پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 10
کد خبر: ۳۹۱۶۰۸
تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۲۷
کوچک­ بودن بازار کار نسبت به خروجی دانشگاه‌­ها، یکی از دلایل عمده مهاجرت در ایران است و معنی آن این است که هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی صرف­ شده برای تربیت یک نیروی مولد، عملاً عایدی چندانی برای جامعه خودی نخواهد داشت و نفع آن نصیب بیگانگان می‌­شود.

شعارسال: پدر و مادر‌هایی که فرزندان خود را تا پشت در محل برگزاری کنکور همراهی می‌کنند و ساعت‌ها منتظر می‌مانند، یک هدف را دنبال می‌­کنند: «هدایت فرزند به‌سمت منزلت اجتماعی بالاتر و متعاقب آن سطح رفاه بیشتر.»

ما بکاریم و دیگران غارت کنند؟

برنده­ شدن در مسابقه کنکور که از منظر والدین و دانش­‌آموزان تضمین­‌کننده آینده­‌ای بهتر است، «گذشته پردردسری» دارد؛ چراکه این رقابت «شبه­ علمی» تنها به همان چند ساعت تست­‌زنی خلاصه نمی‌شود، بلکه سوت شروع مسابقه از چندسال قبل به صدا درمی‌­آید؛ از تلاش و تقلا برای پیداکردن گران­‌ترین معلم­‌های خصوصی گرفته تا ثبت­‌نام در کلاس‌­های مهارت تست­‌زنی.

آن‌گونه که «سعیدرضا عاملی» دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته؛ در دوره­‌ای «سه هزار رتبه برتر کنکور محصول کلاس‌های کنکور برجسته و معلم‌های خصوصی بودند» و طبیعی است در چنین بساط و بستری، دانش‌آموزان خانواده‌های برخورداری که می‌­توانند هزینه­‌های بیشتری را صرف آموزش کنند، بخت بلندتری برای موفقیت در کنکور دارند.

البته در این میدان، «عدالت آموزشی» فقط قربانیِ میزان توانایی مالی خانوار‌ها نیست. سهم ۸ درصدی مدارس دولتی از رتبه‌های برتر کنکور در مقایسه با سهم ۶۰ درصدی مدارس سمپاد، سهم ۱۷ درصدی مدارس غیردولتی و بهره ۱۵ درصدی مدارس نمونه دولتی در آخرین کنکوری که برگزار شد، موید این واقعیت است که نظام آموزشی به­ جای ایجاد فرصت برابر برای همه دانش­‌آموزان، با غربال‌گری‌­های متعدد در مقاطع مختلف تحصیلی پیش از کنکور، عملاً به یکی از زمینه‌های تبعیض و شکاف آموزشی تبدیل شده است.

هنوز مسائل و معضلات ناشی از اقتصاد پرسود کنکور و کلاس­‌های آموزشی، آزمون‌­های دوره‌­­ای و چاپ و انتشار کتاب‌­های مکمل و کمکی حل­‌وفصل نشده بود که به این پدیده درهم تنیده‌ی چندوجهی، مساله دیگری موسوم به حفظ سلامت کنکور و جلوگیری از لو رفتن سوالات اضافه شد و این تلقی به وجود آمد که برخی دانش­‌آموزان که نمی‌­توانند با دوپینگ کلاس­‌های کمک آموزشی شانس خود را برای ورود به دانشگاه بیشتر کنند، اما والدینی داشتند که با هزینه­‌های سنگین، هم سوال‌­ها و هم جواب‌­های کنکور را برایشان بخرند، می‌­توانند از راه «میان‌بُر» تحصیلات عالیه را شروع کنند.

در این میان پیشرفت فن‌آوری هم باعث کشف راه­‌های جدید «تقلب» شد و برگزارکنندگان را ناچار کرد قطع سراسری یا موضعی اینترنت را پیشنهاد دهند.

با اینکه اژد‌های چندسر کنکور، هر روز بزرگ­‌تر و «عدالت آموزشی» هر روز آسیب­‌پذیرتر می­‌شود، اما امسال هم یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۴۳۶ نفر برای شرکت در کنکور ثبت‌نام کردند و از این تعداد، حدود ۱۱۳ هزار نفر در دوره­‌های روزانه دانشگاه‌­ها و بقیه در دوره­‌های شبانه، پیام نور یا غیرانتفاعی پذیرش شدند.

پذیرش در دانشگاه­‌ها اما، نه پایان ماجرا که آغاز دوران تازه­‌ای است. طی­ کردن دوره چهار ساله کارشناسی، دوره تحصیلی ۷ ساله برخی رشته­‌های پزشکی و تلاش برای تحصیل در مقاطع بالاتر، تنها برخی از چالش‌­های پیش­ روی دانشجویان است.

«فرهاد رهبر» رئیس اسبق دانشگاه تهران اعلام کرد که برای هر دانشجو در دوره تحصیل ۵۸ میلیون تومان هزینه می‌­شود؛ هزینه‌هایی که شامل خواب‌گاه، غذا، حقوق مدرس و سایر موارد خواهد شد.

البته این آمار مربوط به سال ۱۴۰۱ است که احتمالا بر حسب تورم به صورت سالانه بر آن­ها افزوده شده است، آن هم بدون یافتن پاسخی شفاف به این سوال‌­ها که آیا با وجود همه این تکاپوها، تقلا‌ها و تقلب‌­ها، دانش­‌آموخته دانشگاه‌­های کشور به‌راستی برای بازار کار آمده است؟ آیا هزینه­‌های اقتصادی و اجتماعی خانواده­‌ها و سیستم آموزشی توانسته پاسخی به نیاز‌های جامعه بدهد؟

ناگفته پیداست منظومه اجتماعی و در هم­ تنیدگی بخش‌های مختلف جامعه، ایجاب می‌­کند هم‌تراز با سرمایه­‌گذاری در حوزه آموزش افراد، در حوزه اشتغال نیز سرمایه­‌گذاری‌های متناظری صورت بگیرد، زیرا فقدان سرمایه­‌گذاری متناسب و متناظر در حوزه اقتصاد و بازار کار، می‌­تواند به شکل‌گیری پدید­ه‌ای به نام مازاد نیروی کار تحصیل‌­کرده منجر شود، پدیده­‌ای که از دل آن مسائل دیگری از جمله مهاجرت زاده می‌شود.

برخی بر این باورند که کوچک­ بودن بازار کار نسبت به خروجی دانشگاه­‌ها، یکی از دلایل عمده مهاجرت در ایران است. این مهاجرت به این معنی است که هزینه‌های هنگفت مادی و معنوی صرف­ شده برای تربیت یک نیروی مولد، عملاً عایدی چندانی برای جامعه خودی نخواهد داشت و نفع آن نصیب بیگانگان می‌­شود.

البته در مواجهه با پدیده مهاجرت، نمی‌توان لزوما و همیشه نگاهی تدافعی داشت و هر صورتی از مهاجرت را نفی کرد. چنانچه مطابق آمارها، چین به عنوان مهمترین رقیب اقتصادی آمریکا، در صدر فهرست کشور‌هایی است که جوانانش را برای تحصیل به ایالت متحده می‌­فرستد.

روشن است که انگیزه چین از این دستور کار ملی، افزایش توان رقابت علمی، از طریق آموزش در دانشگاه­‌های رقیب است. تبادلات فرهنگی و در مواردی آورده­‌های اقتصادی حاصل از آن از دیگر مزیت‌­هایی است که می‌­توان برای مهاجرت، حتی مهاجرت دانش­‌آموختگان برشمرد که به نظر می‌­رسد امروز کشور ما چندان از آن بهره­‌مند نیست.

امروز همه توجهات متوجه کنکور و ورود دانش­‌آموزان به دانشگاه­‌های برتر کشور است، در حالی که وقت آن است که بر خروجی دانشگاه‌­های کشور تمرکز شود؛ زیرا خروجی دانشگاه­‌ها، به­ معنای خرمن‌­کوبی و برداشت از مزرعه­‌ای است که بذر آن دستِ‌­کم ۱۶ سال تحصیلات ابتدایی و تکمیلی کاشته شده است.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت نورنیوز، تاریخ انتشار: 14شهریور1402، کدخبر: 150702، nournews.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین