شعارسال: دلمان را خوش کرده ایم که کشور بانکی تخصصی بنام بانک مسکن دارد؟ بانکی که عهده دار مهندسی مالی برای تامین اعتبار منجر به دسترسی به مسکن شهروندان باید باشد. اما در عمل، با بانکی مواجه هستیم که اعتبارات ارایه شده توسط آن، تنها میتواند تامین کننده هزینه ۶-۷ متر خانه در تهران باشد.
مجید گودرزی (تحلیلگر اقتصادی) در این خصوص معتقد است که ما با بحران جدی کاهش قدرت خرید و فروش مسکن در ایران مواجه هستیم. ابزارهای مالی برای خرید مسکن در کشور تحت تاثیر سرکوب دستمزد و سرکوب تقاضا، قابلیت خود را از دست دادهاند. موضوع تنها فاصله قیمتی وام مسکن با قیمت متعارف خرید یک واحد مسکونی کوچک نیست. مساله اینجاست که اگر تسهیلات نیز افزایش یابد، کسی در ایران قادر به پرداخت اقساط آن نخواهد بود چرا که دستمزد از موج تورمی به شدت عقب مانده و حتی پرداخت اقساط تسهیلات کنونی مسکن نیز در قدرت بسیاری از شهروندان نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه کاهش قدرت خرید مسکن سبب شده است بازار اجاره با رشد فزایندهی قیمت روبرو باشد، تاکید کرد: ما در بازار اجاره با نوعی رهاشدگی و بیقانونی مواجهیم. این رهاشدگی خودش را در رکود جدی خود بازار نیز نشان میدهد. مردم خودشان به تمدید قراردادهای اجاره روی آوردهاند و کسانی هم که قادر به پرداخت مبالغ افزایش اجارهبها نباشند مجبورند به شهرهای حاشیهای و اقماری و محلههای پائینتر، مهاجرت کنند. پیشبینی میشود که در آیندهای نزدیک ما با مهاجرت گستردهتر از تهران به شهرهای اقماری روبرو باشیم که طبیعتا مسافت و فاصله موجود کیفیت نیروی کار و کیفیت زندگی را دستخوش کاهش خواهد کرد.
گودرزی با تاکید بر اینکه تنها راه حل بحران موجود مسکن را باید در تشویق سرمایهگذاریهای این بخش با تخصیص زمین رایگان و تسهیلات تشویقی جستجو کرد، بیان میدارد که و در میانمدت نیز با تقویت دستمزد، میبایست قدرت خرید مسکن را باید بالا ببریم. از آنجا که پنجاه تا شصت درصد از قیمت مسکن را زمین تشکیل میدهد، اگر این هزینه از بین برود بازار به تعادلی آشکار خواهد رسید. ظرفیت تخصیص زمین رایگان حتی در درون شهرها هم وجود دارد. در کل کشور ۳۵۰ هزار هکتار بافت فرسوده داریم و بازسازی این بافت کمک بزرگی به ارتقای شهرها و به بهبود وضعیت مسکن در کشور دارد.
حال باید پرسید در شرایطی نظیر شرایط حاضر که نه بانک مسکن، توان مهندسی پولی مالی برای تامین اعتبارات لازم برای خرید مسکن توسط شهروندان را دارد و نه شهروندان توان پرداخت اقساط را دارند، هدف از تداوم فعالیت بانک مسکن برای چیست؟ چرا باید ما مثلا به ده هزار نفر حقوق و مزایا بدهیم که هیچ کار فراگیر موثری از دست شان بر نمیآید؟ چرا شعب بانک مسکن را در حد باجه تعریف نمیکنیم که حداقل دلمان برای هزینه کرد از بیت المال نسوزد؟ جناب بانک مسکن، ما قصد تقابل با شما را نداریم، اما سکوت ادامه دار و کم توجهیهای شما به پاسخگویی، افکار عمومی و رسانهها را حریصتر به مطالبه گری، پاسخ طلبی و افشاگری میکند. تعامل زیباست و بشکل تاریخی، روابط عمومی بانک مسکن، کم بهره از آن میباشد.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال