تجربه برخی امور مدیریتی به ویژه بعد روانشناسی آن، از مقولههای بسیاری مهمی است که گاهی خود موضوع مدیریت و جنبههای کلیدی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی یک مدیر و یا حتی یک فرد با دانش مدیریتی و یا تخصصی خواسته و یا ناخواسته در گردابی از سازههای مدیریتی گرفتار میشود که هیچ راه فراری ندارد گویی از هر سوی با بن بستی مواجه بوده و در قالبی بسته محصور و اسیر میشود.
شعار سال: تجربه برخی امور مدیریتی به ویژه بعد روانشناسی آن، از مقولههای بسیاری مهمی است که گاهی خود موضوع مدیریت و جنبههای کلیدی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی یک مدیر و یا حتی یک فرد با دانش مدیریتی و یا تخصصی خواسته و یا ناخواسته در گردابی از سازههای مدیریتی گرفتار میشود که هیچ راه فراری ندارد گویی از هر سوی با بن بستی مواجه بوده و در قالبی بسته محصور و اسیر میشود. این گونه گرفتاری گاهی افراد را در مسیری هدایت میکند که گویی موضوع شکل منفی پیدا میکند و بسیار از ساخته ها و سازه های قدیمی مدیریت را فرو میریزد و به نوعی در طبقه ای منفی قرار میگیرد این در حالی است که با نگاهی درست به مسأله مدیریتی و اهداف فرارو و مد نظر، مدیر متوجه می شود که اینگونه مدیریت ها نه تنها بعد منفی ندارد بلکه اگر از ابتدا بنا بر صفر گذاشته شود دیگر آن سوی صفر نه قابلیت تصویرگری ذهنی دارد و نه در عمل معنای فیزیکی و عینی می یابد. به همین دلیل توجه به این بعد مدیریت بسیار مهم است و هرگز نباید در این دام یا تله گرفتار شد، زیرا این رویکرد نه تنها برای فرد بلکه برای سازمان پیامدها و تبعات پرهزینه ای را در بر خواهد داشت. مهم این است که به مدیریت نگاه درست داشت و این که حد نهایی صفر همان صفر مرجع است که میتواند مورد استناد و قیاسهای بعدی قرار گیرد.
امید این که در سازوکارهای مدیریتی، آن سوی صفر به صورت عددی منفی دیده نشود و هرگونه اقدام در راستای مدیریت با نگاه به اهداف غایی آن تعریف شود. چنین نگاه و نگرشی میتواند برای فرد و سازمان مطلوب باشد و منشأ اثرگذاریهای مثبت فراوان. چنین نگرشی میتواند سازمان را در جهت مثبت ها هدایتگر باشد و به تعالی واقعی برساند.
محمد قربانی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی معجزه توسعه