شعار سال: حسین کریم خان زند از سال ۹۴ تا کنون مدیر عامل بیمه نوین است . در صنعت بیمه کشور کریم خان زند تنها مدیری است که تجربه فروش بیمه در قالب شرکت نمایندگی، مدیریت بیمههای اشخاص، عضویت در کمیته فنی، مدیریت بازاریابی و ریاست شعبه را درکارنامه خود دارد. ضمن آنکه رشته تحصیلی او بیمه است. همچنین تاسیس شرکت بیمه پارسیان جزو فعالیتهای بیمه ای اوست که بعد از تاسیس این شرکت ۹ سال مدیریت آن را برعهده داشت. کریم خان زند در پاسخ به پرسش شناسایی ریسکهای نوظهور یادآورشد: ریسکی بسیار پرمخاطره که حیات حرفه ای در این صنعت را تحت تأثیر قرار داده ،غلبه تفکر پرتفوی محوری است که شرکتها را به سمت رفتاری سوداگرانه سوق داده است. درحالی که بیمه نوین خلاف جهت این تفکر با ارائه بهترین سرویسها با قیمت فنی به دنبال مشتری مداری است. اجرای طرح «اتوپلاس» در این شرکت این گفته را اثبات میکند...مشروح گفتوگوی دنیای اقتصاد با مدیرعامل بیمه نوین در ادامه میآید:
مدیر یک شرکت بیمه باید نگاه جامعی نسبت به ریسکهای بالقوه و در معرض سازمان خود براساس شناخت کافی از محدوده عوامل ریسک زا داشته باشد. داشتن دانش فنی، تجربه کافی و قدرت تحلیل مناسب از نقاط آسیب زا و ارائه موثرترین راهکارها براساس توانمندیهای مختلف اهمیت دارد. آنچه امروز به کارگیری روشهای نوین مدیریت ریسک را ضروری میکند پیچیده تر شدن مناسبات درکسب و کاراز جمله چالشهای عوامل بیرونی و محدودیتهای منابع است. در نتیجه مدیران باید بیش از گذشته برای توانمندسازی و به کارگیری روشهای سیستماتیک و جامع برای پیاده سازی مدیریت مؤثر ریسک برنامه ریزی دقیق و منسجم داشته باشند تا به خلق ارزش برای تمام ذینفعان یک مجموعه منجر شود. ما هم در بیمه نوین تلاش داریم تا با روشهای علمی در تصمیم گیری و بهره مندی از نگرش سیستماتیک در به کارگیری اطلاعات به ارزشیابی و سنجش بهینه ریسک در شرکت دست یابیم.
صنعت بیمه جزو کسب و کارهایی است که با ریسکهای مازاد مواجه بوده است. البته نباید فراموش کرد شناخت منشا بسیاری از این ریسکها در نحوه عملکرد و اقدام صنعت نسبت به آن اهمیت دارد. تروریسم، مهاجرت، آلودگیهای زیست محیطی و تغییرات جوی، حملات سایبری و ... تبدیل به ریسکهای جدی در عرصه جهانیصنعتبیمه شده اند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم صنایع و کسب و کارها را در معرض تهدید قرار دادهاند. به عنوان مثال صنایع بالادستینفتبا پیچیدگیهای فنی و مهندسی و چالشهایزیست محیطیو البته حجم بسیار بالایی درسرمایهگذاری نیازمند تعامل بسیار نزدیکی در حوزه همکاریهای مشترک با صنعت بیمه هستند.سرمایه گذاریسنگین و تکنولوژی پیشرفته در این صنعت باعث انباشت سرمایه پرتفویی قابل توجه در کنار ریسک قابل تأملی شده است. با این حال این صنعت برای شرکتهای بیمه درجهانبسیار جذاب و پرکشش است، زیرا بلوغ در صنعت بیمه باعث میشود با تعامل و البته برخورداری از تکنیکهای مدیریت ریسک، ارزیابی و کنترل دقیق، ریسکهای این صنعت را کاهش دهند و از این شراکت منتفع شوند.
اما تحریمها به عنوان مثال چالش و تهدید نوظهوری برای صنعت بیمه شدند که هوشمندی و کارآمدی شرکتهای بیمه میتوانست در عبور کم هزینه تر از آن موثر باشد. حوزه تکنولوژی و فناوری هم با توجه به اینکه یکی از ریسکهای جدی این صنعت است، میتواند در مواجهه صحیح و تلاش برای خلق فرصت تبدیل به یک فرصت شود. در حال حاضر در این حوزه مسئله صنعت بیمه چالش بهره مندی از ظرفیتهای بخشفناوریو اطلاعات است. به طور کلی چگونگی مواجهه با ریسک و اتخاذ استراتژی در قبال آن بسیار با اهمیت است.
اما بد نیست به یکی از ریسکهایی که منشا آن درون صنعت است اشارهای داشته باشم. ریسکی بسیار پرمخاطره که حیات حرفهای در این صنعت را تحت تاثیر قرار داده است. غلبه تفکر پرتفوی محوری که شرکتها را به سمت رفتاری سوداگرانه سوق داده است. این دقیقا ریسکی است که خود صنعت متوجه خود میکند. چنانچه این ریسک آسیبشناسی نشود تبدیل به بحرانی میشود که پیامدهای منفی آن میتواند بر کل پیکره صنعت آسیب بزند. ادامه چنین روندی ما را از دستیابی به جایگاه بینالمللی در صنعت بیمه دور میکند، بنابراین تغییر در رویکردهای پرمخاطره اجتناب ناپذیر است.
اینکه در کشور چه جایگاه و نقشی برای بیمه در توسعه اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شده است، مهم است. ارتباط بینرشدبیمه با توسعه فرهنگ آن مسالهای ریشهدار است. باید به این شناخت رسید که اصلاح فرهنگ در هر زمینهای نیازمند عزم عمومی در همه سطوح و یک فرآیند با پروسه زمان بَر متأثر از شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... است. امروز صنعت بیمه نیازمند تک صدایی نیست اما یک صدایی مؤثر و راهگشاست، چرا که یک شرکت بیمه اصولا میتواند در دایره نفوذ خود و ذی نفعانش مؤثر واقع شود، در صورتی که بحث درونیسازی فرهنگی خارج از محیط شرکتهای بیمه و دایره نفوذ بسیار وسیع تری شکل میگیرد.
من معتقدم نگاه آرمانی به مقولهفرهنگ سازیخود یکی از آسیبهای جدی در این صنعت است. توسعه فرهنگ نیازمند بستر است. به عنوان مثال آموزش حلقه اصلی گم شده در این صنعت است. هنوز بسیاری از بیمه گذاران درک صحیح و مبتنی بر واقعیتی از قرارداد و بیمه نامه خود ندارند. این ضعف بسیار جدی و آسیب زاست. بیمه باید به سمت تطبیق فرهنگی با جامعه خود برود و ترکیبهای ناسازگار را از درون خود حذف و یا اصلاح کند. تا زمانی که این فواصل ذهنی بر طرف نشود همچنانجامعهبه بیمه به عنوان یک کالای غیرضروری و خدمتی ضمنی و در حاشیه نگاه میکند. طبق برآوردهای اولیه همینزلزلهاخیر در غرب کشور بیش از ۲۶۰۰ میلیارد تومان خسارت تنها به واحدهای مسکونی، اداری و تاسیسات زیربنایی استان کرمانشاه وارد کرده است در کنار آن بخشهای مختلف، صنعت،کشاورزیو تولیدی دچار بحرانهای مدت دار در این منطقه خواهند شد. تا امروز سهم شرکتهای بیمه از این خسارت ۹۰ میلیارد ریال است. این یعنی فاصله فرهنگی،اجتماعی و اقتصادییک جامعه با بیمه.
فکر میکنم صنعت بیمه باید با نقاط ضعف و چالشهای خود در مواجهه با جامعه رو به رو شود. باید تصمیم بگیرد که از زاویه نگاه جامعه به خود و عملکرد خود بنگرد و در سوی دیگر هسته تصمیم گیرنده و نهادهای مرجع نیز باید تلاش کنند کمی به دغدغههای اهالی صنعت توجه و آنها را در تصمیم سازی خود دخیل کنند.
اشاره کردم که توسعه باید در راستای شرایطاجتماعی و فرهنگیو البته اقتصادی جامعه رقم بخورد. برنامههای دستوری بدون راهکارهای عملیاتی و فراهم کردن ساز و کارهای لازم راهگشا نخواهد بود. دستیابی به ضریب نفوذ ۷ درصدی (در حالی که الان این ضریب ۲ درصد است) کمیدور ازذهنو غیرعملی است زمانی که همچنان استانداردها و فرآیندهای ارزیابی ریسک در این رشته بهینه نشده اند و یا قانونی مدون برای آن تصویب نشده است. البته نباید آهنگ روند رشد ضریب نفوذ این رشته را در سالهای اخیر نادیده بگیریم. با توجه به اینکه مدیریت ریسـک در این بخش در حوزه سرمایهگذاری مهم و حیاتی است، بی شک سودآوری بلند مدت و اهمیت بیمههای عمر و سرمایه گذاری در حوزه رفاهی جنبه سوددهی آن را مورد تأکید قرار میدهد که در عین فرصت زایی برای صنعت بیمه ممکن است تبدیل به یک چالش جدی در شرکتهای بیمه شود که پرداخت سود بیشتر را تبدیل به یک اصلرقابتخود کنند در حالی که هرگز نباید به این محصول، مقطعی و کوتاه مدت نگاه کرد، زیرا بیمه عمر یک محصول با بازه زمانی طولانی است. باید دقت کرد که این سودها از محل سرمایهگذاری از منایع بیمههای عمر باشد تا عیارسنجی سوددهی در محدوده زمانی بلند مدت قابل تشخیص باشد. پس شرکتها در حوزه سرمایهگذاری به خصوص در بخشیهایی مانند بیمههای عمر نمیتوانند اشتباه کنند. ریسکها باید کاملا محاسبه شده باشد، چرا که انحراف بیشتر از حتی دو درصد در این رشته عواقب خوبی را نه برای شرکتهای بیمه و نه بیمهگذاران در پی نخواهد داشت.
بازدهی سرمایه گذاری در شرکتهای بیمه به افزایش توان پرداخت خسارت و ایفای تعهدات شرکتهای بیمه منتهی میشود. به همین منظور رابطه صحیح و کارای این صنعت با بازار سرمایه بسیار اهمیت دارد. در بیشتر دنیا نبض بازار سرمایه در گرو فعالیتهای مالی و سرمایه گذاری شرکتهای بیمه است و این حاکی از اهمیت اتخاذ استراتژیهای سرمایهگذاری در این صنعت است. همچنین با توجه به نقش حمایتی بیمه از دیگر صنایع، اهمیت سرمایهگذاری در این صنعت دوچندان است چرا که ریسک بخش عظیمیاز سرمایه در کشورهای توسعه یافته در این صنعت کنترل و نگهداری میشود. بازار سرمایه درایرانرو به رشد است و شرکتهای بیمه به عنوان سرمایهگذاران نهادی باید از ترکیب سرمایهگذاریهای خود تحلیل مناسبی داشته باشند زیرا این بازار بلند مدت و البته پویاست. اما بد نیست اشاره کنم بخش اعظمیاز سرمایهگذاری در این صنعت که نباید از آن غافل شد سرمایهگذاری در حوزه منابع انسانی و تربیت نیروی متخصص و زبده در این صنعت است.
هدف پیاده سازی این استانداردهای مالی، متعهدسازی شرکتهای بیمه برای حرکت تدریجی به سمت نظام مالی شفاف و جامع در قالب استانداردهای جهانی است. همانگونه که در عرصه تجارت، قالبها و زبانی بین المللی حاکم است صورتهای مالی شرکتها نیز نیازمند استفاده و برخورداری از زبان و فهم جهانی است. این نکته لازمه حرکت به سمتاقتصادجهانی و حضور در عرصه بینالمللی است، شرکتهای بیمه برای دسترسی به بازارهای سرمایهگذاری و مشارکتهای بینالمللی باید خود را با این استانداردها و به کارگیری زبان مشترک فعالیتهای مالی تطبیق دهند. این استانداردها علاوه بر قابلیت اعتماد و کارایی در حوزههای سرمایهگذاری هزینهها و تهدیدهای ناشی از آن را نیز کاهش خواهد داد. صنعت بیمه در این حوزه موفق خواهد بود اگر شفافیت و پاسخگویی را در خود نهادینه و تقویت کند، شفافیت در گزارشهای مالی و پاسخگویی در قبال آن. اما با توجه به روند فعلی با اجرای IFRS بسیاری از شرکتها نمیتوانند ادامه حیات بدهند زیرا اگر قرار باشد شفاف سازی صورت بگیرد باید بسیاری از آیین نامههای بیمه مرکزی تغییر کند.
حاکمیت شرکتی در حوزه مالکیت و مدیریت میتواند به استقرار یک نظام قانونی و شبکه ای کارا در تخصیص بهینه منابع و بهبود شفافیت اطلاعات و در نتیجه حفاظت از اموال و منابع سازمان خواهد شد چرا که این موازنه صحیح قدرت است که میتواند از بروز سوءاستفاده و اخلال مالی جلوگیری کند و پاسخگویی در برابر ذینفعان در هر شرایطی را امکانپذیر کند. همانطور که اشاره کردم یکی از چالشهای اساسی حال حاضر صنعت بیمه شفافیت است، همین نبود شفافیت، وضعیت رقابت و فعالیت شرکتها را هم با مشکل روبهرو کرده است. استقرار حاکمیت شرکتی علاوه بر ایجاد شفافیت و پاسخگویی، به خلق فرصت و در نتیجه بهبود در عملکرد منجر میشود، زیرا مدیران و اعضای هیات مدیره ملزم به گزارشدهی مرتب به ذی نفعان خواهند بود و این کنترل به پیادهسازی روشهای قانونی در عملکردف منجر و پشتیبان حیات آن خواهد بود. همه شرکتها و بنگاهها دیر یا زود ملزم به اجرا و پیاده سازی این الگو هستند مهم این است که در این فرآیند چه رویکردی را در پذیرش آن در پیش بگیرند. این فرآیند تحولی ارزشآفرین برای حذف رویههای آسیب زا در بدنههای مدیریتی و حاکمیتی شرکتهاست.
مشتریان یکی از محرکهای نوآوری در محصول هستند. اما باید دید دیگر اجزای فضای صنعت چه میزان برای این طرحهای جدید آمادگی دارند. قوانین و مقررات، بازار و امکانات تکنولوژیکی، نیروهای اقتصادی و اجتماعی، بخشی از این فضا هستند. اینکه صنعت بیمه تا چه میزان از همراهی و هماهنگی در این اجزای کلیدی برخوردار است میتواند در کنار منابع و توانمندی به خلق محصولات جدید منجر شود. اینکه ارائه محصول جدید باید به سودآوری و کاهش هزینهها منهتی شود. با توجه به انتظارات فزاینده مشتریان این محصولات باید چابک و انعطافپذیر باشند که این امر نیازمند تحقیق بازار و بررسی دقیق نیاز و البته ظرفیت جامعه مخاطب است. صنعت بیمه نه تنها به نوآوری در محصول نیازمند است بلکه باید در شیوههای بازاریابی خود نیز دست به ابتکار وخلاقیتبزند. خوشبختانه در شرکت بیمه نوین حرکت به سمت نیازسنجی و شناخت دغدغههای بیمهگذاران در دستور کار قرار گرفته است. آنچه که بیش از هر چیزی برای ما اهمیت دارد کیفیت در ارائه خدمت است. ایفای تعهد یک وظیفه ذاتی برای شرکت بیمه است، اما چگونگی ارائه این خدمت است که میتواند به خلق ارزش برای بیمهگذاران و مشتریان منتج شود.
ما به دنبال تامین رضایت مشتری به نحوی مطلوبتر و مؤثرتر هستیم. به همین منظور به دنبال طراحی و ارائه محصولاتی هستیم که خدمتی را پیش از نیاز او پیش بینی کنیم. در این راستا توسعه محصولات یکی از اولویتهای ما در شرکت است. محصولی تکمیلی در بیمههایخودروکه به تازگی به بازار عرضه کردیم و خوشبختانه مورد استقبال خوبی هم واقع شده «اتوپلاس» است. استراتژی خلق و ارائه این محصول خلاف آن چیزی است که در حال حاضر در صنعت بیمه شاهد آنیم. ارائه تخفیف و در نتیجه کاهش کیفیت خدمات برای جذب پرتفوی بیشتر دیگر کارا نخواهد بود، چرا که آنچه عامل بقا در صنعت بیمه میشود نوع و کیفیت خدمت است. ماهیت محصولاتی از قبیل اتوپلاس و مجتمعهای مسکونی خلق ارزش افزوده و تامین حداکثری نیاز مشتریان در قالب یک محصول است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری دنیای اقتصاد ، تاریخ انتشار 25آذر 96، کدمطلب:۳۳۲۷۲۲۳، www.donya-e-eqtesad.com