پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۴۳۵۸۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۷
ماجرای گزارش روزنامه «ش»! درباره مؤسسه «ث»! و قضیه‌ای که به دو سلبریتی «ا. ع» و«م. م» نسبت داده شد، برای خیلی‌ها این ضرب‌المثل را تداعی کرده است که «هرچه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک». درحالی‌که برای من بیشتر به‌مثابه ترکیدن حباب سلبریتی‌گری است؛ بگذارید قدم‌به‌قدم پیش برویم.

شعار سال: 1- آخرین جنجال این غائله مربوط می‌شود به دفاعیه سلبریتی «ا. ع»، در برنامه «حالا خورشید». این سلبریتی عزیز خطاب به خودش می‌گوید: «ما سلبریتی‌ها یا فعالان فرهنگی...». همین گفته اولین ترک بر حباب مورد بحث است، چون به شهادت تمامی کارشناسان، سلبریتی لزوما فعال فرهنگی نیست. زمانی بزرگان فرهنگی، در تمام دنیا، شعار هنر برای اجتماع سر می‌دادند. زمانی دیگر می‌گفتند هنر برای هنر اهمیت دارد، ولی اکنون بسیاری اصلا اسم هنر را گذاشته‌اند کنار و به‌جایش کلمه «سرگرمی»
(Entertainment)
را به کار می‌برند که نه سیخ بسوزد، نه کباب، درآمد هم تضمین شود. بنابراین سلبریتی خوب و بد نداریم. سلبریتی، سلبریتی است و در واقعیت کالایی تبلیغاتی است برای عرضه و فروش محصول!
2
- صداوسیما جایی بود که برخی برایش بی‌دلیل نوعی شبه‌قداست قائل بودند و ازاین‌رو نباید طرفش می‌رفتی یا نقدش می‌کردی. همین آقای رحمانیان خودمان (مدیرمسئول روزنامه «ش»)، قبل از این کافی بود از صداوسیما می‌نوشتی، مطمئنا حذف می‌کرد، چون می‌دانست زورش به این نهاد نمی‌رسد و ممکن است روزنامه‌اش آسیب ببیند! اما نیمه پر لیوان را ببینیم، خدا را صد‌هزارمرتبه شکر که صداوسیما کم‌کم دارد به جایگاه خود برمی‌گردد و می‌شود یک رسانه که می‌توان نقدش کرد که باید نقد شود، چون به‌عنوان یک رسانه بی‌رقیب داخلی (و انحصاری) در همه اقشار ملت نفوذ دارد و قرار است فرهنگ‌سازی کند تا وحدت ملی ایجاد شود و...، ولی افسوس که این رسانه در سال‌ها آن‌قدر به جاده‌خاکی زده که اگر بگوید ماست سفید است، هیچ‌کس باور نمی‌کند و این ناباوری عمومی برای یک رسانه ملی (انحصاری)، خطرناک‌ترین آفت است.
3
- هنرمندانی که در عرصه صدا و تصویر (موسیقی و سینما و تلویزیون) کار می‌کنند، راحت‌تر از دیگر هنرمندان، به‌خصوص آنان که در عرصه‌های فکری (نویسندگی و هنرهای خلاقه دیگر) فعالیت دارند، پای در گردونه خطرناک سلبریتی‌گری می‌گذارند. اگر سلبریتی‌گری را کالایی تبلیغاتی بدانیم، مسلم است که عوام بیشتر خریدار چنین کالایی هستند تا خواص. درواقع صدا و تصویر دو موقعیت «خلق اثر هنری» ایجاد می‌کنند که بیشتر از باقی عرصه‌های فرهنگی، خریدار عوام دارد (فروش آلبوم موسیقی مثلا پاشایی، استقبال از برنامه ماه عسل یا فلان فیلم کمدی را مقایسه کنید با فروش کتاب‌ها، برنامه‌های فرهنگی یا فیلم‌های هنر و تجربه). پس سلبریتی حتی اگر خود را هنرمند هم بداند، هنرمندی است برای عوام، با سطح توقعی حداقلی از درک زیبایی‌شناسی و آگاهی فرهنگی. در این موقعیت قطعا این سلبریتی‌گری هیچ سودی برای بالارفتن درک زیبایی‌شناسی یا آگاهی فرهنگی جامعه ندارد که هیچ، در پایین نگاه‌داشتن آن اثری قوی و انکارناپذیر خواهد داشت و این درست مقابل رفتار و اثرات هنرمندان معروفی است که گزیده‌کار هستند و کم‌حاشیه.
4
- قرار شد نیمه پر لیوان را ببینیم و قبول کنیم که سلبریتی به‌عنوان یک کالای تبلیغاتی در عرصه فرهنگی می‌تواند به استعلای فرهنگی کمک کند، اما این به شرطی میسر است که حداقل نهادهای مدنی و مردم‌نهاد یا آکادمیک بر این کارکرد آنها نظارت داشته‌ باشند؛ به‌عنوان‌مثال، قبل از سلبریتی‌سالاری این سال‌های اخیر، بودند فعالان مدنی که در عرصه‌های کارزارهای مدنی (کمپین‌ها) مانند گرفتن بخشش در بحث قصاص یا کودک‌آزاری یا خشونت علیه زنان یا کمک به بازسازی مناطق زلزله‌زده و بحران‌زده و... از وجود سلبریتی‌ها در کنار خود برای فرهنگ‌سازی‌هایی از این دست استفاده کردند و تأثیرگذار هم بود، ولی کار وقتی لوث شد که سلبریتی‌ها احساس کردند بدون پشتوانه نهادهای مدنی و فعالان این عرصه، می‌توانند فعالیتی همچنان مفید داشته باشند.
آن‌موقع بود که همه‌چیز زیر سؤال رفت، فعالیت‌های مدنی و اجتماعی تبدیل شد به جزئی از وسایل «لایک»گیری آنها در شبکه‌های اجتماعی و همه‌چیز لوث شد و به هوا رفت. (بساط شبهه در جمع‌آوری پول در بحث مناطق زلزله‌زده و پول‌شویی مؤسسات مالی غیراعتباری! مانند مؤسسه «ث»، مشتی است از این خروار)
5
- در ماجرای مؤسسه «ث»، که سلبریتی‌ها و دیگران می‌گویند «بروید خرخره مجوز‌دهندگان را بگیرید، نه خرخره ما را که کاره‌ای نیستیم!» از طرفی راست می‌گویند، ولی از طرف دیگر موضوع اصلی را لوث می‌کنند. اینکه اشکال از دولت است که بودجه تلویزیون را کم کرده و «ما مجبور شدیم برویم اسپانسر بگیریم» ظاهری معقول دارد، اما ذاتی پر از اشکال. صداوسیما آن‌موقع که بودجه‌اش محدود نشده بود چه گلی به سر مخاطبانش زد که اکنون بزند. تنها بستری فراهم کرده بود تا هر روز مخاطبان رسانه‌های خارجی را زیاد کند و وقتی به این نتیجه رسید که با 16 کانال داخلی هم نتوانسته مخاطب برای خودش حفظ کند، سفارش ساخت برنامه‌ها را با کپی‌برداری از کم‌مایه‌ترین برنامه‌های شبکه‌های خارجی داد که نتیجه‌اش همین «شو»های وطنی شد و رقابت با سخن‌پراکنی رسانه‌های خارجی، تبدیل شد به رقابت برای اسپانسرشدن در این برنامه‌ها، چون اسپانسرینگ در تنها رسانه ملی می‌توانست لعابی شود برای فعالیت‌های مشکوک‌شان و مشروع جلوه‌دادن مجوزهایشان و یک سیکل معیوب درست شد که سرش به اینجا رسید که الان رسیدیم.
6
- سلبریتی «م. م» گفته است از روزنامه «شرق» شکایت می‌کند. شکایت حق هر فردی است. این روزها دو شبکه تلویزیونی، سریال «در حاشیه»، ساخته ایشان، را پخش می‌کند که در آن فساد در جامعه پزشکی ایران را با طنز زیر سؤال برده است (و من یکی که از دیدن آن لذت می‌برم). اگر «م. م» سلبریتی نشده بود و نویسنده و کارگردان باقی می‌ماند و شومن نمی‌شد، شاید به‌جای شکایت، به این واقعه به‌مثابه یک سوژه ناب نگاه می‌کرد و سریالی در حاشیه عملکرد سلبریتی‌ها می‌ساخت که نشان دهد وقتی از هنر دور می‌شوند چه اتفاقی می‌افتد و وقتی در اخبار مربوط به این غائله آمد که مؤسسه «ث» برای دورزدن مشکل تبلیغات با نام باشگاه فرهنگی و ورزشی «ث» اسپانسر شده بود، شاخک‌هایش حساس می‌شد که اینکه شبیه عملکرد تعدادی از همین سلبریتی‌هاست که اکنون برای دورزدن مالیات و بیمه و شهرداری، کافی‌شاپ‌هایی زده‌اند بدون داشتن مجوز از صنف بستنی و آب‌میوه (چون ما صنف کافی‌شاپ نداریم) و با دریافت مجوز‌های فرهنگی (در مقابل عرضه خود به‌عنوان کالای تبلیغاتی و نه لزوما فعال فرهنگی) تمام مشکلات مجوز و مالیات را دور زده‌اند و دارند راست‌راست پول پارو می‌کنند؛ بدون هیچ مالیاتی. این خودش فساد نیست؟ این خودش گندیدن نمک نیست؟ اگر شفاف‌سازی‌ها پیش برود، این حباب‌ها هم بالاخره خواهند ترکید.
شفاف‌سازی، صداوسیمای دست‌نیافتنی را به جایگاه اصلی خود به‌عنوان رسانه برگرداند، دیگر برگرداندن سلبریتی‌ها از جایگاه اشغال‌شده فعال فرهنگی یا اجتماعی به جایگاه خودشان که کاری ندارد. همه جای خودمان باشیم، حتما دنیای بهتری می‌شود.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 2 مرداد 97، شماره: 3202
اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
0
0
ملت همه شان فاسد شده اند ؛ نتیجه فاسد بودن بالا دستی ها است
ا.ح75
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین