پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
کد خبر: ۱۴۶۴۰۱
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۸
طبق آمار اعلام شده بانک مرکزی؛ نقدینگی (پول و شبه پول) در بازار ایران طی 5 سال اخیر از 500 هزار میلیارد تومان به حدود 1500 هزار میلیارد تومان رسیده است. نکته جالب توجه اینکه در مقابل این رشد خیره کننده 200 درصدی نقدینگی؛ تولید ناخالص داخلی حدودا 460 میلیارد دلاری امروز ما حتی کمتر از تولید ناخالص داخلی 467 میلیارد دلاری 5 سال پیش می باشد!

شعارسال: طبق آمار اعلام شده بانک مرکزی؛ نقدینگی (پول و شبه پول) در بازار ایران طی 5 سال اخیر از 500 هزار میلیارد تومان به حدود 1500 هزار میلیارد تومان رسیده است. نکته جالب توجه اینکه در مقابل این رشد خیره کننده 200 درصدی نقدینگی؛ تولید ناخالص داخلی حدودا 460 میلیارد دلاری امروز ما حتی کمتر از تولید ناخالص داخلی 467 میلیارد دلاری 5 سال پیش می باشد! این یک عدم همخوانی آشکار میان "بازار نقدینگی" و "اقتصاد واقعی" کشور است که البته تقریبا همه جا و در همه زمان ها وجود داشته و دارد و مخصوص ایران نیست؛ چرا که همه بانکهای مرکزی از نظام خلق پول مبتنی بر ضریب فزاینده پیروی می کنند! آلمان بین سالهای 1950 تا 2000 در حالی رشد 600 درصدی تولید ناخالص داخلی را تجربه کرد که رشد نقدینگی آن 2600 درصد بوده است! به همین دلیل بوده که عده ای برای جلوگیری از این افسارگسیختگی بازار پولی، به نظام پولی پایه طلا روی آورده و یا ایده ذخیره 100 درصدی بانکها نزد بانک مرکزی را مطرح کرده اند و البته هیچکدام در مواجهه با ماشین قدرتمند "خلق پول از هوا" موفق نشده اند! بنابر این؛ آنچنان که تصور می شود و انتظار می رود، میان "رشد نقدینگی" و "تولید" لزوما ارتباط مستقیم و سازنده ای برقرار نیست بلکه این رابطه می تواند حتی برعکس و مخرب هم باشد؛ یعنی هر آنچه تولید شود توسط تورم حاصل نقدینگی بالا، بیرحمانه بلعیده شود!

به عبارت دیگر؛ افزایش نقدینگی لزوما و همیشه به معنی بزرگتر شدن کیک اقتصاد نخواهد بود بلکه حتی می تواند این کیک را هم کوچکتر کند! بنابراین؛ در بهترین و خوشبینانه ترین حالت اگر حجم بالای نقدینگی غیر قابل کنترل و مدیریت کنونی را به عنوان عاملی ضد تولید و اشتغال تلقی نکنیم، نباید از آن هم انتظار کمک به تولید و رونق داشت! پس به نظر می رسد آدرس مشکل را باید در میان عواملی فراسیاستی همچون "کمبود زیرساخت های اعتماد ساز" که بنیادین تر و از جنس سیاسی اند، جستجو کرد! به عنوان مثال؛ در این دنیای به هم تنیده که مرزها در حال محو شدن هستند، چه برای تولید خود مجبور باشیم مواد اولیه یا کالاهای سرمایه ای و تکنولوژیک وارد کنیم و چه بخواهیم صادرات و توسعه بازار داشته باشیم؛ نیازمند روابط حسنه بانکی خارجی و دسترسی آسان و مستقیم به بازار فارکس بین المللی هستیم که خود نتیجه داشتن روابط دیپلماتیک بدون تنش و آرام با دنیا است. امروزه اینکه یک اقتصاد بتواند همه چیز را در انزوا از جهان تولید کند نه شدنی است، نه معنی دارد و البته مقرون به صرفه هم نیست چرا که هر بازاری در تولید کالایی دارای مزیت رقابتی است!

شاهد این مدعا حجم تریلیون دلاری واردات و صادرات میان کشورهای پیشرفته است که اگر آنها می خواستند جدای از سایرین، خود تولید کنند؛ دیگر چه نیازی به این حجم تبادلات بود و تازه اگر می توانستند، می شدند کره شمالی! خروجی حوض جز ماهی نیست و این اقیانوس است که نهنگ پرورش می دهد! تا شرکت های ایرانی در فضای آزاد به رقابت با غول های جهانی نپردازند؛ نه نشاط و رشد خواهند داشت و نه خبری از ظهور برندهای ایرانی بین المللی خواهد بود! اصولا انجام معاملات و تجارت بین الملل بدون بهره مندی از مکمل بازار بین المللی فارکس؛ یعنی بازنده بودن در مقابل طرفهای تجاری که از این زیرساخت و انواع متنوع ابزارهای پوشش ریسک نوسانات ارزی آن بهره می برند.

رتبه پاسپورت یک کشور خود بیان کننده خیلی از حقایق است و اینکه چقدر یک شهروند یا بازرگان یا کارآفرین آن کشور راحت می تواند به دنیا سفر کرده و در ارتباط باشد. رتبه پاسپورت ایران بین سودان جنوبی و کره شمالی و هم رتبه با آنها یعنی 92 در جهان است رتبه های اول تا سوم به ترتیب متعلق به سنگاپور، کره جنوبی، و دو کشور آلمان و ژاپن می باشد! طبیعی است تا وقتی این زیرساخت ها که از جنس "سیاسی" اند، متزلزل بوده و یا اصلا وجود نداشته باشند و تا زمانی که عده ای به دلیل بهره مندی از روابط سیاسی خاص؛ امتیازات و انحصار داشته باشند، هرچه "سیاست گذاری" کنیم؛ پول پاشی و ارزپاشی کنیم و قوانین و مقررات بازار پول و ارز را بالا و پایین کرده و دستوری عمل کنیم، بخش خصوصی و بازار کماکان از پذیرفتن ریسک های ناشی از تورم و کاهش ارزش پول ملی حذر کرده و ترجیح دهند به جای تولید و اشتغال زایی، ثروت خود را با سرمایه گذاری در خارج کشور، و یا در ارز و طلا و سایر دارایی های غیر مولد حفظ کنند. و متعاقبا در چنین شرایطی نه تنها توزیع ثروت و منابع مالی به نفع صاحبان رانت صورت می پذیرد، بلکه برای عملی شدن دستورات اقتصادی و دخالت های دولت؛ چاره ای جز دولتی تر شدن اقتصاد و نتیجه ای جز کم رنگ تر شدن اعتماد، نقش و سهم بخش خصوصی بدون رانت در کار نخواهد بود! 

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت کوزه شکسته، تاریخ انتشار:12مرداد1397 ، کدخبر: - : kuzeshekaste.com


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین