شعار سال: عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان امروز شنبه 95/4/26 گفت و گویی با روزنامه آرمان انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید :
این روزها برخی سخن از حضور عارف در انتخابات 96 میزنند. شما چه نظری دارید؟
من هم شنیدهام که میخواهند این مطلب را سر زبانها بیندازند. به هیچوجه این شایعهها درست نیست. اصلاحطلبان تا این زمان اعلام کردهاند که نامزد 96 خودشان آقای روحانی است. طبیعتا اصلاحطلبان انتظاراتی دارند و همان افرادی که در سال 92 آقای عارف را کنار گذاشتند و بنا بر مصالحی پای رای آقای روحانی آمدند، انتظاراتی دارند. این شایعه خوب نیست و من هم بعید میدانم که درباره چنین اتفاقی خود آقای عارف موافق باشند و به آن دامن بزنند. اما یک واقعیت را باید درنظرگرفت که بالاخره انسانها خودشان هستند که تصمیم میگیرند و بر سر کنشگریهای سیاسی خود قبل از هرچیزی با خودشان عهد و پیمان میبندند. همچنان که سال 84 هم خیلیها به آقای هاشمی توصیه کردند وارد کارزار انتخاباتی نشود اما ایشان وارد شدند. حتی به کل جامعه اصلاحطلبان توصیه شد که با یک نامزد واحد به میدان بیایند اما اتفاقی غیر از این شکل گرفت و خروجی آن آقای احمدینژاد شد. اینها تجربههایی است که در تاریخ ایران وجود دارد. بنابراین برای خرداد 96 هم ضمن اینکه باید حتما تلاش کرد تا آقای روحانی با سازمان رای بهتر، البته با سازمان اجرایی بسیار قویتر و کارآمدتر در عرصه حضور پیدا کند و سازمان رای بیشتری را از آن خود بکند اما اصلاحطلبها هم باید از تجارب گذشته کماکان درس بگیرند.
با توضیحاتی که دادید پس اگر عارف با تصمیم شخصی خود به انتخابات 96 ورود پیدا کند سبب خواهد شد آرای او و آرای روحانی دچار ریزش شود؟
در حالت عادی اینچنین است اما اصلاحطلبان آقای روحانی را یک رئیس دولت با گفتمان اصلاحطلبی میبینند. اصلاحطلبان همچنان به او وفادار هستند و او هم به گفتمان خودش وفادار است. اما من در گذشته هم گفتهام بعد از اتفاقی که در مجلس دهم رخ داد و چرخشی که در روزهای آخر دولتیها و حزب منتسب به دولت، برخلاف قول و قرارهای اولیه از خود نشان داد، بخشی از جامعه اصلاحطلبی را دچار شک و تردید کرد. این شک وتردید را هم اصلاحطلبان و هم آقای روحانی باید ازبین ببرند. لازمه از بین بردن این شک و تردید هم چیزی است که بارها گفته شده است. بعد از شکلگیری یک زمینهسازی هماهنگ و همسو از سوی مدیریتهای استانی و حتی مدیران ملی و کلانشان و در درون کابینه، دست به تحولات جدی بزنند که در این زمینه آقای روحانی بسیار کند عمل میکند یا در واقع به نظر میرسد که تا حدود قابل توجهی منفعل است. لذا اگر بخواهد این روند ادامه پیدا کند دیگر سازمان رای اصلاحطلبان منوط خواهد شد به کاریزمایی که بتواند این سازمان را سر بزنگاه وارد میدان رقابت کند و آرای آنها را وارد سبد رای خود بکند.
این موضوعات و زمزمههایی مبنی بر اینکه اصولگرایان سهم بیشتری را در این دولت و در دولت آینده کسب خواهند کرد، سبب تحریک اصلاحطلبان نمیشود؟
اصلاحطلبان همیشه اعلام کردهاند در هیچ دولتی مخصوصا در دولت آقای روحانی که مرهون و مدیون اصلاحطلبان است، سهمی را نمیخواهند. در این تغییر و تحولات اخیر هم اگرچه افراد با سوابق و گرایش اصولگرایی حضور دارند، انسانهای شریفی را میبینم که میتوانند کارآمد و کارساز باشند. اما تردید نکنید اگر اصلاحطلبان این احساس را بکنند که آقای روحانی در انتخابات سال 96 در دوره دوم بخواهد با اصولگرایان در واقع سازمان و نظام رای خودش و نهایتا دولت و کابیه اش را سامان دهد حتما برای ایشان خطرسازخواهد بود. در روز انتخابات من امیدوارم که این اتفاق صورت نگیرد. فعلا مساله مهم کارآمدی بعضی از وزرا و مدیران و بعضی از استانداران است با اینکه تعدادی از فرمانداران و بخشداران از دولت قبل هستند. تجربه تاریخی هم نشان داده که دولتها در سال آخر، به ماهیت درونی خودشان برمیگردند. اگر چه ممکن است در سه سال اول در واقع چنین همسویی را تا حد زیاد با دولت متبوع خودشان حفظ کرده باشند ولی در سال آخر اصولا خیلی از اینها به ماهیت اصلی خودشان برمیگردند. در مجموع شرایط آقای روحانی بسیار حساس شده است، خصوصا بعد از اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است، مثل افشای فیشهای حقوقی معناداری که افکار عمومی را بیش از هر موضوع دیگری به خود مشغول کرد! اگر برای این نوع کارها و مسائل مختلف معیشتی مردم در یک سال پیش رو کاری صورت نگیرد، هرچند کار بزرگی هم نباشد و فارغ از اینکه آقای روحانی در خفا چه سیاستی را بخواهد در پیش بگیرد، شرایط فرق خواهد کرد و اگر برخلاف سال 92بیشتر چرخش به سمت اصولگرایان باشد یا نباشد به هر صورت آن واقعیتها تاثیر خودش را بر سازمان رای آقای روحانی خواهد گذاشت.
اگر در سال 92 دکتر عارف رئیسجمهور میشد و در چنین شرایطی قرار میگرفت، رویکردش چه تفاوتی با آقای روحانی داشت؟
کسی نباید از علم غیب سخن بگوید و مدعی چنین چیزی شود. اما بنده به خاطر اینکه نسبت به هر دو بزرگوار شناخت کافی دارم، معتقدم اگر اتفاقی در زمینه فیشهای حقوقی رخ میداد آقای عارف برخورد خیلی جدیتری داشت و فعالانه سعی میکرد این انفعالی که امروز آقای روحانی بدان گرفتار شده است پدیدار نشود.
برای چه از انفعال آقای روحانی سخن میگویید؟
این باورهای آدم هاست و دلایل شخصی دارد. بعضی از انسانها نسبت به بعضی از انسانهای دیگر حساستر هستند. مهمترین دورانی که داشتیم دوران اصلاحات بود که حساسیتی که شخص رئیس دولت داشت و طبیعتا با آن حساسیت نسبت به این نوع مسائل از قبیل تخلفات مالی، پولی و ضوابط و مقررات برخورد میکرد، چون خودشان پیشتاز بودند طبیعتا تمام دولتمردان را هم دنبال خودش میکشید.
برخی معتقدند آقای روحانی در رئیس مجلس نشدن آقای عارف تا حدودی سهیم بود. چه پاسخی به مطرحکنندگان این شایعه دارید؟
این موضوعات، گمانه زنیهای فضای مجازی است و شان آقای روحانی این نیست. اما یک واقعیت را باید در نظر گرفت و این گلهای بود که شورای عالی ائتلاف هم به گوش آقای روحانی و هم به گوش بعضی از بزرگان رساند که با وجود توافقهای اولیه که صورت گرفته بود، به هرصورت در روزهای آخر بخشی از دولتمردان کابینه و حزب منتسب به آقای روحانی که حدود 30 الی 40 رای در مجلس داشت، با وجود توافقهای صورت گرفته، چرخش کردند، برخلاف توافق عمل کردند و در واقع رای خودشان را به آقای عارف ندادند. اما شخص آقای روحانی به صورت طبیعی در این زمینه تلاشی به عمل نیاورد.