شعارسال:در حالی که ایران اینروزها درگیر ابرچالش های محیط زیستی متعددی است، رییس سازمان حفاظت محیط زیست به جای ریشه یابی و حل آنها، علاوه بر موافقت با پروژه های مخرب جدید، درباره اشغال سفارت آمریکا در 4 دهه پیش، داد نقادی سرداده است. کارشناسان محیط زیست می پرسند "آقای عیسی کلانتری از ورود به این مسائل، به دنبال حل کدامیک از بحران های ایران است و چه منفعتی را دنبال می کند؟!»

 

 با وجودی که اینروزهای کشورمان پر است از ابرچالش های متعدد محیط زیستی از جمله آب، خاک، هوا و ریزگرد، اما اظهارنظرهای متعدد عیسی کلانتری رییس مهم‌ترین دستگاه متولی محیط زیست کشور درباره حوزه های غیرمحیط زیستی و رویدادهای سیاسی 4 دهه گذشته از جمله تسخیر لانه جاسوسی در ابتدای انقلاب، بسیار شگفت آور و پرسش برانگیز است. انگار دستگاه تحت مدیریت کلانتری تمام مسائل حوزه تنوع زیستی ایران را حل کرده و حالا زمان بررسی رخدادهای سیاسی از طرف اوست.
 
اینکه کلانتری چرا درباره یافتن راهکارهایی برای حل ابربحران های حوزه ای که در آن سمت گرفته حرفی نمی زند و اگر هم حرفی بزند در سیاست های اجرایی سازمان متبوعش خبری از آن شعارها نیست پرسشی است که خیلی ها مایلند پاسخ آنرا بدانند. اما اینکه او از اظهارنظرهای سیاسی و تاریخی آنهم بعد از گذشت 4 دهه چه هدفی دارد؛ سوالی است که برخی کارشناسان حوزه محیط زیست، منابع طبیعی و همچنین کشاورزی ایران حالا درباره آن نظر می دهند.
 
مسعود قدک پور مدیر بازنشسته مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه شیراز در اینباره به اسکان نيوز می گوید:« ایران امروز در حوزه کشاورزی و محیط زیست با اَبَربحران ها و چالش های بزرگی در طول تاریخ خود روبرو است. ایجاد اغلب این بحران ها در سال هایی پایه ریزی شد که عیسی کلانتری صدها مگاپروژه ناسازگار با محیط زیست را علی رغم مخالفت گسترده دانشگاهیان؛ فقط با حربه زور و فشار در برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی -اجتماعی کشور تحمیل کرد.»
 
قدک پور می گوید:« انبوهی از اسناد صوتی، تصویری و نوشتاری وجود دارد که عیسی کلانتری و تیم همراهش، همواره منتقدان اجرای این پروژه ها را ضد انقلاب، دلال شرکت های خارجی، خائن، جاسوس، منافق و حتی بدتر از صدام حسین خطاب کرده اند. همان پروژه هایی که حالا بعد از گذشت چند دهه بزرگ ترین بحران های زیستی را برای کشور پدید آورده است. بر این اساس به نظر می رسد آقای کلانتری باید به جای پرداختن به رویدادهای سیاسی دهه های گذشته- که البته در جای خود مهم است- به ریشه یابی این بحران ها و راه های برون رفت از آنها بپردازد.»
 
مدیر بازنشسته مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه شیراز در ادامه تاکید کرد:« حتی اکنون نیز عیسی کلانتری در مقام معاون رییس  جمهور و ریییس سازمان حفاظت محیط زیست؛ به صورت فله ای، مجوز اجرای مخرب‌ترین پروژه های زیست محیطی از جمله "پروژه انتقال آب خزر به کویر مرکزی" و "پروژه های ویرانگر انتقال آب از سرچشمه های زاگرس" را صادر کرده است و بهتر است در این موارد برای افکار عمومی سخن بگوید.»
 
قدک پور افزود:« عیسی کلانتری بیش از سه دهه مسئولیت های مهمی نظیر ۱۴ سال  وزیر کشاورزی و 3 سال معاون رئیس جمهور و ریاست سازمان محیط زیست ایران را بر عهده داشته است. مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می دهد بزرگ ترین آسیب های زیست محیطی در ایران، خصوصاً پیدایش اَبَربحران آب، بحران ریزگردها، نابودی بخش عظیمی از جنگل ها ومراتع، خشک شدن اغلب دشت ها و تالاب ها و سفره های آب زیرزمینی کشور و.... ناشی از خطاهای آشکار مدیریت ایشان بر منابع آب، خاک و کشاورزی ایران بوده است. چرا ایشان درباره این مسائل هیچ سخنی نمی گوید و با وجود نقدهای فراوان دانشگاهیان و منتقدان، طی 3 سال اخیر هیچ توضیح یا پاسخی به این نقدها نداده است؟»
 
او با اشاره به اینکه عیسی کلانتری به خوبی می داند که عملکردش در 3 دهه گذشته چه فجایع و بلایای خانمان براندازی را بر سر منابع طبیعی و محیط زیست ایران آوار کرده است و می داند که باید غوغای رسانه ای خود را تغییر جهت داده و از این سمت منحرف سازد گفت:« لذا کلانتری با زیرکی وارد بحث اشغال سفارت امریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ می شود که هم از مباحث کشاورزی و محیط زیست بسیار دور است و نفس ایشان را تنگ نمی کند و هم به اندازه کافی عوام پسندانه است.»
 
مدیر بازنشسته مرکز تحقیقات کشاورزی دانشگاه شیراز تاکید کرد:« اینجاست که با وجود این همه بحران ها و چالش های بزرگ در حوزه کشاورزی؛ منابع طبیعی و محیط زیست ایران، رسانه ملی در تهران و رسانه های  فارسی زبان خارج از کشور همچون بی بی سی و ایران اینترنشنال، فقط زمانی خبری از عیسی کلانتری را در مقابل صفحه نمایش خود قرار می دهند که او یک منتقد و یا یک پرسشگر است؟! واقعا چرا با توجه به مسئولیت های خطیری که آقای کلانتری از اوایل انقلاب تا کنون داشته است رسانه های داخلی و خارجی از او برای پاسخ گویی به بحران هایی که در ایجاد آن سهم زیادی دارد دعوت نمی کنند؟!»
 
قدک پور در ادامه می گوید:« امروز بعد از گذشت ۴۱ سال از اشغال سفارت امریکا؛ طبیعی است هر کسی حرفی بزند و به مذاق خیلی ها نیز خوش بیاید؛ اما در طول این مدت، هر ساله مراسم بزرگداشت سالروز اشغال سفارت امریکا در روز ۱۳ آبان برگزار شده؛ اما آقای کلانتری در زمره بالاترین مقامات ارشد جمهوری اسلامی هرگز لب به کوچک ترین انتقادی نگشوده است. ضمن اینکه تعدادی از دانشجویان اشغال سفارت امریکا، بیش از ۲۰ سال است که در مصاحبه با انواع رسانه های داخلی و خارجی از اشغال سفارت امریکا در تهران ابراز خشنودی ندارند و از این عمل هم دفاع نمی کنند. پس چه ضرورتی دارد که ایشان می خواهد مسائل گذشته را دوباره مطرح کند؟!»
 
او می افزاید:« حال پرسش مهم این است که آقای عیسی کلانتری از ورود به مسئله اشغال‌ سفارت امریکا در تهران، آنهم بعد از ۴۱ سال، به دنبال حل کدامیک از بحران های ایران است و اگر هنوز می توان بحران های داخلی ایران را ناشی از اشغال سفارت امریکا در تهران دانست، چرا آقای کلانتری علی رغم نفوذ فوق العاده و طولانی که در ارکان قدرت در ایران داشته در طول این ۴۱ سال سکوت اختیار کرده است و این همه دیر لب به سخن گشوده است؟!»

 

شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از سایت خبری اسکان نیوز   ،تاریخ انتشار:  14 اردیبهشت   1399،کدخبر: 27258 ،www.eskannews.com