شعار سال: روزگار ما روزگار شتاب است، حتا میتوانم گفت روزگار آسیمگی است. این آسیمگی و شتاب آنچنان در تاروپود منش مردمان امروز درتنیده است، با زندگانی روزانهشان درآمیخته است که آرامش و درنگ را بهگونهای کار نکوهیده و ناپسند - حتا گناهی گران- دگرگون کرده است. همگان در شتابند اما بهدرستی نمیدانند چرا. این شتاب به پیوندهای انسانی هم راه برده است، بر این پیوندها اثر نهاده است. از آنجاست که کسانی که میخواهند با یکدیگر پیوندی به یاری زبان بهویژه از راه دور داشته باشند، کسانی که رسانههای نو را بهکار میگیرند، میکوشند که کمترین زمان را در پیوند و پیام به کار ببرند یا به سخنی دیگر بیشترین اندیشه را، بیشترین خواسته را، در کمترین واژگان بگنجانند. از همین روست که در میان جوانان ایرانی زبانی پدید آمده است که پایه آن بر کوتاهنویسی نهاده شده است. یکی از شگردهای ادبی و زیباشناختی، کوتاهنویسی و کوتاهگویی است. این شیوه حتا گاهی کاربردی ناگزیر در گذشته داشته است. در روزگاران پیش، پیام را با کبوتر از جایی به جایی دیگر میفرستادند پس میبایست بیشترین سخن را در کمترین واژگان بگنجانند بهگونهای که بتوان آن واژهها را بر پارهکاغذی خرد نوشت و به پای کبوتر بست و آن را گسیل داشت. توان کبوتر آنچنان نبود که بتوان طوماری بلند را به این گونه فرستاد. ازاینروی شگردی، شیوهای بسیار کارآمد در کوتاهنویسی پدیدار شد. اینگونه از بهرهبردن از زبان، هنری شد هم ارزشمند هم کارآمد. برای نمونه شما اگر به کتاب «چهارمقاله» نظامی عروضی بنگرید در آن نمونههایی بسیار نغز، هنری، حتا شگفتآور از کوتاهی در سخن خواهید یافت. اما از سوی دیگر یکی از خاستگاههای این پدیده دریغانگیز آن است که جوانان ایرانی به بسندگی با زبان پارسی آشنایی ندارند. گناه هم از آنان نیست، از شیوه آموزش دبستانی و دبیرستانی است. در این ردههای آموزشی، آموزه زبان پارسی آن ارج و ارزی را که میباید داشت، دارا نیست. چون همه ما پارسیزبانیم، گاه انگاشته میشود که هرکس میتواند این زبان را آموزش بدهد. اگر دبیر یا آموزگار زبان و ادب پارسی به انگیزهای از کار بازمانده باشد، هرکس را که در دسترس داشته باشند، میفرستند تا این درس را بهعهده بگیرد. این سستی، این کاستی همچنان میپاید؛ از دبستان و دبیرستان به دانشگاه میرسد؛ در سرتاسر زندگانی مایه رنج و آزار و ناتوانی ایرانیان میگردد. اگر جوانان ایرانی که بسیار هوشمندند، بهره هوشیشان در ردهای است بالا، به درستی زبان پارسی را که یکی از پیشرفتهترین و پویاترین زبانهای جهان است، میآموختند، میتوانستند از آن مانند نیاکانشان در کوتاهنویسی بهره ببرند بیآنکه گزند و آسیبی بدین زبان شکّرین و شیوا و شگرف برسانند، در دام نابهنجاریهای زبانی بیفتند. بهپاس کوتاهی سخن به این دو خاستگاه در نارسایی و نابهنجاری زبان رسانهای بسنده میکنم؛ بررسی خاستگاههای دیگر را به گفتاری دیگر وامیگذارم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 27 شهریور 97، شماره: 3247