شعار سال: امین شیرکانی، مدیرعامل بیمه سینا یکی از مدیران جوان صنعت بیمه کشور است که از اداره کل امور مجامع و معاملات سهام بنیاد مستضعفان به بیمه سینا آمد. از آنجا که بیمه صنعتی است که نمیتواند از عملیات بیمهگری کسب سود کند و عایدی بیمهها به نحوه سرمایهگذاریهایشان بستگی دارد، بنابراین در آن زمان برای پست مدیرعامل بیمه سینا، وی بهترین گزینه بود. شیرکانی اعتقاد دارد زندگی به سرعت در حال تغییر است و بیمهگرهم باید پابهپای زمانه حرکت کند. او طرح فروش بیمهنامه از طریق اپلیکیشن موبایل را برای نخستینبار در صنعت بیمه کشور در بیمه سینا استارت زد. وی در اینباره میگوید: روزگاری بانکها مملو از مشتری بود، اما امروز شعب آنها خالی است! آیا مشتریان خود را از دست دادهاند؟ خیر، تعداد مشتریان آنها زیاد هم شده است اما در حالحاضر بیشتر خدمات بانکی از طریق رایانه و گوشی موبایل هوشمند ارائه میشود. خدمات بانکی امروز در دسترس مردم است. خدمات بیمه هم باید در دسترس مردم و حتی در دستان مردم باشد. بیمهها هم میتوانند با ابزارهای جدیدی که عرضه شده، خدمات بیمه را در دسترس افراد قرار دهند. باید مردم بتوانند از طریق موبایل خود بیمه بخرند. ما در بیمه سینا پیشتاز این کار هستیم و اولین شرکتی بودیم که با آسان پرداخت روی اپلیکیشن آپ بیمه فروختیم. در حالحاضر بیمههای شخص ثالث، آتشسوزی و زلزله و خطرات اصلی، حوادث سفر و بیمهنامه مسافرتی خارج از کشور را از طریق اپلیکیشن به مشتریان خود ارائه میدهیم. مدیرعامل بیمه سینا همچنین تغییر در رویکرد و هویت بصری شرکتها را متناسب با تغییر ماموریتها و ذائقه مشتریانشان ضروری میداند و به همین دلیل در تابستان امسال طی مراسمی برند بیمه سینا را بازطراحی کرد. در ادامه مشروح گفتوگوی دنیای اقتصاد با مدیرعامل بیمه سینا میآید:
مخرج مشترک معانی مختلف ریسک، نبود اطمینان است. یعنی وقتی میگویید چیزی ریسک دارد یعنی نبود اطمینانی در این موضوع وجود دارد و بشر همواره به دنبالپوششدادن این نبود اطمینان است. زمانی قلعه میسازد، زمانی بیمهنامه میخرد، در بازارسرمایه، سبدسهامخود را متنوع میچیند تا نبود اطمینان را کاهش دهد یا از بین ببرد. درصنعتبیمه که با موضوع خطر قرین است، افراد مخاطرات را باپولمعاوضه میکنند.
بیمه سینا هم با ریسکهایی روبروست، ریسک پرتفوی، ریسک سرمایهگذاری، ریسک بازار و ریسک نقدینگی. در واقع، تمامی بیمهگران با این ریسکها روبرو هستند. بیمه سینا از طریق کمیته مدیران فنی و فروش که معمولا هفتهای یکبار تشکیل جلسه میدهند، سعی میکند که در آن ریسکها را بررسی کند. البته، بیشتر کار این کمیته مربوط به ارزیابی ریسکهای جدیدی است که باید برای آنها بیمهنامه جدید صادر شود. خروجی این بررسیها یا صدور بیمهنامه با نرخ فنی است یا رد کردن آن.
به نظارت بیمه مرکزی نمیتوان گفت سختگیری. شرکتهای بیمه باید با رعایت آییننامههای بیمه مرکزی مانند آییننامه ۶۰ و ۹۰ مراقب منابع سرمایهگذاری خود باشند تا توان ایفای تعهدات خود در سالهای آتی را داشته باشند. بیمه سینا طبق مصوبات شورای عالی بیمه ذخایر را خود را محاسبه میکند، طبق اصول فنی و آکچوئری ریسکها را ارزیابی و نرخ و شرایط بیمهنامهها را تعیین میکند تا ریسک شرکت را برای بیمهگذارانی که بیمه سینا را به عنوان بیمهگر خود انتخاب میکنند، به حداقل کاهش دهد. در حالحاضر توانستهایم با مدیریت درست پرتفوی و افزایشسرمایهوضعیت توانگری بهتری نسبت به گذشته داشته باشیم.
توجه داشته باشید که با وجودمشکلات اقتصادیو چالشهای زندگی امروز خرید بیمه کار سختی است. بدون تعارف «بیمه کالای لوکسی است». بیمه در مقابل بسیاری ازکالاهای اساسیمصرفی زندگی لوکس است و در اولویت خرید نیست. بیمه مانند نان نیست. حتی بیمه آتشسوزی وزلزلهباوجود اتفاقاتی که رخ میدهد باز در سبد کالای خانوار ما جایی ندارد. البته، کماطلاعی مردم از خدمات بیمه یکی دیگر از دلایل بیمیلی مردم به خرید بیمه است. بسیاری از افراد هستند که فقط باید آگاه شوند و برایشان از خدمات بیمه گفت. برای مثال، در مواقع بروز بلایای طبیعی شاید بهترین فرصت باشد که به مردم از مزایای بیمهنامه آتشسوزی و رشتههای تابعه آن گفته شود.
بسیاری از افراد نمیدانند چه نیازهای بیمهای دارند که میتوانند با حق بیمههای نازل این خطرات را تحت پوشش بیمه درآورند و جبران زیانهای ناشی از بسیاری از خطرات را برعهده شرکتهای بیمه بگذارند. به عنوان مثال، هر چند بیمههای اجتماعی نقش پررنگی در دورانبازنشستگیدارند، اما عایدی بازنشستگان از بیمههای پایه کم است و حتی در شرایط امروز پاسخگوی نیازهای یک زندگی معمولی نیست. در حالی که میشود با خرید بیمهنامه عمر این مشکل را حل کرد و در دوران پیری زندگی راحتتری داشت. اما تعداد کمی از افراد از مزایای انواع بیمههای عمر اطلاع دارند.
بحث بیمههای عمر و کسری صندوقهای بازنشستگی در پرداختها مسئله جدیای است که باید برای آن فکری کرد. صندوقهای بازنشستگی کار سختی در آینده پیشرو دارند و بیمه تجاری میتوانند با افزایش فروش بیمه عمر جایگزین مناسبی باشد. بیمههای عمر کمکم میتوانند جای خود را در کشور باز کرده و مانند بیمه مکملدرمانکه متقاضی زیادی دارد، خریدار داشته باشند.
صنعت بیمه سالهاست انواع بیمههای عمر و سرمایهگذاری را طراحی و به بازار عرضه کرده است. امروز بحث آکچوئری و بهرهمندی از علوم بیمه و آمار در شرکتها رعایت میشود. البته، برخی از شرکتهای بیمه اول راه هستند و باید از تجربیات سایر شرکتهای بیمه و سایر بخشهای بازار مالی مانند بانکها و صندوقهای بازنشستگی درس عبرت بگیرند. صنعت بیمه نباید خطا کند. بیمه فرصت خطا ندارد. امروز تکلیف بیمه مرکزی برای تفکیک حسابهای بیمه عمر از غیرعمر گام خوبی است و بدون تردید رعایت آن در شرکتها موجب میشود که بیمهگر با استفاده از منابع و ذخایر عمر خسارات سایر رشتهها را نپردازد. بیمهگر امروز باید با تجربهاندوزی از وضعیت بانک و صندوقهای بازنشستگی بهترین طرحهای عمر و مکمل بازنشستگی را طراحی و به بازار عرضه کند و با برنامهریزی درست و رعایت آییننامههای سرمایهگذاری بیمه مرکزی حافظ ذخایر بیمههای عمر باشد. برای مثال، متنوعنکردن سرمایهگذاریها و رفتن فقط در یک حوزه به نظر من کار اشتباهی است. این آییننامه ۶۰ با اینکه نیاز به اصلاح دارد، میتواند کمک کند که داراییهایمان را متنوع کنیم. بازدهی متنوع میگیریم تا در نوساناتی که در بازار رخ میدهد زیاد دچار نوسان نشویم. از افراد بسیار حرفهای در موضوع سرمایهگذاری و مدیریت منابع استفاده کنیم.
توجه داشته باشید این گفته که بانک و بیمه رقیب هم هستند، حرف اشتباهی است. چون اصلا اینطور نیست و نوع قراردادشان کاملا با هم متفاوت است. بانکها امروزه سپردههای کوتاهمدت قبول میکنند، اما قرارداد بیمههای عمر یک قرارداد بلندمدت است و پوششهای گوناگونی در قرارداد هست و بیمهنامه دارای دو بعد به شرط حیات و به شرطفوتاست که هرکدام یکسری تعهدات گوناگون برعهده بیمهگر میگذارد. در بانک هر لحظه میتوانید پول خود را بیرون آورید اما در بیمه به این سادگیها نیست. دقت کنید «کسی برای پسانداز کردن بیمه عمر نمیخرد». بیمه عمر برای تامین آتیه است. از نظر من این دو مورد با اینکه شباهتهایی دارند، در نهایت متفاوتند و رقیب صددرصدی نیستند. یعنی امروز اگر سود بانک ۳۰ درصد شود اینطور نیست که کسی نیاز نباشد بیمه عمر بخرد و اگر سود بانکی ۵ درصد شود همه سرمایه بانکی به سمت خرید بیمه عمر سرازیر میشود. یعنی ایندو رابطه یکبهیک با هم ندارند. اما بالاخره بخشی از منابع ما در اختیار بانکهاست، بنابراین با کمشدن سود بانکی، سود ما هم از این منابع کم میشود. با این اتفاق از طرف دیگر قیمت در بازار سهام بالا میرود و عدم نفع جبران میشود.
ابزارهایی نوین به بازار سهام آمده است. درجه نقدشوندگی آنها هم در بازار اوراق، بد نیست و بازدهی بیشتری نسبت به بانک دارند، چون بعضی از این اوراق رادولتتضمین کرده است. البته، بیمهگر همیشه نیاز به مقداری پول نقد برای انجام امور خود دارد که در آییننامه دیده شده است.
اگر قرار است در صنعت بیمه جهانی فکر و عمل کنیم، گرفتن رتبه اعتباری از شرکتهای معتبر دنیا کار خوبی است. اگر بخواهیم با واگذاری بخشی از سهام شرکتهای بیمه آنها را در پذیرش ریسکها شریک کنیم باید با ادبیات خود با آنها صحبت کنیم. اینادبیاتجز با گرفتن رتبه اعتباری، تنظیم صورتهای مالی بر اساس IFRS و داشتن زبان مشترک امکانپذیر نیست. و به نظر من گرفتن این رتبههای اعتباری از موسسات معتبر در دنیا کار سنجیده و درستی است. ما خودمان را آماده کردیم که بتوانیم IFRS را اجرا کنیم. همانطور که گفتم گریزی از این موضوع وجود ندارد. ما باید صورتهای مالی داشته باشیم که قابلیت مطالعهشدن درجهانرا داشته باشد. اگر اینطور نباشد، مردم و شرکتهای بینالمللی با ما کار نمیکنند و ما نهتنها میخواهیم، بلکه مجبوریم این کار را انجام دهیم.
در بحثIFRS تقریباً همان مشکلاتی که بانکها داشتند، بیمهها هم با آنها مواجه هستند. یکی از موضوعات مهم بحث مطالبات است. به خصوص مطالباتی که سررسید شدهاند. مشکل بعدی ممکن است ذخایری که صنعت بیمه میخواهد بگیرد با IFRS مغایر باشد. در بعضی جاها ممکن است مازاد ذخیره داشته باشیم و در بعضی جاها کمبود ذخیره. اگر به صورت آرام، یک برنامه ۴ و ۵ ساله بگذاریم که به برنامه واستانداردجهانی برسیم، به نظرم کار درستی است. در واقع با اجرای ضربتی و یکباره آن مخالف هستم.
این هم جزء الزامات جهانیشدن است. در مقوله حاکمیت شرکتی موضوعاتی وجود دارد که میگوید شما باید کمیته ریسک و جبران خدمات، داشته باشید که من با این قسمتها موافقم. از خود پرسیدید که چرا بیمه مرکزی موضوع حاکمیت شرکتی را مطرح میکند؟ چون پولی که دست بیمههاست، متعلق به خودشان نیست، مردم در این شرکتها پول گذاشتهاند. باید قوانینی وضع شود که منافع آحادجامعهدر آن حفظ شود. بنابراین، بیمه مرکزی قوانینی وضع میکند که مطمئن شود حقوقی از مشتریان ضایع نمیشود. این نوع قوانین مختص ایران نیست، در همه جای دنیا برای حفظ سهم اقلیت و مشتریان اینگونه قوانین را وضع میکنند.
جناب دکتر عبدالناصر همتی (رییس کل بیمه مرکزی) در مصاحبهای گفتند: حدود ۸۵ درصد منازل مسکونی ایران فاقد بیمهنامههای آتشسوزی و زلزله هستند. در جای دیگری هم اعلام کردند که دوسوم ظرفیت کشور فاقد هرگونه بیمهای است. این آمار به چه مفهوم است؟ یعنی با وجود حوادث تلخی مانند زلزله و آتشسوزی، مردم ما بیمه نمیخرند. آیا بهتر نیست به جای صرف وقت وبودجهبرای طراحی بیمهنامههای جدید به دنبال مسیرهای بهتر برای عرضه بیمهنامههای موجود باشیم؟
من فکر میکنم ما بیش از آنکه به محصولات نو نیاز داشته باشیم به ابزارهای نو در فروش نیاز داریم. کسی که با وجود حوادث گوناگون برای منزل و محل کارش بیمهنامه آتشسوزی نمیخرد، آنوقت بهدنبال بیمهنامههای نوین میآید؟ بزرگترین دارایی هر فرد منزل و محل زندگی اوست که مردم ما اصلا به این سرمایه بزرگ توجه ندارند و با قیمتهای نازل و ارزان حتی یک بیمهنامه نمیخرند! حالا چطور انتظار دارید که بهدنبال بیمهنامههای نوین باشند.
در بدو ورودم به بیمه سینا به دنبال عرضه آسان بیمه به مردم بودم. باید بیمه را در دسترس افراد قراردهیم، نباید کسی که میخواهد بیمه بخرد مجبور باشد محل زندگی و کار خود را ترک کند، در اینپایتختپرترافیک به دنبال جای پارک باشد، مرخصی بگیرد تا عاقبت به شرکت بیمهای مراجعه کرده و بیمهنامه بخرد. همه این هزینهها معمولا از هزینه خرید یک بیمهنامه آتشسوزی بیشتر است. پس باید بیمه را در دسترس مردم قرار دهیم، همانطور که بانکها انجام دادهاند. ما در بیمه سینا پیشتاز این کار هستیم و اولین شرکتی بودیم که با شرکت آسان پرداخت روی اپلیکیشن آپ بیمه فروختیم. در حالحاضر بیمههای شخص ثالث، آتشسوزی و زلزله و خطرات اصلی، حوادث سفر و بیمهنامه مسافرتی خارج از کشور را از طریق اپلیکیشن به مشتریان خود ارائه میدهیم.
تغییر در راه هست و هر روز زندگی مدرنتر میشود. تا دیروز بسیاری از افراد برای سفرهای شهری از آژانسها استفاده میکردند، اما امروز متفاوت شده است. من در موضوع بازاریابی بیمهها را به دو نوع خریدنی و فروختنی تقسیم میکنم.بیمه شخص ثالثیک بیمه اجباری خریدنی است، یعنی مشتری به دنبال شماست، اما بیمه عمر یک بیمهنامه فروختنی است. به نظر من مسیر توسعه نمایندگان در فروش بیمههای عمر است و آنها باید خود را چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ بازاریابی برای فروش این نوع بیمههای فروختنی آماده کنند.
در شش ماهه اول بیست درصد افزایش فروش داشتیم و ۲ تا ۳ درصدی نیز نسبت خسارتمان کاهش پیدا کرده است. در شش ماه اول به اندازه کل سال ۹۵ سود ایجاد کردیم. امیدواریم که بودجه شرکت را محقق سازیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری دنیای اقتصاد ، تاریخ انتشار 25آذر 96، کدمطلب:۳۳۲۷۲۱۵، www.donya-e-eqtesad.com