شعار سال: گردونه تغییرات در مدیران شهری مشهد پس از استقرار شهردار جدید هنوز از حرکت نایستاده و حالا نوبت به مدیران مجموعههای خردتر رسیده است.
هفته گذشته، مدیران فرهنگی در شهرداری مشهد تصمیم گرفتند که مدیر سه فرهنگسرا را تغییر دهند؛ مجید عسکری مدیر فرهنگسرای شهر بهشت بود، حسن سلطانی که ابتدا مدیریت فرهنگسرای انقلاب را به عهده داشت و پسازآن به فرهنگسرای غدیر رفت. سجاد جلینی هم حدوداً دو سال مدیریت فرهنگسرای انتظار را به عهده داشت.
اینکه چرا مدیران فرهنگی در شهرداری، تغییرات را از این سه فرهنگسرا آغاز کردهاند، سؤال مهمی است چون با بررسی عملکرد آنها طی دو یا سه سال اخیر کارنامهای پروپیمان را روبه روی خود میبینیم. کارنامهای که ظرفیتهای زیرساختی و فرهنگی را در عرصههای مختلفی فعال کرده است.
با بررسی عملکرد این سه فرهنگسرا خط فکری و هدفگذاری واحدی را در هر سه آنها مشاهده میکنیم؛ فعالسازی ظرفیتهای بالقوه فرهنگی و اجتماعی مردم برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی بیشتر فعالسازی این ظرفیتها براساس هویت فرهنگی و تاریخی شهر مشهد برنامهریزیشده بود.
دمیدن روح اعتمادبهنفس در نوجوانان
حسن سلطانی که حدود یک سال و نیم مدیریت فرهنگسرای غدیر را به عهده داشته و پیش از آن مدیر فرهنگسرای انقلاب بوده است، هدفگذاری برنامههای خود را در این دو فرهنگسرا، تقویت حس اعتمادبهنفس در میان اقشار مختلف بیان میکند و میگوید: نخ تسبیح فعالیتهای ما در این دو فرهنگسرا تحقق شعار«ما میتوانیم» بود.
وی در تشریح برنامههایی که در این دو فرهنگسرا دنبال کرده است، میگوید: موضوعاتی مانند کار نوجوانان پسر و همچنین فعالکردن توانمندیهای دختران را پیگیری کردیم و نتیجه آن دو جشنواره «زنگ کار» و «آهوانه» بود.
سلطانی در توضیح جشنواره زنگ کار با اشاره به اینکه موضوع آن کار تابستانی دانشآموزان بود، میگوید: یکی از ضعفهای نوجوانان و جوانان موضوع بیکاری است. کارکردن بچهها در تابستان عملاً از زندگی خیلی از خانوادهها حذفشده بود. حتی کارکردن بهعنوان یک ارزش مطرح نیست و کار را صرفاً بهعنوان یک منبع درآمدزایی نگاه میکنند و خود کار کردن موضوعیت ندارد.
وی اینکه در این جشنواره تلاش کردیم نوجوانان از دوره مدرسه وارد فضای واقعی جامعه شوند، ادامه میدهد: نوجوانان با کارکردن در تابستان میتوانند هم اوقات فراغت خود را پرکنند، هم تجربه اجتماعی به دست آورند و هم مهارتهایی را بیاموزند و با فضای واقعی جامعه هم آشنا میشوند.
مدیر سابق فرهنگسرای غدیر به وظیفه خانوادهها در کار کردن نوجوانان اشاره میکند و میگوید: در این جشنواره به خانوادهها هم تأکید کردیم که فرزندشان را وارد اجتماع کنند. واکنش خانوادهها به جشنواره بسیار خوب بود. بعضی از خانوادهها به ما میگفتند که ما نمیتوانستیم به فامیل بگوییم فرزندمان سرکار میرود، این ضعف فرهنگی ما را میرساند.
وی بابیان اینکه بخشی از جشنواره به استادکاران میپرداخت، ادامه میدهد: سراغ استادکارها هم رفتیم و در مساجد شهر از آن ها که در تابستان شاگرد تربیتکرده بودند، تقدیر میکردیم.
به گفته سلطانی در جشنواره زنگ کار در مجموع سه سال فعالیت خود بیش از 20 هزار دانشآموز را وارد فضای کارکرده بود. برگزاری این جشنواره در قالبهای متنوعی مانند خاطرهنویسی، استندآپ کمدی، تقدیر دانشآموزان در مدارس سبب جذب بیشتر مخاطبان و اثرگذاری آن شده بود. سلطانی اثرگذاری این جشنواره را در بازخوردهایی که از خانوادهها و مسئولان مدارس و حتی استادکاران گرفته بود، نتیجه میگیرد.
آهوانه، بهانهای برای ارتقای مهارتهای فردی
فرهنگسرای غدیر برای ایجاد فرصت نمایش توانمندیهای دختران هم تمرکز کرده بود و جشنواره ساخت عروسک با نام «آهوانه» را اجرا کرد. در این جشنواره دختران مشهدی گردهم میآمدند و عروسک میساختند.
سلطانی هدف اصلی این جشنواره را ایجاد حس خودباوری میان دختران نوجوان و جوان عنوان میکند و میگوید: این هدف را در قالب تولید سوغات طراحی و به مخاطب عرضه کردیم.
وی به بازار پررونق سوغات مشهد اشاره میکند و ادامه میدهد: گردش مالی این بازار در سال به هزار میلیارد تومان میرسد و حدود 70درصد کالاهایی که بهعنوان سوغات خریدوفروش میشود، چینی است. ما از همین زمینه استفاده کردیم و به نوجوانان دختر گفتیم که آن ها هم میتوانند برای زائران سوغات درست کنند.
به گفته سلطانی جشنواره آهوانه در چهار مرحله توانست بیش از 100هزار نفر از دختران مشهدی را عروسک دوزی آموزش دهد و این دختران 100 هزار عروسک آهو را به 100 هزار زائر هدیه کردند.
وی بیان میکند که پس برگزاری مراحل مختلف این جشنواره بود که برخی از دختران نوجوان و جوان به دنبال تولید برخی اقلام جهیزیه رفتند. حتی بعضی از این نوجوانان آموختههای خود را به دوستانشان منتقل کردند و باهم گروهی تشکیل دادند و جاسوئیچی تولید کردند.
ایجاد حس مسئولیت در استقلال کشور
فعالیت دیگری که حسن سلطانی در فرهنگسرای انقلاب و پس از آن غدیر دنبال کرد، اهدای «نشان مردمی استقلال» بود. این جشنواره در سالهای 94 و 95 برگزار شد و طی آن 500 خانوادههای که عمده کالاهای مصرفی آنها کالاهای ایرانی بود شناسایی و تقدیر شدند.
در این جشنواره هم تولیدکنندگان موردتقدیر قرار میگرفتند و هم توزیعکنندگانی که کالاهای ایرانی را به مردم عرضه میکردند.
سلطانی میگوید: در نشان مردمی استقلال به مردم نشان دادیم که در هر جایگاهی میتوانند از استقلال کشور دفاع کنند. خریدوفروش کالای ایرانی و حمایت از تولیدکننده داخلی کمک به استقلال کشور است و ارزش بسیاری دارد.
وی ادامه میدهد: ما خانوادههایی را که کالای ایرانی مصرف میکنند، به مدرسه فرزندشان بردیم و از آنها تقدیر کردیم. هدف ما ایجاد فضایی برای ترغیب دیگر خانوادهها برای مصرف کالای ایرانی بود و هم اینکه همین خانواده در پیگیری هدف خود بسیار مصممتر میشد.
بخش دیگری از «نشان مردمی استقلال» مربوط به فعالیت های تولیدی در روستاها بود؛ یعنی از کسانی که توانسته بودند در روستای خود کارآفرین باشند، تقدر میکرد. سلطانی میگوید: ما در این جشنواره کسانی را شناسایی و معرفی کردیم که در روستای خود سوله بزرگی را به تولید کمباین اختصاص داده و برای جوانان روستا اشتغالزایی کرده بودند.
وی ادامه میدهد: یکی دیگر از کسانی که در این جشنواره مورد تقدیر قرار گرفت، یک روستایی بود که برای کار به حاشیه شهر آمده بود اما پس از مدتی به روستای خود بازگشته و با کارآفرینی توانسته بود شرایط بازگشت 17 خانواده از حاشیه شهر به روستا را فراهم کند.
سلطانی تأکید میکند که در همه این برنامهها، به دنبال شناسایی مسئلههای واقعی جامعه و رسیدن به راهکاری برای حل آن ها بوده است. او میگوید: تلاش کردیم از اقدامات فانتزی و مصنوعی فاصله بگیریم و مسائلی مانند فرهنگ کار و تولید ملی را حل کنیم.
آمار مشارکت اجتماعی 20 هزار دانشآموز پسر و 100هزار نوجوان و جوان دختر و همچنین 500 خانوادهای که کالای داخلی مصرف میکنند، آمار کمی نیست. مدیران فرهنگی جدید در شهرداری مشهد قصد دارند با این ظرفیتها چگونه برخورد کنند؟
داستان تنها به اینجا ختم نمیشود. وقتی به عملکرد فرهنگسرای شهر بهشت توجه می کنیم، توسعه زیرساختهای فرهنگی را میبینیم که تاکنون به آن غفلت شده بود.
قصه هویتشناسی مشهد
واقعه مسجد گوهرشاد در دوره رضاخانی ظرفیت کمنظیری برای معرفی فرهنگ و تاریخ ایرانزمین و از آن مهمتر هویتسازی برای مردم و شهروندان است. اما این ظرفیت تاکنون بهکلی نادیده گرفتهشده بود و بهجز چند کتاب لابهلای قفسههای کتابخانهها، حرف دیگری برای گفتن نداشت.
فرهنگسرای شهر بهشت در دو سال گذشته بر این موضوع تمرکز کرد و فعالیت خود را به اجرای طرح ملی گوهرشاد و تولید محصولات فرهنگی در این حوزه اختصاص داد. مأموریت این فرهنگسرا هویتشناسی مشهد و پرداختن به هویت تاریخی این شهر تعریفشده بود و از سال 94 محوریت فعالیت این فرهنگسرا بر طرح ملی گوهرشاد قرارگرفته است.
مجید عسکری، مدیر سابق این فرهنگسرا در دو سال گذشته میگوید: ما در بحث قیام مسجد گوهرشاد را در چند حوزه پیگیری کردیم. یکی تولید محصولات فرهنگی بود و دیگری برگزاری همایش ملی قیام مسجد گوهرشاد که با رویکرد علمی سعی داشت تا ابعاد مختلف این قیام را معرفی کند.
وی بابیان اینکه در تولید محصولات فرهنگی علاوه بر انتشار کتابهای علمی و ادبی با موضوع قیام گوهرشاد، 11 نقاشی فاخر با موضوع این قیام تولید شد، میگوید: 32 فریم تصویرسازی هم با موضوع قیام مردم در ماجرای کشف حجاب رضاخانی، حضور زنان در انقلاب اسلامی و پسازآن تولید کردیم که در قالب نمایشگاهی با محصولات دیگری مانند تقویم و پوستر به مردم عرضه میشد.
عسکری به اجرای تئاترهایی با موضوع قیام گوهرشاد هم اشاره میکند و میگوید: تئاترهای بلند و کوتاه در برنامههای مختلف اجرا شد که براساس برآوردهای ما حدود 300 هزار نفر به تماشای این نمایشها نشستند.
فرهنگسرای شهر بهشت همچنین بخشی از اقدامات خود را به جمعآوری خاطرات شفاهی اختصاص داده بود. عسکری میگوید: خاطرات حدود 200 نفر از افرادی که بهنوعی از آن دوران خاطراتی داشتند، گردآوری شد.
در شهرک مشهد دوستداشتنی فرهنگسرای شهر بهشت حضور فعالانهای داشت. المان مسجد گوهرشاد در میانه این نمایشگاه خودنمایی میکرد و در آن وقایع مربوط به این مسجد تاریخی مشهد به نمایش درآمده بود. در این نمایشگاه در کنار عکسها و تصاویری که قیام مردم را به نمایش میگذاشت، تئاتری هم در صحن آن برگزار میشد که از ابتدای به حکومت رسیدن رضاخان تا ماجرای قیام مردم در مسجد و همچنین کشف حجاب را به نمایش میگذاشت.
عسکری بابیان اینکه این بخش از شهرک مشهد دوستداشتنی، یکی از بخشهای پربازدید مردم بود، میگوید: درمجموع این فعالیتها به دنبال آشنا کردن مردم با این قیام بودیم تا ظرفیت های دیگری برای فعال کردن مشارکتهای مردمی در بحثهای هویتی فراهم شود.
وی همچنین به همایش ملی قیام گوهرشاد اشاره میکند و میگوید: از 40 دانشگاه کشور حدود 110 مقاله به این همایش ارسال شد. اساتید و مسئولان درباره قیام گوهرشاد اظهارنظر کردند و درنهایت یک ظرفیت علمی گرانبها با موضوع قیام گوهرشاد فراهم شد.
به گفته مدیر سابق فرهنگسرای شهر بهشت اکنون وقت میوه چیدن از این بسترها فراهمشده است. او میگوید: در سال 96 سیاست ما در موضوع قیام گوهرشاد تغییر کرد و بهجای اینکه خودمان به مجموعههای فرهنگی آموزش دهیم، مربیان حلقههای صالحیم را گردهم آوردیم و در یک همایش یکروزه اطلاعات لازم را درباره این قیام ارائه کردیم.
وی ادامه میدهد: در نهایت این مربیان با مجموعه محصولات فرهنگی ما به مساجد رفتند و واسطه ارتباطی ما با مردم محلهها و نقاط مختلف شهر شدند.
مشارکت سه هزار نوجوان و جوان مشهدی در «مسجدیها»
آنچه در فرهنگسرای انتظار طی دو سال فعالیت سیدسجاد جلینی افتاد، مبتنی بر همین ظرفیتسازی برای مشارکتهای مردمی بود.
مأموریتی که برای این فرهنگسرا تعریفشده بود، ایجاد ظرفیتهایی برای تولید محتوای مردمی بود. با همین هدف، فرهنگسرای انتظار جشنواره «مسجدیها» را در سه مرحله طراحی و اجرا کرد.
جشنواره مسجدیها کار خود را برای کسانی که در مساجد فعالیت میکردند آغاز کرد. این جشنواره فرصتی برای جذب نوجوانان و جوانان فراهم کرد و طی آن توانست در 350 مسجد، سه هزار نوجوان و جوان مشهدی را در قالبهایی مانند سرود، تئاتر و تولیدات رسانهای فعال کند یا فعالیتهای آن ها را ارتقا دهد.
در فاز اول این جشنواره، مساجدی که گروههای سرود و تئاتر داشتند یا فعالیتهای رسانهای انجام میدادند، شناسایی شدند و برای ارتقاء فعالیتهای آنها برنامهریزی شد. در کنار آن طی فراخوانهایی اهالی مساجدی هم که تمایل به تشکیل گروه سرود، یا تئاتر داشتند یا میخواستند در حوزه تولیدات رسانهای فعالیت کنند، به جشنواره پیوستند و از خدمات آموزشی جشنواره بهرهمند شدند.
فرهنگسرای انتظار توانست با رویکرد مسجدمحوری در محلات مختلف، هدف خود را در جذب نوجوانان و جوانان به مساجد شهر محقق کند و در سه مرحله برگزاری جشنواره مسجدیها، 194 گروه سرود و 64 گروه تئاتر مسجدی را فعال کند یا ارتقاء بخشد.
خروجی این جشنواره را میشد در حاشیه راهپیماییهای روز قدس، 22 بهمن و 13 آبان دو سال گذشته مشاهده کرد. نوجوانانی که در سکوهایی میایستادند و سرودهای انقلابی اجرا میکردند. حتی در روزهای میلاد امام رضا(ع) یا روزهای پایانی ماه صفر، این نوجوانان سرودخوان مشهدی در حرم مطهر یا ایستگاههای استقبال زائر حضور مییافتند و با اجرای سرودهایی با مضامین مذهبی، معنویت بیشتری را به زائران منتقل میکردند.
البته این جشنواره به همین اقدامات بسنده نکرد و در حوزه جمعآوری خاطرات شفاهی هم وارد شد. در این بخش خاطرات مردمی از وقایع دهه 50 و 60 جمعآوری شد. در فاز اول اجرای این طرح بیش از 600 نفر از اهالی مساجد مختلف مشهد که از دوران انقلاب یا دفاع مقدس خاطراتی داشتند، بیان کردند و طی آن بیش از هزار برگ خاطره ثبت و ضبط شد.
تمرکز جشنواره مسجدیها توجه دوباره مردم به مساجد بود و افزایش مشارکتهای اجتماعی با محوریت مسجد بود. این امر بیتردید یکی از اقدامات ضروری برای شهری با هویت مذهبی است؛ شهری که به اذعان کارشناسان اجتماعی نباید در آن درب مسجدی بسته بماند.
آنچه در این گزارش گرد آمد، تنها بخشی از ظرفیت های فرهنگی است که فقط توسط سه فرهنگسرا فعالشده است. ایجاد حس اعتمادبهنفس در جوانان، آشنایی مردم با هویت تاریخی شهر و همچنین محوریت قرار دادن مسجد برای مشارکتهای اجتماعی، میراثی است که از این سه فرهنگسرا برای مدیران فرهنگی شهر باقیمانده است؛ میراثی که اگر به آن بیتوجهی شود، کمرنگ میشود و برای دوباره به دست آوردن آن باید سالها تلاش کرد.
بااینکه این سه مدیر فرهنگی مشهد، با بهانه تغییر رویکرد مدیران فرهنگی شهر تغییر کردهاند و البته با توجه به تغییرات عمیقی که در مدیریت شهری مشهد ایجادشده، اجتنابناپذیر به نظر می رسید، اما حالا سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد برای این حجم از ظرفیت های فرهنگی که در شهر ایجادشده و آماده بهرهبرداری برای ارتقاء جایگاهی فرهنگی شهر است، چه برنامهای دارد؟ نگرانی اصلی اینجاست که این بهانه تغییر رویکرد درنهایت باعث کنار گذاشتن این ظرفیت های فعال شود یا بذر ناامیدی را در دل مردم بکارد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ 8 آذر 96، کد مطلب: 13960907001577: www.razavi.farsnews.com