شعار سال: در روزگاری که همه اقشار از کارگر ساده تا معلمان، حرف از بیعدالتی میزنند اما در این میان گروهی مظلوم با نام برونسپارهای آموزش و پرورش وجود دارند که در گمنامی کامل به سر میبرند و کمتر کسی از وجود این قشر زحمتکش آگاه است.
که با داشتن مدارک دانشگاهی از کارشناسی تا دکتری، با عشق و علاقه تمام و با وجدان بیدار در حال تدریس مهارت به فرزندان این مرز و بوم حتی در دورافتاده ترین مناطق می باشند. اما مورد کمترین توجه و عدالت از سوی مسئولان دولتی قرار گرفته و بیشترین ظلم و اجحاف در حق مربیانی که در این روزگار سخت، برای درآمد حلال، از جان و دل در تلاشند، واقع شده است.
بیعدالتی گاهی به آنجا میرسد که مربی برونسپار با تحمل بیشترین فشارها و استرس ناشی از کار، فقط از حقوق ساعتی 3000 تومان برخوردار می شود که آن هم دچار مرور زمان شده و اغلب پس از چند ماه به وی پرداخت می شود!
مربیان برون سپار آموزش و پرورش، از هرگونه مزایایی که معلمان رسمی برخوردارند، محروم شده اند. نه بیمه ای در کار است و یا اگر هم است به صورت ناقص و نه عیدی و سایر حقوق پایه به آنها پرداخت میشود.
برای درک بهتر وضعیت برون سپارهای آموزش و پرورش، همین بس که از حقوق و مزایای یک کارگر ساده هم برخوردار نمی باشند.
وزارت آموزش و پرورش سالهاست که برای جبران کمبود معلم در کلاسهای خود به ویژه کلاسهای مهارتی و کارگاهی که ویژه هنرستانهای آموزش و پرورش میباشد، از جوانان تحصیلکرده دانشگاهی استفاده می کند اما با در نظر گرفتن نیاز جوانان به شغل و کمبود شغل در جامعه، با این روش از مربیان برون سپارکملطفی میشود تا جایی که تمام اختیارات این مربیان را به دست شرکتهای شخص ثالثی که اکثر آنها برای منافع خودشان در تلاشند سپرده است.
شرکتهایی که با قراردادهایی سرشار از مشکلات قانونی که حتی با قراردادهای پایه اداره کار نیز منطبق نمیباشد، این مربیان را به استخدام در آورده و به نیازهایشان توجهی نشده است.
جوانانی که بیشترشان در بازه سنی 25 تا 40 سال هستند و به امید درآمد رزق حلال برای تشکیل زندگی یا گذران زندگی مجبور هستند همین لقمه نان را هم سفت نگه دارند که مبادا در این روزگار شرمنده خودشان و خانوادههایشان شوند.
مربیانی که گاهی با 40 ساعت تدریس هفتگی در دروس سنگین مهارتی که کاملاً متفاوت با دروس عمومی است از حداکثر حقوق یک و نیم میلیونی برخوردارند.
با در نظر گرفتن تمام دشواریهای شغل شریف معلمی که بر همگان آشکار است، چرا دولت و وزارت آموزش و پرورش بیتوجهی به این قشر از جوانان دارند.
چرا مجلس محترم شورای اسلامی که برخواسته از مردم و نماینده مردم هستند، در این باره کاملا سکوت کرده است؟
این است پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند از جوانان حمایت کنید؟!
مگر مربیان برونسپار، جزو مردم و جوانان این کشور نیسات تند؟ آیا اگر همین جوانان نبودند، تحصیل و مهارتآموزی فرزندان این مرز و بوم، با اختلال مواجه نمیشد؟
اینکه مسئولان توجهی به زندگی و معیشت و آینده شغلی این مربیان نداشته و ندارند، جای سوال و ابهام است؟ جوانی که تمام وقت خودش را صرف آموزش به دانش آموزان میکند، آیا میتواند منبع درآمدی دیگری داشته باشد؟ که اگر این چنین باشد، باید از کیفیت آموزش کم کند! آیا مسئولان چنین می خواهند؟
مربیان برون سپار، فراموش شدگان جامعه ما هستند که در گمنامی کامل، در حال خدمت به فرزندان شریف ایران اسلامی هستند و در بالاترین سطح ستم و تنگدستی قرار دارند. جوانانی که با گذر زمان، موی سپید میکنند اما همچنان به دنبال تشکیل زندگی مشترک می دَوند و می دوند و می دوند و فریادرسی نیست جز خدا...
شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از فارسی من، کد خبر: -، تاریخ انتشار: یکم اردیبهشت 1399، www.farsnews..ir