شعار سال: تا جایی که دیده و آموخته ام برای حفظ جان باید به دنبال نان بود. اما روزگاری را تجربه کردیم که این دو میتواند تبدیل به یک دوگانه متناقض شود، یعنی یا نان و یا جان! بله روزگار شیوع پاندمی کرونا است. بیماری جهان شمولی که بیش از یکسال است یقه بشر را گرفته و زندگی او را دستخوش تغییرات چشمگیری کرده است. رکود کسب و کارهای بزرگ و کوچک و افزایش بیکاری و کاهش درآمد خانوارها بخشی از این تغییرات است.
یکی از مهمترین بخشهای جامعه که بواسطه حضور مردم و تراکم جمعیتی و افزایش سرایت ویروس کرونا در تیررس متولیان بهداشت جهانی قرار گرفته، صنعت ورزش است. تعطیلی کلیه مسابقات در سطح جهان و تعویق ابر رویدادی، چون المپیک و مسابقات انتخابی آن که تنها جنگ جهانی باعث عدم برگزاری آن شده بود، نشان از وجود بحران عظیمی میدهد. بحرانی که ذهن متولیان و تمامی ذینفعان حوزه ورزش را با سؤالاتی از قبیل پیامدهای کرونا و نحوه برگزاری المپیک در این شرایط مشغول کرده و به نوعی همه در پی آن هستند که ببینند آینده ورزش و به خصوص المپیک چه خواهد شد.
در این نوشتار قصد دارم در رابطه با مفهومی که میتوان به شرایط فعلی صنعت ورزش ربط داد صحبت نمایم.
«ذهنیت کمیابی» مفهومی است که به یک واکنش روانی اشاره دارد، به این معنی که افراد زمانیکه برداشت کنند چیزی کمیاب است، رفتارشان فرق میکند. مهم نیست که چه باشد، خواه نیازهای اولیه انسان مانند پول، خواه نیازهای والای انسانی مثل احترام؛ همۀ اینها به یک «ذهنیت کمیابی» یاری میرسانند و عملکرد ذهنی را تا حد بیخوابیِ شدید کاهش میدهد. این حالت ذهن انسان را به تحلیل میبرد و توانایی اش را برای توجه به سایر موارد کاهش داده و قدرت تصمیم گیری مطلوب را نیز کاهش میدهد.
تعویق المپیک و خبرهای ضد و نقیض در مورد برگزاری آن در ۲۰۲۱ و تعطیلی مکرر مسابقات انتخابی، از موضوعات نگران کننده برای ذینفعان حوزه ورزش، بویژه ورزشکاران و مربیان است. برهم خوردن نظم مسابقات و تعطیلی میدان ورزش به مثابه محل اشتغال و نمایش ورزشکاران حرفهای باعث کاهش دستمزد و درآمد آنها از یک سو، و از سوی دیگر عدم دیده شدن آنها شده است. از همین نقطه است که ذهنیت کمیابی در ورزشکاران و سایر ذینفعان صنعت ورزش، شکل میگیرد. ایجاد این حس فقدان زدگی علاوه بر اینکه معیشت آنها را به شدت در معرض خطر فروپاشی قرار میدهد، موجب بروز مشکلات و واکنشهای روانی نیز خواهد شد. تحقیقات نشان داده است که کمیابی به دلیل تاثیر ذهنی اش افراد درگیر را مضطرب، تندخو و آماده خشونت میکند، گویی بخشی از شخصیتشان به کلی تغییر میکند و منجر به تصمیمات غیر عقلانی میشود.
نتیجه اینکه در این وضعیت افزایش دغدغههای مالی و معیشت برای ورزشکاران و مربیان و سایر فعالان حوزه ورزش بویژه در کشور ما که ساختار ورزشمان توسعه نیافته و غیر حرفهای است مهمترین مسأله میشود و همانطور که ذکر شد میتواند توان ذهنی را کاهش دهد. در نتیجه افراد درگیر مستعد گرفتار شدن در دام تصمیمهای نادرست میشوند؛ بنابراین به نظر میرسد، نهادهای تنظیم گری مثل وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک با همکاری بخش خصوصی باید در اینجا وارد عمل شده و نسبت به طراحی و تعریف محیطهای شبیهسازی شده به مسابقات رسمی اقدام نمایند تا شاید مرهمی باشد بر نیازهای ذینفعان صنعت ورزش.
مصطفی محمدی رئوف /پژوهشگر سیاستگذاری ورزش
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از جامعه شناسی ورزش