پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۹۸۳۹۷
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۲
بررسی‌های برخی منابع در مورد شرایط معیشت خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد که متوسط مصرف سالانه بسیاری از مواد غذایی اصلی از جمله گوشت، ماهی، نان، برنج و شیر در یک دهه گذشته بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافته است.

شعار سال: گوشت پرندگان تنها قلم عمده‌ای است که مصرف آن به طور متوسط در میان خانوارهای ایرانی بالا رفته است، میزان مصرف متوسط تخم مرغ هم تغییر چندانی نکرده است.

مرغ و تخم مرغ از معدود مواد غذایی هستند که بین سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ افزایش قیمتشان نسبت به رشد درآمدها و سطح عمومی قیمت‌ها کمتر بوده است.

در این دوره نان به قیمت ثابت (یعنی با در نظر گرفتن تورم) ۱۶۰ درصد گران شده، قیمت متوسط قند و شکر ۴۵ درصد و قیمت شیر ۳۹ درصد بالا رفته و گوشت قرمز و ماهی هم ۱۳ درصد گرانتر شده‌اند.

مصرف برخی اقلام مانند گوشت قرمز و نان در تمام دو دهه اخیر در حال کاهش بوده است. اما مصرف برخی دیگر از مواد غذایی مانند شیر، ماهی و فرآورده‌های دریایی تا نیمه دهه ۱۳۸۰ در حال افزایش بود و پس از آن سقوط کرد.

مصرف ماهی و فرآورده‌های دریایی بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶ بیش از دو برابر شد. در همین دوره مصرف شیر هم ۷۰ درصد بالا رفت.

اما از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ مصرف ماهی ۴۰ درصد سقوط کرد و مصرف شیر هم ۳۰ درصد پایین آمد.

سقوط مصرف شیر در سال ۱۳۹۰ رخ داد، در این سال یارانه شیر قطع شد.

قطع یارانه شیر به کشمکش پردامنه‌ای تبدیل شده است. با آن که پس از قطع یارانه گفته شده این یارانه دوباره برقرار می‌شود، گزارش‌های مختلف حاکی از عدم پرداخت آن است. برخی مقام‌ها از تعطیلی نیمی از واحدهای لبنی به دنبال قطع یارانه شیر و کاهش مصرف آن گفته‌اند.

برخی نیز درباره تاثیرات منفی آن بر سلامتی شهروندان، به خصوص کودکان در مناطق محروم، هشدار می‌دهند.

افت مصرف شیر چنان شدید بوده که ظرف شش سال مصرف متوسط شیر برای هر خانوار ایرانی تقریبا نصف شد.

هر خانوار در سال ۱۳۸۹ هفته‌ای ۴.۵ لیتر شیر مصرف می‌کرد، اما با قطع یارانه، این میزان در سال ۱۳۹۰ تا هفته‌ای تقریبا ۳ لیتر پایین آمد و با ادامه روند نزولی، مصرف متوسط شیر در سال ۱۳۹۵ به هفته‌ای ۲.۳ لیتر کاهش یافت.

یک نکته جالب در سال ۱۳۹۰ این است که همزمان با قطع یارانه شیر و کاهش شدید مصرف آن، مصرف ماست اندکی افزایش یافت.

این افزایش ممکن است به کسانی مربوط شود که با شیر یارانه‌ای ماست خانگی درست می‌کردند و پس از گران شدن آن، خرید ماست را جانشین درست کردن ماست خانگی کردند.

با ۲۳۰۰ تومان در روز چه طور سیر می‌شوید؟

با کوچک شدن سفره‌ها، هزینه خوراک و آشامیدنی به طور متوسط بخش کوچکتری از بودجه خانوار را تشکیل می‌دهد.

کم شدن متوسط مصرف مواد غذایی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

بعد خانوار، یعنی متوسط تعداد افراد در یک خانوار ایرانی، در دو دهه اخیر روندی نزولی داشته است و به اصطلاح تعداد "نان‌خورها” سر سفره کمتر شده است.

اما میزان کوچک شدن سفره شدیدتر از کوچک شدن بُعد خانوار بوده است، یعنی علاوه بر مصرف کلی خانوار، مصرف سرانه مواد غذایی برای هر نفر هم پایین آمده است.

از آغاز دهه ۱۳۷۰ به مرور میزان توزیع کالاهای کوپنی کم شد، قیمت آنها بالا رفت و در نهایت توزیع کالای کوپنی در سال ۱۳۹۰ پس از سه دهه به کلی متوقف شد.

همچنین با کم شدن بودجه کلی خانوار و فشار هزینه مسکن، به نظر می‌رسد که برخی ناچار شده‌اند از خرج خوراک بزنند.

بزرگترین کاهش هزینه در استان فارس رخ داده است که بین سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۹۵ در آن بودجه خوراکی و آشامیدنی خانوار به قیمت ثابت ۴۳ درصد پایین آمده است.

خراسان جنوبی و سمنان تنها استان‌هایی هستند که مبلغ هزینه خوراک و آشامیدنی مصرفی خانوار در آن ها به قیمت ثابت به طور محسوسی بالا رفته است.

هزینه خوراک در استان‌های تهران و فارس کمترین سهم از کل بودجه خانوار را نسبت به استان‌های دیگر دارد (۱۷ درصد و ۲۰ درصد در سال ۱۳۹۵).

بالاترین سهم هزینه خوراک در استان‌های سیستان و بلوچستان و لرستان دیده می‌شود (۳۶ درصد و ۳۲ درصد در سال ۱۳۹۵).

سهم هزینه خوراک از کل بودجه خانوار یکی از شاخص‌های سنجش رفاه خانوار است.

البته این شاخص به تنهایی نمی‌تواند معیار باشد و باید تغییر آن را در کنار دیگر شاخص‌ها در نظر گرفت، اما عموما فرض بر این است که سهم پایین‌تر هزینه خوراک در بودجه خانوار به منزله رفاه بیشتر است، چرا که سهم پایین‌تر می‌تواند حاکی از آن باشد که خانوار پس از رفع نیازهای غذایی بخش بزرگتری از بودجه‌اش را صرف کالاها و خدمات دیگر می‌کند.

به این ترتیب جای تعجبی ندارد که برای بالاترین دهک خانوارهای ایرانی (یعنی ده درصد پولدارترین‌ها و پرخرج‌ترین خانوارها) سهم هزینه خوراک در بودجه خانوار کمتر از دهک‌های دیگر است.

در شرایطی که دهک‌های دیگر بین ۲۳ تا ۲۸ درصد کل بودجه‌شان را خرج خورد و خوراک می‌کنند، هزینه غذا برای دهک بالایی تنها ۱۶ درصد از کل بودجه است.

البته این سهم پایینتر از کل بودجه به این معنی نیست که دهک بالایی کمتر از بقیه خرج غذا می‌کنند، برعکس، آنها بیشتر از بقیه به خودشان می‌رسند، اما به دلیل آنکه کل هزینه‌هایشان به طور چشمگیری بزرگتر از بقیه خانوارهاست، طبیعتا سهم خوراک در هزینه‌هایشان پایین می‌آید.

مبلغی که هر فرد دهک بالایی به طور متوسط خرج خوراک می‌کند بیش از هفت برابر هزینه متوسط خوراک برای یک فرد در پایین‌ترین دهک است.

در حالی که در سال ۱۳۹۵ هزینه متوسط خوراک برای هر فرد در بالاترین دهک بیش از ۱۶ هزار تومان بوده است، هر فرد در پایین‌ترین دهک روزانه تنها ۲۳۰۰ تومان خرج غذا کرده است.

اما یک نفر چه طور می‌تواند با ۲۳۰۰ تومان در روز خود را سیر کند؟

سال گذشته با این مبلغ می‌شد برای تمام سه وعده در روز یک نان بربری، ۲۰ گرم پنیر، دو فنجان چای، سه حبه قند، دو تخم مرغ و یک دانه سیب زمینی خرید.

اگر شخصی در پایین‌ترین دهک می‌خواست در سال گذشته تمام بودجه روزانه‌اش برای هر سه وعده را خرج گوشت قرمز کند می‌توانست ۶۷ گرم گوشت گوسفندی با استخوان بخرد.


سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت تی نیوز، تاریخ انتشار 22 آذر 96، کد مطلب: -، www.tnews.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین