شعار سال: **
به عنوان نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان، شناخت جامعهتری از تحولات این کشور دارید. ما در رابطه با چند موضوع با دولت مستقر در افغانستان، مشکلاتی داریم. یکی در رابطه با حق آبه هیرمند است و دیگری هم، اتفاقی است که طی چند روز گذشته در نقاط مرزی ما با افغانستان به وقوع پیوست. البته پیش از آن، بحثهایی در رابطه با هجوم مهاجران افغان به مرزهای ایران هم مطرح شده بود؛ براساس آمار اعلامی روزانه بیش از ۵ هزار نفر از مردم افغانستان به سمت مرزهای کشور ما میآیند. حالا یا در ایران باقی میمانند و یا از مرزهای ما به سمت ترکیه و اروپا میروند. در این شرایط، اوضاع را چطور قلمداد میکنید. در حال حاضر وضعیت مناسبات تهران و کابل در چه سطحی قرار دارد و به چه سمتی پیش میرود؟واقعیت این است که ایران و افغانستان دو کشور همسایه هستند و این همسایگی تا ابد نیز باقی است. در این میان قطعاً تحولات و رویدادهای هر یک از این کشورها بر کشور دیگر هم تأثیرگذار است. شما میبینید حوادثی که در چهاردهه اخیر در افغانستان اتفاق افتاده است تأثیراتش را بر محیط امنیت ملی کشور ما باقی گذاشته است. تحولاتی که عمدتاً دارای منشأ خارجی بوده است. یعنی اشغالگرانی این کشور را اشغال کردهاند و سعی کردهاند هژمونی سلطه خودشان را در چارچوب اهدافی که داشتند در افغانستان باقی بگذارند. چه زمانی که اردوگاه کمونیسم و شرق بود و چه امروز که بیست سال است آمریکاییها به عنوان مدعی مکتب لیبرال دموکراسی افغانستان را اشغال کردهاند و دست به تخریب این کشور زدهاند. متأسفانه همانطور که گفتم آثار سوء این تخریب بر همسایگان افغانستان و کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران نیز اثرگذار بوده است. در همین رابطه وضعیت فعلی افغانستان موجب بروز مشکلاتی مانند روانه شدن سیل عظیم مهاجران افغانستانی چه به صورت قانونی وچه غیرقانونی به سمت مرزهای کشورما نیز شده است. طبیعتا این حضور با ابعاد اقتصادی برای ایران همراه است. در این میان، باید به جان گرفتن پدیده تروریسم در افغانستان نیز اشاره کنیم. من بارها تأکید کردهام که نظامیان آمریکایی از افغانستان فرار کردهاند، اما همین حالا نیز در حالت دورایستایی مشغول شرارت و ایجاد ناامنی در این کشور هستند. آمریکاییها به دنبال بیثباتی و نا امنی و بروز جنگ داخلی در افغانستان هستند. اینکه بتوانند جنگ مذهبی و جنگ قومی را در افغانستان شکل دهند و اینها تماماً در چارچوب همان سیاستهایی است که واشنگتن طی بیست سال گذشته در افغانستان پیاده کرده است. آمریکاییها نمیخواهند در منطقه ما دولتهای مستقل شکل بگیرد و حاکمیت مردمی ایجاد شود. در عراق هم اوضاع به همین شکل است. دولت سوریه هم با گروههای تروریستی مقابله میکند که، ماحصل همین حضور است. یا در یمن (آمریکا) میآید و از متجاوز حمایت میکند یا در فلسطین همینطور. میخواهم بگویم وضعیت فعلی افغانستان برآمده از سیاستهای ویرانگرایانه اشغالگرانی مانند آمریکا است. ما با این واقعیتها مواجه هستیم. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مردم افغانستان هم از این جهت است که مبنای برنامههای ما، سیاستهای اسلامی و انسانی و اخلاق مدارانه است که با درک شرایط مردم این کشور صورت میگیرد. لازم است به این نکته نیز اشاره کنم که هیچ انسانی تمایلی به رفتن و مهاجرت کردن از سرزمین مادری خود ندارد. این شرایط (فعلی) افغانستانیها را مجبور به مهاجرت کرده است و جمهوری اسلامی نیز تاکنون پذیرای این افراد بوده است. البته این وضعیت موجب بروز مشکلاتی برای ما نیز شده است.
**
همین موضوع که وضعیت اقتصادی ایران نیز در شرایط مناسبی قرار ندارند. اینکه ما دوست داریم افغانستانیها بیایند، اما در این شرایط و روانه شدن روزانه ۵هزار نفر به سمت مرزهای ایران...من نیز از این جهت میگویم وضعیت فعلی افغانستان به جهت اجرای سیاستهای اشغالگرایانه است که علاوه بر افغانستان، نمونههای آن را در عراق و یمن نیز مشاهده میکنیم.
**
سیاست ما در قبال این وضعیت چیست؟سیاست جمهوری اسلامی ایران یک سیاست روشن است که تنها برای افغانستان نیست. برای تمامی کشورها است. ما در افغانستان به دنبال کمک برای ایجاد یک کشور باثبات، امن و آزاد و شکوفا هستیم.
**
یعنی ما این سیاست را در قبال طالبان نیز دنبال میکنیم؟ما به دنبال تشکل کشور افغانستان به دور از اشغالگری و به دور از تروریسم هستیم. این سیاستی است که دنبال میشود. در این زمینه نکته کلیدی در فرمایشات مقام معظم رهبری وجود دارد که میفرمایند: «دولتها میآیند و میروند آنچه برای ما مهم است مردم هستند.» ما امروز به تمامی دنیا میگویم و خودمان هم سردمدار این موضوع هستیم که در حمایت از کشورها و مردمانشان پیشقدم هستیم. شما ببینید زلزله (در افغانستان) میآید نخستین کشوری که اقدام به ارسال کمکهایش میکند ایران است. ما در حال حاضر پذیرای ۵ میلیون مهاجر افغانستانی هستیم. نزدیک به ۵۰۰ هزار کودک افغانستانی در مدارس ایران در حال تحصیل هستند. چه آنهایی که به صورت قانونی آمدهاند و چه کسانی که به صورت غیرقانونی آمدهاند. تحصیل آنها با هزینههایی برای ایران همراه است. چرا جمهوری اسلامی به این افراد پناه میدهد؟ به جهت همان سیاست حمایت از مردم افغانستان. در حال حاضر ما در همه سیاستهایمان به دنبال این امر هستیم که شرایطی در افغانستان ایجاد شود که با اجرای آن، مهاجران از امکان بازگشت به افغانستان برخودار باشند. برخلاف کشورهای مدعی حقوق بشر و آمریکاییها که واقعاً منافقانه میگویند و عمل میکنند. امروز سیاست جمهوری اسلامی ایران این است که متخصصین افغانستانی حتی اگر در دانشگاه ما درس بخوانند و مشغول کار شوند، از شرایطی برخودار شوند که بتوانند به کشورشان بازگردند و در سازندگی آن دخیل باشند. این درحالی است که با خروج نیروهای غربی از افغانستان، این کشور توسط غربیها خالی از نیروی متخصص شد. آنها را خارج میکنند تا در مواقع موردنیاز از آنها استفاده کنند. اما در مورد مسأله طالبان معتقدم که طالبان بخشی از واقعیت دنیای امروز افغانستان و در مقوله حکمرانی است.
**
ما طالبان را به رسمیت شناختهایم یا سیاست دوفاکتوری را در قبال آنها دنبال میکنیم؟سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال طالبان روشن است. ما واقعیتهای افغانستان را مدنظر قرار میدهیم. مصالح و منافع مردم افغانستان برایمان حالت محوری دارد. ما یک اَصلی داریم مبنی بر عدم مداخله در امور دیگران. همینطور که اجازه نمیدهیم دیگران (کشورهای دیگر) در امور ما دخالت کنند به خودمان نیز اجازه نمیدهیم در امور کشورهای دیگر مداخله کنیم. اما توصیههای خیرخواهانه مداخلهگری نیست.
**
مثلاً الان توصیه خیرخواهانه ما برای طالبان چیست؟روشن است. آنچه میتواند ثبات و امنیت در افغانستان را پایدار کند دولتی برپایه اراده مردم این کشوراست و باید آن را شکل دهند. میگوید مشارکتی. میگوید فراگیر. این دخالت نیست.
**
یعنی الان مردم افغانستان خواستار حکمرانی طالبان هستند؟معتقدم باید مکانیزمی طراحی شود تا مردم اراده خودشان را نشان دهند. این موضع روشن ما است. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که راه حل برون رفت از بحران در افغانستان تشکیل دولتی است که امروز میگویند مشارکتی و فراگیر و فردا قانون اسایی افغانستان است که باید تعریف کند به چه صورتی باشد. مردم افغانستان باید بگویند قانون ساسی ما این هست و در قانون اساسی مکانیزم موردنظر ما تعریف شده است. ما برپایه شرایط امروز صحبت میکنیم. اینکه جمهوری اسلامی میگوید باید (در افغانستان) حکومتی شکل بگیرد که سایر قومیتها هم در آن نقش آفرین باشند آیا دخالت در امور داخلی افغانستان است؟ منطق ما از اینکه میگویم تمامی قومیتها در اداره افغانستان نقش داشته باشند، چیست؟ منطق این بحث روشن است. جمهوری اسلامی ایران نگاه میکند و میبیند در طول این چهار دهه هر حکومتی که به تنهایی در افغانستان روی کار آمد و خواست که قدرت را در این کشور شکل دهد نتوانست دوام بیاورد. بعد هم اینکه واقعیت اجتماعی افغانستان برپایه تنوع قومیتها شکل گرفته است.
**
در این ۴ دهه که شما به آن اشاره کردید معمولاً پشتونها در قدرت بودهاند. چه در قالب طالبان و چه دولت کرزی و چه اشرف غنی. همیشه هم برخوردشان با هزارهها و تاجیکها خیلی تند و (در دوره طالبان) به صورت کشت و کشتار بوده است.با نادیده گرفتن قومیتهای دیگر، چقدر این دولتها دوام آوردهاند؟
**
به هر حال مردم افغانستان (از قومیتهای دیگر) را میکشند؟چقدر دوام آوردهاند؟ منطق ما برای اینکه میگوییم دولت باید مشارکتی باشد همین است. امروز حجم بحرانها و مشکلات و چالشها در افغانستان چه در بعد سیاسی و چه اقتصادی و چه امنیتی به اندازهای است که یک جریان به تنهایی نمیتواند از عهده مشکلات برآید. بعد هم اینکه اگر دیگران در قدرت سهیم نشوند و این دیگران نگران باشند و این دیگران همکاری نکنند هر حکمرانی که در افغانستان به قدرت برسد به تنهایی نمیتواند بر مشکلات این کشور فائق آید و اگر نتواند اعتماد دیگر قومیتهای افغانستانی را جلب کند با مشکلاتی در این کشور مواجه میشود. بعد هم موضع جمهوری اسلامی مداخله نیست. جمهوری اسلامی ایران یک کشور دور دست نیست. جمهوری اسلامی دارای یک مرکز مشترک طولانی با افغانستان است و اتفاقات این کشورهم، بر امنیت ملی ما اثرگذار است. همینکه شما میگوید روزانه ۴ تا ۵ هزار مهاجر افغانستانی به سمت مرزهای ایران میآیند یکی از این موارد است و واقعاً مردم ما با وجود مشکلاتی که دارند مردم افغانستان را برداران و خواهران خود میدانند. طبیعتا این (مهاجران) برای اقتصاد ایران حجمی را (تحمیل میکنند) و البته در مسائل دیگرهم. حتی در مقوله امنیت. باید توجه داشته باشید در رابطه با این مهاجرین، جمهوری اسلامی از دنیا کمکی دریافت نمیکند و معلوم هم نیست که همراه این مهاجرین چه کسانی وارد ایران میشوند؟
**
بله دقیقا. معلوم نیست چه کسانی از مرز عبور میکنند.پس نظارت و کنترل مرزها کار سادهای نخواهد بود. اما بینید مشکلات کوچکی که در مرزهای ما پیش آمده برخی اوقات هم بزرگنمایی میشود. چون دشمن به دنبال این است که هم در افغانستان بیثباتی و ناامنی ایجاد شود و هم تلاش میکند تا مشکلاتی را میان تهران و کابل ایجاد کند. در هر صورت دشمن بیکار ننشسته است. با وجود تمامی اینها، مرزهای ما در مقایسه با دیگر مرزهای افغانستان امن و هم با درگیری و چالش کمتری مواجه بوده است. شما خودتان به مرزهای افغانستان و پاکستان بنگرید. به بمبارانهایی که در این مرز صورت میگیرد و کشتههایی که در طرفین به جا میماند بنگرید.
**
من سووالم این است که ما میخواهیم طالبان را رسما به رسمیت بشناسیم و یا به صورت دوفاکتوری این حکومت را به رسمیت میشناسیم؟جمهوری اسلامی اعلام کرده است شناسایی هر رژیم و نظامی به مقبولیت آنها در داخل مرزهایشان بازمی گردد. اینکه جمهوری اسلامی بر تشکیل یک دولت مشارکتی تأکید میکند برای این است که اگر شکل گرفت آن دولت، دولت مورد خواست مردم افغانستان باشد. ما به خواسته و نظر مردم افغانستان احترام میگذاریم. اما امروز با طالبان تعامل میکنیم. امروز طالب حاکم و مسوول است در افغانستان. شما باید از طالبان بخواهید که در امنیت مرزها سهیم باشد. آنها در تأمین امنیت شهروندان خود مسوول هستند. اگر شما امروز با هیأت حاکمه این کشور همکاری نکردید و شرایط اقتصادی و امنیتی افغانستان بدتر شد آنوقت باید منتظر سیل مهاجران به سمت مرزهای ایران باشیم. یا اگر تروریست در این کشور جان بگیرد که به مصلحت ما هم، نیست. پس این همکاری منطقی دارد. ما توصیه خیرخواهانه خودمان را انجام میدهیم و منطقه هم امروز به این جمعبندی ما رسیده است. طرح موضوع تشکیل لویی جرگه نیز نشان میدهد که طالبان هم، همین موضع را دارد که براساس سنتهای اجتماعی و سیاسی افغانستان و در شرایط خاصی ریش سفیدان گردهم آیند و تصمیمگیری کنند. حالا باید دید که لوئی جرگهای که میخواهند شکل دهند از همه قومیت هاست یا خیر؟ طالبان این را میگوید. یعنی خود آنها هم میگویند ما در آن فضا میخواهیم اقدام کنیمامیدوارم تصمیماتشان در مسیری باشد که به نفع مردم افغانستان است.
**
یعنی دولتی باشد که به صورت مشارکتی و با حضور تمامی جریانات سیاسی این کشور تشکیل شود. اما همیشه پشتونها در قدرت بودهاند. (یعنی هیچ وقت اجازه ندادهاند اقوام دیگر افغانستانی، قدرتی بیش از آنها داشته باشند)موضوعی که میگویند این است. باید دید که نقش و جایگاه دیگر گروهها و قومیتها در این کشور تا چه اندازه خواهد بود؟ چرا که هرگونه انحصار، تضمین برای ثبات و امنیت افغانستان را از بین میبرد. درمقوله امنیت پایدار، خارج از اینکه شما با تروریسم میجنگید یا خیر لازم است که اقتصاد، ثبات سیاسی و اعتماد میان حاکمیت و ملت وجود داشته باشد. لازمه آن، این است اتحاد میان دولت و ملت را به وجودآورید تا کشورهای دیگر شما را به رسمیت بشناسند و انگیزه سرمایهگذاری داشته باشند.
**
الان نمایندگیهای سیاسی افغانستان در جهان به چه صورت هستند؟ فعالند یا خیر؟ و اگر فعال هستند مسوولیت اداره آنها مثلاً در نمایندگی ایران با کیست؟ریاست نمایندگی افغانستان در ایران با نماینده دولت پیشین افغانستان است. جامعه جهانی هنوز طالبان را به عنوان یک حکومت و یک نظام سیاسی به رسمیت نشناخته است. نمایندگی افغانستان در ایران به فعالیت خود ادامه میدهد به این جهت که در ایران ۴ تا ۵ میلیون تبعه افغانستانی حضور دارد و رفت و آمدهای تجاری میان دو کشور هم برقرار است.
**
یعنی نماینده دولت پیشین (اشرف غنی) هنوز کارها را به پیش میبرد؟نماینده دولت پیشین و به علاوه اینکه الان دیپلماتهایی که در سفارت افغانستان حضور دارد مدت زمان ماموریتشان محدود به سه سال است و این افراد جایگزین خواهند شد. در نتیجه کارها در حال انجام است. اگر شما میگوید به این جهت که ما طالبان را به رسمیت نشناختهایم پس سفارت این کشور در ایران را تعطیل کنیم...
**
خیر منظور من این بود که آیا با حضور این تعداد تبعه افغانستانی در ایران، سفارت این کشور در تهران تعطیل است یا نه؟ اگر فعال است چه فعالیتی دارد؟ویزا صادر میکنند. مطالبات ما در کابل و بالعکس مطالبات کابل در تهران را پیگیری میکنند. اگر ما امروز بگوییم که مرزهایمان را به روی افغانستانیها میبندیم و روابطمان با این کشور را قطع میکنیم در اینصورت همکاری میان دو ملت هم قطع میشود. ابعاد اقتصادی هم قطع میشود. شرایط امنیتی هم به چالش کشیده میشود. هر چقدر اقتصاد چالش داشته باشد امنیت هم به طبع آن با مشکلاتی مواجه میشود و مورد سواستتفاده تروریسم قرار میگیرد. یکی از نگرانیهایی که ما داریم این است که امروز گروههای تروریستی مورد حمایت آمریکا پول خرج میکنند. از فقر برای جذب نیرو استفاده میکنند. پس شما نمیتوانید به موضوعات اقتصادی بیتوجه باشید. شما نمیتوانید روابط اقتصادی دو کشور را قطع کنید. اینها واقعیتهایی است که باید به آنها توجه داشت. جمهوری اسلامی ایران هم در بیان مواضع خود بسیار صریح و آشکار است و در عین حال هم، همکاریهایش را انجام میدهد و ما همه این کارها را در جهت خدمت به مردم افغانستان و مصلحت دو کشور و دو ملت میدانیم. ما قطع همکاریهای اقتصادی را حتی به نفع مردم خودمان هم نمیدانیم. معتقدم که حضور مهاجرین در کشور ما یک هزینه اقتصادی را برایمان به همراه داشته است، اما در عین حال اگر بخواهیم واقع بینانه سخن بگوییم بسیاری از افغانستانیهای حاضر در کشور ما مشغول فعالیت هستند. اینکه قانونی هستند یا غیرقانونی بحث دیگری است؛ وزارت کشور طرح شناسایی اتباع خارجی را با قدرت دنبال میکند و این افراد باید بیایند و خودشان را معرفی کرده و کدی را دریافت کنند تا حضورشان در ایران رسمیت پیدا کند. اما در هر صورت امروز افغانستانیها در اقتصاد ایران و در پروسه تولید و خدمات ذی نقش و دارای نقشی مثبت هستند. بعد هم در داخل کشور ما مهاجر افغانستانی نخبه علمی هم وجود دارد. بسیاری از افغانستانیها در جهان دارای توان اقتصادی هستند و علاقهمند هستند که برای پروسه سرمایهگذاری به کشور ما بیایند. نخبگان فرهنگی و سیاسی افغانستانی هم در میان مهاجرین حاضر در ایران هستند. امروز جذب این افراد جزء اولویتهای ما است. ما با این نگاه که تبعه افغانستانی در طرح توسعه ملی ایران ورود کند و در چارچوب اهداف راهبردی جمهوری اسلامی حرکت کند، وارد عمل شدهایم. در همین راستا نیز نگاه ما کمک به ایجاد یک افغانستان باثبات و امن و شکوفا است. ما میخواهیم این افراد به کشور خودشان بازگردند و به کشورشان خدمت کنند. یعنی فضایی ایجاد شود که این افراد در حوزههای فنی و فناوری و علمی و خدماتی و مدیریتی افغانستان حضور داشته باشند. هیچ کشوری این نگاه را به اتباع افغانستانی حاضر در ایران ندارد. من همین حالا هم میبینم که سفرای کشورهای عضو ناتو به ما مراجعه میکنند که تعدادی از مردم افغانستان با ما همکاری داشتهاند و ما میخواهیم این افراد را به کشور خودمان ببریم و البته با این عنوان که میخواهیم از این افراد حفاظت کنیم. بعد نگاه میکنید و میبینید که تمامی این افراد نخبگان افغانستانی هستند. میخواهند افغانستان را تهی از سرمایههای ملیش کنند.
**
آقای قمی به عنوان شخصی که سالهای متمادی تحولات پرونده هستهای ایران را دنبال کردهاید ارزیابیتان از دور اخر مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و روند احیای برجام طی این پنج ماهه اخیر (پنج ماهی که از توقف مذاکرات سپری شده است) چیست؟در فرآیند مذاکرات احیای برجام، مذاکرات دوحه نیز بخشی از آن تلقی میشود. یعنی یکایستگاهی از آن فرآیند بود. اگر بخواهیم نگاه واقع بینانه داشته باشیم جمهوری اسلامی ایران هم برجام را امضا کرده و هم به تعهداتش عمل کرده است. این طرف مقابل ما یعنی آمریکاییها هستند که برجام امضا کردند، اما به تعهداتشان عمل نکرده و از برجام خارج شدند. به همه دنیا ثابت شد که جمهوری اسلامی به عهد خود وفادار است. الان هم بر این نکته تکیه دارد که همه باید به تعهداتشان عمل کنند. واقعیت این است که آمریکاییها به تعهداتشان عمل نکردند و الان هم دنبال زیاده خواهی هستند. دولت جمهوری اسلامی در چارچوب اعتمادسازی و اعلان حقانیت برنامههای خود و اینکه به دنیا نشان دهد طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرده است و امروز هم مطالباتی را مطرح میکند که در چارچوب برجام نیست، وارد عمل شده است. اما اینکه این مسیر تا چه زمانی به درازا میانجامد نمیتوان صحبت کرد آنچه مهم است این است که هم در تأکیدات مقام معظم رهبری و هم آیت الله رئیسی آمده است که شرطی کردن اقتصاد برجام نکتهای بود که از نظر ما درست نبود. ما معتقدیم براساس دیپلماسی اقتصادی ظرفیتهایی در دنیا وجود دارد که خواهان استفاده از آنها هستیم. یعنی نگاهی که در سیاست خارجی و همکاریهای اقتصادی ما وجود دارد باید تقویت شوند. خوشبختانه در حال حاضر ناکارآمدی برنامهها و ابزار ظالمانه تحریم آمریکاییها مشخص شده است. در نتیجه این موضوع مهمتر است. علاوه براین در حال حاضر در سیاست خارجی کشور اولویت نگاه به شرق و توسعه همکاریهای با کشورهای منطقه و همسایگان است. محور قرار دادن اقتصاد مقاومتی در سیاست خارجی و جانمایی برجام در سیاست خارجی است. یعنی همه چیز سیاست خارجی ما دیگر برجام نیست. از طرف دولت اهتمام جدی وجود دارد که اگر بشود به توافق دست پیدا کنیم، اما اقتصاد کشور را معطل موضوع برجام نکردهایم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری فراز، تاریخ انتشار:۱۵ مرداد ۱۴۰۱، کدخبر:۵۲۷۳۸، www.farazdaily.com