چند روز پیش بود که ترامپ بعد از ماجرای مفقود شدن خبرنگار منقد ریاض، اعلام کرد: اگر معلوم شود خاشقجی در داخل کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسیده است، عربستان سعودی با مجازات شدیدی روبرو خواهد شد.
به دنبال این تهدیدعربستان سعودی که بزرگترین صادرکننده نفت جهان است نیز بیکارننشست و با انتشار بیانیهای به سرعت واکنش نشان داد و در آن اعلام کرد اگرهرگونه اقدام تنبیهیای از جانب آمریکا سر بزند ، با اقدام بزرگتری پاسخ خواهد داد. اما اقدام بزرگ عربستان نمیتواند چیزی به جز استفاده ابزاری از عرضه نفت به عنوان یک سلاح باشد.
در ادامه تروکی الدخیل، مدیرکل کانال خبری العربیه نوشت: اگر رسیدن قیمت نفت به ۸۰ دلار ترامپ را خشمگین کرد، هیچ کس نباید جهش قیمت به ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار یا حتی دو برابر این قیمت را منتفی بداند. وی حتی گفت: هر بشکه نفت ممکن است به ارزهای متفاوتی مانند یوان چین به جای دلار قیمتگذاری شود. عربستان سعودی برای تجهیزات نظامی و روابط استراتژیک عمیق به روسیه و چین روی خواهد برد و این میتواند شامل یک پایگاه نظامی روسیه در تبوک باشد. حقیقت این است که اگر واشنگتن ریاض را هدف تحریم قرار دهد، به اقتصاد خود ضربه خواهد زد اگرچه تصور میکند که تنها به ریاض ضربه میزند!
در هر صورت، به نظر نمیرسد هیچ کدام از دو طرف تمایلی به این جنگ داشته باشند. ترامپ با وجود تهدید به مجازات شدید، اظهار کرده که نمیخواهد فروش تجهیزات نظامی به عربستان را لغو کند که به روشنی نشان میدهد فروش بمب برای کاخ سفید نسبت به واکنش به ددمنشی سعودیها، از اهمیت بیشتری برخوردار است. ترامپ در یک مصاحبه گفته بود آنها تجهیزات نظامی سفارش دادهاند. من نمیخواهم به مشاغل در بوئینگ، لاکهید و ریتیون لطمه بزنم. من نمیخواهم سفارشی مانند آن را از دست بدهم.
در این میان مسئله مهمی که به نظر میرسد این است که این دعوای زرگری چند دلیل عمده میتواند داشته باشد:
اولین دلیل میتواند به بلوف آمریکا مبنی بر جایگزینی نفت ایران با عربستان باشد، و به قول اردشیر نوریان، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: جایگزینی نفت ایران توسط سعودیها یک بلوف سیاسی است و عربستان به لحاظ فنی امکان جایگزینی نفت ایران را ندارد و حال این دو کشور نیز بعد از سنجش موقعیت ، برایشان خود راهی جز به راه انداختن یک دعوای سوری برای جبران این لاف باقی نماند.
اما دلیل دوم نیز میتواند به تهدید ایران مبنی به بستن تنگه هرمز بر سر راه نفتکش های عربستانی مربوط باشد و باید گفت عربستان باید میدانست که با همراهی با دشمن ایران نمیتواند تاثیری بر روند صادرات نفت ایران داشته باشد و ایران نیزدرقبال این همکاری شرورانه از فرصتها و موقیعتهای جغرافیایی و سیاسی خاصی برخوردار است که ضمن ایجاد محدودیت بر سر راه عربستان میتواند نفت خود را به سایر کشورها صادر کند
در واقع عربستان نباید فراموش میکرد که تنگه هرمز و ایجاد محدودیت بر سر راه تجاری، اقتصادی و بازرگانی عربستان با غرب یکی از اقداماتی است که جمهوری اسلامی میتواند دنبال کند، با این اتفاق اقتصاد غرب زمین گیر شده و عربستان در صادرات نفت با مشکل مواجه میشد.
دلیل سوم این بازی اما میتواند به این نکته اختصاص داشته باشد که ترامپ و عربستان به این نتیجه رسیدند که ، ایران اکنون دیگر آن ایران بدون سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک نیست و شرایط تجاری چین، روسیه و هند قدرت مانور عربستان برای جایگزینی نفت ایران از بین برده است.و دوباره نباید این نکته فراموش میشد که که جنگ تجاری چین و آمریکا، گرایشات تجاری هند و روسیه و تعامل و همکاری روسیه و ایران در منطقه قدرت مانور عربستان و آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران از بین میبرند.
نکته ای که در انتها لازم است که به آن اشاره شود این است که ممکن است که عربستان هیچ گاه این جسارت را نداشته باشد که تهدیداتش را عملی کند اما ترامپ نیز نباید فراموش کند که علی رغم تمام بازیهای قدرتی که به راه انداخته است، دیگر آن ضریب نفوذ سابق را ندارد و نکته دوم این که باید یاد بگیرد خیلی هم برای اجرای نقشه هایش روی عربستان و چند کشور دیگر به ظاهر هوادار خود حساب باز نکند، ترامپ هیچ گاه تصور نمیکرد که روزی که بن سلمان با تحکم خاطرنشان کرد که هرگونه کاهش تولید ایران را جبران خواهد کرد امروز به هر دلیلی بخواهد سر قول خود نباشد و حالا به هر دلیلی چه سوری و چه جدی مقابل آمریکا بایستد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری نفتی ها، تاریخ انتشار 25مهر 97، کدمطلب: 3901، www.naftiha.ir