شعار سال: تصویر و برداشت عمومی از هوشمندسازی به احتمال زیاد به فناوریهای جدید بازگشت دارد. اگرچه یکی از ابعاد مهم هوشمندسازی به مؤلفه فناوری ارتباط پیدا میکند اما هرگز به مفهوم مرجعیت عام آن نیست زیرا هوشمندسازی مفهومی فراتر از فناوری است و دایره گستردهای را در بر میگیرد که در دو مؤلفه امکانپذیری فناوری – محیطی و انگیزه و دو مؤلفه مدیریت و ذینفعان و حداقل 6 قانون مهم خلاصه میشود که در این مجموعه نوشتهها تلاش میشود مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع ابتدا ویژگی سیستمهای هوشمند ارائه و پس از آن تعریفی از آن ارائه میشود. در ادامه مؤلفهها و قوانین سازنده آن مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت اشارهای کوتاه به کاربرد این مفهوم در سیاستها و مدیریت کشاورزی خواهد شد.
سیستمهای هوشمند، سیستمهایی هستند که رشد مییابند تا از نیازهای کشاورزان آگاهی یابند. بهبیاندیگر، مجهز به حسگرهای حساس همانند گیاهان هستند و نیازها را درک میکنند و با لحاظ ابعاد مختلف داستان، هشدارهای لازم را برای مدیریت ارائه داده و اقدام و واکنشهای پویایی را انجام میدهند تا نیازها در حداقل زمان و به بهترین شکل بدون ایجاد آثار جانبی تأمین شود. این سیستمها، به کمک اطلاعات هوشمند بر کل زنجیرههای کشاورزی آگاهی خواهند داشت و موتورهای جستجوگری میباشند که مسئلههای کشاورزی را رصد، تحلیل و متناسب با سطح و سطوح مسئله و درجه فوریت مسئله، راهحل ارائه میدهند تا ریسکهای ناشی از آن به حد قابلتحمل کاهش یابد، از شکلگیری ریسکهای جدید و ثانویه جلوگیری نمایند و به ایجاد فرصتهای جدید در بخش کشاورزی منجر شوند و از زاویهای تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. با این رویکرد، عملاً این سیستمها، هوشمندسازی تجربه و واکنشهای بین حوزههای مختلف را در راستای دستیابی به اهداف هوشمندی که با توجه به تغییرات محیطی تغییر مییابند، اصلاح میکنند و سازوکارسازی را انجام میدهند تا اهداف اصلی که همان تأمین منافع باشد تأمین شود.
در سیستمهای هوشمند، نظارهگری از پدیدهها و مسئلهها و ریسکها و واکنش به پاسخها هوشمندی لازم را دارد و بهگونهای نیست که تنها نظارهگر رخدادها باشند تا به آستانه غیرقابلتحمل برسند و آنگاه دست به اقدام و در نتیجه تحمیل هزینههای مالی و اجتماعی شوند به امید اینکه شاید دروازهای باز شود. درواقع در سیستمهای هوشمند تمام جریانهای بزرگ و کوچک تا سطح مویرگی و موزائیکی مورد نظارهگری دقیق و بهموقع قرار میگیرد تا در صورت گذار از حداقلهای قابلتحمل مورد مدیریت هوشمندانه، جامعنگر و دقیق قرار گیرد تا علاوه بر مدیریت اخلال موضعی از بروز اخلالهای در سایر نقاط و در کل سیستم یا جلوگیری نماید و یا اینکه به شکل متوازن و متعادل تعدیلهای لازم را با هدف ایجاد هارمونی و بازگشت به نقطه تعادل اولیه اعمال و مدیریت نماید.
هوشمندی فناوریهای اطلاعات، اکوسیستمهای تجاری و تجربیات مدیران و تمام فعالان کشاورزی را در بر میگیرد و تلاش دارد از طریق مجموعههای اطلاعاتی و همافزایی، پاسخگوی نیازهای کشاورزان و فعالان بازار در دنیای واقعی باشند و واکنش کشاورزان و فعالان بازار را با و در محیطهای فیزیکی و اجتماعی و ...اقتصادی مورد ارزیابی قرار دهند. در ساختار فناوریهای هوشمند بسیاری از مفاهیم کلیدی مانند بلاکچین (Blockchain)، اینترنت اشیاء (IOT)، کشاورزی 4 (Agriculture 4.0) و ... قرار میگیرند که بیشتر به کمک دادهها در بسترسازی برای هوشمندسازی نقش بازی میکنند و کارکرد سایر مؤلفههای مؤثر بر هوشمندسازی مانند محیط هوشمند، ذینفعان هوشمند و مدیریت هوشمند به شکل فزایندهای به فناوری ارتباط پیدا میکند ولی هرگز به این مفهوم نیست که هوشمندسازی صرفاً در استفاده از فناوریها خلاصه میشود. فناوریها ابزار خلق، حمایت و تقویت سیستمها از طریق فراهم آوردن اطلاعات میباشند و به افزایش دایره انتخاب رفتارهای کشاورزان و توانمندسازی آنها کمک میکنند.
در سیستمهای هوشمند، سنسورهای هشداردهنده و بهنوعی تصمیمیار در همهجا و در همه مراحل مدیریت فرایندهای یک سیستم باید حضور داشته باشند تا به جهتیابی کمک کنند، در شناخت مسئله راهنما باشند و همانطور که بیان شد نقش موتورهای جستجوگر عارضهها از یکسوی و موتورهای هدایتکننده مدیران برای حل عارضهها را در کل سیستم داشته باشند و بهنوعی باید نقش تسهیلگر را در مجموعه اجزاء و مؤلفههای یک سیستم یکپارچه و بههمپیوسته داشته باشند تا سیستم بتواند کارکردهای مطلوب و کارآمدی را داشته باشد و عملاً از یک چنین ساختاری منافع متناسب با نقش بازی هر یک از فعالان در سیستم حاصل شود تا به دوام و پایایی سیستم در بلندمدت منجر شود شکل 1 تصویری از یک سیستم هوشمند را به همراه اجزاء و مؤلفههای اصلی آن نشان میدهد. محمد قربانی. استاد دانشگاه فردوسی مشهد
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال