شعارسال: محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی انتخابات مجلس نوشت:
یازدهمین دورهی انتخابات مجلس هم به پایان رسید و بنا بر آنچه به شکل غیر رسمی اعلام شده است قریب به شصت درصد از مردم ایران تمایلی به حضور در انتخابات از خود نشان ندادند. انتخاباتی که با توجه به نحوهی عمل شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها، نتیجهی آن از هفتهها قبل قابل حدس بود اما آنچه این انتخابات را تبدیل به نقطهی عطفی در دورههای مختلف انتخابات در کشور کرد میزان مشارکت اعلام شده برای این انتخابات است.
عدم مشارکت ۶۰درصدی را میتوان بلندترین صدای اعتراضی مردم در همهی این سالها دانست؛ فریاد سکوت!
علت این اعتراض چه بود؟ شاید مهمترین موضوع در بررسی انتخابات ۹۸ پاسخ به این پرسش است که دلایل این اعتراض گسترده و بیسابقه چیست؟ پرسشی که بی توجهی به آن و یا عبور از چنین پرسشی با پاسخهای فرافکنانه نه تنها کمکی به عبور از شرایط موجود نمیکند بلکه سبب تصمیمگیریهای نادرست و بحرانآفرینی بیشتر از امروز خواهد شد.
در خصوص این کنارهگیری اعتراضی مردم نسبت به صندوق رأی میتوان به این دلایل اشاره کرد:
۱ـ اعتراض به ناکارآمدی ساختار سیاسی کشور در قوای مختلف و مراکز قدرت، اعم از نهادهای انتخاباتی و انتصابی
۲ـ تنزّل جایگاه مجلس در ساختار حکمرانی کشور به دلیل مداخلههای فراقانونی و انفعال رییس و نمایندگان مجلس
۳ـ نارضایتی از انتخاب مسیری خلاف وعدههای انتخابات ۹۶ از سوی روحانی و دولت او در دو سال اخیر
۴ـ فشارهای شدید اقتصادی ناشی از تحریمها و تصمیمات نادرست اقتصادی و بیعملی در سیاست خارجی
۵ـ شکاف میان جریان اصلاحات و بدنهی اجتماعی حامی این جریان سیاسی که از دیماه ۹۶ به تدریج افزایش یافت
۶ـ ردصلاحیتهای گسترده که عملاً یک جریان سیاسی درون نظام را از صحنهی رقابتهای انتخاباتی حذف کرد
۷ـ عدم تغییر معنادار در حوزههای مختلف پس از مشارکت مردم در دورههای مختلف انتخابات پس از بحران۸۸
و…
این فهرست میتواند تا چند مورد دیگر هم ادامه پیدا کند اما به نظر میآید آنچه اهمیت بیشتری دارد بررسی دلیلی است که از سوی تصمیمسازان به عنوان قرائت رسمی اعلام میشود و به مبنایی برای تصمیمگیری تبدیل خواهد شد.
اگر افرادی که این عدم مشارکت آشکار را کتمان میکنند را کنار بگذاریم، با نگاهی به آنچه این جریان در خصوص علت پاسخ منفی مردم به شرکت در انتخابات مطرح میکنند شاهد هستیم که آنان سه عامل نارضایتی از «دولت و مجلس»، اعلام خبر ورود «کرونا» به کشور و تاثیر «رسانههای معاند» را به عنوان علت کاهش مشارکت در انتخابات اعلام میکنند. مشکل اساسی از همین نقطه آغاز میشود!
نتیجهی چنین نگاهی که کرونا را عامل کاهش مشارکت میداند و در بخشهای خبری صداوسیما هم تبلیغ میشود، به عدم درک واقعی از مشکل ختم خواهد شد و قاعدتا نتیجهی نفهمیدن مشکل هم انکار بحران و بی توجهی به راهحلهای عبور از بحران است.
کمی که به عقبتر بازگردیم میتوان همین چارچوب و الگوی تحلیلی را در اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ هم مشاهده کرد. اعتراضاتی که بر خلاف انتخابات ۹۸ از جنس سکوت نبود اما با کلیدواژههایی همچون «مداخلهی دشمن خارجی»، «توطئهی رقیب داخلی»، «فتنهگری نفوذیها»، «اعتراضی صرفا به قوه مجریه»، «جوّسازی رسانههای معاند» و… به درستی فهم نشد و در نتیجهی همین فهم نادرست از واقعیت، تصمیماتی نادرستتر اتخاذ و بحران بر بحران افزوده شد!
حالا و در چنین شرایطی چه میتوان کرد و آیا امیدی برای تغییر مسیری که در آن رو به جایی نامطمئن و مقصدی نامعلوم هستیم وجود دارد؟ به نظر میآید که راه هست، اگر رهرویی باشد!
تنها کافیست نتایج دورههای مختلف انتخابات را کنار هم قرار دهیم، از انتخابات۷۶ که انتخاب جریانات رسمی ناطق نوری بود و مردم خاتمی را برگزیدند، تا انتخابات ۸۴ که احمدینژاد با زیرکی کمنظیری هاشمی را نماد تمامی مدیران جمهوری اسلامی معرفی کرد، تا انتخابات ۹۲ که روحانی صدایی در برابر نظام سیاسی تصور شد و تا امروز که در انتخابات۹۸ اکثریت جامعه بر خلاف دورههای گذشتهی انتخابات که با «انتخاب کردن» اعتراض خود را نشان میداد، این بار با «انتخاب نکردن» و بلندتر از همیشه سعی کرد فریاد اعتراضی خود را به گوش حکمرانان برساند.
میتوان این تلنگر جدی را قدر شناخت و تغییر مسیر را به سوی خواست و اراده ملت آغاز کرد و یا همچون گذشته از واقعیت گذر کرد، تحلیلهای فرافکنانه را در دستور کار قرار داد و به تئوریهای توطئه دل خوش کرد.
حالا نوبت انتخاب شماست حضرات تصمیمگیر!
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز ،تاریخ انتشار: 4 اسفند 1398،کدخبر: 217906 ،www.ensafnews.com