
شعار سال: این روزها از مترو دروازه دولت که بیرون بیایید و مقدتان خیابان سعدی شمالی باشد، دست راست نخستین پیچی که میبینید نامش بن بست فیات است. چند روزی است موزه پمپ بنزین نبش آن افتتاح شده و همه آنها که روزگاری از این بن بست خاطره خرید بنزین و نفت و امشی داشتند با طیب خاطر به پشت نردهها سرک میکشند تا خودروهای رنگارنگ قدیمی را این بار در قالب موزه در جایگاه شماره 6 پمپ بنزین ببینند.
اما این موزه تنها موزه این کوچه نیست درست کنار آن ساختمان سفید رنگ 85 سالهای قرار دارد که شبیه پیرمردی با محاسن سفید است که هزار و یک قصه برای کودکان و حتی بزرگسالانی دارد که دلشان برای کودکی تنگ شده است.پرواز آرزوها بر بام خاطرات کودکی را در این موزه میتوان دید و مزهاش را با همه وجود چشید.
حالا خبر میرسد کهمحمدجواد حقشناس رییس کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای اسلامی شهر تهراناز نصب مجسمه سعدی در خیابان سعدی و بودجهای ۳ میلیارد تومانی برای احیای دروازه دولت یکی از دروازههای قدیمی تهران خبر میدهد و قرار است پلازای شهری در منطقه دروازه دولت ایجاد شود.
خبر خوشی که در دل خود یک هشدار هم دارد. شنبه یکم تیر هنگام افتتاح موزه پمپ بنزیناکبر نعمتاللهی - مدیر موزههای صنعت نفت- در آئین افتتاح نخستین موزه پمپ بنزین تهران در ابتدای کوچه فیات، خطاب به شهردار تهران گفت:« میخواهم از شهردار تهران و شهردار منطقه ۱۲ درخواست کنم فکری به حال کوچه فیات کنند و کار ساختمانی دروازه دولت آغاز شود.»

حالاعلی گلشن مدیر موزه عروسکهای ملل هم چنین درخواستی را مطرح میکند. او به خبرنگار اسکاننیوز میگوید:«با توجه به افتتاح موزه پمپ بنزین اکنون دو موزه کنار همه در این منطقه قرار گرفته و این تنها کوچهای است که حداقل دو موزه در همسایگی هم در این منطقه وجود دارد. چند کوچه پایینتر هم در خیابان هدایت موزه نقاشی پشت شیشه واقع شده است. این موضوع را به فال نیک باید گرفت.اگر پروژه احیای دروازه دولت هم محقق شود، این منطقه به یک سایت فرهنگی تبدیل خواهد شد اما چند مشکل وجود دارد که بهتر است متولیان شهری در راستای تحقق سایت فرهنگی برای آن اقدام کنند.»
او درخصوص این مشکلات توضیح میدهد:«اول آن که خودروهای میوه و تره بار پشت صحنه این موزهها است. زبالههای فاسد شده میوهها و بوی بد آنها آزار دهنده است. از سویی در این کوچه با تجمع موتور سیکلتها مواجهایم و یک قهوهخانه که طبعاً بوی تنباکو و ذغال آن به مشام میرسد. شبها هم پاتوغ معتادین و کارتنخوابهاست. هر چند داخل موزهها احساس خوبی را منتقل میکند. اما ما برخی شبها، شبهای فرهنگی و کارگاه ساخت عروسک داریم و این صورت خیلی خوشی برای اعضای خانوادهها ندارد.»

گلشن یادآور میشود که او و همکارانش پیشنهادات زیادی برای تغییر چهره کوچه دادهاند حتی شهرداری قرار بوده کوچه را سنگفرش کند و اجازه توقف موتور در این کوچه را ندهد اما هربار مدیر شهرداری و مسوولانش تغییر کردهاند. حتی پیشنهاد آنها این است شهرداری با توجه به وجود دو موزه، قهوهخانه را خریداری و آن را تبدیل به یک کافه- گالری کند تا بازدید کنندگان پس از دیدن دو موزه لحظاتی را در این گالری هنری که زمانی کبابی و اکنون قهوهخانه است، بگذرانند.
او درباره علت انتخاب این مکان برای ایجاد موزه عروسکهای ملل به مشکلات چند سال پیششان و نداشتن مکان برای ایجاد موزه اشاره میکند و میگوید: در آن زمان هر پیشنهادی که به ما داده میشد تا از پاسداران نقل مکان کنیم وعروسکها در داخل خیابان باقی نمانند ما استقبال میکردیم. طی صحبتهایی که با مسوولان شهرداری داشتیم آنها چند جا را به ما پیشنهاد دادند که با توجه به موقعیت و دسترسی مترو و فضای بزرگ حیاط و نداشتن همسایه مکان فعلی در بن بست فیات گزینه بسیار خوبی بود. چرا که در محله قبلی به دلیل همسایگی با خانوادهها و رفت و آمد دانشآموزان مدارس به موزه و سر و صدای ایجاد شده، اهالی محله بویژه همسایهها گلایه داشتند. اما اینجا یک طرف کارگاه و سمت دیگر ما موزه است.
مدیر موزه عروسکهای ملل به این موضوع هم اشاره میکند که موزه از شنبه تا چهارشنبه پذیرای دانشآموزان مدارس، مهد کودکها و افراد عادی است اما به علت وجود جعبههای میوه یا موتور سیکلتهای پارک شده در کوچه، خودروهای حمل کودکان معمولا سر کوچه میایستند.

او یادآور میشود که به لحاظ دسترسی و موقعیت جغرافیایی اینجا مکان خوبی برای موزه است چرا که 70 قدمی اینجا مترو دروازه دولت است و یک خانواده میتواند به راحتی بدون ترافیک خود را به اینجا برساند اما اگر شهرداری همت کند این قهوه خانه را خریداری کند یا برای گالری اجاره شود. دیوارههای کوچه هم نقاشی و تصاویر هنری داشته باشد و کف کوچه هم سنگفرش شود واقعا به یک کوچه فرهنگی تبدیل خواهد شد.
موزه عروسکهای ملل قرارداد دو ساله با شهرداری دارد. مدیر این موزه میگوید:اگر شهرداری یک قرارداد مشخص هم با موزه عروسکها داشته باشد ما پروژههای مشترک یا زیادی میتوانیم با موزه پمپ بنزین داشته باشیم و این امکان فراهم میشود که خانوادهها از موزه عروسکها به آنجا هم بروند.

از سویی رضا دبیری نژاد از موزهداران با سابقه در خصوص موزههایی همچون موزه عروسکهای ملل میگوید:در بین موزههای خصوصی به صورت محدود شاید موزه عروسکها یکی از بهترینها است. این موزه بر اساس یک تم پیش میرود و برنامه فرهنگی ایجاد میکند. ما اکنون با موزهای مواجه هستیم که حالمان را خوب میکند و از سوی دیگر در یک خانه برپا است. اما مدل موزههای جدی چقدر حال ما را خوب میکند؟بیتعارف حال ما را خوب نمیکند. شاید حتی با دیدنشان غصهمان هم بگیرد. جوانان و نوجوانان و کودکان هم به آنها رغبتی ندارند.
این موزه دار ادامه میدهد: سالهاست میجنگیم که ساعات بازدید موزهها با ساعت بازدید مردم هماهنگ باشد. گاهی موزهها داستان و روایت ندارند چون موزهدار دغدغه و انگیزشی ندارد. چون احساس مالکیت نمیکند اما در موزهای مانند موزه عروسکها با عشق و علاقه اشیا گردآوری میشود و انجام کارها از سر اجبار کارمندی نیست. از سر رفع تکلیف نیست.آنها علاقه دارند که بازدید کننده بیشتر باشد. حداقلاش این است که تجربه میکنند، کمد اضافه میکنند.در حال خرید اسباببازیهای جدید هستند در حالی که موزههای دولتی متصلبند و با همه خوبیهایشان پاسخگوی نیاز موزهای امروز نیستند.
او همچنین به اتفاق جذاب شکلگیری یک شبکه از موزههایی با موضوعیت عروسک اشاره میکند و میافزاید: یک موزه عروسک در بیرجند خراسان جنوبی شکل گرفته است. یک موزه عروسک و اسباببازی هم در کاشان راهاندازی شده است. موزه عروسک بادرود هم هست. یک موزه هم با مجموعه عروسک خیمه شب بازی برپا شده است. به این ترتیب کم کم شبکهای شکل گرفته که بیش از آن که مسألهاش عروسک باشد،چیز دیگری است و آن قصه، جنب و جوش، داد و ستد و خلق رویداد (ایونت) و دعوت از دیگران برای حضور در موزه است.

این کارشناس با سابقه موزه به این موضوع هم اشاره دارد که پژوهشکده مردم شناسی مدعی است ما عروسکهای بومی یا افسانهی فلان منطقه را ثبت ملی کردیم اما میراث فرهنگی برای معرفی این عروسکها یا قصههای ثبت ملی شده چه کار کرده است؟اما اکنون موزه عروسکها در همین چند جا بار وظیفهای را که پژوهشکده مردم شناسی یا یک زمان کانون پرورش فکری و... میکشیدند، به دوش میکشد.آنها خودشان عروسکها را از مناطق مختلف جمعآوری میکنند و روی آنها مطالعات و پژوهش انجام میدهند.
دبیرینژاد با اشاره به این که ژانر موزهها به لحاظ محتوا در حال تغییر است، میگوید: جالب اینجاست که برخی مراکزخصوصی مانند موزه عروسکها خیلی بهتر از میراث فرهنگی برای موزهها کار میکنند. در این خصوص حداقل مجموعه دولتی میتواند کمک کند تا کتابی از همه دادهها و داستانهای موزه عروسکها منتشر شود.
او با تأکید بر این که اکنون در همین موزه مهم شیوه اجرا است، میافزاید: شاید در وهله نخست فکر کنید برای نوجوان و کودک امروز که با دنیای دیجیتال سر و کار دارد موزه عروسکها جذاب نیست اما با شیوه اجرای درست این یک تجربه کاملا متفاوت برای بچهها است و از همین حیث برایشان بسیار جذاب است برای بزرگسالان هم که حس نوستالژی و خاطرهبازی دارد و آنها را به سمت خود جذب میکند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت
خبری اسکان نیوز، تاریخ انتشار 8 تیر 98، کد خبر: 20869، www.eskannews.com