پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۰۰۰
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۹
جنگل‌های سرسبز شمال کشور یکی از ارزشمند‌ترین منابع طبیعی کشور به شمار می‌رود، منبعی که در کنار تلاش های صورت گرفته برای ثبت جهانی آن در یونسکو در آینده پیش رو، برنامه عمران ملل متحد نیز از مدت‌ها پیش برای طرح مدیریت چند منظوره این جنگل‌ها با ایران همکاری خود را آغاز کرده است.
شعارسال:درباره ماهیت این طرح و ویژگی‌های جنگل هیرکانی پای صحبت داریوش بیات مدیر ملی طرح «مدیریت چند منظوره جنگل‌های هیرکانی» نشستیم.

* جنگل هیرکانی به کدام ناحیه جنگلی کشور گفته می‌شود و چرا اینقدر اهمیت دارد؟

عناصر گیاهی جنگل هیرکانی از ارسباران آذربایجان تا آشخانه در خراسان شمالی دیده می‌شود. بر اساس نقشه‌ها و مطالعات هوایی این جنگل‌ها در حدود 04/1 میلیون هکتار وسعت دارند.

* چه گونه‌هایی در جنگل‌های هیرکانی داریم، آیا گونه‌هایی در این جنگل وجود دارند که ارزشمند یا در معرض خطر باشند؟

حدود 80 گونه داریم. گونه بسیار ارزشمندی به نام ملچ هم داریم که تحت فشار اکولوژیک است و بیماریای که به وسیله سوسک پوست خوار منتقل می‌شود، روی خشک شدن این درخت از بالا تأثیر گذاشته است. طی 25 سال گذشته بهره‌برداری این درخت ممنوع شده است. درخت گیلاس وحشی، درخت نمدار و شاه بلوط که در منطقه گیلان وجود دارد نیز در معرض خطر هستند. شاه بلوط فقط در خاک‌های اسیدی می‌تواند رشد کند به همین دلیل مناطق رشد این درخت محدود است و بیماری هم در رشد آن تأثیر می‌گذارد. این درخت میوه گرانی دارد. قیمت آن حدود 40 هزار تومان برای هر کیلو است و به دلیل ارزشمند بودن میوه این درخت، ساکنان منطقه از آن نگهداری می‌کنند تا بتوانند آن را به فروش برسانند. سرخدار از دیگر گونه‌های درخطر انقراض است که حفظ می‌شود. ارزشمندی سرخدار به خاطر دارویی است که برای سرطان از آن تهیه می‌شود. اما گونه‌های صنعتی مثل راش، افرا، بلوط و توسکا نیز حجم اصلی بهره برداری‌ها را به خود اختصاص داده‌اند.

* بهره‌برداری از جنگل‌ها همیشه یکی از چالش‌های کشور بوده اما در کنار آن بحث مدیریت و حفاظت از جنگل‌ها هم همیشه مطرح بوده. چه اتفاقی افتاد و چه راهی در سطوح تصمیم‌گیری برای این جنگل‌ها طی شد تا به طرح مدیریت چند منظوره رسید؟

سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور یکی از افتخاراتش این است که از همان ابتدای بهره برداری‌ها در قالب طرح جنگلداری شروع به کار کرد. طرح‌هایی که 10 ساله بود. یعنی زمانی می‌توانستید از جنگل بهره‌برداری کنید که کتابچه‌ای برای بهره‌برداری تهیه کرده و زمان بهره‌برداری و پایان آن مشخص شده باشد. در این مسیر مدام به اصلاح مدیریت اقدام کردند. طرح‌هایی که نوشته می‌شد عمدتاً توجیه اقتصادی داشت. هر جا که چوب قابل بهره‌برداری نداشت نیز توجیه اقتصادی نبود و طرح کنار گذاشته می‌شد. شاید 6 دهه است که این طرح‌ها اجرا می‌شود. اما پس از مدتی آنها منحرف شدند و تعاونی‌ها هم جمع شد. اما کم کم در سازمان به این نتیجه رسیدند که بهره‌برداری فقط چوب نیست.

* فشار بهره‌برداری چوب به جنگل‌ها باعث شد که تغییر مدیریتی اتفاق بیفتد؟

در دهه 80 به این نتیجه رسیدند که جدا از موضوع مشارکت مردم در مدیریت طرح‌ها، موضوع بهره‌برداری را گسترده کنند و از پتانسیل‌های دیگری که در حوزه وجود دارد در حد توان اکولوژیک استفاده کنند. به قولی از مدیریت مبتنی بر اقتصاد چوب به مدیریت چند منظوره برسند. ممکن است پتانسیل در گردشگری، پرورش قارچ و زنبور عسل یا پرورش ماهی باشد. منتها هیچ تجربه‌ای در این زمینه وجود نداشت. سال 85 سازمان به این فکر افتاد که نوع مدیریت را تغییر دهد و به همین دلیل تصمیم گرفت از دانش بین‌المللی استفاده کند و از همان زمان شروع به فعالیت کردند.

* با توجه به گستردگی طرح ، بودجه‌های طرح چطور تأمین می‌شود ؟

بودجه‌ای که باید برای طرح هزینه شود چند میلیون دلاری است. 2 میلیون دلار را نهادهای بین‌المللی تأمین می‌کنند و 5 میلیون دلار را باید سازمان جنگل‌ها تأمین کند. از این 5 میلیون دلار 3 میلیون دلار به صورت نقدی و 2 میلیون دلار باید به صورت غیرنقدی تأمین شود. اما متأسفانه هنوز نتوانستیم از اعتبارات سازمان جنگل‌ها استفاده کنیم و تاکنون از اعتبارات بین‌المللی هزینه‌های طرح را تأمین کرده‌ایم.

* برای اجرای طرح ، منطقه را بخش‌بندی کردید و در هر بخش یک نقطه پایلوت ایجاد کردید. درباره این پایلوت‌ها و ویژگی‌های آنها توضیح دهید.

زمان شروع به پیشنهاد یکی از دوستان و براساس اینکه ما در منطقه شمال چهار اداره کل داریم، قرار شد که در هر اداره یک پایلوت داشته باشیم. استان مازندران به علت وسعت بالا، تنها استانی است که دو اداره کل منابع طبیعی دارد که یکی مستقر در ساری و دیگری در نوشهر است. از آنجا که ما بحث تعمیم هم داشتیم، به خاطر وجود پراکندگی زیاد (حدود800کیلومتر) این بخش‌بندی را مناسب دیدم.یعنی بیاییم یک نمونه الگویی در گلستان بگیریم، دو نمونه الگویی در استان مازندران و یک نمونه الگویی از استان گیلان.

* در این تقسیم‌بندی عناصر و شرایط خاص هر منطقه را هم مد نظر قرار دادید؟‌

در این راستا برای انتخاب حوزه‌ها یک سری شاخص و معیار تعریف کردیم. ابتدا اینکه حوزه‌ها دارای تنوع زیستی خوبی باشند، مثلاً اگر جایی هست که تنوع زیستی ندارد یا تنوع زیستی آن در خطر نیست، از آنها پرهیز کنیم. مثلاً درختان سرخدار و ملچ که به آنها اشاره شد در آن منطقه وجود داشته باشد.از لحاظ مدیریتی نیز جایی را انتخاب می‌کنیم که حقیقتا دارای مشکل باشد. اما مشکل در سطحی باشد که قابل مدیریت است. زیرا مشکلات بعضی از مناطق، به واقع قابل مدیریت نیست و به قدری تخریب و اثرات اجتماعی در منطقه زیاد است، که نمی‌توان امیدوار بود که در پنج سال آینده بتوان برای آن راه حلی یافت.

* پیش از این طرح را دارای سه سطح دانستید. سطح سوم به چه مسأله‌ای بر می‌گردد؟

سطح سوم، در واقع خود مبحث جنگلداری اجتماعی است. طبق سند طرح ما باید در سطح 30هزار هکتار از مجموع کل یکصدو بیست هزار هکتار پایلوت، جنگلداری اجتماعی را انجام دهیم.اما واقعیت این بود که هیچ گونه تجربه‌ای در این زمینه وجود نداشت و ما تصور می‌کردیم که این کار، کار بسیار آسانی است.اما بعد از ورود، دیدیم که اینچنین نیست و شاید بتوانیم به طور مثال در سطح چهار تا پنج هزار هکتار آغاز به کار کنیم. به این دلیل که برای انجام یک چنین کارهایی، سرمایه اجتماعی، بخشی هست که حتماً نیاز به کا ردارد و اینچنین نیست که با یک اعلام ساده برای مردم، همه آنها همکاری کنند. به همین خاطر این کار نیاز به صرف وقت دارد و ما از مناطقی شروع به کار کردیم که خواسته‌های مردم بسیار بالا هستند، به طور مثال، همین گروهی که ما الان مشغول کار با آنها هستیم، تعدادی نماینده از یک شرکت تعاونی هستند که شروع به همکاری کرده‌اند اما دامدار‌های اصلی هنوز به طرح اعتماد نکرده‌اند. تا وقتی که طرح اجرا نشود و فواید آن مشمول حال دامدارها نشود، به طرح اعتماد نمی‌کنند.

تصور کنید یکصد رأس گوسفند و آن همه مشغله برای این درآمد است.به همین خاطر این افراد از در آمد فوق‌العاده پایینی برخوردارند و از آنجایی که کار یا حرفه دیگری را نمی‌دانند، نمی‌توانند کار دیگری نیز انجام دهند و حاضر به قبول ریسک و رهاکردن کار فعلی هم نیستند. ما نیز اعمال فشاری بر آنها نداریم و به آنها پیشنهاد می‌کنیم که در کنار ما باشند و کار را به اصطلاح لمس کنند ودر صورتی که دیدند منافعشان تأمین می‌شود، آنگاه به طرح ملحق شده و از تعداد دامهایشان بکاهند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 9 ، تاریخ انتشار: شنبه 30 مرداد 1395، شماره: 6290 .

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین