعیّت زندگی می کنند که این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق
اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛
یک بازار ۷۵ میلیونی
که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری
است؛ نرمافزاری مثل این سیاست های اصل ۴۴،
سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای
گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی
برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّت های یک کشور است.
۹. آیا با وجود تحریمهای اقتصادی میتوان
از ظرفیتهای کشور استفاده کرد؟
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّت ها می توانستید
خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمی توانید از این ظرفیّت ها استفاده کنید؛
این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم
توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید
علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم
هستیم. در مورد دانش های پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا
به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو
پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّول های بنیادی پیشرفت کردیم، در
صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت
کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای
گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و
دست به دست هم بدهیم، می توانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد
که کِی این تحریم را برمی دارد، کِی فلان نقطه را موافقت می کند؛ به درک! نگاه کنیم
ببینیم خودمان چهکار می توانیم بکنیم.
۱۰. اگر تحقّق اقتصاد مقاومتی ممکن است،
الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقه
اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی
کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم
است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی
باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید
ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری،
یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفاده بهینه بشود؛ کارگر که کار می کند،
کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهرهوری
است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام می دهد،
محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری می کند، سعی کند
حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛
بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب می شود هزینه تولید برود بالا، بهرهوری
سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّت
های دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و می توانستند
این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند
سراغ تولید؛ گفتند می خواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است،
این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه
سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همه سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین
مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّهای
هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف
تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید می کنید بهجای جنس
تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را
وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن
کننده کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما
وقتی که جنس داخلی مصرف می کنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در
دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که می رفتند، [می پرسیدند]
داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس
بشود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت Khamenei.ir، تاریخ 6 فروردین 93، کد مطلب: 26023: www.farsi.khamenei.ir