شعار سال : اگر قرار است تا پایان برنامه ششم توسعه ضریب نفوذ بیمه به ۷ درصد افزایش یابد ، بنابراین باید در فروش خدمات بیمهای رشد قابل توجهی داشته باشیم. این رشد میسر نیست مگر بیمه گران در مقابل نیازها و انتظارات مردم پاسخگو باشند. در ادامه بخشی از انتظارات افراد از بیمههای بازرگانی میآید:
بانک توسعه صادرات به عنوان یک اگزیم بانک انتظار دارد صادرکنندگان بتوانند در تضمین اعتبار صادرات و صدور ضمانتنامه اعطای تسهیلات سرمایهگذاری، بیش از پیش از ظرفیت صنعت بیمههای داخلی و بینالمللی برخوردار شوند. یکی دیگر از انتظارات بانک توسعه صادرات ازصنعتبیمه این است که تمهیداتی را فراهم سازد تا بتوان حداقل بخشی از ریسک نوساننرخ ارزراپوششداد.
به علت عدم پوشش کافی سقف بیمه تکمیلی برای برخی از بیماریها انتظارات پرسنل این شرکت از بیمهها فرا تر از سقف کنونی است. خدمات شرکتهای بیمه به فولاد مبارکه شامل بیمه تجهیزات نصب شده ویا در حال نصب و بیمه پرسنل یا همان بیمه تکمیلی است، در خصوص تجهیزات تعامل خوبی میانفولاد مبارکهو شرکت بیمه وجود دارد، زیرا که میزان حوادث در زمینه تجهیزات که منجر به خسارت شود اندک است از این رو در این زمینه مشکلی وجود ندارد. اما در زمینه بیمه تکمیلی که پرسنل و کارکنان فولاد را در بر میگیرد، انتظارات از بیمه برای خدمات دهی بسیار است. در زمینه بیمه تکمیلی دو مشکل اساسی وجود دارد، چرا که به علت عدم پرداخت به موقع از سوی بیمه به داروخانهها و بیمارستانها، این مراکز از قبول بیمه توسط بیماران سرباز میزنند. همچنین از سویی دیگر به علت تاخیرتامین اجتماعیو شرکتهای بیمه در پرداخت سهم بیمه بهمراکز درمانیاز جمله بیمارستانها و داروخانهها، انها خدمات مناسبی به بیمه شدگان نمیدهند و این امرموجب سردرگمیبیمارانی که تحت پوشش بیمه تکمیلی هستند، شده است. در عین حال سقف پوشش بیمه ای برای افرادی که تحت بیمه تکمیلی قرار میگیرند کفایت نمیکند زیرا در برخی از زمینههای درمان از جمله دندانپزشکی یا بیمارهای خاص، هزینهدرمانبسیار بالاتر از سقف پوشش بیمه است که با هزینه واقعی بیماران فاصله زیادی دارد از این رو انتظارات پرسنل فراتر از سقفهای در نظر گرفته شده است.
بیجهت نیست که امروزه خودروسازی در دنیا بعنوان یکی از پیشروترین صنایع با ارزش افزوده بالا، محور بسیاری از پیشرفتهای اقتصادی در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. گردش بیش از 2 تریلیون دلار در سال، ایجاد کننده میلیونها شغل پایدار و فزونی دهنده هزاراندلاربهدرآمدسرانه کشورها از دستاوردهای این صنعت سودآور است. با این وجود مگر میتوان این گردش مالی تنیده در فرآیندهای پیچیده اقتصادی را بدون پشتوانه بیمه رها نمود. صنعت بیمه، امروز در تعامل با صنعت خودرو هم منتفع میشود و هم ریسکهای متعدد ناشی از سرمایهگذاری در پروژهها تا تامین قطعات و حتی شوکهای ناشی از دخالت سیاست در صنعتخودرورا پوشش میدهد.
در ایران اما به دلیل آنکه صنعت بیمه نیز همچون خودروسازی هنوز در مسیر توسعه قرار نگرفته است، بنابراین حمایت این صنعت از خودروسازی ایران حمایتی همه جانبه و کامل نیست. به طوری که صنعت بیمه در خودروسازی تنها بر ریسکهای مالی متمرکز شده و به ریسک ضرر و زیان ناشی از توقفات تولید ناشی از حوادث، زیان ناشی از نوسان نرخ ارز، ضررهای تحمیل شده به این صنعت بهدلیل کیفیت پایین قطعات، ریسک پروژههای سرمایهگذاری در داخل و خارج از کشور که در اثر تحولات سیاسی به سرانجام نمیرسند و بسیاری از موارد مشابه ورودی نداشته است. به عنوان مثال حمایت بیمه از خودروسازی و مشتریان خودرو در قالب جبران ضررهای مالی ناشی از تامین قطعات بیکیفیت و استفاده در فرایند تولید میتواند از طریق پرداخت هزینه تعویض قطعات و همچنین جریمه توقف خودرو در قالب خدمات بیمه به مشتری در سرویسهایخدمات پس از فروش، نمود یابد.
همچنین شرکتهای بیمه می توانند از طریق تعریف فرآیندهای جدید بیمه ای نظیر عملیات هجینگ و سوآپ در خصوص جبران ریسک افزایش نرخ ارز در مبادلات بازرگانی اقدام کنند. این موضوع در خودروسازی ایران که در مقابل نوسان شدید ارزش برابری نرخارزدر مقابل ریال آسیبپذیر است ومعمولا بخشی از این آسیب پذیری را به اجبار به مشتری نهایی نیز وارد میکند از اهمیت ویژهای برخوردار است. اگرچه شرکتهای بیمه در ایران به استناد آییننامه شماره ۳۴ خود، بخشی از ریسک ناشی از زیانتجارتارزی را در قالب ضمانت نامه صادرات کالا وسرمایه گذاریپوشش می دهند ولی این پوشش شامل ریسک تجارت ارزی نمیشود که در این خصوص لازم است فرآیندهای جدیدی در صنعت بیمه ایران به جهت حمایت از خودروسازی طراحی و تعریف شود. موضوع دیگر توسعه بیمهها به افزایش دامنه شمول پوششهای عدمالنفع بیمهها است که جبران کننده بخشی از زیانهای وارده به شرکتهای تجاری در قبالجنگو حوادث سیاسی است. این توسعه میتواند به جبران ریسک سرمایهگذاریهای به سرانجام نرسیده در اثر دخالتهای سیاست در امراقتصادخودروسازی منجر شود. با این وجود صنعت بیمه در ایران نیاز به تعریف عملیاتهای جدیدی در حوزههای بیمهای است. با پیچیده تر شدن فرآیندهای تولید و تجارت در صنایع خودروسازی، هم برای بیمه راه افزایش درآمد وجوددارد و هم خودروسازی نیاز به حمایتهای بیشتر قوانین بیمه ای دارد.
ما از بیمه تقریبا هیچ چیز نمیدانیم. بیمهها اطلاع رسانی جامع و کافی از خدماتی که دارند به مردم نمیدهند. در حالی که برای خرید بیمه باید اطلاعات دقیق و جزء به جزء داشت تا برای خرید آن تصمیم درست گرفت. منظورم از تصمیم درست این است که بیمه نامه ای داشته باشیم که در مواقع اضطرار از طرف بیمهگر حمایت مطلق داشته باشیم.
من کارمند بانک هستم و میتوانم نحوه اطلاعرسانی بانکها و بیمهها رو مقایسه کنم. بیمهها از نظر اطلاع رسانی از خدماتی که ارایه میدهند در مقابل بانکها تقریبا حرفی برای گفتن ندارند و این درحالی است که اطلاعاتی هم که خریداران بیمههای خودرو ازبیمه شخص ثالثو بدنه دارند شفاف نیست و در زمان گرفتن خسارت تازه سوالات و ابهامات مشتری خود را نشان میدهد که دیگر دیر شده و آن حقی را که انتظارش را دارند از بیمه نمیگیرند.
من از بیمه انتظار دارم در مقابل حق بیمهای که میگیرد و تعهدی که میپذیرد بهترین خدمت را ارائه دهد. این تفکر که بیمهها در زمان صدور بیمه نامه و پرداخت خسارت دو روی متفاوت دارند و اینکه حق بیمهها به درستی محاسبه نمیشود آزار دهنده است و موجب میشه که آنطور که باید به بیمه اعتماد نشود.
انتظارات از صنعت بیمه زیاد است. من به عنوان نماینده یکی از شرکتهای بیمه از بروکراسی اداری برای گرفتن نرخ انتقاد دارم. مراحل گرفتن نرخ از شعبه بسیار سخت شده است. در حالی که نمایندگان در این زمان روزهای سختی را میگذرانند. از سویی مردم به دنبال خرید آسان خدمات بیمه از طریق استارت آپها هستند، از سویی شرکتها بیشتر براساس نرخ و حق بیمه ارزانرقابتمیکنند. دراین شرایط اگر من نماینده برای گرفتن یک نرخ از شرکت مادری که نماینده اش هستم هم معطل شوم، ادامه کار چگونه ممکن است؟ اما از جایگاه بیمهگذار باید بگویم، نماینده به عنوان وکیل بیمهای بیمهگذار باید، وی را از تمامیشرایط بیمهنامهای که در اختیارش گذاشته آگاه کند. یعنی مشتری به طور شفاف بداند چه حق و حقوقی را با خرید این بیمهنامه بهدست آورده است و بیمه نامه او چه محدودیتهایی دارد. چیزی که الان در بازار کم اتفاق میافتد و معمولا خریداران بیمه چیزی ازحقوقخود نمیدانند. دیگر انتظار بیمهگذاران، شفافیت در زمان پرداخت خسارت است. یعنی در زمان پیگیری پرونده خسارت و گرفتن مبلغ همه چیز روشن باشد. به ویژه درخصوص بیمه درمان تکمیلی که با تک تک بیمهگذاران یک شرکت در ارتباط است.
تحریمها مانع بزرگ اعتبار اسنادی هستند و صنعت بیمه به دلیل عدم ارتباط بانکهای کشور با شبکه سوئیفت، نمیتوانند وظیفه خود کامل انجام دهند، در حالی که اگرمعضل اعتبار اسنادی یا LC را حل کنیم، بسیاری از مشکلات تاجران و بازرگانی مرتفع میشود. حل این معضل در گرو حل مسالهجامعهجهانی ارتباطات مالی بین بانکی یا همان برقراری ارتباط سوئیفت با بانکهای کشور است. تلاشهای بسیاری در جریان برجام صورت گرفت؛ اما ظهور ترامپ در آمریکا، باعث شدمشکلاتموجود در حوزه بانکی و صنعت بیمه، همواره به قوت خود باقی بمانند.
یک صادر کننده میتواند اعتبار اسنادی که از بانک خارجی نزد بانک داخلی برای او باز میشود را در بانک داخلی نقد کند. این روال در کشورهای مختلف بسته به اعتبار (گردش حساب) آن شخص یا شرکت، متفاوت است. در برخی از کشورها، شخص یا شرکت میتواند بسته به اعتبار خود (گردش حساب) تا ۹۰ درصد، از اعتبار اسنادی با بهرههای معقول بانکی استفاده کند. از یک نگاه کاری که صنعت بیمه انجام میدهد، بیمهسرمایهاست. به همین دلیل تا زمان مرتفع نشدن تحریم و مشکلات، صنعت بیمه نمیتواند وظیفه خود را به طور کامل و مطلوب انجام دهد. به عنوان مثال در خارج، صنعت بیمه فعال و به شبکه بیمه جهانی متصل است. به همین خاطر هنگامیکه شما یک کالا مانندسنگ آهنرا از یک معدن داخلی خریداری میکنید، میتوانید از بیمهگذار بخواهید تا کالا را از محلمعدنبه صورت وثیقه قبول و در قبال آن مانند همان کالا را در بندر بارگیری، از نظر کیفیتی تضمین کند.
توجه داشته باشید، کیفیت کالاهای معدنی بر خلاف کالاهای کارخانهای همیشه ثابت نیست؛ بارها شاهد بودیم زمانی که کالایی را در معدن خریداری میکنیم، هنگام بارگیری کیفیت آن تغییر میکند. این موضوع در چهارچوب همان قرارداد Collateral Management تعریف میشود. حدود ۱۵ سال پیش، شرکت بازرسی بینالمللی SGS با وجود اینکه یک شرکت بیمهای نیست، این اقدام را انجام میداد. در واقع این قرارداد، کیفیت یک کالای معدنی را از مبدا تا محل بارگیری، با درصد خطای قابل قبولی تضمین میکرد. این قرارداد باعث میشد صادر کنندگان خطر رد (Reject) شدن یا افت عیار کالا را احساس نکنند. متاسفانه این قرارداد از زمانی که تحریمها شروع شد، موجودیت ندارد. تحریمها همچنین باعث شد که صنعت بیمه و اقتصاد بانکی که رابطه تنگاتنگی دارند، از ایفای نقش فعال خود در توسعه صادرات کشور باز بماند. تنها حدود ۱۵ سال پیش که بانک توسعه صادرات، در زمینه اعتبار اسنادی فعالیت میکرد؛ افراد میتوانستند حداکثر از ۶۰ تا ۷۰ درصد از اعتبار اسنادی بهرهمند شوند. اگر این اعتبار اسنادی وجود داشت، به طور طبیعی صنعت بیمه نیز فعالانهتر عمل میکرد و قرارداد Collateral Management (مدیریت وثیقه) میتوانست اتفاق بیفتند.
در خصوص نقش صنعت بیمه در توسعه اقتصادی کشور میتوان گفت، با مطالعه سوابق و عملکرد بیمهگران در جهان، میتوان بخوبی دریافت که وظیفه صنعت بیمه، به منزله موسسه مالی این است که توان و قدرت خود را در تامین، تشکیل سرمایه، تقویت و پشتیبانی بنیه سرمایهگذاری اقتصادی جامعه نشان دهند. چرا که شرکتهای بیمه از طریق جمعآوری سرمایه خرد و پراکنده در سطح جامعه، به طور کلی میتوانند نقش مثبتی در رونقکسب و کارداشته باشند، بنابر این صندوقهای بیمه با ذخایر خود این ظرفیت را دارند که با ورود به بازار سرمایه به منظور به گردش در آوردن چرخ تولید و صنعت، سهم قابل توجهی در توسعه اقتصادی ایفا کنند، از این رو میتوان گفت صنعت بیمه از توان بالقوه برای مشارکت در سرمایهگذاریهای کلان برخوردار است.
از طرفی بیمهها میتوانند با تضمین سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی، امنیت مالی برای فعالان اقتصادی به ویژه بخش صنعت را فراهم کنند. بدیهی است سرمایهگذاران همواره به کاهش ریسک سرمایهگذاری خود میاندیشند و بیمهها در این راه پشتوانه و پشتیبان محکم و قابل اعتمادی هستند، صنعت بیمه در اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، بعنوان منبع پساندازهای ملی محسوب میشود و این پساندازها در توسعه اقتصاد نقش بسزایی دارد
یکی از عوامل اصلی و مهمرشد و توسعهاقتصادی یک کشور افزایش سرمایهگذاریهای مولد بوده و و رابطه مستقیمی بین توسعه اقتصادی و سرمایهگذاریها وجود دارد. بنابراین علاوه بر بانکها که تامین کننده اعتبارات و تسهیلات مالی کوتاه مدت یا میان مدت واحدهای اقتصادی شناخته میشوند، صنعت بیمه نیز به منزله یک منبع با اهمیت تامین مالی و سرمایهگذاری نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکند. بدون بیمه، کسب و کارها امکان گسترش ندارند و زمانی که کسب و کار نتواند گسترش پیدا کند،اشتغالایجاد نمیشود. صنعت بیمه اطمینان سودآوری و بازگشت سرمایه را برایسرمایه گذارانبه وجود میآورد. نکته قابل تامل با حضور صنعت بیمه این است که زمانی که بنگاههای اقتصادی ریسکهای خود را بیمه میکنند، در زمان بروز خسارت سرمایه خود را صرف پرداخت و جبران آن خسارت نکرده و در واقع موتور اقتصادی با همان سرعت در بخش تولید و خدمات در حال حرکت خواهد بود و نقش جبران خسارت را صنعت بیمه تقبل خواهد کرد. بدین صورت بروز یک حادثه باعث توقف تولید و لطمه اقتصادی نمیشود.
نکته دیگر این است که وقتی مردم پساندازهای کوچک خود را که بطور انفرادی قادر به سرمایهگذاری نیستند برای تضمین آینده خود به بیمه گران میسپارند و بیمهگران این وجوه را از طریق صندوقها در اختیار مؤسسهها و شرکتهای سرمایهگذار قرار میدهند در حقیقت در تولید و اشتغال سهیم شده و از منافع حاصل از سرمایهگذاری در پروژهها نیز سود میبرند. علاوه بر این، دانش دقیق هر شرکت بیمه در مورد حوادث و فعالیتهای زیانآور به آن امکان میدهد که در زمینه کنترل و ارزیابی خسارت به فعالان اقصادی کمک کنند وخسارت وارده به موسسهها و افراد را کاهش داده و مدیریت ریسک را تکمیل میکند. به عبارت دیگر، جامعه نیز به طور کلی از کاهش چنین خسارتهایی سود میبرد.
پس از چند حادثه ناگوار از بیمهها خواستیم صنعتنفترا جدی بگیرند، بیمههایایرانچون در رقابتهای غیر سالم هستند نرخ کم میدهند نه ممیزی میکنند نه مطالعات رسمیدارند نه ارزیابی، دقیق .من در جلسه با دکتر همتی و مدیران عامل بیمه خواهش کردم بیمهها کار حرفهای کنند. کار ما با اتش است سال گذشته پس از چند حادثه ناگوار از بیمهها خواستیمصنعت نفترا جدی بگیرند بیمههای ایران چون در رقابتهای غیر سالم هستند نرخ کم میدهند نه ممیزی میکنند نه مطالعات رسمیدارند نه ارزیابی ،دقیق. میتوانم به دولتیها ابلاغ رسمیاداری بدهم که نکات ایمنی را رعایت کنند ولی به خصوصیها نمیتوانم؛ این در حالی است کهاستانداردسازی و ارزیابی ریسک بخشی از کسب و کارشما بیمههاست. موظفید که ارزیابی و ممیزی کنید که ایا اصلا تاسیسات درست کار میکنند، نیروها مستقر هستن یا نه. اینکه دو روز پس از اتش سوزی وارد عمل شویم هنر نیست نباید بگذاریم این اتفاقات بیفتند اگرهم شد باید سریع وارد عمل شویم. بیمهها باید ضامن و تعیین کننده کاهش خسارت در حوزه نفت باشند این به نفع اقتصاد ماست ورود هنگام بیمه در ارزیابی ریسک باید نهادینه شود بیمه خوب بیمه ای نیست که با اغماض برخورد کند .
امرخصوصی سازیدر بیمهها باید دنبال شود من شخصا معتقدم سه بیمه در اختیاردولتباید واگذار شود من به جد واگذاری این سه بیمه را دنبال میکنم .همچنینمنابع مالیبیمهها در ثبات بازار سرمایه نقش مهمی دارد؛ صندوقهای بیمه میتوانند از منابع مازاد خود در ثبات اقتصادی کمک کنند. مدیریت ریسک یک نیاز و یک ضرورت است. صنعت بیمه میتواند در حوزه مدیریت ریسک یک قدم جلوتر حرکت کند و قبل از پرداخت خسارت در راستای ایمنی و حفظ استانداردها گام بر دارد. در باره روابط با خارجیان نیز، اخیرا بافرانسهمذاکراتی شد حتما باید به صورت جدی دنبال شود بخصوص در بیمههای اتکائی باید پوششها به خارج منتقل شود.
خیلی از مدیریتها باید دو دهه قبل بازنشسته میشدند در حالیکه هنوز کماکان ادامه میدهند. ما از صنعت بیمه انتظار پوستاندازی داریم و باید محصولات جدیدی ارایه شود. وظیفه صنعت بیمه پوشس ریسک است و انتظار بر این است که خود صنعت بیمه دچار ریسک نباشد در حالیکه چالشهای صنعت بیمه زیاد است. اگر گزارشگری مالی را بخواهیم اجرا کنیم آیا چالش صنعت بانک برای بیمه هم ایجاد میشود که معتقدم حتما ایجاد میشود پس نباید این مسیر استمرار یابد. بعضی از شرکتهای بیمه عملا ورشکستهاند به چه دلیل دارند فعالیت خود را دراقتصاد ایرانادامه میدهند؟
بیمه باید یک سبد مفید و قابل استفاده وکم هزینه و حتیالامکان با بیشترین پوشش را در اختیار خانوادهها قرار دهد. هر خانواده متوسط ایرانی باید یک سبد متنوع از بیمهها را شامل مکمل درمانی مناسب، ماشین، ثالث، حوادث، منزل، عمر وحتی سرمایهگذاری را متناسب با درآمد خود داشته باشد واز این منظر آسودهتر باشد که این سبد را حتی میتوان در سطح ملی نیز تعریف کرد.
استفادهکنندگان از خدمات بیمه درایران دو گروه هستند، مردم عادی که بیمه را نمیشناسند و فعالان اقتصادی که از خدمات اجباری بیمه استفاده میکنند. به عنوان مثال بیمهحمل و نقلکالا خودش یک نوع پوشش اجباری است. پس از آنکه بانکها برای ورود کالا پوشش اعتباری میکند، کالا قبل از ورود بهگمرکباید بیمه شده باشد. بخش عمده پرتفوی بیمهها هم به خوبی نشان میدهد که سهم بالا متعلق به بیمههای شخص ثالث است که اجباری است. آن بخش که اختیاری است بسیار اندک است ، به عنوان مثال بیمه بدنه اتومبیل اختیاری است اما از ۲۰ میلیون خودرو موجود در کشور شاید ۵ درصد این بیمه اختیاری را خریده باشند. بنابراین مردم ما از خدمات بیمه شناختی ندارند و در مقابل بیمهها هم تنوع خدمات ندارند. در دنیا بیمهنامههای مختلفی صادر میشود که درایران خبری از آن نیست. برای رفع این مشکلات فرهنگ بیمه دراجتماع باید تغییر کند و تغییر با ورود بهنگام بیمهها به صحنه امکانپذیر است. جامعه هم باید بداند که تضمین کار بانک است، از بیمه باید تامین خواست و ما فعالان اقتصادی از بیمه تامین میخواهیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری دنیای اقتصاد ، تاریخ انتشار 25آذر 96، کدمطلب:۳۳۲۷۲۲۶، www.donya-e-eqtesad.com