پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - 2025 June 08
کد خبر: ۳۸۲۹۴۱
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۸:۴۵
رضا غلامی در در اجلاسیه «رویکردی تازه به عقلانیت سیاسی در اسلام» گفت: یکی از دلایل اصلی ناتوانی اسلام در شکوفایی اسلام در قرن ۴ و ۵ هجری قمری به جایگاه عقل عملی بر می‌گردد و اگر این طرز نگاه به عقل عملی عوض نشود و در حد حکمت عملی به آن نگاه شود، ما در ایجاد تمدن اسلامی ناکام خواهیم ماند.
شعار سال: اجلاسیه نهایی کرسی نوآوری «رویکردی تازه به عقلانیت سیاسی در اسلام» با ارائه رضا غلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، و ناقدانی، چون مجتبی زارعی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، لک‌زایی عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم و یزدانی‌مقدم عضو پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز یکشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۰ صبح به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

امیر سیاه‌پوش عضو هیات علمی دانشگاه معارف اسلامی به عنوان مدیر جلسه آغاز کننده بحث بود و بیان کرد: عقلانیت سیاسی در اسلام همیشه محل مناقشه و موضوع بحث اساتید دانشگاهی و حوزوی بوده است و اساتید مختلف هرکدام با نگاه خود به آن ورود کرده‌اند.

در ادامه غلامی سخنان خود را ارائه داد و گفت: مهم‌ترین نقطه تمایز مذهب شیعه با سایر مذاهب بها دادن به عقل است. مواجهه اسلام با عقل یک مواجهه بنیادی است. به بیان دیگر نه تنها اصل گرایش به دین و ایمان الهی مستلزم تدوین عقلی است، بلکه پس از پذیرش دین هم عقل شانه به شانه وحی به بسط و عمق دین‌داری و ساخت جامعه دینی مطلوب می‌پردازد.

او افزود: با آمدن عقل، وحی به کنار نمی‌رود، و هرکدام در قلمرو خودشان به فعالیت می‌پردازند. عقل در دو عرصه در کنار وحی کاربرد دارد، یکی فهم و تفسیر دین، و دیگری در حوزه تولید انواع قواعد و احکامی که اجازه می‌دهد عقل در آن ساحت، صاحب قلمرو باشد و برای ما تعیین تکلیف کند. پس عقل در ساحت نظر و عمل در کنار دین به فعالیت می‌پردازد.

غلامی اظهار کرد: حضور عقل در متن دین با فراز و فرود‌های زیادی مواجه بوده است. گذشته از عقل نظری که در اتمسفر خودش سیر تقریبا روشنی داشته است، عقل عملی سیر کم‌ابهام‌تری داشته است و ادبیات نسبتا فربه‌ای هم پیدا کرده است. بیشتر تمرکز عقل بر ساحت عقل نظری بوده است. عقل عملی به دلیل کم‌توجهی به دانش در مقام عینیت با رشد قابل قبولی مواجه نبوده است.

او ادامه داد: یکی از دلایل اصلی ناتوانی اسلام در شکوفایی اسلام در قرن ۴ و ۵ هجری قمری به جایگاه عقل عملی بر می‌گردد و اگر این طرز نگاه به عقل عملی عوض نشود و در حد حکمت عملی به آن نگاه شود، ما در ایجاد تمدن اسلامی ناکام خواهیم ماند.

او افزود: البته این مساله بستگی به این دارد که تمدن را چگونه ببینیم، جدای از اینکه برخی تمدن‌سازی را رسالت دین نمی‌دانند و تمدن و دین را پرودوکسیکال می‌دانند و اگر قرار باشد تمدنی ایجاد شود که هم وجه مادی و هم وجه معنوی داشته باشد -پیوند وجه مادی و معنوی دشواری کار تمدن‌سازی است- باید به عقلانیت عملی توجه ویژه‌ای داشته باشیم و به یک نواندیشی در این عرصه برسیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: نگرانی بسیاری از متفکرین و علما و دلسوزان تاریخ اسلام که مبادا ما مرز‌های خود را از دست بدهیم و در ورطه جهانی‌نگری و عرفی‌نگری بیافتیم، سبب شده که احتیاط در این زمینه صورت گیرد. اما ما می‌توانیم ضمن توجه به بالاتر بردن جایگاه عقل عملی به دام عرفی‌نگری نیافتیم.

او در انتها با بیان اینکه روش تحقیقش هم فلسفی و هم اجتهادی است، درباره چارچوب نظری‌اش بیان کرد: نگاه من در حوزه تئوریک نگاه صدرایی است، اما از آنجایی که نگاه صدرایی را در برخی مواقع ناکافی می‌دیدم به سمت نگاه نوصدرایی رفتم و براساس تلقی خود از حکمت نوصدرایی چارچوب نظری خود را سامان دادم.

مجتبی زارعی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: وقتی ما می‌خواهیم از رساله دکترا دفاع کنیم باید بگذاریم کار با تحقیق مشخص شود. حتی در رساله دکترا هم اساتید معتقدند موضوع باید ناظر بر مساله باشد. اما وقتی موضوعیت موضوعی کرسی نظریه‌پردازی است حوزه اجتهادی باید روشن باشد.

او در ارتباط با عقل عملی و حکمت عملی اظهار کرد: وقتی صحبت از حکمت می‌کنیم، مخصوصا حکمت عملی، در تفکر اسلامی و سنت مشایی مشهور شده است. حتی سنت یونانی هم که می‌خواست درباره حکمت عملی بحث کند کتاب داشت، به این معنی که درباره حکمت عملی هم بحث‌های نظری می‌کردند. ولی آیا در حکمت اسلامی هم اینگونه بوده است؟

او در ادامه گفت: آیا سنت اشراقی آن هنگام که می‌خواست در سیاست مداخله کند کتابی نوشته است؟ آیا حکمت متعالیه که قهرمان آن صدرالمتالهین است درباره حکمت عملی باب جداگانه‌ای دارد؟

او در ادامه به سخنان حکیم آملی درباره امام اشاره کرد و گفت: امام با جمع سیاست، فلسفه، عرفان و فقه به حکومت ورود کرد؛ بنابراین به کار بردن فقیه حکیم عبارت درستی برای اوست. زیرا ما در سنت‌های شرقی وقتی می‌گوییم حکیم، منظورمان کسی بوده که کار علمی و نظری را جدا نمی‌کرده است و مدیر جامعه بوده است که این صفات در امام متجلی بود و او مدیر جامعه بود که وارد سیاست شد.

زارعی درباره حکمت متعالیه نیز بیان کرد: در حکمت متعالیه حکمت عملی و نظری را از هم جدا نکردند بلکه باهم جمع کردند. صدرای شیرازی امکان مداخله در سیاست را نیافت، اما امام (ره) این فرصت را یافت.

او ادامه داد: حکیم آملی وقتی می‌خواست امام (ره) را توصیف کند می‌گوید برخی با «نظر» حرکت می‌کنند بنابراین صاحب نظرند، برخی با «دل» حرکت می‌کنند که بنابراین صاحب دل‌اند. برخی با مهندسی و برخی با معماری حرکت می‌کنند. امام مهندس-معمار بود.

او در ادامه بیان کرد: بنابراین وقتی ما می‌گوییم حکمت عملی، آیا همان سنت ارسطویی را می‌خواهیم ادامه دهیم؟ آیا کتاب‌هایی که امام برای دهه غیر از خودش نوشت، برای عمل نکردن بوده است؟ بنابراین وقتی شما صحبت از این می‌کنید که بحثتان صدرایی است باید با برخی از فرمول‌های صدرالمتالهین این بحث را نشان دهید.

لک‌زایی عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم ناقد دیگر این نشست بود که در ابتدای سخنان خود درباره اینکه ما چگونه متفکران پیشین خود مثل فارابی یا ملاصدرا را خوانش می‌کنیم سخن گفت و بیان کرد: آیا ما امروزه حل مسائل امروزین خودمان را از متفکران پیشین می‌خواهیم؟ که بحث‌هایی مثل تمدن نوین را برای ما پایه‌گذاری کنند؟ من فکر می‌کنم این انتظار درستی نیست.

او همچنین درباره ارتباط عقل و وحی سخن گفت و افزود: غلامی در سخنان خود از رابطه بین عقل و وحی سخن گفت که به عقیده من بحث درباره این رابطه می‌تواند با نگاه نظام‌مند‌تری انجام شود.

یزدانی‌مقدم عضو پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سخنران بعدی و ناقد سوم این جلسه بود که در ابتدا بیان کرد: بحث غلامی درباره عقل و دین این بود که با عقل می‌توان نگاه جامع‌تری داشت و مواردی که برهان‌پذیر و قابل استدلال هستند را می‌توان با عقل استدلال کرد و در اداره کشور هم از آن استفاده کرد.

او ادامه داد: اینکه از استدلال‌های عقلی در اداره امور مملکت استفاده کرد ایده خوبی است که در آثار فارابی هم می‌بینیم. فارابی می‌گوید ما در اداره یک مدینه علاوه بر بحث نظری نیاز به حکمت عملی هم داریم؛ اما این‌ها به تنهایی برای اداره یک کشور کافی نیست.

او گفت: فارابی از تعقل یا فضیلت فکری سخن به میان می‌آورد و می‌گوید اگر قوه تعقل در مسیر اداره جامعه به کار گرفته شود به آن فضیلت فکری می‌گویند و ما می‌توانیم خارج از حیطه عملی و نظری که شامل مشاهده و تجربه است، یک کشور را اداره کنیم.

یزدانی‌مقدم در ادامه بیان کرد: دیدگاه مشابه دیگری نیز وجود دارد و آن منزلت عقل در هندسه معرفت دینی است که جوادی آملی به آن اشاره می‌کند و او در این بحث عقل را در برابر نقل می‌داند، نه در برابر دین و به عقل جمعی استناد می‌کند که تنها راه رسیدن به اداره مطلوب جوامع از راه جمهوری است.


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری کتاب ایران، تاریخ انتشار:۶ شهریور ۱۴۰۱، کدخبر:۳۲۵۶۶۴، www.ibna.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین