شعار سال: به اعتقاد كارشناسان اگرچه هر اقدامي
براي دور هم جمعكردن ذينفعان يك حوضه آبريز ميتواند مفيد باشد اما صرفا ايجاد
يك ستاد بدون توجه به نظرات كارشناسي و اخذ تصميم درست، نميتواند مشكل حادي را كه
در مركز ايران ايجادشده حل كند. حتي ممكن است ايجاد يك ساختار جديد مثل ستاد
احياي رودخانه زایندهرود نهتنها مشكلي را حل نكند بلكه صرفا هزينهتراشي بيفايدهاي
باشد كه بر دوش كشور تحميل ميشود.فلات مركزي ايران دچار بيماري صعبالعلاجي است
كه حاصل تصميمات غلط و بعضا دخالتهاي سياسيون است. گروههاي
سياسي مختلف با هدف ايجاد توسعه در بخشي از فلات خشك مركزي، تنور پروژههاي انتقال
آب به اين منطقه را گرم كردند تا به نقطهاي رسيديم كه ديگر هيچ رودخانهاي براي
انتقال، آب كافي در اختيار ندارد. زايندهرود تنها رودخانه دائمي مركز ايران خشك
شده است،اما صنايع آببري مثل فولاد و سراميك در قلب ايران جانمايي شدهاند. در
فلات مركزي، گويا يگانه نسخه توسعه، استقرار صنعت با تكيه بر انتقال آب از دیگر
حوضهها بوده است. حاصل اين تفكر، از دست رفتن پتانسيل بينظير گردشگري در كلانشهری
تاريخي مثل اصفهان است زيرا مهمترين جاذبه اين شهر يعني زايندهرود، دارد به
تاريخ ميپيوندد. حوضه آبريز زايندهرود كه با رشد بيرويه جمعيت و توسعه سطح
اراضي كشاورزي هم مواجه است، بخشي از نيازهاي آبي ديگر حوضههاي كمآب موجود در
مركز ايران را هم تأمين ميكند. صداي كشاورزان شرق اصفهان به عنوان حقابهداران
قديمي اين حوضه به جايي نميرسد و نمايندگان مجلس هم صرفا بر طبل انتقال آب ميكوبند.
تلاش نمايندگان اصفهان براي اجراي سريعتر پروژههاي انتقال آب در دولت يازدهم سبب
شد که حميد چيتچيان، وزير وقت نيرو موضعي تند در قبال آنها بگيرد و اعلام كند كه
«به اندازه دو برابر آورد زايندهرود، به اين حوضه منتقل كرديم و ديگر نميتوانيم
به اين روند ادامه دهيم». اما گويا در دولت دوازدهم باز هم تهديد نمايندگان مجلس
كارساز شده است. بهدنبال استعفاي دستهجمعي نمايندگان اصفهان، خبرهايي درباره
توافق آنها براي تشكيل ستاد احياي زايندهرود و تخصيص بودجه بهمنظور اجراي پروژههاي
انتقال آب سرشاخههاي كارون به حوضه آبريز زايندهرود منتشر شد.
بد مديريت كردن،
مهمترين مشكل بخش آب
ستادي كه رئيسجمهور براي احياي زايندهرود دستور تشكيل آن را داده
است، آيا تأثيري در حل مشكل كمآبي فلات مركزي خواهد داشت؟ كامران داوري، عضو هيئتعلمي
دانشگاه فردوسي مشهد در گفتوگو با «شرق» به اين پرسش اينگونه پاسخ ميدهد:
زايندهرود مثل همه حوضههاي ديگر كه دچار مشكل آب هستند، نيازمند توجه ويژه است.
اگر ستاد احيا با مشاركت كامل مصرفكنندگان و ديگر مسئولان ذيربط تشكيل شود،
البته نگاهها هم سياسي نباشد و راهكارهاي كاربرديای ارائه شود كه ابزاري نباشند،
بايد بتواند مسئله را حل كند زيرا مسائل آب در كشور ريشهاش در خشكي و آب نيست.
ريشه آن در بد مديريت كردن ما است.او در پاسخ به سؤالی درباره كارايي ستاد احياي
درياچه اروميه ميگويد: اين ستاد آنگونه كه بايد،
نتوانست ذينفعان را به شكل فراگير دور هم جمع كند. بنابراين اگر در ستاد احياي
زايندهرود هم دولت بخواهد بهصورت دستوري كار كند، به نتيجه مطلوب دست نمييابيم
و اگر اين ستاد مثل يك دفتر عمل كند، تشكيل آن به نوعي هدررفت هزينه است.اين عضو
هیئتعلمی دانشگاه فردوسي مشهد اضافه ميكند: در اصفهان به يك بيماري مبتلا هستيم.
براي اين از اصطلاح بيماري استفاده ميكنم كه مسائل آنجا مانند سندرومي است كه ميتواند
در جاي ديگر كشور هم شكل بگيرد. ما محيط را به اين مسئله عادت داديم كه هر وقت
دچار سختي از نظر كمآبي شد، با كمي فشار، با بحث انتقال آب مشكلش را حل كند. اين
رفتار هيچ توجيهي ندارد. تا چه زمان و تا كجا قرار است اين انتقالها ادامه
يابد.او ادامه ميدهد: گاهي به شوخي ميگويم كه اگر دجله و فرات را هم به اصفهان
منتقل كنيم، باز هم دوستان درخواست انتقال آب خواهند داشت.
ضرورت آموزش زيستن با پتانسيلهاي سرزميني
نگاه رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام قوه مجريه به مركز ايران
نگاهي است كه بسياري از كارشناسان را نگران كرده است. اخيرا رئيسجمهور با تكيه بر
آب شور درياهاي شمال و جنوب، از اجراي پروژههاي انتقال آب به مركز ايران خبر داده
است. نگاهي كه از نظر داوري نيز پذیرفتنی نيست. به اعتقاد او، براي اجراي پروژههاي
انتقال آب، انتهايي را نميتوان فرض كرد.اين عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد ميگويد:
ما بايد ياد بگيريم با ظرفيتهاي خود زندگي كنيم. برنامهريزي براي خارج از حد
ظرفيتهاي آبي، روش صحيحي نيست. اين تفكر كه متأسفانه مثل يك سندروم شده است، در
حال سرايت به همهجاست. بايد با داشتههايمان به روش صحيح زندگي كنيم.البته او
تأكيد ميكند: پروژههاي انتقال آب به صورت مطلب مشكلدار نيستند. گاهي در برخي
نقاط بر اساس ضرورت و با رعايت مسائل اقتصادي، زيستمحيطي و اجتماعي، اجراي پروژههاي
انتقال آب به ضرورت در دستور كار قرار ميگيرد.
كوهرنگ سه، پروژهاي مشكلدار
اگرچه نمايندگان اصفهان بر اجراي سريع پروژه كوهرنگ سه كه آب سرشاخههاي
كارون را به حوضه زايندهرود منتقل ميكند، تأكيد دارند، اما عبدالرضا فروغي، نايبرئيس
فدراسيون آب، اين پروژه را داراي اشكالات فني توصيف ميكند.
به اعتقاد او، تشكيل ستاد احياي زايندهرود ميتواند اقدام خوبي باشد،
اما بايد در بستر كارشناسي و صحيح انجام شود.فروغي اجراي پروژه انتقال آب به حوضه
زايندهرود را بحثي قديمي توصيف ميكند كه بر پايه برخي مطالعات رقم زده شده است،
اما ساختگاه سدي كه قرار است از پشت آن آب به حوضه زايندهرود منتقل شود، به دليل
آهكيبودن داراي درز و تركهاي فراواني است و در صورت آبگيري سد، فرار آب اتفاق
خواهد افتاد.او اين نقص فني را عامل معلقماندن پروژه كوهرنگ سه معرفي ميكند و ميگويد:
قرار بود 240 ميليون مترمكعب آب از سرشاخههاي كارون به حوضه زايندهرود منتقل شود
و درحالحاضر 70 ميليون مترمكعب آب به اين حوضه منتقل ميشود.به گفته نايبرئيس
فدراسيون آب، اجراي هر نوع پروژه انتقال آب با اطمينانيافتن از راندمان مناسب آب
در حوضه دريافتكننده آب و اجراي الگوي كشت مناسب، با تعيين اهداف مشخص، منطقي ميشود.او
بهعنوان كارشناس، انتقال آب از خزر به فلات مركزي ايران را بدترين بیتوجهی به
محيط زيست اعلام ميكند. انتقال آب از خليجفارس را با توجه به فراهمنبودن شرايط،
غيرمنطقي توصيف ميكند و انتقال آب از عمان به فلات مركزي كشور را هم مشروط به
استفاده منطقي از آب درونسرزميني ميداند.فروغي عنوان ميكند: مصلحت نيست كه قبل
از اينكه مصرف آب درونسرزميني را به شرايط مطلوب برسانيم، آب گراني را از درياي
عمان منتقل كنيم و در منطقه پذيرنده آب به همان شكل نامطلوب استفاده كنيم. آبي كه
از درياي عمان ميآوريم، امروز به ازاي هر مترمكعب بيش از بيستوچند هزار تومان
هزينه دارد. صنعتي كه از اين آب استفاده ميكند
بايد قابل رقابت باشد. صنعتي كه نتواند در فضاي منطقي، قيمت تمامشدهاش را قابل رقابت با ساير كشورها كند، صنعتي است كه
به سمت ميرايي خواهد رفت. اين منطقي نيست كه دولت آب گران توليد كند و با سوبسيد
آن را در بين مصرفكنندگان توزيع كند.
مشكل تأمين نيازهاي شرب در حوضه زايندهرود
اگرچه داوري بر اين باور است كه تشكيل ستاد احياي زايندهرود بهتنهايي
و بدون درنظرگرفتن نظرات عقلاني و كارشناسي دقيق، مشكل اين حوضه پرتنش را حل نميكند
و حتي ممكن است زمينه اتلاف هزينه كشور را هم فراهم كند، اما مهرزاد احساني،
مديركل دفتر مديريت بههمپيوسته فلات مركزي ايران، تشكيل چنين ستادي را مفيد ميداند،
زيرا مسائل زايندهرود را مسائلي چندوجهي توصيف ميكند كه بايد از جنبههاي مختلف
به آن توجه شود. به همين خاطر وجود يك ستاد براي حل مسائل اين حوضه آبريز را
ضروري ميداند.احساني در پاسخ به اين پرسش كه آيا دفتر مديريت بههمپيوسته فلات
مركزي نميتواند كار ستاد را انجام دهد، اينگونه پاسخ ميدهد: آب يك مسئله ميانبخشي
است. وزارت نيرو بهتنهايي نميتواند مسائل آب را حل كند. اين وزارتخانه بايد در
يك تعامل سازنده بين دستگاههاي مختلف، از جمله وزارتخانههاي جهاد كشاورزي، صنعت،
معدن و تجارت و كشور و همچنين سازمان حفاظت محيط زيست مسائل آب را حل كند. اگر
انتظار بر اين باشد كه وزارت نيرو يك دفتر دارد و آن دفتر تمام مسائل را ميتواند
حلوفصل كند، اينگونه نيست.او هنر ستاد احياي درياچه اروميه را جمعكردن همه ذينفعان
و ذيمدخلان و توزيع وظايف در ميان آنها توصيف ميكند.به گفته مديركل دفتر مديريت
بههمپيوسته فلات مركزي ايران، حوضه آبريز زايندهرود امسال در تأمين آب شرب دچار
مشكلات عديده و قطعي آب بوده است. بحث انتقال آب با اهداف تأمين نيازهاي شرب مسئلهاي
است كه از نگاه او بايد دنبال شود، اما احياي زايندهرود با مسئله انتقال آب
ارتباطي ندارد.احساني با تأكيد بر اينكه مسير اجراي پروژههاي انتقال آب همواره
بسته نيست و در موارد خاص با درنظرگرفتن شرايط مبدأ و مقصد هم ميتوان به گزينه
انتقال توجه كرد، تصميمگيري در ارتباط با اجراي پروژههايي از اين دست را مرتبط
با مؤلفههاي متنوعي، از جمله افق جمعيت آينده منطقه معرفي ميكند.