شعار سال: در ابتدای شروع
کار نوشتن سند تحول، کارهای پژوهشی و علمی درخشانی با حضور بیش از صد شخصیت
دانشگاهی و علمی انجام شد، اما کسی که میخواهد راجع به سند تحلیل کند، باید به
چالشها و دستاندازهای سیاسی که برای سند افتاد، توجه داشته باشد و از همه مهمتر
نحوه اجرای سند است. من باورم این است که این سند تحول به چند دلیل قابلیت اجراشدن
ندارد.
در مبانی نظری سند تحول به مسائل و چالشهایی از این دست که آموزشوپرورش
عمیقا درگیر آن است، پرداخته نشده است؛ مانند: چالشهای انسانشناسی معطوف به
تعلیم و تربیت، چالشهای آموزشوپرورش رسمی و اجباری، چالشهای سنت و مدرنیته،
نگاه آمرانه دولتمردان ما به مدرسه و دانشگاه که از یکسو آن را گسترش و توسعه میدهند
و از دیگر سو آن را محدود میکنند، نگاه متعارض دولت و خانواده به مدرسه؛ از آنسو
بیشتر نگاه ایدئولوژیک اصل و اساس است و برای خانواده آینده شغلی فرزندش، انتظارات
حداکثری همه از آموزشوپرورش با اختصاص امکانات حداقلی و... .
در سند مفروض گرفتهاند که بر مبنای فلسفه اسلامی و بهخصوص حکمت
متعالیه میتوان برای آموزشوپرورش رسمی و اجباری فلسفه نوشت و حال آنکه این بیشتر
شبیه به یک آرزوست! سند با آرمانیترین اهداف شروع میشود و حال آنکه در تربیت حتی
اگر به فرض، حضرت رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) معلم باشند و سلمان و ابوذر شاگرد،
باز شایسته است از واقعیتها بهسوی آرمانهاحرکت
کنیم.
سند بعد از 14 سال کارهای تحقیقی و پژوهشی با صدها طرح و چندهزار
جلسه و نشست در هفت، هشت سال گذشته برای اجرا و عملیاتیکردن آن، سرانجام چند روز
پیش مقام رهبری گفتند ۱۰ درصد آن به
اجرا درآمده است! شاید این خود دلیل استواری باشد که سند اساسا قابلیت اجرائی
نداشته و ندارد، چراکه بنابر این روال و روند، اجرای کامل سند عمر نوح میطلبد!
نهایت اینکه به نظر میرسد در تحولات سریع و شتابناک این عصر، زمان
سندنوشتن گذشته، چراکه در هنگامهای که ما سرگرم نوشتن سند هستیم، آن هم به آرمانیترین
شکلش، سونامی تحولات شتابان زمانه آمده و همه ما را با خود برده که نمونه اخیر آن
سرعت روزافزون و شتابان شبکههای فضای مجازی است که مسئولان فقط خواستهاند با چند
قانون قهری و بازدارنده و فیلترینگ آن رامهار
کنند!
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 6 خرداد 97، شماره: 3158
ا.ح75