پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
يکشنبه ۰۴ خرداد ۱۴۰۴ - 2025 May 25
کد خبر: ۱۷۲۹۸۴
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۸
افق گیری برای آینده دانشگاه های کشور، بدون نظرداشت به سیر تحول دانشگاه در ایران و اهداف نظام های سیاسی از راه اندازی و توسعه دانشگاه ، امکان پذیر نیست. نظام پهلوی اول و دوم، دانشگاه را در معنای توسعه فناوری و تربیت نیروی ماهر مورد نیاز کشور دنباله گیری می کردند.دانشگاه با ایده گزینه‌ای از اروپا وارد ایران شد و صرفاً نگاه به دانشگاه وسیله‌ای برای توسعه کشور بود. در دوران پهلوی اول، پهلوی دوم و حتی در اواخر دوران قاجار، ایده پیشرفت یا ایده پروگرِس که به آن می‌گویند ملل راقیه یا همان ترقی می گویند، شکل گرفت؛ایده ترقی، ایده‌ بسیاری از روشنفکران و جریان‌های سیاسی غالب و بعد خودِ قدرت (سلطنت پهلوی) بود که به دنبال اجرایی کردن این ایده بودند. در دوران پهلوی اول و پهلوی دوم و حتی در اواخر دوران قاجار، سیاست‌گذاری‌های پولی، بانکی، در حوزه‌های مختلف اجتماعی و وزارتخانه‌ها به‌صورت جزء همه به دنبال این بودند که بتوانند کشور را به سمت توسعه همه‌جانبه ببرند.

شعار سال: عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یک سلسله گفتمان به بررسی تاریخی نظام آموزشی ایران پرداخت. سید جواد میری در خصوص نهادهای اجتماعی اظهار کرد: نهادهای اجتماعی در خلأ شکل نگرفته‌اند بلکه در مناسبات جامعه شکل می‌گیرند. در آن‌ها قدرت، ثروت، منابع توزیع ثروت، مناصب و پست‌ها تاثیرگذار هستند. در مکاتب قدیم، جایی که پیش از «مدرسه»‌ در مورد نجوم یا مسائل مربوط به علوم صحبت می‌شد؛ مهم این است که علوم در کدام پارادایم قرارگرفته‌اند. مثلاً هیأتی که در حوزه‌های علمیه یا در مکتب‌ها تدریس می‌کردند، هیأت بطلمیوسی بود. این مکاتب در مدرسه و دارالفنون که در مورد، نجوم و کهکشان و ... صحبت می‌کردند، در کدام پارادایم قرار می‌گیرند درحالی‌که دیگر در پارادایم بطلمیوسی نبودند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: به قول توماس کوهن، بحث این نیست که افراد نمی‌خواهند باهم گفتگو بکنند. بحث این است که در پارادایم‌های مختلف، در بسیاری از مواقع یک نا هم‌زبانی وجود دارد.من می‌گویم زمین، شما هم می‌گویی زمین، ولی آن زمینی که در ذهن من است، زمین‌مرکز عالم است، آن زمینی که در ذهن شما است، زمین‌ مرکز عالم نیست. دو هیأت مختلف، دو فرم از فهم هستند؛به‌عنوان‌مثال زمین چیست؟ جایگاه انسان کجاست در این زمین چیست؟ بطلمیوس چه می‌گوید؟ هیأت کوپرنیکی چه می‌گوید؟ این مناسبات را در خودش هم ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که مثلاً اگر شمامتولی یک مدرسه هستید یا متولی یک مکتب‌خانه یا حوزه علمیه قم یا یک دانشگاه هستید، در رقابت قرار بگیرید.

میری تصریح کرد: بحث‌ها فقط بحث علمی نیست، بحث اینکه چه کسی قدرت تأویل، تفسیر و تغییر جامعه را به عهده بگیرد؛ به‌عنوان‌مثال میرزا حسن رشدیِ برای مدل مدرسه‌های جدید چندین بار تا سرحد مرگ پیش می‌رود، ترورمی‌‌شود، مدرسه‌اش را خراب می‌کنند، چندین بار از تبریز فرار می‌کند، به قفقاز می‌رود، دوباره به تهران برمی‌گردد. این نبوده که به‌عنوان‌مثال نماینده‌های مکتب‌های قدیم و نماینده‌های مدرسه‌های جدیدبایکدیگربحث و گفتگو بکنند که کدام بهتراند؟ اینطور نبوده؛اگر هرکدام قبول می‌کردند، منابع مالی، منابع شهرت، قدرت، زر، ثروت، ارتباطش با کنترل توده‌ها به دست دیگری می‌رفت.

این جامعه‌شناس توضیح داد: از طرفی این ناهم‌ زبانی بین این پارادایم‌ها وجود داشت؛ یکی مبتنی بر پارادایم کهن، یکی مبتنی بر پارادایم مدرن بود؛ پس از آن نیروهای مدرن و کهن قرار می‌گرفت. در وضعیت سیاست، فهم دین و فهم قدرت و ... خودش را تسرّی می‌دهد. مثلاً دعوای مشروطه و مشروعه و دعوای دین‌داران و غیر دین‌داران از این قبیل ناهم‌زبانی‌ها است.

میری گفت: دانشگاه با ایده گزینه‌ای از اروپا وارد ایران شد و صرفاً نگاه به دانشگاه وسیله‌ای برای توسعه کشور بود. در دوران پهلوی اول، پهلوی دوم و حتی در اواخر دوران قاجار، ایده پیشرفت یا ایده پروگرِس که به آن می‌گویند ملل راقیه یا همان ترقی می گویند، شکل گرفت؛ایده ترقی، ایده‌ بسیاری از روشنفکران و جریان‌های سیاسی غالب و بعد خودِ قدرت (سلطنت پهلوی) بود که به دنبال اجرایی کردن این ایده بودند. در دوران پهلوی اول و پهلوی دوم و حتی در اواخر دوران قاجار، سیاست‌گذاری‌های پولی، بانکی، در حوزه‌های مختلف اجتماعی و وزارتخانه‌ها به‌صورت جزء همه به دنبال این بودند که بتوانند کشور را به سمت توسعه همه‌جانبه ببرند.

وضعیت دانشگاه در دوران پهلوی اول و دوم

اولین دوره اعزام دانشجویان به اروپا در دوره پهلوی اول: به عکس شریف امامی، ریاضی و ... توجه کنید

این جامعه‌شناس بیان کرد: الگوی مدرنیزاسیون مبتنی بر یک الگوی واحد، سازمان پول جهانی و صندوق پول جهانی و ... الگوهایش را به‌عنوان‌مثال اقتصاددانان بزرگ جهانی تعریف می‌کردند، نظام سلطنت پهلوی یا کشور ایران به دنبال این بودند که این ایده‌ها را پیاده کنند.

 

میری گفت: در آن زمان دانشگاه به‌صورت یک بازوی بسیار مهم در توسعه این ایده‌ها خیلی فعال بود؛ بعد از پایان جنگ جهانی دوم در ایران اتفاقاتی می‌افتد، کما اینکه در جهان اتفاقات بزرگی می‌افتد و آن گسترش و انتشار ایده‌های چپی یا ایده‌های کمونیستی سوسیالیستی در جهان است.

وی در ادامه گفت: در آن زمان یک کمپ بزرگی مثل شوروی و اردوگاه شرق در برابر اردوگاه غرب شکل می‌گیرد؛مثلاً مبارزه مسلحانه و اینکه آرمان‌ها، آرمان‌های سوسیالیستی بشود، این ایده‌ها نیز به‌گونه‌ای وارد جامعه ایران هم می‌شود که ابتدا ، ایده‌های حلقه قفقازی،حزب مساوات و حزب عدالت وارد ایران می‌شود و بعد دعواهایی که منجر به زندانی شدن ۵۳ نفر مثل بزرگ علوی و پیشه‌وری در زندان رضاشاه می‌شود. سپس حزب توده،حزب کمونیستی سوسیالیستی و بسیار متمایل به اتحاد جماهیر شوروی شکل می‌گیرد؛ سپس جریان‌های چپی(چپ سوسیالیستی، چپ مارکسیستی، چپ مائوئیستی، فدایی و اقلیت و حتی سازمان مجاهدین که به گونه‌ای گرایش به ایده‌های سوسیالیستی داشت) در ایران شکل می‌گیردو افرادی مانند محمد نخشب که نوعی ایده سوسیال دموکراسی اسکاندیناویک را در ایران مطرح می‌کنند؛ در ایران ظهور و بروز می‌کند؛ این نوع افکار وارد دانشگاه‌ها نیزمی‌شود.

دانشگاه در دوران محمدرضا شاه پهلوی،یک کلِ واحد و یکپارچه نیست؛جریان غالب یا تکنوکراتی که به حاکمیت نزدیک است، به دنبال ایده‌های پیشرفت،توسعه همه‌جانبه و صنعتی شدن کشور است و به‌دنبالاجرای سیاست‌های پولی، مالی و اقتصادی که بانک جهانی تعریف کرده است، ولی در بدنه دانشگاهجریانچپی و گرایش چپی وجود دارد و در سطح جامعه هم این ایده‌ها پخش می‌شود. از دهه ۴۰ به بعد، نوعی اسلام‌گرایی یا اسلام سیاسی به‌تدریج راه خود را باز می‌کند و ظهور حسینیه ارشاد به‌عنوان یکی از مکان‌هایی که بلندگوی این نوع خوانش از اسلام و مرزش با کاپیتالیسم جهانی است که مرز آنبا سوسیالیسم جهانی، در این راستا تلاش می‌کند و این نوع ایده‌ها وارد حوزه و دانشگاه نیز می‌شود.

میری با اشاره به اینکه دانشگاه با اهداف مختلف در ایران شکل گرفت، توضیح داد: حضور استادان خارجی در دانشگاه‌ها تضادهایی را ایجاد کرد به‌طور مثال در بحث فلسفه آخرش به یک هیچی و پوچی برسد اما ما که خداپرست و یکتاپرست هستیم؛ این تحول علوم انسانی و اینکه علوم انسانی از یک فیلتری رد شود و مشخص شود که این علوم متعلق به ما هست و با زیستگاه ما هم‌خوانی داشته باشد. این فیلتر علوم انسانی باید همان موقع ایجاد می‌شدو این پرسش مطرح است که تحول علوم انسانی تا چه میزان موفق عمل کرده است؟

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری آنا، تاریخ ۱۰ آذر ۹۷، کد مطلب: ۳۳۰۰۴۶: www.ana.ir/ سایر منابع.

اخبار مرتبط
برچسب ها: نظام آموزشی ایران ، دوران پهلوی ، جواد میری ، نهادهای اجتماعی ، هیأت علمی ، پژوهشگاه علوم انسانی ، سلطنت پهلوی ، سیاست‌گذاری‌های پولی ، صندوق پول جهانی ، اقتصاددانان ، چپ مارکسیستی ، چپ سوسیالیستی ، حزب کمونیستی سوسیالیستی ، حزب توده ، چپ مائوئیستی ، سوسیال دموکراسی اسکاندیناویک ، شعار سال 97 ، اعزام دانشجو به خارج ، اعزام دانشجویان به اروپا ، دانشجویان اعزامی در دوره پهلوی اول ، دانشجویان اعزامی در دوره پهلوی دوم ، دانشجویان اعزامی در دوره جمهوری اسلامی ، بررسی تاریخی نظام آموزشی ، دانشگاه در دوره پهلوی اول و دوم ، هیأت بطلمیوسی ، اعزام محصل برای تحصیل به اروپا ، محمد نخشب ، ایده سوسیال دموکراسی اسکاندیناویک ، نخستین اعزام دانشجویان به اروپا ، تاریخچه اعزام دانشجو به خارج از کشور ، دانشگاه در دوره رضا پهلوی ، دانشگاه در دوره محمدرضا پهلوی ، دانشگاه در دوره جمهوری اسلامی ، اعزام شریف امامی به اروپا ، اعزام ریاضی به اروپا ، اسامی دانشجویان اعزامی
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین