شعار سال: هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم.

بسم الله الرحمن الرحیم

مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه

هرکس من را طلب می کند می یابد مرا و کسی که مرا یافت می شناسد مرا و کسی که من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسی که عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسی که من او را بکشم، خون بهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم.

هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم.

آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.

پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا این که به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله .....

 

محمد حسین فهمیده متولد ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ همزمان با ماه محرم در محله پامنار شهر قم است(در روایتی زاده  روستای سراجه قم و ساکن در محله پامنار قم). وی به همراه برادرش داوود که او هم در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید(داوود متولد سال ۱۳۴۱ بود و در سال ۱۳۶۲ در سن ۲۱ سالگی در عملیات والفجر ۲ در منطقه حاج عمران ِ عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید)،به همراه پدر و مادر  و در حدود ۱۰ سالگی محمدحسین، به کرج مهاجرت کردند و شهید فهمیده ، تحصیلات راهنمایی را در آنجا ادامه داد.

محمدحسین فهمیده در سال ۱۳۵۲ به دبستان «روحانی» قم یا همان دبستان کریمی قدیم وارد شد و از مهرماه سال ۱۳۵۶ تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی حافظ در شهر قم ادامه داد. سپس به همراه خانواده‌اش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه ۱۳۵۸ در مدرسه خیابانی مشغول به تحصیل شد.

شهید فهمیده در جریان درگیری‌های کردستان در اوایل سال ۱۳۵۸، برای جنگیدن داوطلب شد، ولی نیرو‌های کمیته او را بازگرداندند (به روایت فرشته فهمیده، خواهر حسین فهمیده: هنگامی که در کردستان جریانات جنگی آغاز شد، برادرش تنها یک هفته به خانه نرفت و سپس نیرو های کمیته کُردستان او را به منزل آوردند و از مادرش تعهد گرفتند که دیگر به حسین اجازه ندهد به کردستان بیاید. حسین به آنها جواب داد: "مادرم سواد ندارد تا برگه تعهد را امضا کند. من خودم امضاء می‌ کنم، با این شرط که به هرجا که امام دستور دهد، من آماده به رفتن هستم."). در نهایت او با توجه به فرمان امام تصمیم گرفت که به جبهه‌های جنگ تحمیلی در جنوب کشور برود.

حسین با اصرار زیاد در غروب بیست و ششم شهریور ماه (پنج روز پیش از اعلام رسمی تجاوز نظامی ارتش عراق) همراه با محمدرضا شمس به سمت جبهه های جنوب کشور راهی شد. در آنجا با تلاش بسیار ، فرمانده گروه دانشجویان دانشکده افسری را راضی کرد تا با آنها به خرمشهر برود. وی در غروب سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ از نخستین روز‌های اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق همراه با محمدرضا شمس در جبهه نبرد حضور رسمی یافت. فهمیده پس از مدت کوتاهی در هفته اول مهرماه مجروح شد (اعزام به  بیمارستان بندر ماهشهر) ولی مجروحیت مانع حضور او در خط مقدم نگردید. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان؛ حسین و محمدرضا شمس،به خط مقدم اعزام شدند.  فهمیده بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه طی مقاومت در برابر حمله‌های دشمن دوباره زخمی شد.

در روز شهادت، ۸ آبان ۱۳۵۹در منطقه‌ کوت شیخ در آن سوی رودخانه خرمشهر، او به همراه هم سنگرش محمدرضا شمس حضور داشت. شهید محمدرضا شمس آن روز به شدت مجروح شد و حسین فهمیده به سختی توانست او را به پشت خط رسانده و دوباره به سنگر خود بازگردد. وقتی حسین فهمیده به سنگر رسید با صحنه هجوم ۵ تانک عراقی به سمت نیروهای ایرانی مواجه شد و با اراده‌ای محکم نارنجک‌ها را به کمر بست و در دست گرفت و شجاعانه به سمت تانک‌ها حرکت کرد. در حالی که پای او تیر خورده بود خود را به جلوترین تانک رسانده و در زیر آن، نارنجک‌ها را منفجر کرد.بعد از منهدم شدن آن تانک، عراقی‌ها گمان می‌کنند که آن منطقه مین گذاری شده و عقب‌نشینی می‌کنند.

فرشته فهمیده روایت می کند که خبر شهادت محمدحسین را از رادیو شنیدیم که اعلام کرد نوجوانی ۱۳ ساله نارنجک به کمر بسته و زیر تانک رفته است. مادرم همان لحظه گفت که محمدحسین شهید شد . اما برادرم داوود گفت که نه مادر من فردا دنبال او می‌روم و .... . بقایای پیکر منهدم شده شهید حسین فهمیده در بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱، به خاک سپرده شده است. اشیای بازمانده از محمدحسین فهمیده در موزه شهدا تهران نگهداری می‌شود. خانهٔ پدری او در کرج به موزه شهدای دانش‌آموز تبدیل شده‌است؛ همچنین پیشتر تصویر وی به صورت نقش‌آب بر روی اسکناس دو هزار ریالی چاپ شده بود.در ۵ مهر ۱۳۶۸ به ۵۴ نفر از فرماندهان ارتش، سپاه و جهاد سازندگی نشان فتح اهدا شد و نشان شهید فهمیده به یکی از افراد خانواده وی تحویل داده شد.

فاطمه کریمی، مادر شهیدان حسین و داوود فهمیده، در اسفندماه ۱۳۹۸ در گذشت. پدر شهید فهمیده نیز در فروردین ماه ۱۳۹۹ در حالی که به علت بیماری تنفسی در بیمارستان بستری بود، درگذشت. پس از شهادت محمد حسین فهمیده، ۸ آبان هر سال به عنوان روز نوجوان و بسیج دانش آموزی گرامی داشته می‌شود.

 

 

مطرح شدن دو ادعای متضاد درباره وصیتنامه شهید حسین فهمیده در صدا و سیما آن هم به فاصله تنها یک روز، خبرساز شده  و بحث اصالت وجود وصبت نامه کتبی( نه شفاهی) توسط حسین فهمیده را زیر سوال برد.
مجید فهمیده، دیگر برادر حسین فهمیده، سال ها کارشناس ارشد قوه قضاییه بوده و ریاست بسیج کتابخانه ملی از دیگر سوابق او است. مجید فهمیده، روز ۸ آبان به مناسب روز نوجوان و سالروز شهادت این شهید نوجوان، مهمان برنامه «صبح بخیر ایران» شبکه یک سیما می شود. او در بخشی از گفتگوی خود با مجری زن این برنامه تأکید می کند علیرغم برخی ادعاها در فضای مجازی، این شهید وصیتنامه ای نداشته است.

روز بعد، ۹ آبان، مجتبی باستان، رئیس سازمان بسیج دانش آموزی، در برنامه «صبح بخیر ایران» حضور پیدا می کند. او در حالی که رو به روی همان مجری زن قرار می گیرد، در صحبت های خود بخشی از وصیتنامه شهید فهمیده را می خواند.

 

 

حمید هوشنگی( معاون ستاد تبلیغات جنگ در دهه ۶۰ )نخستین فردی بود که نحوهٔ شهادت فهمیده را روایت کرد. سال‌ها پس از درگذشت هوشنگی، رضا ویسی روزنامه‌نگار جنگ و خبرنگار کنونی رسانه معاند رادیو فردا، در صفحه شخصی‌اش در توییتر ادعا کرد که هوشنگی در گفتگویی با وی اذعان داشت که روایت مرگ فهمیده جزئی از تبلیغات جنگ بوده و بر طبق واقعیت نیست.
این برداشت انتقادی و زیر سوال بردن نحوه شهادت حسین فهمیده، بنوعی دیگر توسط سرتیپ دوم مسعود بختیاری (از فرماندهان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ)، در برنامه خشت خام در سال ۱۳۹۶ تکرار شد و او با تأکید بر لزوم حضور ارتش کلاسیک برای مقابله با ارتش مجهز و پرتعداد عراق در جنگ، دربارهٔ زیر تانک رفتن نوجوان سیزده ساله و منفجر کردن آن با نارنجک گفت، «به هر حال جنگ‌های این‌گونه اسطوره‌سازی می‌کند. اما من فکر نمی‌کنم بشود زیر تانک رفت و آن را منفجر کرد.»
پس از این موضع گیری برنامه خشت خام، فرشته فهمیده، خواهر محمدحسین فهمیده، در گفتگو با رسانه‌ها مدعی شد که روایت رسمی جمهوری اسلامی از مرگ برادرش صحیح است.

 

در سال‌های بعد جمعی از کنشگران رسانه‌ای، تلاش زیادی برای حذف داستان محمدحسین فهمیده از کتاب‌های دوران دبستان داشته‌اند. به گونه‌ای که حذف درس مرتبط با محمدحسین فهمیده از کتب آموزشی دوره دبستان، تبدیل به یکی از جنجالی‌ترین موضوعات مرتبط با سند ۲۰۳۰ در سال‌های اخیر شد. طیف‌های نزدیک به دولت وقت (دکتر روحانی) معتقد بودند که این اتفاق، اقدامی در راستای مبارزه با استفاده نظامی از کودکان (به روایت انها ، در ایران بسیج دانش آموزی) بر اساس قوانین بین‌المللی بوده و با هدف حذف فرهنگ شهادت طلبی صورت نگرفته است.