پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۱۶۲
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۱
دستاويز اصلي آنها، محقق نشدن شعارهاي انتخاباتي حسن روحاني است؛ محافل و رسانه هاي پرتعداد مخالف رئيس جمهور همچنان اميدوارند طراحي چند لايه آنان بالاخره به نتيجه برسد و دراين ميان، وعده هاي روحاني را هدف گرفته اند؛
شعارسال: همان شعارهايي که در ٢٤ خرداد ٩٢، يک جين نامزد اصولگرا را در موضع انفعال قرار داد و آراي ١٩ ميليون ايراني را به حساب مذاکره کننده ارشد هسته اي ايران در دوران اصلاحات ريخت؛ شعارهايي که تنه به تنه آرمان هاي اصلاحات براي بهبود شرايط کشور، تغيير روندهاي نادرست و «حکمراني خوب» مي زد تا «سانتريفيوژ ها بچرخند، اما چرخ زندگي مردم هم بچرخد». حالامخالفان او مي گويند نه چرخ سانتريفيوژها مي چرخد و نه چرخ زندگي مردم. اين را رقيب ناکام انتخاباتي روحاني که بخش عمده جريان اصولگرا بسيج شد تا او رئيس جمهور يازدهم شود، مي گويد: «امروز بايد اين افراد شفاف به مردم بگويند که نگاه ما و توقع ما در اين باره اشتباه بوده است. برخي ديگر در ابتدا گفتند بايد به گونه اي عمل کرد که چرخ کارخانه ها بچرخد، امروز مي گويند برجام انجام شد تا چرخ تانک ها نچرخد و جنگ نشود! البته بايد همان زمان نيز مشخص مي شد که نچرخيدن چرخ برخي کارخانه ها چقدر با چرخش سانتريفيوژهاي ما ارتباط داشت، اما امروز بايد شفاف سازي شود که بعد از برجام، آيا چرخ کارخانه ها بهتر مي چرخد يا نه؟» سعيد جليلي هرچند اخيرا مانند ديگر نامزد بالقوه اصولگرا- بخوانيد محمدباقر قاليباف- تلاش هاي خود براي حمله به دولت در هر فرصت و از هر تريبوني را دوچندان کرده است، اما اولي، يک بار ناکامي و دومي، دوبار ناکامي در انتخابات را در کارنامه دارند. افزون براين، ذهن جامعه به مديريت اصولگرايي در همه اين سال ها، با تصوير بدترشدن وضعيت خود در دوران حضور آنان در دولت و مجلس گره خورده است حتي اگر بهاي طلاي سياه در پيشاني تاريخ حک شده باشد و نفت بشکه اي ١٤٧ دلار به خزانه واريز شود. نگرش اين جريان به آزادي هاي اجتماعي و حوزه فرهنگ نيز معمولابا واکنش هاي منفي جامعه مواجه شده است. اين همان نکته اي است که علي مطهري، نايب رئيس دوم اين روزهاي مجلس، بارها در نقد جريان اصولگرايي بر زبان رانده است: «اصولگرا ها به مسئله حقوق شهروندي و آزادي بيان و به طورکلي آزادي هاي سياسي توجه کافي ندارند و آسيب هايي به کشور زده اند. اصولگرايان تندرو دوست دارند دولت آقاي روحاني شکست بخورد و راهي که باز شده است به نتيجه نرسد. در همين انتخابات مجلس دهم، اصولگرايان خيال آسوده اي داشتند از اينکه يک کانديداي قوي اصلاح طلب يا مستقل وجود ندارد و فکر مي کردند رقابت بين خودشان است؛ همچنين به ردصلاحيت هاي شوراي نگهبان دل بسته بودند». اين روزها تحليلگران سياسي با توجه به همين ذهنيت جامعه و کارنامه اصولگرايان معتقدند حداقل در انتخابات سال آينده، جريان اصولگرايي شانسي نخواهد داشت. حتي اين مسئله از زبان محمدرضا باهنر هم بارها شنيده شده است، اما دراين ميان اصولگرايان يک حسن بزرگ هم دارند؛ آنان به معناي واقعي کلمه تشکيلاتي عمل کرده و در استفاده از ظرفيت همه نيروهاي خود در هر نهادي که حاضر هستند، قابل مقايسه با اصلاح طلباني نيستند که در اين حوزه، دست به عصا راه مي روند، اما حاضرند مديري ٧٠ساله را به سطوح عالي بفرستند، اما از نيروهاي توانمند جوان خود، هيچ بهره اي نبرند؛ مسئله اي که نارضايتي جدي در بدنه کارکنان دولت و البته تعداد قابل توجهي از نيروهاي توانمند و جوان متخصص پديد آورده، اما احتمالاهمچنان مورد توجه دولت قرار نخواهد گرفت. اصولگرايان شعار جوان گرايي سر نمي دهند، اما در عمل، از اين ظرفيت استفاده ويژه مي کنند؛ درست برخلاف شعاري که در دوران انتخابات سال ٩٢ از سوي روحاني سر داده شد که از مديران جواني که به دلايل سياسي در دوران اصولگرايان از ايفاي نقش محروم مانده اند استفاده خواهد کرد.

* بازگشت به استرات‍ژي دوران اصلاحات

اين روزها اصولگرايان با شعار معيشت و اشتغال، باز هم به مقابله با دولت برخاسته اند با اين تفاوت که اين بار نه سال ٨٣ که سال ٩٥ است و آنان يک دوره هشت ساله در همه نهادها و قواها به صورت يکدست، مقدرات کشور را در دست داشتند و شاخص هايي منفي بر جاي گذاشتند. احمدي نژاد در روزهاي تبليغات انتخابات رياست جمهوري نهم، اين رويکرد اصولگرايان را به شکل جهش يافته اي پيش برد. «به قول آقاي بيادي، يک نخ را که بکشي، از ٥٠ جا صدا درمي آيد، از ٥٠ جا»! اين بخشي از فيلم تبليغاتي محمود احمدي نژاد بود که به صورت زيرنويس پايين تصوير «در جمع دانشجويان» درج شده بود. آنها بعد از اين جمله که با همان صدا و حالت صورت خاص شهردار وقت تهران، بيان شد، جملگي خنديدند و اين آغاز جملات مشهور احمدي نژاد در آن دوره از انتخابات بود. او در دوران شهرداري نيز با همين روش پيش آمده بود؛ تاکيد بر تحويل گرفتن ساختاري فاسد از ادوار گذشته بخوانيد دولت هاي سازندگي و اصلاحات- و مبارزه با ثروت اندوزان و فربه شدن خاندان هاي خاص که نتيجه آن شکل گيري طبقه اي در کشور است که زندگي اعياني مي خواهد، هرچند روزگاري در انقلاب نقش داشته است، اما اکنون رفاه طلبي بر آنان مسلط شده است! مقابله با آنهايي که او «باندهاي قدرت ثروت» مي ناميد، از جمله شعارهاي او و البته بسياري از فعالان سياسي جناح راست بود. بعد ها مشخص شد، نوع تبليغات جهت دار تخريبي در اين حوزه، براي القاي ذهنيت خاص به برخي اقشار جامعه است. اين در حالي است که در پايان همين دولت دست پاکان، ارقام نجومي تخلفات مالي و هدررفت منابع، شبيه يک تراژدي باورنکردني رخ نمود. بااين حال در آن مقطع، يعني سال ٨٤، شيوه تبليغات و حتي نوع پوشش نامزد تحميل شده اصولگرايان، در کنار شعار شکستن حلقه مديران تجمل گرا، مبارزه با مافياي نفت، حذف رانت آقازاده ها، کوتاه کردن دست مفسدان از بيت المال و از همه مهم تر ناشناخته بودن وي و همراهانش براي مردم سبب شد بخش هايي از جامعه تصور کنند قرار است شرايط آنان خيلي بهتر از دوران اصلاحات شود. اما کم نبودند جريان هاي سياسي و حتي چهره هاي باسابقه کشور که با اشاره به فقدان عقبه سياسي و عملکرد مشخص اين گروه، اين سخنان را داراي ابهامات بسيار و محل تامل مي دانستند. بعدها سناريوي انتخابات سال ۸۴ اصولگرايان اين بود که قرار است وضع اقشار محروم که آنان را در تبليغات خود به عنوان «فراموش شده» معرفي مي کردند، سامان داده شود. آنان اين مسير را در انتخابات شوراهاي دوم و مجلس هفتم نيز دنبال کردند و در انجام کارهاي پوپوليستي و هيجاني که نشاني از کار کارشناسي در آن ديده نمي شد، از يکديگر سبقت مي گرفتند. طرح تثبيت قيمت ها را براي زمين گير کردن دولت اصلاحات تصويب کردند و روند رشد ١٠درصدي قيمت ها را که شيب ملايم براي واقعي شدن آن بدون واردشدن شوک به جامعه بود متوقف کردند. وقتي که مشاهده کردند منابع کشور براي پاسخ گويي به نياز مردم کافي نيست، لايحه پرابهام و مشکل آفرين حذف يارانه هاي احمدي نژاد را چشم بسته پذيرفتند و شوک قيمتي به زندگي مردم وارد کردند. زمان زيادي لازم نبود تا به تدريج فاصله ميان شعارها و عملکردها خود را نشان دهد. شعار مبارزه با مافياي نفتي، نگراني هايي را درباره شيوه تعامل دولت جديد با مهم ترين بخش درآمدزاي کشور پديد آورد. اما سه گزينه معرفي شده به مجلس همفکر احمدي نژاد براي تصدي وزارت نفت و طرح شدن برخي موضوعات پيرامون تابعيت و ثروت آنها، يکي از اصلي ترين شعارها را با چالش مواجه کرد. وزيري هامانه به عنوان چهره اي توانمند از بدنه نفت، راهي اين وزارتخانه شد اما پس از عزل زودهنگام از اين سمت و وداع با ساختمان خيابان طالقاني بود که از دشواري هاي کار و برآورده کردن درخواست هاي رئيس دولت پرده برداشت؛ از اينکه بايد در اين وزارتخانه از شرافت کارکنان پرتعداد آن دفاع مي کرد و يادآور مي شد که مافياي نفت، موجودي خيالي و خلق شده براي حمله به دولت اصلاحات است. احمدي نژاد در يکي از سفرهاي استاني خود، افشاگري ديگري را کليد زد و با انتقاد از دانشگاه آزاد يادآور شد که اگر جاسبي به تغييرات تن در ندهد، «تصميم انقلابي» خواهد گرفت. طرفه اينکه اين روند اتهام زني به وسيله جريان اطراف دولت عليه اين دانشگاه، تا بعد از سال ٨٨ ادامه يافت و پس از اعمال تغييرات در اساسنامه آن در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، گزينه اي ديگر بر کرسي رياست اين دانشگاه نشست که از قضا، رئيس دانشگاه تربيت مدرس در دولت نهم و مورد علاقه رئيس دولت به شمار مي رفت و برادرانش نيز در زمره حاميان وي طبقه بندي مي شدند. اما يک سال نگذشت که زمزمه هاي مخالف بودن احمدي نژاد با اين تغيير نيز به تيتر صفحه نخست روزنامه ارگان دولت تبديل شد و اتهاماتي به رئيس وقت دانشگاه آزاد زده شد. رئيس قوه مجريه همچنين از فهرستي در جيب خود سخن گفت که از مفسدان اقتصادي هستند و اگر نبود توصيه «دوستان مشفق»، او آن فهرست ٢٥٠نفره را از کيسه برون مي آورد و... . او در مقطعي نيز تاکيد داشت: «اگر به دولت پنج دقيقه تريبون بدهند، قيمت سوراخ موش افزايش پيدا خواهد کرد». او در مقطعي ديگر گفت «از ما خواستند در موضوع دانشگاه آزاد فشار را کم کنيم چون باعث تحرک برخي در داخل مي شود و در موضوع هسته اي، به ما فشار خواهند آورد»؛ اما در دور جديد مذاکرات، ارگان دولت بارها از اينکه رئيس دولت در جريان مسائل هسته اي نيست، توپ را در زمين جليلي انداختند که روزگاري تز نامه نگاري احمدي نژاد با سران جهان با الهام از نامه نگاري پيامبر گرامي اسلام را به او پيشنهاد کرده بود و بعد از عزل لاريجاني، به دبيري شوراي امنيت ملي رسيده بود. نقطه اوج استفاده از روش اين روزهاي هجمه به دولت روحاني يعني محورقراردادن اتهام بي توجهي به معيشت مردم و ثروت اندوزي در مناظره هاي انتخاباتي سال ٨٨ ديده شد. در آن مقطع چهره هايي مورد اتهام قرار گرفتند که گاهي در اردوگاه اصلاح طلبان و منتقدان روش هاي رئيس دولت طبقه بندي نمي شدند بلکه در مجموعه راست سنتي جاي داشتند. سکوت جريان اصولگرا در مقابل همه اين روش هاي خاص رئيس دولت و نفي تلاش هاي دولت هاي گذشته، حتي در مقطع مناظره ها نيز ادامه يافت و سبب شد علي اکبر ناطق نوري براي هميشه قيد رفتن به جلسات جامعه روحانيت مبارز را بزند چه اينکه هيچ يک از اعضاي اين تشکل وسايل تشکل هاي جناح محافظه کار حاضر نشدند به رئيس دولت يادآور شوند که اين اتهامات، نيازمند اثبات در مراجع قانوني است. محمد تقي رهبر، رئيس فراکسيون روحانيون مجلس هشتم که اين روزها امام جمعه اصفهان است، چهار سال بعد از اين واقعه درباره مناظرات انتخاباتي، نگاه قابل تاملي دارد: «همين دولت در دور دوم و در چهار سال اخير چالش هايي را به وجود آورد که از اول اين چالش ها کليد خورد. آن سخناني که در سال ٨٨ احمدي نژاد انجام داد تخم کينه را در دل ها پاشيد. هنوز هم آن تخم کينه ها در دل ها هست. مصاحبه هايي که درباره آقايان ناطق و هاشمي انجام گرفت و اين در حالي بود که اين افراد اساسا طرف قضيه نبودند. اين مصاحبه ها بود که اختلافات را تشديد کرد». نتيجه محتوم اين موضع گيري هاي يک بام و دو هوا، تشديد بي اعتمادي جامعه به جرياني است که در سال هاي اخير حاضر نشد، روش هاي نادرست رئيس دولت را مورد نقد قرار دهد و به سبب آنکه روش او را سبب حذف رقباي سال هاي دور و نزديک خودشان مي ديدند، مهر سکوت بر لب نهادند و ايجاد فضاي اتهام زني هاي غيرمستند در کشور در کلام مسئولان ارشد دولت و البته سايت هاي پرشمار جريان آنها به نظاره نشستند. درعين حال اين انتظار نيز وجود داشت که اتهام زني بي سند از سوي هرچهره اي در هر مقامي، درصورتي که سندي درخصوص آن به دستگاه قضائي ارائه نشود با پيگرد لازم مواجه شود. اما گويا اخلاق براي يک محفل خاص، مفهومي نسبي يافته است که براساس مقتضيات فضاي سياسي، تقسيم بندي مي شود. اين روزها که احمدي نژاد باز هم به سفر مي رود و همان اصولگرايان، آن را سفري با مقاصد ديگر ارزيابي مي کنند، باز هم يادآوري اين نکته صادق زيباکلام خالي از لطف نيست که در آن هشت سال حکمراني اصولگرايان «نه فساد ريشه کن شد، نه سوءاستفاده از بيت المال متوقف شد، نه اختلاس سه هزار ميليارد توماني اتفاق نيفتاد، نه رانت خواري و ويژه خواري تعطيل شد، نه شکاف طبقاتي کاهش يافت و نه چتر عدالت اجتماعي چندان بر سر محرومان و اقشار کم درآمد سايه گستر شد و بالاخره بايد به وضعيت شخصي هاشمي رفسنجاني اشاره داشت. بسياري از ۱۷ ميليون نفري که نسبت به هاشمي رفسنجاني دچار ترديد شده بودند و تبليغات گفتمان «سوم تير» را عليه ايشان باور کرده بودند، به تدريج ظرف اين هشت سال متوجه شدند که نه احمدي نژاد و جبهه پايداري خيلي آن نور حقيقت مطلق و فرشته اي که ادعا مي کردند، هستند و نه متقابلاهاشمي رفسنجاني آن سياهي و ظلمتي است که جبهه پايداري ها سعي کرده بودند در انتخابات سال ۸۴ از وي بسازند». حالااصولگرايان بايد درباره هشت سالي به مردم توضيح دهند که گزارش ها از عملکرد آن حتي درباره مسائلي که به عنوان «افشاگري» به ديگران نسبت داده، با علامت سوال جدي مواجه است.

* امکانات نامحدود رسانه اي

وقتي ستاد «پيوندهاي آسماني» براي تسهيل در دادن وام به ٤٠ هزار زوج تهراني فعال شد و وام ازدواج ١٠ روزه داده مي شد، رسانه عمومي و تريبون هاي اصولگرايان براي شهردار وقت تهران، يعني احمدي نژاد حامي مستضعفان، سنگ تمام گذاشتند بي اينکه پرسيده شود، چرا شهرداري بايد در چنين حوزه هايي دخالت کند؟ شايد اگر او در اين حوزه ها هم دخالت نمي کرد، همه جريان اصولگرا با تمام قدرت و استفاده از ظرفيت هاي پيدا و پنهان خود پشت سر او بودند و حتي اقدامات عادي و ساده او را بزرگ مي کردند، به ويژه صداوسيما که با دولت اصلاحات هم زاويه هاي تندي داشت. حتي برخي معتقدند برنامه خبري ٢٠:٣٠ به نوعي با چنين هدفي؛ يعني تخريب دولت اصلاحات و بزرگ نمايي اقدامات شهرداري تهران و در برابر هم گذاشتن اين دو به شکلي غيرمستقيم، راه اندازي شد. شيوه اي که امروز هم به اشکال مختلف براي بزرگ نمايي کاستي هاي دولت در اين رسانه و ساير رسانه ها دنبال مي شود. عبدالله رمضان زاده، سخنگوي وقت دولت، بعدا درباره شکست اصلاح طلبان در انتخابات سال ٨٤ گفت ما از صداوسيما شکست خورديم. مثال معروفي هم در مقايسه رفتار جناحي صداوسيما داشت: «يک روز آقاي دکتر عارف براي افتتاح کارخانه توربين سازي نيروگاهي رفتند. اين اتفاق جزء کارهاي بزرگي بود که در دولت اصلاحات انجام شد و توربين سازي در ايران، بومي شد. ما درحال حاضر جزء ١٠ کشوري هستيم که توربين هاي نيروگاهي مي سازيم. همان روز آقاي احمدي نژاد پل هوايي ميدان هفت تير را افتتاح کردند. هزينه اين پل حدود ٤٠٠ ميليون به نرخ آن روز بود. براي توربين هاي نيروگاه حدود ٢٠٠ ميليارد به نرخ آن روز هزينه شده بود. صداوسيما چه رويکردي نسبت به اين دو خبر داشت؟ در همان روز در هفت برنامه، خبر افتتاح پل به عنوان دومين خبر پخش شد. درحالي که در آن شب، دهمين خبر در ساعت ١٢ شب، خبر افتتاح توربين سازي بود. شما اين پيام رساني را چگونه مي بينيد؟». شايد اگر تيمي مسئول رصد برنامه هاي صداوسيما در آن دو سال بود، مي توانست ده ها مورد ديگر هم به اين مثال اضافه کند و نقش زيرپوستي صداوسيما در برجسته سازي اقدامات اصولگرايان در مجلس يا شهرداري و... را به خوبي تحليل کند. پروپاگانداي رسانه هاي اصولگرا در خدوم نشان دادن خود و ناکام جلوه دادن دولت اصلاحات به گونه اي بود که نه تنها انتقادي از عملکرد غيرکارشناسي مجلس هفتم يا شهرداري در کار نبود که هيچ، در برابر نقدها هم به دفاع از احمدي نژاد برمي خاستند. مثلاحميدرضا ترقي، عضو شوراي مرکزي موتلفه، در جواب مطلبي که سايت آفتاب نيوز منتشر کرده بود، نوشته بود: «موضع ما و موتلفه نسبت به شهردار موفق و رجايي گونه تهران مشخص است و اين گونه برداشت هاي مغرضانه رقبا از ارادت طرفين نمي کاهد». وقتي هم که احمد پورنجاتي، رئيس کميسيون فرهنگي مجلس، در مقام دفاع از عملکرد ١٠ سال گذشته شهرداري تهران نامه اي خطاب به احمدي نژاد نوشت و از نبود ديد کلان و ملي در نگاه شهرداري انتقاد کرد، کيهان بود که به مدد شهردار آمد و با زيرسوال بردن اقدامات شهرداري در دوران قبل مانند احداث خانه هنرمندان، اهداي ملک به انجمن مجسمه سازان و همين طور حاتم بخشي توصيف کردن احداث موزه تناولي، نوشته بود: «همان بهتر که شهردار فعلي ديد کلان و ملي نداشته باشد و اصولاچرا مردم تهران بايد متقبل هزينه هايي شوند که برعهده آنها نيست و براساس کدام منطق قابل فهم بايد از شهردار يک شهر ديد کلان و ملي توقع داشت، درحالي که آن شهر درگير هزاران مشکل است و دولت هم کمترين احساس مسئوليتي نمي کند». کيهان در ادامه همچنان به تمجيد از شهرداري ادامه مي دهد و مي نويسد: «شهرداري از محل صرفه جويي و يافتن منابع جديد کسب درآمد، توانسته خدمات ارزشمند و قابل توجهي در مدت کوتاه پنج ماه انجام دهد و طرح هاي مهمي با ادامه ساخت بزرگراه ها و پل ها و آسفالت هاي خيابان ها انجام دهد». کيهان در ادامه روي سخن خود را به احمدي نژاد مي کند و مي نويسد: «شما و همکارانتان بايد راهي را که شروع کرده ايد با جديت ادامه دهيد و مردم را دست کم نگيريد، مردم با وجود دروغ پردازي هايي که عليه شهرداري و دست اندرکاران آن صورت مي گيرد آنچه را حق است از باطل تمييز مي دهند، به اين جوسازي هاي کاذب بي توجه باشيد و سمت وسوي حرکت خود را گم نکنيد».

* شعارهايي که محقق شد

در ٣٥ ماه گذشته، دولت يازدهم با تمرکز بر مسئله اقتصاد و حل مشکلات معيشتي مردم در حالي فعاليت خود را در کشور آغاز کرد که در دولت گذشته قطع نامه ها و تحريم هايي که به گفته رئيس دولت پيشين کاغذپاره اي بيش نبود، اقتصاد را زمين گير کرد و تورم، بي کاري و رکود که به ادعاي آمارهاي دولت هاي نهم و دهم به خوبي کنترل شده بود، چنان رشد روزافزون و افسارگسيخته اي يافت که به وضعيتي بي سابقه رسيد. در اين ميان رفع تدريجي تحريم هاي هسته اي در کنار مديريت کارآمد اقتصادي دولت يازدهم به تدريج شاخص هاي اقتصادي را در مسير بهبود قرار داد. هرچند هنوز با شاخص هاي مطلوب فاصله داريم؛ اما امروز ديگر از تورم نزديک به ٤٠ درصد خبري نيست، رشد اقتصادي نيز مثبت شده و نمودار رکود نزولي شده است. به طوري که با لغو تحريم ها و اجرائي شدن برجام در پايان دي ماه، در سال ١٣٩٤ شاخص کل بورس که در روزهاي نخست دي در کانال ٦١ هزار واحد قرار داشت، به سرعت رشد کرد و در آخرين روز کاري اسفند به بيش از ٨٠ هزار واحد رسيد. صادرات نفت ايران نيز که در دوران تحريم حدود ١/٣ ميليون بشکه در روز بود، با افزايشي کم سابقه و دور از انتظار بيشتر کارشناسان خارجي به بيش از ٢/٣ ميليون بشکه در روز افزايش يافته که اين رشد در کنار بهبود نسبي قيمت نفت، اميد به تاثير مثبت بخش نفت را بر رشد اقتصادي سال هاي ١٣٩٤ و ١٣٩٥ دوچندان کرده است. در زمينه کنترل نرخ تورم، عملکرد دولت در اين زمينه همچنان مثبت است به طوري که روند نزولي تورم در تمام سال ادامه داشته است. تورم نقطه به نقطه از ٥/١٦ درصد در فروردين ١٣٩٤، به ٧/٤ درصد در فروردين ١٣٩٥ رسيده و براي کل سال ١٣٩٤، رقم ١١/٩ درصد ثبت شده است.
در حوزه پولي نيز نقدينگي در پايان بهمن به ٩٧٦ هزار ميليارد تومان رسيد که در مقايسه با رقم ٧٨٢ هزار ميلياردي پايان ١٣٩٣، رشدي در حدود ٢٥ درصد را نشان مي دهد.

در اين ميان برخي از کارشناس اقتصادي با حمايت از سياست هاي اقتصادي دولت معتقدند عملکرد دولت فعلي موجب رشد و توسعه اقتصادي کشور شده است، به طوري که درحال حاضر اين دولت توانسته است ٨٥ درصد از خواسته هاي فعالان اقتصادي را برآورده کند. در حوزه سياست خارجي نيز موفق ترين جنبه عملکرد دولت در سه سال فعاليت آن بوده؛ دستاوردي مانند توافق هسته اي تا حدي بزرگ است که به تنهايي مي تواند باعث مثبت شدن کل کارنامه دولت يازدهم در سه سال گذشته شود. تلاش دولت پس از برجام در حوزه روابط دوجانبه و روابط منطقه اي نيز سبب فعال شدن ايران و رفع موانع و تهديدهاي جهاني از طريق ايران شده است. در حوزه هاي فرهنگي و سياست داخلي نيز شعارهاي رئيس جمهور تا حدي محقق شده است. کار سياسي و فعاليت مطبوعات و رسانه ها با محدوديت هاي کمتري صورت مي گيرد، خانه احزاب و خانه سينما مشغول فعاليت هستند و اميد در ميان اهالي فرهنگ و هنر افزايش يافته است. به نظر مي رسد وظيفه بخش هاي مختلف دولت، سياهه کردن اقدامات و بيان صادقانه موفقيت ها و عدم موفقيت ها براي مردم است تا بدانند دولتي که ١٩ ميليون راي آنان را در کيسه دارد، چه قدم هايي براي زندگي بهتر ايرانيان برداشته و چه برنامه هايي براي پنج سال آينده دارد.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه شرق، صفحه 10 و 11، تاریخ انتشار: سه شنبه 26 مرداد 1395، شماره: 2657.

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین