کانال تلگرامی اخبار خاص به نقل از سید مهدی ناظمی مدعی شده است که با وجود شکست پروژههای همکاری بین المللی منجر به تولید چهار دارو، چه کسی به خانوادههای قربانیان باید پاسخگو باشد؟ باید بررسی شود که استفاده از داروهای آزمایشی، آگاهانه بوده یا خیر؟ و .... این خبر بنا بر اهمیت و رسالت حرفهای رسانه، منعکس شده و الزاما نیازمند تائید یا تکذیب صحت ادعاهای صورت گرفته، توضیحات و شفاف سازی افکار عمومی در خصوص روایتها و در نهایت پاسخگویی در خصوص سناریوهای مشابه است. منتظر توضیحات هستیم.
شعارسال: سید مهدی ناظمی نوشت: چند روز اخیر درحال پرس و جو درباره علت بالارفتن فوتیهای کرونای کشورمان بودم. کشوری که با این همه ادعا در پزشکی، مقام اول مرگ و میر کرونایی را دارد و از کشورهای دارای آمار ابتلای مشابه و حتی بیشتر، به شکل عجیبی فراتر رفته است. در این بین، به نکته حیرت آوری رسیدم.
آقای ملک زاده، معاون «پژوهشی» وزیر بهداشت، چند روز پیش در خبری اعلام کرد که ۴ داروی مورد امید در درمان کرونا، بعد از آزمایش بالینی بی اثر شناخته شدند و یکی از کشورهایی که در این آزمایشها در قالب همکاریهای بین المللی شرکت کرده بود، ایران بود! چند روز بعد، خود ملک زاده در خبر دیگری بیان داشت که ایران موفق شده اولین کشوری باشد که با سازمان بهداشت جهانی (WHO) در زمینه انجام آزمایشهای بالینی همکاری کرده است! به گفته ملک زاده، ایران سه برابر بیشتر از کشور بعدی در این زمینه، بیمار در اختیار آزمایشگران قرار داده است! آیا این صحبتها، جای سوال ندارد؟
هر کس یک بار به بیمارستان رفته باشد میداند پر کردن فرمهای اجباری بستری شدن چگونه است. حالا که به اعتراف یک مقام رسمی مدیریتی در وزارت بهداشت، این داروها بی اثر است، وزارت بهداشت باید اسناد راضی بودن «آگاهانه» داوطلبان و «راستی آزمایی» به ویژه درباره «فوت شدگان» را منتشر کند و گزارش آن را به یک نهاد ناظر، بالادست و در عین حال مستقل دیگر، مثلا مجلس ارائه کند.
سوال بعدی که وزارت بهداشت باید جواب دهد این است که چرا باید در این شرایط سخت، وقتی هیچ کشور دیگری در دنیا چنین خطری را نمیکند، کادر درمان و بیماران ما درگیر چنین ریسکی درباره جان هموطنان ما شوند؟!
سوال اساسیتر این که، اساسا پروتکلهای استاندارد درمان کرونا کجا تعیین میشوند و چگونه اجرایی میگردند؟!
سوال مهم بعدی از وزارت بهداشت این است که وقتی ۲۵۰ طرح پژوهشی مصوب که ۶۷ عدد آن در قلمروی طب سنتی بوده، تمام شده است و حتی کد اخلاق و کد IRCT هم دریافت کرده است، چرا «آنها» اجازه استفاده و آزمایش پیدا نمیکنند؟!
چرا وقتی کشورهایی مانند چین با اتکا بر دانش بومی خود، موفق به کنترل مرگ وم یر شده اند همچنان بدنه وزارت بهداشت، خود را در حد همکار کمپانیهای صادرکننده دارو در غرب و هموطنان را کیس آزمایشگاهی میبیند؟! چرا جان ایرانی چنین بی بها و یافت علمی او چنان نامعتمد است؟!
لازم به توضیح است که سوالاتی متشابه از سایر مدیران و سیاستمداران در حال شنیده شدن است. بعنوان نمونه، پنج سوال خانم زهرا شیخی نماینده مجلس و سخنگوی کمیسیون بهداشت از وزارت بهداشت و ستاد ملی کرونا:
۱- چرا ۲۷ درصدنمونههای تحقیقات بالینی سازمان بهداشت جهانی مربوط به ایران است که تنها ۱ درصد از مبتلایان جهانی کرونا را دارد؟
۲- چرا کشوری که به شدت تحریم دارویی است، در پژوهشهای ناشناخته بر روی سلامت، در ردیف اول قرار میگیرد؟
۳- چرا تجربه تلخ اعتماد به سازمانهای ظاهرا جهانی در حوزه جمعیت را دوباره با کرونا تکرار میکنیم؟
۴- چرا ترکیب ستاد ملی مبارزه با کرونا و نحوه تصمیم سازی آن شفاف نیست؟
۵- چرا از نمایندگان ملت در مجلس هیچکس عضو این ستاد نیست و از درون آن خبر ندارد؟
ورای تائید یا تکذیب این روایات، شفاف سازی و ارایه توضیحات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با توجه به حساسیتهای افکار عمومی، فشار وارد بر کادر بهداشت و درمان و مطالبات مدیران سیاسی و سیاستی، ضروری بنظر میرسد.
منبع: با اندکی اضافات و تلخیص، برگرفته از کانال تلگرامی اخبار خاص / کانال تلگرامی بیداری ملت / سایر منابع (شبکه خبر 25 مهر 1399 کد 802635/ایرنا 27 مهر کد خبر 84079714 /... )