شعار سال:

تحلیلی بر اقدام آمریکایی ها در به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی:

بامداد روز جمعه 13 دی ماه، نیروهای آمریکایی با انجام یک عملیات پهپادی، "سردار قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران و "ابومهدی المهندس" معاون سازمان حشد الشعبی عراق را به همراه تنی چند از همراهانشان، به شهادت رساندند.

این اقدام تروریستی آمریکا، در نوع خود شوک بزرگی به منطقه وارد کرد. بلافاصله پس از این حادثه تروریستی، "مقام معظم رهبری" در اظهارنظری، عاملان این اتفاق را به انتقامی سخت وعده دادند. بسیاری از چهره های سیاسی و نظامی ایران نیز فارغ از ملاحظات فکری و سیاسی خود این اقدام را محکوم و از لزوم پاسخ سخت و دندان شکن به این اتفاق خبر دادند. با این حال، در آن سوی ماجرا، یعنی مسیری که دولت آمریکا پیموده و دست به اقدامی چنین خطرناک زده نیز تحلیل های مختلفی وجود دارد که بررسی آن ها در شرایط کنونی کمک خواهد کرد تا تصویری بهتر از روند تحولات داشته باشیم و با توجه به روندهای موجود، نسبت به تحولات آتی به نوعی بینش دست یابیم.

قبل از هر چیز به عنوان نقطه شروع تحلیل، باید دید که آمریکا تحت چه شرایطی دست به یکچنین اقدامی زده است. دولت ترامپ در شرایطی اقدام به ترور سردار سلیمانی کرد که شدیدا تحت فشار قرار داشت. ترامپ ماه هاست که تحت فشار تلاش ها برای استیضاح خود قرار دارد. این دولت همچنین با مسائل عدیده ای نظیر کند شدن روند رشد اقتصادی آمریکا و تنش های تجاری و سیاسی با کشورهایی نظیر روسیه، اتحادیه اروپا و چین رو به رو بوده است.

ترامپ بارها در سخنرانی ها خود(از جمله سخنرانی چند روز گذشته اش در باشگاه اقتصادی نیویورک) گفته دولتش از سال 2016 تاکنون توانسته بیش از 7 میلیون شغل در آمریکا ایجاد کند. حال آنکه این آمار چندان مورد تایید کارشناسان اقتصادی آمریکا نیست. آن ها بر این باورند ترامپ آمار اشتغال زایی مربوط به اواخر دولت اوباما را نیز در چهارچوب آمارهای اشتغال زایی خود آورده و با استفاده از آن ها، خود را رئیس جمهوری موفق می خواند(اهمیت این امر مخصوصا از آن جهت است که ترامپ در سخنرانی هایش عمدتا روی آمارهای اقتصادی دولت خود مانور می دهد).

از سویی، دولت ترامپ مشکلات زیادی با روسیه نیز دارد. علاوه بر تحریم هایی که آمریکا علیه روسیه در ماجرای شبه جزیره کریمه اعمال کرده، واشنگتن با مسکو در مورد مسائل مختلفی بین المللی اختلاف نظر دارد که از آن جمله می توان به رقایت سنگین موشکی و تسلیحاتی میان دو طرف و یا اختلافات آن ها در مناطق مختلف جهان نظیر خاورمیانه و آمریکای لاتین اشاره کرد.

اضافه بر این، دولت ترامپ با چین نیز اختلافات زیادی دارد. جنگ تجاری دولت ترامپ با چین ماهانه 1.4 میلیارد دلار به اقتصاد آمریکا خسارت زده و در شرایط فعلی نیز این نکته که آمریکا و چین فاز اول توافق تجاری میان یکدیگر را به امضا رسانده اند هم تا حد زیادی نتیجه تلاش های واشنگتن بوده است.

جدای از این، اخیرا در منطقه خاورمیانه رزمایش سه جانبه ای میان ایران، روسیه و چین انجام شد که اوج همگرایی دولت های مخالف یکجانبه گرایی آمریکا تلقی می شد. رویدادی که نگرانی های زیادی را در میان محافل غربی و آمریکایی ایجاد کرده بود. اگر این موارد را در کنار رقابت های انتخاباتی دونالد ترامپ برای ریاست جمهوری 2020 آمریکا قرار دهیم، متوجه می شویم که وی برای کسب مجدد کرسی ریاست جمهوری آمریکا با مسیر پر فراز و نشیبی رو به رو است. در این شرایط، مهندسی یک اتفاق بزرگ از جانب دولت ترامپ می توانست ورق را به نفع او برگرداند.

در واقع، اینگونه به نظر می رسد که ترامپ با به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، مرد قدرتمند و با نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه، به نوعی قمار انتخاباتی دست زده است. با این حال، بعید به نظر می رسد معادله آنگونه که وی می پندارد به پیش رود. در شرایطی فعلی، همه صحبت از پاسخ انتقام جویانه ایران می زنند. بسیاری می خواهند ببیند ایران چگونه خونخواهی می کند. حتی خود آمریکایی ها نیز در وحشت به سر می برند. در این راستا، "سردار علی فدوی" جانشین فرمانده کل سپاه به تازگی در اظهار نظری گفته است: "آمریکایی ها در پیغامی از ایران خواسته اند متناسب با کاری که آن ها کرده اند انتقام جویی کند". امری که به خوبی حاکی از وحشت حاکم بر اردوگاه آمریکایی ها است.

دولت ترامپ خوب می داند که در شرایط فعلی، آینده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ( و به طور خاص آینده سیاسی ترامپ) در گرو پاسخ انتقام جویانه ایران قرار دارد. اگر ایران اقدامی انجام دهد که خسارت سنگینی را برای آمریکایی ها ایجاد کند، دولت ترامپ به شدت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در این کشور با مشکل مواجه خواهد شد. از این منظر، تهدیدات مقام های آمریکا در فضای پس از به شهادت رساندن سردار سلیمانی چیزی جز های و هوی های رسانه ای نیست. آمریکا در شرایطی فعلی عمیقا مضطرب است و این اضطراب حتی نمود خود را در جریان صحبت کردن دونالد ترامپ در کنفرانس خبری پس از به شهادت رساندن سردار سلیمانی به خوبی نشان داد و توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرد.

جدای از همه این مسائل، این اقدام تروریستی آمریکا، بار دیگر درس هایی را برای همه ما به همراه دارد. مهمترین درس این است که آمریکا همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند، از داعش خطرناک تر است. درس بعدی این است که طرح های دور و دراز آمریکا برای منطقه که در قالب هایی شیک عرضه می شوند نظیر "طرح معامله قرن"، همگی پوشالی هستند. آمریکا چیزی جز تضعیف مسلمانان جهان نمی خواهد. از سویی، ما ایرانی ها بار دیگر با گزاره غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی ها مواجه شده ایم. بار دیگر این نکته به ما به اثبات رسید که آمریکا در راه رسیدن به منافع خود از هیچ وحشی گری دریغ نمی کند و نباید فریب حرف های عامه پسند آن ها و رئیس جمهورشان که مدام حرف از قانون و دیپلماسی می زنند، خورد.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی الف،تاریخ انتشار:14دی1398،کد خبر:3981014041،www.alef.ir