شعارسال:بهمنآبادی گفت: یک نگاه واقعبینانه این است که سرانه تحقیقات کشور ما کمتر از دو درصد سرانه حدود 30 کشور برتر جهان است، لذا نباید انتظار بیمورد هم از پژوهش کشور داشت.
پژوهش و تحقیق را باید سنگبنای توسعه یک کشور دانست که توجه به آن برای دستیابیبه پیشرفت علمی و آموزشی و رسیدن به ایدهآلهای توسعه یک ضرورت محسوب میشود. امروزه در همه کشورهای توسعهیافته یا درحال توسعه که در پی حفظ یا ایجاد پایههای محکم توسعه در همه حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... هستند، پژوهش و تحقیق نقش محوری ایفا میکند. درواقع رشد و توسعه یک کشور رابطه مستقیمی با میزان پژوهش و تحقیق دارد و برهمین اساس نیز عملکرد پژوهشی در یک جامعه ملاک قابلاستنادی برای سطح توسعهیافتگی کشور قلمداد میشود. مهمتر اینکه علموفناوری نیز محصول انجام فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی است.
کارشناسان و صاحبنظران همواره بر این نکته تاکید میکنند که توجه به فعالیتهای پژوهشی از سهمنظر اهمیت دارد؛ نخست اهمیت اقتصادی آن است که گفته میشود بهازای هر واحد پولی که در حوزه پژوهش سرمایهگذاری میشود، معادل30 واحد سود بهدست میآید که این میتواند به اقتصاد کشورها و تولید ناخالص داخلی آنها کمک کند. دوم اینکه پژوهش و نتایج حاصل از آن نقش بسیار مهمی در امنیت ملی کشورها ایفا میکند. تهیه و بهکارگیری فناوریهای هوشمند در دفاع از امنیت و استقلال کشورها، ازطریق تحقیق و توسعه امکانپذیر است. از منظر فرهنگی نیز تحقیق و پژوهش اهمیت ویژهای دارد و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، یکی از خاستگاههای فرهنگی یک کشور بهشمار میروند.
روند تحقیق و پژوهش در ایران طی سالهای اخیر دستخوش چالشهایی بوده که بهنظر میرسد نتوانسته رسالت خود را بهدرستی انجام دهد. برای بررسی وضعیت پژوهش و تحقیق در کشور با محمود بهمنآبادی، عضو هیاتعلمی دانشکده فیزیک و معاون پیشین دانشجویی دانشگاه صنعتیشریف گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
دیدگاه کلی شما نسبتبه وضعیت مقوله پژوهش در کشور چیست؟
پیش از هرچیز باید به این نکته اشاره کنم که اساس تحول علمی، پژوهش است و نبود اهتمام جدی به آن یعنی نبودن در صف جبهه علمی دنیا. تنها، اعتقاد به پژوهش واقعی میتواند باعث تحول شود و با شعار قابلحصول نیست. همهساله در کشور ما خبر افزایش بودجه پژوهشی سر داده میشود، اما کسی این را لمس نمیکند، چرا؟ شاید در عمل اینطور هم باشد، اما چرا کسی آن را حس نمیکند؟ با یک نگاه خوشبینانه باید بگوییم بودجه مصوب متناسب با تورم نیست و همواره درجا میزنیم.
اهتمامی برای تحقق سهم پژوهش از تولید ناخالص داخلی وجود ندارد اگر بخواهیم با نگاه بدبینانه به موضوع نگاه کنیم، این است که این بودجه هرز میرود و به مقصد اصلی نمیرسد. اما یک نگاه واقعبینانه این است که سرانه تحقیقات کشور ما کمتر از دو درصد سرانه حدود 30 کشور برتر جهان است، لذا نباید انتظار بیمورد هم از پژوهش کشور داشت. همواره در برنامه پنجساله توسعه کشور تاکید بر رسیدن سهم تحقیق و پژوهش از تولید ناخالص داخلی به سه درصد بوده ولی محقق نشده! چرا؟ چون اهتمام جدی به آن وجود ندارد. اگر هم باشد، جرات و جسارت تحقق آن وجود ندارد.
فعالیت و عملکرد پژوهشی دانشگاهها را در سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟ فعالیتها و عملکرد پژوهشی دانشگاهها شاید ازنظر آمار مسئولان خوب و مناسب باشد، ولی این آمار بیشتر فریبدهنده است. اولا که جمعیت بالقوه دانشگاهها خیلی بیش از آن تعدادی است که تولیدات علمی نشان میدهد، ثانیا باید دید این پژوهشها چقدر درحد ملی و بینالمللی تاثیرگذار بودهاند. یک نگاه اجمالی نشان میدهد متاسفانه نهتنها در حد ملی، بلکه در عرصه بینالمللی نیز در این حوزه شاخص نبودهایم.
بهنظر شما چرا اراده و جسارتی برای تحقق این امر وجود نداشته؟ جرات و جسارت انگیزه میخواهد. عامل اصلی ایجاد انگیزه برای مسئولان نیز خود دانشگاهیها هستند که این هم در عمل انجام نمیشود؛ یعنی بهطور جدی صورت نمیگیرد. هر از چندگاهی از طرف دانشگاهیها مطلبی گفته میشود تا نشان دهند نسبتبه این موضوع بیتفاوت نیستند، ولی درواقع جدی نیست. این است که موجب یأس محققان دانشگاه میشود. تجربه من این اعتقاد را برایم ایجاد کرده که گره مشکلات از بالا باز نمیشود و تنها راهحل خود پژوهشگران هستند. یعنی با داشتن انگیزه، باید کاری کنند که دست نیاز مسئولان بهسوی آنها دراز شود، درحالیکه اکنون برعکس است؛ یعنی پژوهشگران دست نیاز دراز میکنند و این یک رویه اشتباه است. مسئولی که به توانایی پژوهشگر و پژوهش و تحقیق احساس نیاز نکند، کاری برای آن انجام نمیدهد.
عدم گفتمان علمی ضعف عمومی پژوهشگران ایرانی بهنظر شما این ضعف، نشأتگرفته از چه عواملی است و آیا روند پژوهشی دانشگاهها در سالهای اخیر امیدوارکننده بوده است؟ چه چشماندازی برای این بخش در سالهای آینده میتوان متصور بود؟ معتقدم ضعف عمومی پژوهشگران در کشور ما ناشیاز نداشتن گفتمان علمی، نهتنها در سطح بینالمللی بلکه حتی در سطح ملی است. هیچ دانشگاهی با دانشگاه دیگر ارتباط سیستماتیک ندارد؛ به این معنا که هیچ ارتباط علمی بین دانشگاهها مشاهده نمیشود و این یعنی، در نظام آموزشعالی کشور همافزایی علمی وجود ندارد. بدیهی است تا زمانیکه به این بلوغ نرسیم، نمیتوانیم مدعی جبهه علمی در جهان باشیم. از اینرو نمیتوان به بخشی از آمار و اطلاعاتی که ازسوی دانشگاهها ارائه میشود، دلخوش بود و بخشهای دیگر را نادیده گرفت. اساس کار این است که در وهله نخست باید کاستیها را برطرف کنیم تا اعتماد محققان جلب شود. متاسفانه درحالحاضر بسیاری از نخبگان کشور از حمایت برخوردار نیستند. هرچند معتقدم نخبگان، خود باید کاری کنند که مسئولان به توانایی و علم آنها احساس نیاز کنند، اما حقیقت این است که در وجود اکثر نخبگان کشور این نگاه دیده نمیشود. در این میان مسئولان نیز نباید از این اکثریت غافل بمانند. باید بپذیرند که چتر حمایتی برای حمایت از این قشر از جامعه یک الزام است تا نخبگان بتوانند در سایه این چتر حمایت خود را نمایان کنند. طبیعی است در این صورت، کل کشور میتواند از وجود این افراد بهره ببرد.
عدم توانمندی مهندسان در حل مسائل صنعت به نوع آموزش مرتبط است با توجه به وضعیت نظام آموزشعالی کشور و با درنظر گرفتن تمام چالشهای موجود در بخش صنعت، حرکت حوزه پژوهش باید به کدام سمتوسو باشد؟ آموزش دانشگاهی در کشور با چالشهای فراوانی دستوپنجه نرم میکند و همین چالشها باعث شده آموزشها پاسخگوی نیازهای جامعه نباشد. مهندسان ما بهطور اعم نمیتوانند چالشهای صنعتی کشور را حل کنند و دلیل آن قطعا به نوع آموزشهای ارائهشده در دانشگاه مرتبط است، لذا بهنظرم گام اول توسعه صنعتی و بهدنبال آن توسعه اقتصادی، پژوهش درمورد این ناکارآمدی است. آمار زیاد دانشجویان، هنر نیست، بلکه هنر تولید افراد توانمند است. اگر گاهی دیده میشود که بعضی از افراد کارهای بزرگی انجام دادهاند، ناشی از آموزش سیستمی ما نیست، بلکه ویژگی فردی آنهاست، لذا معتقدم باید نوع آموزش ما تغییر کند. خوشبختانه یکی از مزایای ویروس کووید-19 این بود که نوع آموزش متحول شد. هرچند موضوع اصلی تحول آموزشی که عرض میکنم از نوع تحول ایجادشده نیست، ولی خود این موضوع میتواند سبب بازنگری کل آموزش در پساکرونا باشد.
حرکت پژوهشی دانشگاهها در سراسر دنیا عمدتا بهعهده دانشجویان تحصیلات تکمیلی و بهویژه دانشجویان مقطع دکتری است. در ایران باوجود اینکه ظرفیتهای فراوانی برای توسعه فعالیتهای پژوهشی وجود دارد، اما از این ظرفیتها یا استفاده نمیشود یا سیاستگذاریها بهنحوی است که امکان استفاده از این پتانسیل فراهم نیست. ارزیابی شما درمورد این موضوع چیست؟ اعتقاد من این است که پتانسیل دانشجویان تحصیلات تکمیلی تا حد زیادی کاذب است. اکثر این افراد بدون هدف هستند و جایگاه اصلی آنها دانشجویی نیست! گاه خود این ظرفیتهای بیمورد باعث ازبین رفتن توانمندیهای دانشجویان توانمند هم میشود. بهجای تمرکز اعتبارات بر روی دانشجویان توانمند، تقسیم کردن بودجهها روی بعضی از دانشجویان بیکیفیت باعث هدررفت استعدادهای واقعی میشود. درنتیجه باید با بهینه کردن تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، متناسب با نیاز کشور، بودجههای مناسب برای حمایت دانشجویان را فراهم کرد تا فضای مناسب برای پژوهش این دانشجویان ایجاد شود و درکل برای کشور مفید فایده باشند.
بودجه و تامین مالی حوزه پژوهش یکی از دغدغهها و چالشهای فعالان واقعی این بخش است. همه میدانیم که بودجه تعیینشده برای بخش پژوهش هرگز کفاف فعالیتهای پژوهشی را نمیدهد. در این میان چه راهکاری پیشروی علاقهمندان به فعالیتهای پژوهشی است تا بتوانند از توانایی خود بهنحو احسن استفاده کنند؟ هر انسان عاقلی با پولی که در دست خود دارد، ابتدا اولویتهای خود را بررسی کرده و میسنجد و طبیعتا متناسببا آن هزینه میکند. این بدان معناست که مدیران بهعنوان سیاستگذاران باید بدانند اولویتهای اصلی و مهم کشور چیست و سپس متناسببا آن هزینهکردها را مشخص کنند.
جهش تولید جز با پیوند صنعت و دانشگاه میسر نمیشود امسال سال جهش تولید نامیده شده است. با توجه به روند پژوهشی در کشور، جهش تولید چگونه اتفاق میافتد؟ آیا میتوان به تحقق شعار امسال امیدوار بود؟ چالشهای متعددی در سالهای اخیر برای جوشخوردن بین دانشگاه و صنعت صورت گرفته، ولی هدف محقق نشده است. صنعت خود را بینیاز از دانشگاه میداند، چراکه صنعت در کشور ما یا سنتی است یا اعتقادی و این دو عامل باعث میشود اعتماد به دانشگاه شکل نگیرد. سال99 سال جهش تولید نامگذاری شده است، اما اگر قرار باشد شعار جهش تولید عملیاتی شده و اهداف آن محقق شود، جز با دستبهدست هم دادن صنعت و دانشگاه میسر نمیشود. برای پیوند این دو بخش نیز باید دید کجای زنجیره صنعت و دانشگاه معیوب و ناکارآمد است.
دانشگاهها برای اثبات توانمندی در پساکرونا دستبهکار شوند برای تحقق شعار امسال، دانشگاهها باید چه تصمیماتی را اتخاذ کنند تا بتوانند نقش خود را در تولید و اقتصاد کشور ایفا کنند؟ بهنظر میرسد اگر تاکنون پیوند صنعت و دانشگاه محقق نشده، بخشی از آن بهخاطر نداشتن توانمندی قشر دانشگاهی است که نتوانستهاند خواست صنعت را برآورده کنند. علاوهبر این، هزینهها نیز در پیوندنخوردن این دو بخش موثر بوده و معمولا صنعت بهطور یکطرفه متقبل آن بوده، لذا باید این موارد را ترمیم کرد. ورود ویروس کرونا به کشور در سال جدید بسیاری از صنایع را تحتتاثیر خود قرار داد و خسارتهایی را متوجه این بخش کرد. از اینرو صنعت برای جبران این زیانها در دوره پساکرونا باید چارهای بیندیشد. در این راستا دانشگاهها هستند که میتوانند از این فرصت بهوجودآمده برای اثبات توانمندی خود کمال استفاده را ببرند و به صنعت این اطمینان را بدهند که میتوانند دگردیسی دیگری در صنعت ایجاد کنند. اگر از این فرصت بهوجودآمده استفاده کردیم، امید به جهش تولید هست، وگرنه امسال هم میگذرد واتفاق خاصی نخواهد افتاد.
به نظر شما وضعیت شتاب علمی در کشور در گذشته و حال چگونه بوده و هست؟ در دهه80 اتفاقهای خوبی در حوزه پژوهش رخ داد و ما در حوزه انتشار مقالات علمی و توانمندی در علوم هستهای، فضایی، نانو و سلولهای بنیادی رشد قابلملاحظهای داشتیم، اما درحالحاضر وقت آن است که مرحله کمی انتشار مقاله را به مرحله کیفی تبدیل کنیم. اگر این مهم به انجام رسید، میتوانیم انتظار شتاب دیگری داشته باشیم. دستیابی به این هدف نیز ملزوماتی دارد؛ باید از تولید کارهای بیمحتوا جلوگیری کرد و جلوی جولان دلالان پژوهش را گرفت و بودجهها به افرادی اختصاص یابد که ایدهها و کارهای تاثیرگذار دارند.
شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازروزنامه فرهیختگان ،تاریخ انتشار: 16 اردیبهشت 1399،کدخبر: 40597،www.farhikhtegandaily.com