شعار سال: دکتر پرویز امینی عضو هیئتعلمی گروه علومسیاسی دانشگاه شاهد در برنامه بیست و یک شبکه افق از وضعیت کارآمدی مدیریت و اصول سیاستگذاری در حکمرانی می گوید و می پرسد که آقایان طوری تصمیم گیری و استدلال میکنند مانند ماجرای بورس و آزادسازی قیمتها، انگار که شوخی میکنند! اگر استدلال منطقی برای عموم نیاوریم نام مان جمهوری اسلامی است، اما مردم را برای اجرای سیاستهایمان همراه نداریم! آقایان گویا فهمی از قدرت و جایگاه حوزه عمومی در دنیای جدید ندارند.
سوال این است که نظام تا به کی باید اجازه تکرار چنین رفتارها و سبک مدیریتی و شیوه فعالیت اجرایی را به کارگزاران دولتی خود بدهد؟ تا کی باید بی تفاوت و کم حساسیت به بحث فساد مدیریتی و تبعیض و عدم نظارت های موثر باشیم؟ تا کی باید اجازه فعالیت الیگاریشی اقتصادی به هر اسم و رسمی را بدهیم؟ تا کی باید نظام در بازبینی هسته سخت ( قضایی، نظامی و امنیتی) از بعد ساختاری و کارکردی و دور کردن آنها از رادیکالیسم پنهان، تعلل کند؟ واقعا پاسخ دولت سیزدهم به سوالات دکتر پرویز امینی چیست؟
توضیحات برای بهره برداری بیشتر از خبر:
پرویز امینی، مدرس دانشگاه و تحلیل گر سیاسی و نویسنده کتابهای «جامعه شناسی ۲۲ خرداد» و «مهار قدرت در مردم سالاری دینی» است. امینی از بنیانگذاران اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور بوده و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و دکترای علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیات علمی دانشگاه شاهد است.
برای درک منظومه فکری دکتر پرویز امینی توصیه می شود که مناظره جلایی پور و امینی درباره اعتراضات شهریور تا آذر1401 ، مورد توجه قرار گیرد.در این ویدئو، امینی چهار سطح اعتراض یعنی انقلاب، اصلاحات، چنبش( دانشجویی، زنان، محیط زیست، جنبش خفته اقوام،جوانان،خارج از کشور و ...) و شورش را از یکدیگر تفکیک نموده و ماهیت اعتراضات شهریور تا آذر 1401 را از نوع شورش می داند. زیرا شاخص های سه گانه نارضایتی به همراه به بن بست رسیدن اصلاحات و وجود آینده غیرشفاف در آن مشاهده شده و افراد احساس می کنند که چیزی برای از دست دادن نداشته و بدون موازنه منفعت و خشونت، با خشونتی حداکثری به میدان می آیند.در واقع چهره بیرونی شورش را می توان در قالب فوران خشم، نفرت و انتقام مشاهده کرد.
معتقداست که ساختار حکمرانی در ایران بشکل تاریخی دچار نوعی خطای معرفتی منجر به رادیکالیسم بوده و این رادیکالیسم با خواسته های حداکثری بالاتر از ظرفیت های اجتماعی از یکطرف جامعه را به بن بست می کشد و از طرف دیگر برای خود مشروعیت طلبی می کند. تداوم این سنت،باعث ایجاد انحراف و بن بست در اصلاحات شده و خروجی این بن بست ها در قالب انقلاب ها، جنبش ها و شورش ها، تغییر حکومت ها را به دنبال دارد.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون