شعار سال : همه ما کمابیش داریوش همایون، وزیر دوره پهلوی دوم را بدلیل مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه با امضای رشیدی مطلق که می گویند به قلم داریوش همایون است ، می شناسیم(پرویز ثابتی، داریوش همایون و فیروز گوران روزنامهنگاری به نام علی شعبانی را نویسنده اصلی این مقاله معرفی کردهاند).
داریوش همایون (زاده ۵ مهر ۱۳۰۷ در تهران – درگذشته ۸ بهمن ۱۳۸۹ در ژنو) فرزند نورالله، روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی، در آغاز حکومت محمدرضا پهلوی و در زمان نخستوزیری محمد مصدق از فعالان سیاسی و از اعضای حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران (حزب سومکا) بود. در زمان نخستوزیری جمشید آموزگار از ۱۶ مرداد ۱۳۵۶ تا ۵ شهریور ۱۳۵۷ وزیر اطلاعات و جهانگردی و سخنگوی دولت را عهده دار بوده و همچنین قائم مقام دبیرکل حزب رستاخیز را در کارمامه دارد. داریوش همایون در سال ۱۳۵۷ دستگیر و به زندان دژبان منتقل شد. با حمله انقلابیون به زندان وی توانست همراه با زندانیان دیگر بگریزد. اندکی بعد به فرانسه رفت و به مخالفان جمهوری اسلامی ایران پیوست. وی از بنیانگذاران حزب مشروطه ایران بود. یک جلد کامل از کتاب نیمه پنهان (از انتشارات دفتر پژوهشهای روزنامه کیهان) به زندگینامه مفصل داریوش همایون اختصاص داده شدهاست. داریوش همایون در ساعت ۱۱ شامگاه ۸ بهمن ۱۳۸۹ به مرگ طبیعی و در ژنو سوئیس درگذشت.

داریوش همایون درخصوص براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران چه گفت :
داریوش همایون میگوید که، اول اینکه دیدم یک گرایش خیلی خطرناکی در حال رشد است و دوم دستهای خارجی را از ترکیه، جمهوری باکو (آذربایجان)، حکومتهای محلی در عراق (اقلیم کردستان عراق)، آمریکاییها و اسرائیلیها (متاسفانه من اسرائیلیها را دوست ایرانیها میدانستم) دیدم. متوجه شدم که کار دارد بالا میگیرد. بعد هم این موضوعات (تجزیه کشور) مثل یک آتش است که به سرعت میتواند گسترش پیدا بکند. اینجا بود که من حتی در استراتژیِ مبارزه با جمهوری اسلامی هم، تجدیدنظر کردم. من الان به شدت نگرانِ پیامدهای سرنگونی جمهوری اسلامی از نظر تمامیتِ ایران هستم؛ برای اینکه هزاران دست منتظر هستند که بیایند (فعال شوند) و آن وقت در آن شرایطِ بحرانی؛ هزاران اتفاق ممکن است بیافتد. بنابراین اولویتِ من این شد، حفظِ ایران.
الان (اولویت من) دیگر هیچ چیز دیگری نیست. اولویت من الان دموکراسی نیست. سرنگونیِ جمهوری اسلامی هم نیست. اول “ایران” است. (ایران) باید حفظ بشود. بعد دموکراسی باید شود. بعد باید البته برای دموکراسی جمهوری اسلامی سرنگون شود. الان اولین اولویتِ مهم، حفظِ ایران است .
*** مصاحبه کننده از داریوش همایون میپرسد: شما من را سردرگم میکنید. اگر حفظِ ایران در پرتوِ حکومتِ موجود در ایران باشد و بتوان ۵۰ سالِ دیگر نام ایران را حفظ کرد… (نظر شما چیست؟) همایون در پاسخ میگوید: من ترجیح میدهم ایران به عنوان یک کشور بماند با هر وضعی؛ تا ایران از صفحه روزگار محو شود.
*** مصاحبه کننده مجددا از داریوش همایون میپرسد که : “آیا این تحلیلِ یک آدم ملی گرا است یا تحلیلِ یک آدمی که به تحولِ دموکراسی در بخشی از منطقه امیدوار است؟! همایون میگوید، من دموکراسی را با این حرفها قاطی نمیکنم؛ چون تجزیه ایران به دموکراسی نخواهد انجامید… این را به شما بگویم.
شما نگاه کنید ببینید اتحاد جماهیر شوروی تجزیه شد، ببینید کجای این کشورها دموکراسی برقرار شده است؟! دموکراسی در این کشورها برقرار نمیشود. میافتد دستِ مافیا. کشورهای تجزیه شده از شوروی افتاده است دستِ مافیاها. (در صورت تجزیه) ایران هم میافتد دست مافیا.
شما تصور میکنید بخشهای مختلف ایران رفتند جدا شدند، همه میشوند رِسپینسِر؟! نخیر! دست مافیا میافتد. دست سرکردگانِ نظامی میافتد. دست راهزنان میافتد. هر که میخواهد هر چه میتواند بَر دارد و بِرَود. این کشور را باید نگه داریم. ما سه هزار سال نگه داشتیم. ولش نمیکنیم.
براندازی جمهوری اسلامی و پیامدهای آن :
براندازی جمهوری اسلامی ایران می توان به روش های مختلفی نظیر حمله مسلحانه و جنگ خارجی( اشغال) ، افزایش فشار داخلی و دامن زدن به نارضایتی ها و اغتشاشات ، کم توجهی به ناکارآمدی ها و فسادهای منجر به فروپاشی از درون ، تروریسم و کودتا ، میدان دادن به نفوذی ها و منافقین داخلی برای ضربه زدن از درون ، توطئه خارجی ، تجزیه طلبی و ده ها راه دیگر ، برنامه ریزی شود.براندازی ممکن است با بهانه هایی نظیر ناکارآمدی ،شباهت های قومیتی ، اتمام مناقشات تاریخی، وقوع یک رویداد خاص ، نارضایتی های داخلی، دادن امیدهای واهی به آینده ای روشن تر و دموکراسی و همانند آنها دنباله گیری شود. اما آنچه که مسلم است ، یکی از پیامدهای مسلم براندازی، تجزیه منفعت طلبانه ایران، توسط نیروهای خارجی مترصد فرصت است.
طرح «خاورمیانه بزرگ» که بر تجزیه کشورهای منطقه تأکید دارد مهمترین کار «برنارد لوئیس» بوده و فلسفهاش هم این است که «کشورهای اسلامی تهدیدی برای جهان غرب هستند و باید این کشورها تجزیه شوند تا یکبار برای همیشه قدرت اسلام خنثی شود، وگرنه اسلام، غرب را نابود خواهد کرد». طرح و نظریه لوئیس نقشهای معروف هم دارد و البته به شکلگیری نقشههای مختلفی برای تجزیه کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک منجر شده است.تجزیه ایران، کانون مرکزی و بخش اصلی طرح لوئیس بوده و چنین طبق طرح وی،ایران به شش تکه تقسیم میشود.
به قول صادق زیبا کلام، دموکراسی خشت به خشت و بشکلی متعدانه ساخته می شود و نمی توان با رویکرد بولدوزری ، انتظار تحقق دموکراسی در یک کشور را داشت .
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون