شعار سال : برای نخستین بار در سال ۱۹۰۰ میلادی با واژهای معادل «فمینیسم» در جهان عرب مواجه میشویم. در آن تاریخ مَلَک حِفنی ناصف سلسله مقالاتی را با نامِ مستعارِ «باحِثَة البادیة» در کتابی با عنوان النسائیات منتشر کرد که در آن خواستار بهبودِ شرایطِ زندگی زنان شده بود. واژهی «نِسائی» که عنوان این کتاب از مشتقاتِ آن است در زبان عربی یعنی آنچه مربوط به زنان است یا آنچه زنان تولید میکنند.
با وجود این، اگر وجه تمایزی را که مارگو بَدران میان فمینیسم مرئی و نامرئی در جهان عرب قائل میشود در نظر بگیریم، در واقع در قرن نوزدهم میلادی است که به ریشههای فمینیسم در این کشورها میرسیم.
فمینیسم نامرئی بر خلافِ فمینیسم مرئی به صراحت به بیانِ خواستهها و مطالباتِ زنان نمیپردازد، اما به هر حال در چارچوبِ گفتمانِ مسلط، به نوعی از آگاهی یافتنِ زنان از موقعیت خود به عنوان یک گروهِ اجتماعی، و شرایطِ نامناسب و نامساعدِ زندگی آنها که باید تغییر کند خبر میدهد.
به این ترتیب، میتوان گفت که فمینیسم عربی سه مرحلهی اصلی را به خود دیده است: نخست فمینیسم نامرئی، که اصولاً مبتنی بر اسلام بوده و سالهای ·۱۸۶ تا ·۱۹۲را در برمیگیرد؛ دوم فمینیسمی مبتنی بر ناسیونالیسم که خود را از راهِ گسترش جنبشهای عمومیِ زنان از میانهی دههی ·۱۹۲ تا سال ۱۹۶۹ نشان داده است؛ و سرانجام از سال ·۱۹۷ که شاهد ظهور مجدد فمینیسم و بنیادگرایی اسلامی بودهایم.
خاطرات «هُدی شَعراوی»، که او را نخستین زنِ فمینیستِ عرب میدانند، نشان میدهد که در گفتگوهای گردهماییهای ادبی در حرمسراهای قاهره در سال ۱۸۹۰ مسائلی همچون حجاب، انزوای زنان و جداسازی جنسیتی مطرح و به بحث گذاشته شده است. این زنان بر اساس خوانش خود از متون مقدس و بر مبنای فهمشان از اسلام به عنوان دینِ عدالت و برابری، منشأ چنین رفتارهایی را صرفاً آداب و رسوم و سنتهای جامعه میدانستند. این زنان با تلاشهای خود به بحث و مناظرهی ملیِ موسوم به «نهضت» یا نوزایی فرهنگی یاری رساندهاند. در این جنبش مردان مسلمانِ اصلاحطلبی همچون رِفاعه الطَهطاوی (۱۸۷۱-۱۸۰۱) و شیخ محمد عَبدُه (۱۸۴۹-۱۹۰۵) بر این باور بودند که برخورداری زنان از حق آموزش و تعلیم و تربیت یکی از ستونهای احیاء و نوزایی فرهنگی در جهانِ عرب است.
در واقع، نخستین موردِ شناختهشده از فمینیسمِ صریح و بیپرده کشف حجابِ دو زن مصری در سال ۱۹۲۳ میلادی است. این حرکتِ به یادماندنی در ایستگاه راه آهنِ قاهره به وقوع پیوست. در آن روز، گروهی کثیر از زنان مصری که از سر تا به پا دارای پوششی سیاه بودند برای استقبال از دو تن از دوستانشان که از کنگرهی بینالمللی فمینیستها در رُم برمیگشتند به ایستگاه راهآهن رفته بودند. زمانی که این دو زن یعنی هدی شَعراوی (۱۹۴۷-۱۸۷۹) و سِیزا نَبراوی (۱۹۸۵- ۱۸۹۷) از قطار پیاده شدند نقاب از چهره برگرفته و صورت خود را نشان دادند. انبوهی از زنانِ حاضر با دست زدن از این اقدام آنان استقبال کردند. اقدام این دو زن و تکرار آن توسطِ دیگر زنان متعلق به طبقات بالا در واقع نشانهی آغازی بر پایانِ قرنها حرمنشینی در سالهای دههی سی قرن بیستم در مصر و خاورمیانه و دهههای پنجاه و شصت در سودان و مغرب و سرانجام دهههای هفتاد و هشتاد همان قرن در شبهجزیرهی عربستان به استثنای عربستان سعودی بود.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی